نقاشی لئو در مزرعه در اولین بازدید نقاش از " یاسنایا پولیانا " در سال 1887 طراحی شد. در حالی که لئو تولستوی به شخم زدن و زراعت زمین یک پیر زن تنها کمک می کرد، رپین به دنبال لئو وارد مزرعه شد. وی با گرفتن یک زاویه خوب، به سرعت طرحی را در دفتر خود ترسیم کرد که بعداً نسخه اصلی آن را نوشت. این اثر با تکنیک معمول ایلیا رپین خلق شد: بدون جزئیات دقیق! ایلیا رپین میدانست چگونه حس اکشن زنده را منتقل کند. این هنرمند با به تصویر کشیدن لئو تولستوی نویسنده مشهوری که به کار ساده دهقانی مشغول بود، توانست ماهیت آرام و روزمره آنچه را که در حال رخ دادن بود، منتقل کند.
نقاشی "در یک تعطیلات" توسط کوزنتسوف در نهمین نمایشگاه مشارکتی در سال 1881 به نمایش درآمد. پس از نمایشگاه، نقدی از ایوان کرامسکوی دریافت کرد و بینندگان را با خودانگیختگی احساسات هنرمند که به طرز ماهرانه ای در ساختار تصویری بوم تجسم یافته بود مجذوب کرد. استاد آشکارا دختری را با لباس تعطیلات ملی تحسین می کند که در یک روز آفتابی روشن در چمنزاری با علف های بلند و گل های وحشی به پشت دراز کشیده است. او سرشار از جذابیت جوانی است. شکل او در یک پیراهن سفید خیره کننده، یک دامن تیره ظریف تزئین شده با زیور آلات و چکمه های ظریف به نظر می رسد تصویر با خورشید، هوا و بوی گیاهان نفوذ کرده است. تصویر احساس آرامش حماسی استپ بی پایان، شادی و لذت زندگی را منتقل می کند.
موضوع قدرت عنصری طبیعت روسیه در نقاشی های شیشکین در عظمت خشن جنگل های آن با ستون هایی از تنه های قدرتمند آشکار می شود. موضوع اصلی کار شیشکین جنگل است و جنگل، به طور معمول، از گونه های مخروطی و همیشه سبز است. زمان مورد علاقه سال برای شیشکین تابستان است، زمان مورد علاقه روز و ظهر است. شیشکین نسبت به حالات متغیر و انتقالی طبیعت بی تفاوت بود. و در این کشش به اشکال پایدار، تغییرناپذیر و بالغ، «کلاسیکیسم» عجیب شیشکین آشکار می شود.
لوین اوگنی نیسونوویچ - متولد 1 آوریل 1922 در خارکف. در سال 1949 از موسسه هنر خارکف تحت نظر استادش شاویکین فارغ التحصیل شد. او در صنعت نقاشی سه پایه کار می کرد. آثار اصلی: "صدای جهان" (1951)؛ "پیروزی در کورسون" (1954)؛ "تشکیل حزبی" (1959 - 1960)؛ "ما مال خودمان هستیم، دنیای جدیدی خواهیم ساخت" (1963). قهرمانان کار» (1967) هستند . از سال 1949 در نمایشگاههای هنر جمهوری، از سال 1950 در نمایشگاههای هنری اتحادیهای و از سال 1951 در نمایشگاههای هنری خارجی شرکت کرد. بارها برنده مدال شد . این هنرمند در اول ژانویه 1993 درگذشت
من شیفته تغییر شکل ها و رنگ های آب هستم. شفافیت، لایه بندی، حرکت، سیال بودن، کثرت آب بسیار هیجان انگیز است. یک دنیای کامل در زیر سطح وجود دارد و شما فقط می توانید یک نگاه اجمالی به آن داشته باشید. آسمان را منعکس می کند و شما را به عنوان بیننده منعکس می کند."
آیلین آگار در نگاهی به زندگی من، زندگی نامه ای که مطمئناً از قاعده مندی های خاص دوری می کند، می گوید: «زندگی در دنیای استاندارد چقدر خسته کننده است. این داستان که در دهه 1980 نوشته شده و اکنون در نسخه جدیدی منتشر شده است، سفری درخشان از دوران کودکی مهاجر ثروتمند در بوئنوس آیرس (جایی که «کلاههای مادرش بیشماری بود») تا شناخته شدن به عنوان یک هنرمند برجسته سورئالیست در لندن را روایت میکند. اتصالات و ارتباط های موضوع معجزه آسا هستند. آقایان و خانمهایی از دایره مادر پر زرق و برق و پدر کم حرف او هستند، و در دنیای خودش نقشهایی برای مهاتما گاندی، روزنامهنگار دوروتی تامپسون، هنرمندان لئون آندروود و اسکار کوکوشکا، و برادران نویسنده الک و. ایولین واو و بسیاری دیگر. هنرمندان نسل خود آیلین آگار - گرترود هرمس، پل نش، رولاند پنروز - در مبارزه با قراردادهای اجتماعی شریک هستند، تضادی که در تضاد بین ظاهر بیرونی و خلاقیت درونی تجسم یافته است. او درباره استودیوی دهه 1930 در برامهام گاردنز، کنزینگتون، می نویسد: «از بیرون، درب ورودی عادی به نظر می رسید، اما درون آن منظره ای شبیه ماسک بود: صندوق نامه، دهان را تشکیل می داد، گچ بر روی آن. بینی و آهنی برای چشم و مو. در این محیط کلاژ مانند، آگار به طرز تحریک آمیزی «مواد خام» را جمع آوری کرد تا «به نقاشی و اشیا تبدیل شود».
در دو دهه پس از تأسیس موزه هنرهای معاصر روسیه مجموعهای از آثار دائمی متنوع و قابلتوجهی از نقاشی و مجسمهسازی گرفته تا اشیاء هنر فولکلور و مصنوعات فرهنگی در این موزه نگهداری می شود . با اهدای هفت نقاشی از بنیانگذاران موزه در سال 2002، این مجموعه با سرعت زیادی رشد کرد و در سال 2022 به سیزده هزار قطعه رسید.
الکساندر پتروف که در سال 1951 در لنینگراد به دنیا آمد،او پسر گرافیست مشهور روس پتروف بود. کودکی اش با آلبوم های هنری، آثار هنری والدین و دوستانشان احاطه شده بود. پس جای تعجب نیست که الکساندر به مدرسه هنر در آکادمی هنر رفت و بعداً وارد آکادمی گردید و در آنجا در کارگاه آندری میلنیکوف تحصیل کرد. در سال 1975 این هنرمند از آکادمی فارغ التحصیل شد و به عضویت اتحادیه هنرمندان درآمد. پس از فارغ التحصیلی، او بر اساس سفارشات ارائه شده توسط سازمان هنری جمعی شروع به کار کرد، اما کمیسیون شوروی در نمایشگاه های هنری اغلب آثار او را رد می کرد. از اواسط دهه هفتاد، پتروف اغلب بر روی زبان هنری خود کار می کرد و به گفته خودش، پانزده سال طول کشید تا شیوه نقاشی را که آکادمی در او پرورش داده بود فراموش کرد و کنار گذاشت. در آن دوره پتروف نه آثار هنری خود را به طور رسمی به نمایش گذاشت و نه در نمایشگاه های هنرمندان زیرزمینی لنینگراد شرکت کرد. در بخش اول دهه 1980، پتروف سرانجام به آنچه که برای آن تلاش می کرد دست یافت - او سبکی واضح و قابل تشخیص را توسعه داد. نقاشیهای پتروف مملو از فانتزی است اما گاهی اوقات شخصیتهای تهاجمی نیز دارد. اینها موضوعات عجیب و غریبی هستند که به شیوه ای پاسوز با رنگ های روشن غنی رنگ آمیزی شده اند که چشم ها را جلب می کند
قبل از جمعآوری زمینهای کشاورزی شوروی، بیشتر خانههای دهقانی تا حد زیادی خودکفا بودند و تمام نیازهای اولیه در مواد غذایی، ابزار، پارچه و لباس توسط خانواده دهقانان تولید میشد. در شمال روسیه، کتان یکی از مواد اولیه اصلی بود. نخ این پارچه که توسط زنان ریسیده می شد ، در خانه یافته شده و به پارچههایی بادوام و زیبا تبدیل می گردید که به طور گسترده مورد استفاده قرار میگرفت و ارزش و معنایی فراتر از نقش کاربردی آن داشت
گلی کورژف در سال 1925 در مسکو به دنیا آمد. در سال 1944 دانشجوی مؤسسه هنری مسکو به نام ولادیمیر.ای. سوریکوف شد. پس از فارغ التحصیلی از موسسه، گلی کورژف در مدرسه استروگانوف تدریس کرد. گلی کورژف سبک نقاشی خود را رئالیسم سوسیالیستی نامید. فقط نه از بابت "سوسیالیست"، بلکه از کلمه "اجتماعی". او معتقد بود که به مردم خدمت می کند. نقاشی های او عمدتاً مردم معمولی را در موقعیت های عادی زندگی نشان می داد. برای گلی کورژف، قهرمان رمان میگل د سروانتس " دون کیشوت قهرمان لامانچا" تصویر مورد علاقه یک انسان گرا و مبارز برای عدالت است که این هنرمند ویژگی های پدرش را به او بخشیده است. کورژف در مصاحبه ای بر عشق دن کیشوت به مردم عادی تأکید کرد که همیشه از آنها دفاع می کرد. و بالاخره یک زن دهقانی را به عنوان بانوی دلش انتخاب کرد... چرخه ای از نقاشی دون کیشوت که از دهه 70 شروع شد در سال 1992 به پایان رسید. همنوازی موسیقی ویدئو اثر موریس راول (1875-1937) با عنوان"بولرو"، است که آندره ریو با ارکستر یوهان اشتراوس اجرا کرده است
در پایان دهه 1860، ایوان کنستانتینویچ آیوازوفسکی به سفری به قفقاز و ماوراء قفقاز رفت. او موفق شد از اوستیا، داغستان، گرجستان و ارمنستان بازدید کند و مناظر کوهستانی شگفت انگیز زیادی خلق کند. آنها با درک پر جنب و جوش از طبیعت و توجه به منطقه متمایز می شوند. به عنوان یک قاعده، ایوان کنستانتینویچ آیوازوفسکی کار بر روی اثری را با تصویری از آسمان و هوا آغاز کرد - از بسیاری جهات، این مهارتش بود که کار او را منحصر به فرد کرد. این هنرمند طبیعت را به یک موجود زنده تشبیه کرد. جایگاه پیشرو در ترکیب متعلق به قله های برفی یخی و تنگه بی انتها است. رنگ ابزار اصلی هنرمند بود. با کمک آن، او به دنبال تأثیر عاطفی بر بیننده بود تا به او کمک کند در لحظه ثبت شده در تصویر غوطه ور شود. در همان زمان، آیوازوفسکی توجه زیادی به شرح جزئیات خاص مشخصه این منطقه داشت. بوم های او معاصران خود را با حقیقت خود شگفت زده کرد، علیرغم این واقعیت که این هنرمند اغلب بدون تکیه بر طرح ها از حافظه نقاشی می کرد،
در فرورفتگیهای تاریک صدها غار در سرتاسر جهان، اجداد ماقبل تاریخ ما چشماندازهای سرسبز حیوانات باستانی را ترسیم کردند - گلههای گیاهخواری که بر روی دیوارههای غار مسابقه میدهند و شکارچیانی که شکارشان را تعقیب میکنند. ده ها هزار سال بعد، رنگ های پر جنب و جوش و حس عجیب حرکت هنوز ما را به حرکت در می آورد. هیچ کس نمی داند چرا اجداد ماقبل تاریخ هنر غار را نقاشی می کردند. این نقاشیها بیشتر در غارهای عمیق و مناطقی که دسترسی به آنها دشوار است، قرار گرفتهاند و هیچ نشانهای از فضاهای زندگی در آنها دیده نمیشود.
موضوع زن در کار کلیمت نقش اساسی داشت. او پرتره هایی از زنان معاصر را با بیانی مرموز و رویایی و همچنین با انرژی و اشتیاق به زندگی ترسیم کرد. نقاشی بانوی موف متعلق به سالهای 1916-1917 یکی از این پرترهها است. روش جذاب و پر رمز وراز که در آن زن بخشی از صورت خود را با خز پوشانده است
فرانسیس دانبی، نقاش ایرلندی، زمانی آنقدر فقیر بود که مجبور شد 120 مایل از لندن تا بریستول را پیاده طی کند، به این امید که بتواند با قایق به دوبلین بازگردد. بدون کرایه، او در نهایت نتوانست به دوبلین برود .زمستان - غروب: یک اسلاید مربوط به حدود سال 1850 است، دوره بسیار پررونقی که مناظر طبیعت او توسط مشتریان ثروتمند ربوده می شدند.
هنرمند مسکو والنتین الکساندرویچ بوگدانوف متولد 1919 در تیور بود ، وی در مدرسه هنر اودسا 1937-41 تحصیل کرد و سپس در 1946-52 وارد موسسه هنر آکادمیک دولتی مسکو به نام سوریکوف شد.
از اینکه او میتواند در این دنیا اول از همه زیبایی و خوبی را ببیند. امروز یک کیفیت کمیاب و ارزشمند است. حتی وقتی اکاترینا تیوتینا صحنههای بسیار ساده و کاملاً خانگی مانند هیزم را به تصویر می کشد، باز هم زندگی را تغییر میدهد.
هنرمند نقاش کیف "لئوکادیا پترونا لیاخوویچ" در 18 دسامبر 1915 در شهر یکاترینوسلاو (دنیپروپتروفسک ) در اکراین به دنیا آمد. او در مدرسه کارگران هنر در دنیپروپتروفسک (1934) و مدرسه هنر خارکف (1934 - 1938) ، موسسه هنر خارکف (1938 - 1941) تحصیل کرد. وی سرانجام از موسسه هنر کیف (1946) فارغ التحصیل شد
نقاش معاصر. در سال 1978 در شهر سمیپالاتینسک متولد شد. در مدرسه هنر دولتینوووالتایسک (1994-1999). در سالهای 1996 و 1997 تحصیلات خود را به پایان برد ، آندری دوریف مقام اول را در مسابقات روسی "استعدادهای جوان" به دست آورد. او از آکادمی نقاشی، مجسمه سازی و معماری روسیه فارغ التحصیل شد و در کارگاه منظر زیر نظر پروفسور ا. پ. آفونین (2000-2006) تحصیل کرد. و دیپلم "نگهبان آلتای" را کسب کرد.
ایگور ولادیمیرویچ بلکوفسکی - عضو آکادمی هنر روسیه، عضو اتحادیه خلاق هنرمندان روسیه و کنفدراسیون بین المللی هنرمندان است. او مدال طلای آکادمی هنر روسیه و جایزه "گذشته روشن" فرماندار منطقه چلیابینسک را برای دستاوردهای در زمینه هنر دریافت کرد. در سال 1962 در شهر چلیابینسک در خانواده عکاس مشهور ولادیمیر بلکوفسکی متولد شد. در سال 1981 از مدرسه هنر چلیابینسک فارغ التحصیل شد و پس از آن به مدت 3 سال در یک مدرسه هنری تدریس کرد.
سرنا اوری، نگهبان ارشد، به این نتیجه رسید که این ایده خوبی است که آن را برای تمیز کردن به آزمایشگاه حفاظت بیاورد. این کار غیرمعمولی نبود، اما چیزی که او پیدا کرد چیزی جز معمول بود. اوری از ظاهر لاک ناراضی بود و می خواست مقداری از آن را پاک کند. او کار را با یک بررسی کامل شروع کرد، جایی که متوجه شکاف هایی در قسمت های واقعا تاریک پس زمینه شد. او میگوید: «متوجه شدم که مقداری رنگ سفید در دو ناحیه ترکها دیده میشود. این اغلب نشان دهنده نوعی مشکل لایه بندی است. از آنجایی که رنگها میتوانند با سرعتهای متفاوت خشک شوند (و منقبض شوند)، ممکن است لایههای رنگ روغن در بازههای زمانی متفاوتی قرار داشته باشند. اوری این فرضیه را مطرح کرد که ممکن است یک لایه سفید قبل از لایه تاریک گذاشته شده باشد، از این رو شکاف هایی ایجاد شده است. بنابراین او تکنسین را برای عکسبرداری با اشعه ایکس از نقاشی فراخواند. Still Life بزرگ است، بنابراین باید به صورت ربع با اشعه ایکس عکسبرداری می شد و سپس تصاویر روی کامپیوتر به هم دوخته می شد. پس از پرتو افکنی کامل اشعه ایکس، ساری تصویر نهایی را چاپ کرد. بدون هیچ دلیل خاصی، او به طور اتفاقی نگاهی به چرخش 90 درجه ای انداخت. اتفاق خاصی افتاد اوری به جای امضای اشعه ایکس لایه سفید رنگی که انتظار داشت ببیند، چهرهای شبحآلود دید - یک نقاشی پنهان که اکنون موزه معتقد است میتواند خودنگارهای از هنرمند باشد که به احتمال زیاد مربوط به 20 سالگی است
نقاشی مهاجرت "کرین " تصویری از جوزف چلمونسکی است که در موزه محیط زیست کراکو نگهداری می شود این نقاشی در 1870 ترسیم شده است!
ادیب آیین با تلفیق هنرهای موسیقی و نقاشی به تحول نتهای موسیقی به رنگها و برعکس، تأثیرگذار بود او با استفاده از رویههای علمی، سعی کرد نحوه تبدیل رنگها بر اساس نتهای موسیقی را بهطور معقول نشان دهد این تحقیقات الهامبخش برای هنرمندان و کارشناسان بوده و رویکرد علمی و هنری او در ترکیب موسیقی و نقاشی را به نمایش گذاشته است، پیوند دو هنر را به سبک انتزاعی تجربیات شنیداری و بصری را با هم ترکیب میکند. ادیب آیین از طبیعت و موسیقی به عنوان الهامبخش، نقاشی دو وجهی را تجربه کرد با ارتباط دیداری و شنیداری بین رنگ و نت، او هنر چندحسی را با چالش به حواس چندگانه برای استماع و دیدن هنر ایجاد کرد و مرزهای بین بصری و شنیداری را کاهش داد این تجربه هنری، بیننده را به سفری تازه و الهامبخش در دنیای هنر دعوت میکند.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.