خبر های ویژه

آزمون استخدامی

7 آذر 1402

مصاحبه استخدامی ژن برتر

4 آذر 1402

زندگی خارق العاده مادر ویستلر

4 آذر 1402

شب مهتابی

30 آبان 1402

باغ در زیر ابرهای پاییز

29 آبان 1402

بوروکرات

29 آبان 1402

تصویری از روزهای پایانی جنگ جهانی دوم

29 آبان 1402

خانه بلوکی

28 آبان 1402

الماس گرانبهای آبی در حراج کریستیز

26 آبان 1402

ومن خانه ام را خواهم ساخت هر چند بار که خرابش کنید

25 آبان 1402

ورود به دانشگاه!

24 آبان 1402

جاده ی ناکجاآباد

21 آبان 1402

آندرو وایت نقاشی با آوازه بسیار

20 آبان 1402

درخت زندگی

15 آبان 1402

لطفا سریع شکایت خود را تحویل بدهید !

15 آبان 1402

حمله به غزه

13 آبان 1402

شطرنج

13 آبان 1402

موسیقی باله ی دریاچه قو

9 آبان 1402

وفادار ماندن به قربانیان دیکتاتوری آرژانتین

5 آبان 1402

نقاشی های گئورگی کیچیگین

5 آبان 1402

ارابه شکوه ؛ مجسمه ای در سنت پطرزبورگ

4 آبان 1402

برج میلاد تهران

2 آبان 1402

باز مدرسه ام دیر شد

1 آبان 1402

رز در پاییز

1 آبان 1402

سازندگان

1 آبان 1402

کشته شدن هنرمندان فلسطینی در غزه در بحبوحه جنگ اسرائیل و حماس

29 مهر 1402

چهار نسل در یک تصویر

29 مهر 1402

فردا می رویم مدرسه

29 مهر 1402

گربه بالای درخت

27 مهر 1402

غزه شهر بی دفاع

25 مهر 1402

اگر اولماسایدی جهاندا قلم،

23 مهر 1402

کودکانی که با بمب و نارنجک می خوابند

23 مهر 1402

شعر

23 مهر 1402

اگر اولماسایدی جهاندا قلم،

میرزا علی معجز شبستری شاعر صریح الهجه دوران رضاخان پالانی، با زبان توفنده و سخن تلخ جانگزا و برنده ی خود، نقشی بسیار استثنایی در تاریخ ادبیات آذربایجان دارد. او را با هیچ شاعری نمی توان مقایسه کرد. زبان طنز آلود بسیار تلخ وی، همه سردمداران زور و تزویر را در همه زمان ها گزیده است، می گزد و خواهد گزید. و در کنار تیغ زهر آلود زبان خود، روحی لطیف، غنایی و تغزلی نیز دارد و اگر بگویم که نوحه های جانسوز و مراثی از دل برآمده ی او، هنوز هم در ماه محرم الحرام ورد زبان عزاداران حسینی است، شخصیت  استثنائی وی را بیش از پیش فراچشم خواهد داشت.

27 شهریور 1402

روز شعر این سرزمین ؛ اعتبار خود را از شهریار به نیکویی در یافته است!

پرتوهای درخشان در شبِ عمیقِ در آسمان تیره چونان نیزه هایی پرتاب می شوند ؛ آسمان می درخشد ! سایه های غول پیکر با پیش و پس کشیدن رویاهامان، نزدیک می شوند و همه چیز را در درون مان در هم می آمیزند ؛ گذشته ی شیرین ، حال پر تلاطم ؛ آینده ی مبهم پر امید ، ایلدیریم همان صاعقه با شدت از درون مان فریاد می زند ، دردِ اشتیاقِ بی پایان - اشتیاقی که در آن هر زیبایی پاک در کلام حس های شاعر و نت های سلیس در نهرهای شعر و موسیقی اش روان می شود و درد و آلام هنگامی که تحلیل می رود. عشق، امید و شادی شکوفه می دهند و سعی می کنند سینه هایمان را با هارمونی های رنگین التیام دهنده زخم ها باشند.... همه حس هایی را پشت سر بگذارند که ما بر روی آن ها زندگی می کنیم ! این نگاهی به شعر شهریار در حیدربابایه سلام است ، که مانند سمفونی شماره پنجم بتهوون با نوای آغازین با تمام قدرت خود می کوبد و سپس لطافت را در نهرهای روان آب پاک برزمین می گستراند!

4 مرداد 1402

ترکیب زیبا از آشیانه پرنده ، درخت سرد و درخت سبز

اما فردای آن روز درخت با آشیانه اش آنجا نبودند !

15 تیر 1402

نارستان

آی میرزا داییم منه بیر ناغیل سویله من سنین ناغیللارین ایچره گوزللیکلر تاپمیشام سنین گوزلریوی یوموب بیر آه چکیب باشلاماغیوا هوسلنیرم ........................................................................................................ سس سیز صداسیز شاعیریم انسان اولا بیلمز انسان ساییلان یوردونا مهمان اولا بیلمز سن یوردوی دوندرسن اگر باغ بهشته فیکرونده داهی روضه رضوان ا ولا بیلمز جهد ائت دیریلیقدا سنه اولموش دئمه سینلر سس سیز یاشاماق وارلیغا برهان اولا بیلمز

28 خرداد 1402

قاصدک رازهایم

چه راز ها چه ناگفته ها برتو خواهم بست! چه آرزوها به تو خواهم گفت و تو را با چه امیدها روانه ات خواهم ساخت ! دلتنگی هایم را رازدار خواهی بود تا که به او بگویی که چه ها نگفتم به او قاصدهای سبک پرواز من !

23 خرداد 1402

وقتی که ویروس و باکتری به دارو پاسخ نمی دهد

سازمان بهداشت جهانی می گوید تا سال 2030، زندگی 5 میلیون نفر به دلیل باکتری های مقاوم به دارو در خطر خواهد بود زمانی که باکتری‌ها و ویروس‌ها به داروها واکنش نشان نمی‌دهند، ضد میکروبی‌ها بی‌اثر می‌شوند و درمان عفونت‌ها را سخت‌تر می‌کنند و خطر عفونت‌های جدید را افزایش می‌دهند.

8 خرداد 1402

نگفتمت مرو آن‌جا؟ ـ که آشنات من‌ام

نگفتمت مرو آن‌جا؟ ـ که آشنات من‌ام در این سرابِ فنا، چشمه‌ی حیات من‌ام وگر به‌خشم رَوی صدهزارسال ز من به‌عاقبت به‌من آیی که منتهات من‌ام نگفتمت که به‌نقشِ جهان مشو راضی؟! که نقش‌بندِ سراپرده‌ی رضات من‌ام

1 اردیبهشت 1402

مینیاتور و تذهیب های بوستان سعدی نسخه موزه والترز

موزه والترز بالتیمور مریلند نسخه خطی بوستان سعدی را از یک هدیه کننده ی ناشناس دریافت کرده و با هزینه ی بنیاد ملی علوم انسانی ایالات متحده تبدیل به نسخه دیجیتال نموده است.....به مناسبت روز سعدی تصاویر مینیاتوری و تذهیب های این کتاب در ویدئو با موسیقی اگمونت بتهوون معرفی می گردد

5 فروردین 1402

رد پای سایه ها

ای بهانه ی بی امان دلتنگی هایم ای فدایت ، دل خسته ی دیدار زمزمه نامت از رد پای کدام سایه برچهار دیواری سکوتم جای ماند که حتی زیر این تازیانه های روزگار چنین بی قرار در گوشم دائم نجوا می کند، کاش نسیم های فراموشی حوالی خیال تو در این دیار نیز هوس وزیدن می کرد ............

3 فروردین 1402

غمِ هیجریده دیل مولکونو ویران ائتدیم

دیلبرا، دردِ دیلیمدن بئله عونوان ائتدیم کی، غمِ هیجریده دیل مولکونو ویران ائتدیم مومکون اولماز منه وَصلین، بیلیرم، حَشره کیمی اول سبب مسکنیمی کوه و بیابان ائتدیم عشق سولطانی منم قتلیمه فرمان گتیریب ائتمه‌دیم ترکِ وفا، طاعتِ فرمان ائتدیم ..............................................

23 اسفند 1401

شاعر دو کاج درگذشت

محمدجواد محبت شاعر برجسته کرمانشاهی که مردم  او را با شعر «دو کاج» می شناسند، صبح روز سه شنبه براثر عارضه قلبی در سن ۸۰ سالگی درگذشت.

12 اسفند 1401

زندگی کوتاه اما درخشان پل لورنس دانبار، شاعری که به کار و تلاش سیاه‌پوستان وقار بخشید.

پل لارنس دانبار هنگام مرگ در سال 1906 تنها 33 سال داشت. در زندگی کوتاه و در عین حال پربار خود، دانبار از گویش عامیانه استفاده کرد تا به تجربه سیاهپوستان آمریکایی در آغاز قرن بیستم آوازه و منزلت بدهد. او اولین سیاهپوست آمریکایی بود که به عنوان نویسنده امرار معاش کرد و در آغاز جنبش سیاهپوستان جدید و رنسانس هارلم نقش بسزایی داشت. دانبار همچنین یکی از نمادین ترین عبارات را در ادبیات سیاه نوشت -شعر خود "همدردی"، "می دانم چرا پرنده در قفس آواز می خواند" - . «... وقتی بالش کبود می‌شود و سینه‌اش زخم ! وقتی میله‌هایش را می‌کوبد .............. و او آزاد خواهد شد. این شادمانی یا سرود شادی نیست، بلکه دعایی است که از اعماق قلبش برمی خیزد ، آن خواهشی است که به سوی بهشت می فرستد - می دانم چرا پرنده در قفس آواز می خواند!

24 بهمن 1401

که گر خار کاری سمن ندروی

شبی دود خلق آتشی برفروخت شنیدم که بغداد نیمی بسوخت یکی شکر گفت اندران خاک و دود که دکان ما را گزندی نبود جهاندیده‌ای گفتش ای بوالهوس تو را خود غم خویشتن بود و بس؟ پسندی که شهری بسوزد به نار اگر چه سرایت بود بر کنار؟ ....................................................... اگر در سرای سعادت کس است ز گفتار سعدیش حرفی بس است همینت بسنده‌ست اگر بشنوی که گر خار کاری سمن ندروی

9 بهمن 1401

 من عاشیق ، یاسمن سیز

من عاشیق ، یاسمن سیز باغلارین یاسمن سیز من ئولدوم گوله حسرت گولشن سیز ، یاسمن سیز یوغ آغلایان دوست کویونده گئتمه یین یاسه من سیز

18 آذر 1401

وطن آواره سی غربت اسیری خسته جانیم وای

خوشا جانانیله ن هم درد و هم راز اولدوغوم گونله ر سر کویینده ایتله رله هم آواز اولدوغوم گونله ر الیمده ناز زلفی قصه پرداز اولدوغوم گونله ر گویولده ناز عشقی سوزیله ساز اولدوغوم گونله ر اولان مجنون کیمی زنجیر عشقه بسته جانیم وای وطن آواره سی غربت اسیری خسته جانیم وای

10 آذر 1401

مفتون امینی شاعر سراینده شعر " ارک " درگذشت!

ای ارک ترا به جان آزادی همواره مدافع وطن باشی ناظر به گذشته‌های شورانگیز یادآور عزت کهن باشی چون بر سرکوی عشق من بودی شاهد به نیاز قلب من باشی ای شاهد بس امید و بس حرمان

20 آبان 1401

شعر مهتاب در سالگرد تولد شاعر + شعرخوانی احمد شاملو

می تراود مهتاب می درخشد شب تاب نیست یک دم شکند خواب به چشم کس ولیک غم این خفته ی چند خواب در چشم ترم می شکند نگران با من استاده سحر صبح می خواهد از من کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را در جگر لیکن خاری از ره این سفرم می شکند نازک آرای تن ساق گلی که به جانش کشتم....................

20 آبان 1401

شعر در سلسله تانگ چین از دریچه بین فرهنگی دیده می شود

لوکلزیو سلسله تانگ (618-907) را عصر طلایی شعر چینی می داند. لوکلزیو و دونگ در تلاش مشترک خود مسائل پیچیده را ساده کردند و محدودیت های مکانی و زمانی را شکستند تا پنج شاعر برجسته از دوران تانگ یعنی لی بای، دو فو، بای جویی، لی شانگین و وانگ وی را در کنار آثارشان بررسی کنند، یعنی، از دیدگاه بین فرهنگی بر اساس مضامین مشترک در فرهنگ چینی و فرانسوی، مانند شراب، زنان، طبیعت، و احساسات، این دو به بررسی مجدد شعر سلسله تانگ در زمینه انضباطی ادبیات تطبیقی ​​و جهانی می پردازند.

27 شهریور 1401

روز شهریار ، روز شعر و ادب سرزمین

این سطور آغازین منظومه ای بزرگ در خاورزمین است که به تصویر پردازی زندگی با ترسیم صحنه ای از ایلدیریم همان تندر و روان شدن سیل در روستا و به تماشا ایستادن دخترکان به عبور سیل می پردازد ......... شاعر به شوکت مردمان و ایل سلام می فرستد تا اسم او هم بر زبان ها جاری شود !

27 شهریور 1401

روز ملی شعر و ادب ،وجاهت شهریار و مطالبات فرهنگی و اجتماعی مردم آذربایجان

استاد سید محمد حسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵_۱۳۶۷ ه.ش)متخلص به شهریار یکی از نوابغ شعر عالم شرق بوده و با شجاعت خاص از اصطلاحات عامیانه و کوچه بازاری در خلق اشعار خود سود جسته و نوآوری در قصاید، غزلیات و قطعات رباعی در تمامی آثارش جلوه های خاصی دارد. این استاد گرانمایه علاوه بر تبحر سرودن انواع شعر در موسیقی و خوشنویسی نیز مهارت خاصی داشته و کتابت بخش هایی از کلام الله مجید با خط خوشنویسی خود مجالست و انس شهریار با آموزه های گرانسنگ آن را نشان می دهد.

3 شهریور 1401

عادت

قالاسی دئگیلم سیزین بو یورددا‌‌‌، یولومو گؤزله‌ییر گؤزه‌ل وطنیم‌‌‌. ائلیمین آغرییان یاراسییام من‌‌‌، قلبیمی تبریزده باسدیرین منیم‌‌‌. بادام آغاجلاری گولـله‌نن گونده‌‌‌، گؤی مسجیدده قیلین اؤلو نامازین‌‌‌، ارکین قوخوسیله عطرلندیرین‌‌‌، کؤنلومون ان درین راز و نیازین‌‌‌. باغیشلاماق عادت اولموش آناما‌‌‌، یئنه عفو ائده‌‌‌جک گوناهلاریمی‌‌‌. چاشسامدا‌‌‌، جایسامدا‌‌‌، سهو ائیله‌سمده‌‌‌، اونا بخش ائتمیشم بوتون واریمی‌‌‌.

2 شهریور 1401

آینا‌‌‌

آینا‌‌‌، گؤستر اۆزۆمده‌‌‌، گیزلی قالان مین غمی‌‌‌. آیدین ائله عالمه‌‌‌. منده اولان المی‌‌‌.

31 مرداد 1401

یورا بیلمز ، یوللار منی !.

پدر خسته بود ، با سختی از پله ها بالا آمد ، ناهار نخورده خوابش برد ! " آنا " با حوصله و آرامش لحافی را که خودش درست کرده بود؛ رویش انداخت ! کمی تامل کرد نمی دانم چه چیزی هایی از ذهنش گذشت !چایی را دم کرد ، سفره را روی میز قدیمی و کشویی آشپزخانه آماده کرد و تنها غذا بود که روی میز جا نگرفت ...... چند ساعتی بعد " آتا " بیدار شد. کمی نشست و آماده شد که سر سفره ی ناهار کمی مانده به عصر بنشیند ! آن روز گذشت ، فردا که بعد از ظهر به خانه رسیدم ، کتاب "یورا بیلمز یوللار منی" را روی میز دیدم ! و اسم مدینه خانم گولگون از اعضای شاعیرلر مجلسی همسر بالاش آذراوغلی روی آن بود ... نمی دانم ، آنا از کجا خبر داشت که این کتاب منتشر شده است و یا اینکه این کتاب در بازار است ! اما می دانستم که این کتاب چرا در خانه است ! مادرم آن را برای پدرم گرفته بود!

25 مرداد 1401

جانیم نقدر وار منه، جانان سن اولارسان

بس دیر بئله آلداتما منی کفریله دینله خاقانیه هم کفر هم ایمان سن اولارسان خاقانی نه دیر گلسن اگر ای گوزی شهلا البته که خاقانیه خاقان سن اولارسان

ارتباط با تبریز امروز

اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.

info@tabriz-emrooz.ir

اشتراک در خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای تبریز امروز در کانال تلگرام ما عضو شوید.

کانل تلگرام تبریز امروز

فرم تماس با تبریز امروز

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تبریز امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وتولید توسططراح وب سایت