نقاشی مای ترونگ تو نقاشی های زندگی است در شرقی که درگیر با فرهنگ های مجاور خواهد بود ، خانواده ،پدر و مطالعه و درس همه جزیی ساده و مهم از زندگی هستند ......
تابلو" خطاطی " تصویری جذاب از رابطه انسان هاست که توسط هنرمند تجربه شده است. هنرمند در این نقاشی کودکان را به شکلی شفاف و متین قرار داده است. هر فرد جوانی می تواند از دوستان خود متمایز شود، اما با هم آنها یک گروه متحد هستند. این لحظه ای از شادی مشترک است که در تعامل آنها با یکدیگر منتقل می شود و در نهایت بین فرهنگ ها قابل ارتباط است.
Chiaro di luna نام ایتالیایی اثر است که معنی مهتاب را دارد............................
مای ترونگ تو متولد 1906 ویتنام نقاش هنر مدرن در اوایل قرن بیستم بود. او یکی از هنرمندانی بود که از اولین کلاس کالج هنرهای زیبای هندوچین (1925-1930) فارغ التحصیل شد . بیشتر عمر خود را به عنوان یک هنرمند در زندگی و کار کرد. نام او در نقاشی پیوند تنگاتنگی با نقاشی های ابریشمی او با موضوعات زنان، کودکان و زندگی روزمره زیر چشم انداز رنگارنگ فرهنگ آسیایی دارد.
درگیر شدن ادیب آیین با طبیعت و کیهان در برخی از آثار او، به ویژه انتزاعات میدان رنگی او مشهود است. این ترکیب ها مناظر، اجرام آسمانی و پدیده های جوی را تداعی می کنند. او از طریق استفاده از رنگ و فرم، جوهر عناصر طبیعی و کیهانی را به تصویر میکشد و بینندگان را دعوت میکند تا به ارتباط آنها با جهان گستردهتر فکر کنند. این موضوع کنجکاوی او را در مورد اسرار جهان و نحوه ارتباط انسان ها با جهان طبیعی منعکس می کند.
یومجی "تاکه هیجا" شاعر و نقاش ژاپنی بود. او بیش از همه بهخاطر تصاویر نیهونگا ، زنان و دختران زیبا شناخته میشود، او همچنین آثار متنوعی از جمله چندین جلد کتاب، نقاشی های روزنامههای سریالی، فوروشیکی، کارت پستالها و کاغذهای طرحدار را تولید کرد.
خواکین سورولا (1863-1923) یکی از استادان بزرگ نقاشی است. او به خاطر شیوه ای که نور را در نقاشی هایش به تصویر می کشد و تفاوت های درخشندگی مدیترانه ای و کانتابریایی را در لحظات زندگی روزمره به تصویر می کشد، در تاریخ ثبت شده است. درباره اینکه آیا او به گرایش امپرسیونیستی تعلق داشت یا نه، بحث های زیادی وجود داشته است، زیرا او همیشه می خواست از آن فاصله بگیرد تا زبان تصویری شخصی خود را ایجاد کند. غنای رنگی و درخشندگی او اغلب شروع کارش را تار کرده است، زمانی که او سعی داشت راه خود را در مدرسه هنرهای زیبای سن کارلوس در زادگاهش والنسیا، جایی که در سال 1878 وارد شد، باز کند. و ما فراموش می کنیم که او در اولین گام های خود یک نوساز بزرگ در رویکرد خود به رئالیسم اجتماعی، روند غالب در پایان قرن 19 بود. نگاه آکادمیک قرن هجدهم، به هنر، به مضامینی که پیرامون قهرمانان خلق شده بود، علاقه مند بودند. یک قرن بعد، اینها جای خود را به مردان و زنان گمنامی دادند که زندگی ساده ای داشتند که با اشراف و درام بسیار به تصویر کشیده شد.
تجسم مردانگی در چهره اش جاودانی است ، عصرها بگذرند ، باز او می درخشد ، قهرمانی که حیله و مکر و قدرت نمی خواست ! او قهرمان مردم بود که مشروطه را از دل استبداد بیرون کشید.............
نقیب اسد نقاش جوان افغان است که در هرات باستان ساکن است ، علیرغم دشواری های بسیار کارهای او در مدارس وروستاها و شهرهای منطقه اش انتشار می یابند
احمد ایمانی می گوید این نقاشی را بصورت بداهه و با سرعت کشیدم و همواره آن را دوست داشته و از کارهای محبوبم است
منظره درختان و انعکاس آن ها بر روی آب برکه ای که حواصیل ها آنجا آشیانه سازی می کنند ، این مکان در جزیره ای در پارک مجسمه یورکشایر، در نزدیکی ویکفیلد در بریتانیا، انبوهی از فعالیت های لانه سازی را نشان می دهد که قبل از پیدا شدن نشانه های دیگری از بهار انجام می شود. این تابلو تصویری دوگانه از درختان و لانه ها و نحوه انعکاس آنها در آب دریاچه است.
«در جستوجوی تمام قلههای شگفتانگیز برای ساختن طرحها، سی سال در زمستان، تابستان، بهار و پاییز، وسایل سنگین نقاشی را بر پشتم حمل کردم و پا به شهرهای رودخانهای، روستاهای کوهستانی، جنگلهای انبوه و برفی گذاشتم. قله ها - از دورترین گوشه دریای شرقی تا شهرهای مرزی تبت، از خرابه های گائوچانگ یونان باستان (در سین کیانگ) تا جزایر مرغ دریایی، در ایستگاه های کامیون، حیاط خانه های ماهیگیران، ساختمان های کارخانه و شکسته ماندم. معابد .... در همه اینها من خودم را برای توسعه استقامت آموزش دادم.
نقاشی ورمیر در موزه متروپولیتن نیویورک مدتهاست که تصویری از مردی را پنهان میکند که توسط هنرمند نقاشی شده بود. اکنون، بررسیهای جدید نشان میدهد که به نظر میرسد این چهره پنهان هنرمند است که با قلم مو جلوی سهپایه میچرخد. این مرد احتمالاً تصویری از خود ورمیر را نشان می دهد. این کشف زمانی انجام شد که " خدمتکار خفته" اخیراً توسط دوروتی ماهون و همکارانش در موزه مت تحت تحقیقات غیرتهاجمی دقیق قرار گرفت. آخرین فناوری، از جمله فلورسانس اشعه ایکس، امکان دیدن بسیار بیشتر از گذشته را فراهم می کند. تحقیقات نه تنها چهره یک مرد، بلکه یک هنرمند در حال کار را نشان داد که دستش به حالتی دراز شده بود که نشان میداد یک قلم مو در دست دارد. هنگامی که ورمیر روی آن نقاشی کرد، به نظر می رسد که سه پایه را دوباره به یک قاب پنجره تبدیل کرده است. این یافته های جذاب به سمپوزیوم ورمیر در موزه زیجک آمستردام گزارش شد و ممکن است پیامدهای گسترده تری داشته باشد.
هنرمند پیشگام آلمانی-سوئدی لوته لیزرشتاین (1898-1993) یکی از هیجان انگیزترین کشفیات اخیر دنیای هنر است. "یک زندگی تقسیم شده" که در تالار بزرگ موزه به نمایش درآمده است، بزرگترین نمایشگاه آثار لیزرستاین تا به امروز در منطقه نوردیک است. نمایشگاههایی در برلین، فرانکفورت و کیل، مخاطبان زیادی را جذب کرده است که مشتاق کشف این هنرمند فراموش شده هستند و جایگاهی را برای او در تاریخ هنر قرن بیستم ایجاد کردهاند. با این حال، این نمایش ها عمدتاً بر روی کارهای لیزرشتاین از دهه 1920 تا آغاز دهه 1930 متمرکز بودند - دوره قبل از اینکه او مجبور به ترک آلمان و مهاجرت به سوئد شود. "یک زندگی تقسیم شده" به همان اندازه که بر آثار چندوجهی که او در تبعید در سوئد خلق کرده است، تمرکز دارد، همانطور که بر آثاری که قبل از ترک آلمان ساخته بود.
فنگ یا ققنوس، طبق افسانه چینی، پادشاه افسانه ای همه گونه های پرندگان است. "صد پرنده در حال ادای احترام به ققنوس" یکی از محبوب ترین مضامین در نقاشی سنتی چین است. این همچنین نام یک قطعه موسیقی سنتی چینی است که دارای مهارت های پیچیده نوازندگی سوئونا است. طبق افسانه چینی، ققنوس در اصل پرنده ای آرام با ظاهری ساده بود. بر خلاف بسیاری از پرندگانی که خود را به بازی در اطراف مشغول میکردند، او از سپیدهدم تا غبار در لانهاش میوه و دانه جمع میکرد. پرندگان دیگر که نمی توانستند رفتار او را درک کنند، او را به خاطر حریص بودن مسخره کردند. بعداً، یک طوفان غیرمنتظره باعث شد بسیاری از پرندگان چیزی برای خوردن نداشته باشند. ققنوس لانه خود را باز کرد و غذای خود را با پرندگان دیگر تقسیم کرد و جان آنها را نجات داد. هنگامی که سرانجام باران بازگشت و زندگی را به جنگل بازگرداند، پرندگان می خواستند قدردانی خود را به ققنوس نشان دهند. هر پرنده یکی از زیباترین پرهای خود را بیرون آورد و با هم از پرها لباسی خیره کننده ساختند. آنها جامه را به ققنوس تقدیم کردند و او را به عنوان پادشاه خود تاج گذاری کردند. از این رو، هر سال، همه پرندگان در یک روز خاص به سوی ققنوس پرواز می کنند و به پادشاه ادای احترام می کنند. این تصویر الهام بخش هنرمندان بیشماری بوده است.
شام آخر ، آخرین سفره ای است که که عیسی مسیح قبل از خیانت، دستگیری و مصلوب شدن با حواریونش به اشتراک گذاشت. این اساس کتاب انجیل برای عشای ربانی است. انجیل به ما می گوید که در شام آخر، عیسی پیش بینی می کند که یکی از شاگردانش به او خیانت خواهد کرد و پطرس 3 بار شناخت او را انکار خواهد کرد. تابلوی شام آخر داوینچی در حال حاضر در سانتا ماریا دلا گرازیه در میلان نگهداری می شود و ابعاد آن 460 در 880 سانتی متر است.
تا زمانی که مراد چهارم به سلطنت رسید، روزی در سال 1633، چوب تنباکوی یک معتاد در حالی که در قایق نزدیک سواحل در شهر سیبالی، منطقه ای در استانبول، به خواب رفت، افتاد و باعث آتش سوزی شد. بیش از 20000 خانه به خاکستر تبدیل شد و 50000 نفر بی خانمان شدند. پس از این واقعه، سلطان که از قبل به خشم مشهور بود، دستور ممنوعیت شدید تنباکو را صادر کرد. او قهوه خانه ها را ویران کرد و با لباس مبدل متوجه شد که چه کسانی به مصرف تنباکو ادامه می دهند و آن را می کشند. گفته می شود که در نهایت نزدیک به 20000 نفر اعدام شدند. تقریباً در همان زمان بود که تنباکو را «توتون» نامیدند، کلمه ای که از فعل «توتونک» (دود کردن) در ترکی عثمانی گرفته شده بود................نابلوسی، محقق عثمانی که در قرن هجدهم زندگی می کرد، یک بار به طعنه گفت: "کاش می دانستم کدام دستور سلطان را باید اجرا کنیم، ممنوعیت مصرف تنباکو یا دستور گرفتن مالیات از تنباکو!؟ مالیات بر تنباکو نیز به معنای دستور استفاده از آن بود."
حسین قوللرآقاسی متولد ۱۲۶۹ – درگذشتهٔ ۱۳۴۵ نقاش ایرانی و یکی از بنیانگذاران نقاشی قهوهخانهای بود. او در پردههای خویش از حماسههای ملی و مذهبی چون لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا، بهرام گور و موضوعات عام بهره بردهاست.
آندره لوته در سال 1885 در بوردو به دنیا آمد. پس از شاگردی به عنوان کابینت ساز، توجه خود را به نقاشی معطوف کرد - و اولین نمایش انفرادی خود را چهار سال پس از نقل مکان به پایتخت فرانسه در گالری دروت در پاریس در سال 1910 برگزار کرد، . کارهای اولیه او تأثیر فاوها را نشان داد. با این حال، این کوبیسم است که لوته به شدت با آن مرتبط است. او بخشی از گروه کوبیستهایی بود که به بخش طلا معروف بودند - از جمله رابرت دلونی، آلبرت گلیز و فرانسیس پیکابیا - که در آستانه جنگ جهانی اول گرد هم آمدند. .....................در مد کوبیسم، هیچ توهم فضای واقعی از منظری منحصر به فرد وجود ندارد. در عوض، لوته ااین ترکیب را به مجموعهای از فضاها تقسیم کرده است که در مقابل یکدیگر تکان میخورند: مثلاً یک زوج آبی رنگ برای نمایش آسمان و چهار یا پنج رنگ سبز برای نشان دادن زمین.
مجموعه جدید نقاشیها و مجسمههای هنرمند آمریکایی کهینده وایلی، با سکوتی که خشونت سیستماتیک علیه سیاهپوستان را در بر میگیرد، از طریق زبان بصری این چهره مرد افتاده بیان میشود. وایلی به بررسی شمایل نگاری مرگ و قربانی در هنر غربی می پردازد و آن را در موضوعات مذهبی، اساطیری و تاریخی دنبال می کند. در باستانشناسی سکوت، مرگهای بیمعنای مردان و زنان در سراسر جهان به مرثیهای قدرتمند از مقاومت تبدیل میشود. نقاشی های حاصل از چهره های ضربه خورده، زخمی یا مرده، که به نقاشی های نمادین قهرمانان اسطوره ای، شهدا و قدیسان ارجاع می دهد، مراقبه ای غم انگیز در مورد میراث استعمار و نژادپرستی سیستمی است.
عظیم عظیم زاده نقاش و منتقد اجتماعی توانسته بخشی از زندگی انسان ها و سنت های آنان را تصویر درآورد، پریدن از روی آتش یکی از آثار اوست
معلم هنر گفت ؛ می خواهم شما را برای دیدن نقاشی های یک استاد به نگارخانه مانی ببرم ، باید از پدر و مادرتان اجازه بگیرد تا با هم به نمایشگاه برویم! نگارخانه ی مانی در چهارراه منصور قرار داشت ، طبقه پایین و زیرزمین یک ساختمان با نمایی آلومینیمی ! هنوز انقلاب در ایران به وقوع نپیوسته بود . اولین بار بود که به نمایشگاه هنری می رفتیم ، نمایشگاه نقاشی از آنچه ما تصور داشتیم بسیار متفاوت بود ، نقاشی مزرعه و روستا و طبیعت و آبشار در آن نبود ، بلکه تصاویری از زندگی مردمان مانند، نقاشی با عنوان سازندگان ، کارگران ساختمانی را در زیر نور فانوس نشان می دادکه کنار برج عظیم در چادر نشسته بودند ! مرد متشخص علامت بی ام دابلیو را روی پیکان خودش چسبانیده بود و مرد نفتی با تن تکیده حلب های نفت را در چرخ دستی خود به در آهنی که نمادی از خانه یک فرد دارا بود حمل می کرد ................... نقاش این نقاشی ها استاد پرویز حبیب پور بود. چندی پیش یاد آن نقاشی " نفتی" افتاده بودم . در جستجوی اینترنتی با استاد تماس گرفتم و درخواست تصویری از نقاشی " نفتی" را خواستم و ایشان با خوش رویی نقاشی را برایم فرستادند
نیان هوآ، یا تصاویر سال نو، عمدتاً چاپهای چوبی کروماتیک هستند که سابقه طولانی دارند که به دوره سلسله هان (202 قبل از میلاد تا 220 پس از میلاد مسیح) برمیگردد. آنها تزئینات نمادین جشن بهار یا سال نو چینی هستند و همچنین شکلی منحصر به فرد از هنر عامیانه در چین هستند. نام "تصاویر سال نو" برگرفته از تمرین خانواده ها برای جایگزینی تصاویر تزئینی خود در طول جشنواره به منظور "وداع با گذشته و استقبال از آینده" است.
او برای به تصویر کشیدن مهاجرین در جزایر لیسبوس یونان و در اردوگاه موریا اقامت گزید او 90 درصد از هر فروش را به شبکه حمایت از مهاجران کوه راکی که خدمات حقوقی رایگان به مهاجران در ایالات متحده ارائه داد، اهدا کرد.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.