حکم آباد فرصتی بزرگ برای تبریز است ، باغات سبزی با توسعه شهر در داخل آن قرار گرفته اند. و این امکان برای تبریز به وجود آمده است که باغات سبزی آن با خانه باغ های مخروطی زیبایش به عنوان میراث طبیعی و میراث بشری ثبت گردند. پاییز در این باغات همراه باخزانش ، سبزی را نیز دارد ، کاشت سبزی هیچ وقت به پایان نمی رسد و ........... این موهبت تنها ثمره سخت کوشی انسان هایی است که بی حمایت دولتی و در سایه تهدیدهای دائمی تملک های دولتی با بهانه حفظ باغات انجام می شود ! گردش در باغات سبزی فرصتی بی بدیل برای لذت بردن از تماشای زمینی است که در طول سال ها به آن حیات بخشیده شده است. اگر کمیسیون های ماده چند و دلال ها بگذارند با ثبت این باغات و بازار آرام سبزی و محصول که در آن جریان دارد ، حیات باغات سبزی تبریز جاودانه خواهد ماند!
گل های زرد قاصد عینالی در محدوده بومی خود در مدیترانه شرقی ، آسیای مرکزی و غرب هیمالیا رشد می کند. او اکنون بدون آب و با از دست دادن برگ هایش در ارتفاعات بالای کوهستان عینالی در حال خودنمایی است ، اغلب گل ها خود را برای بهار سال آینده حاضر می کنند ، امااین گیاه چند ساله با علاقه به اعتدال هوا هنوز با زردی اش در کوهستان در حال گل دادن است.
پاییز واقعی در این جاده است .......جاده خلخال به پونل
از کنار اوروس ماغازالاری رد می شدم؛ مبهوت پلکان چوبی آن شدم! وای چندین هزار پا برآنها کوبیده شده بودند،از پایین تا به بالا ؛ رفت و آمدی بسیار در طول سال های بسیار! شاید پدر هم از این پله ها رد شده بود ؛حتما از آنجا گذشته بود صدای پاهایش را شنیدم ؛با دقت گوش می کردم تا بیشتر آن صدا را بشنوم.....و آن جا بود که پیشی هم در تماشای من دقیق شده بود....من امروز از کنار تاریخ گذشتم ؛ آتا را هم دیدم!
زنبورها از شهد آن لذت می برند، اما تنه اش را برای دفاع از خود بخوبی خاردار و زره دار کرده است ، در همه جای کوه سرخاب پراکنده و پر قدرت می ایستد و کوهستان را نظاره می کند ! گویا می خواهد خود را بنمایاند!
انوپوردوم خار کبود و زیبایی است که همه آن را دیده ایم ، این خار زیبا جزیی از زیبایی های کوهستان سرخ سرخاب عینالی است
ملخ چینی کوهستان عینالی استاد استتار در محیط زیست است اگر او در مقابل چشمان شما وارد علف ها شود امکان پیدا کردنش بسیار دشوار است؛ چون آنچنان شبیه علف هاست که دیده نمی شود !
چوپان عینالی آن را آلتین گول می نامد، که بی معنی هم نیست ، اسم لاتین آن Phlomis brachyodon-Zohary است ، در نقشه های پراکندگی اش تنها در اطراف مدیترانه دیده می شود ، اما در عیالی هم است و در اواخر خرداد ماه کوه را می آراید ؛ شاید این یک معرفی از او باشد ....در طب سنتی جایگاه خاص دارد و عصاره گیری از آن در مغرب زمین انجام می شود....ویدئو با دو موسیقی متن منتشر می شود موسیقی کلاسیک و موسیقی یاندین ائله یاندیم با تار رامیز!
ختمی زرد کوهستان سرخاب عینالی ، گل آشنای مردم است ، دانه های گل ختمی در کوهستان به پرواز در می آیند و در کنار سنگی بر زمین ریشه می افکنند و او این چنین سال ها خود را حفظ کرده است ..........
غنای طبیعت کوهستان عینالی همان سرخاب در شمال شهر تبریز و وجود ده ها گونه گل و گیاه ارزشمند و گونه های تحت انقراض و کمیاب و حیات انواع پرنده و حیوانات و آثار دیرینه بشری از بقعه تا پایان یولی و پل و سنگ های تراش خورده و آبراه ها و قنات های دیرین و حضور کوهستان در فرهنگ شفاهی و مکتوب مردمان، ثبت و حفظ منطقه شمال شهر از فرودگاه تا آرپا دره سی مشتمل بر بخش درختکاری شده به عنوان منطقه ی دارای ارزش های "خاص فرهنگی" و "گونه های تحت انقراض مانند زنبق بنفش" و یا یک" کوهستان سرخ فام" و با نام" پارک کوهستان سرخاب یا عینالی " را به عنوان فرصتی بسیار بزرگ برای تبریز ایجاب می کند!
محدوده بومی این گونه Stipa pulcherrima K.Koch از جنوب فرانسه مرکزی تا غرب سیبری و ایران و در عینالی است. این گیاه چند ساله است و عمدتاً در بیوم معتدل رشد می کند. موسیقی های متن ها والمیتری شوستاکویچ و لپه لر هستند شماره 2 دی
یک گل سرخ لاله وحشی در کوهستان سرخاب می تواند آنقدر چشم نواز و خیره کننده باشد گویی در این کوهستان پر از گل وحشی ، لاله یک روشنایی است !
چوپان آرام در کنار رودخانه ای که امیدی به بقایش در فصل بعد نیست از میان زیباترین و دست نخورده ترین آثار طبیعت در مسیر سد نهند می گذرد ! زندگی متفاوت او حکایت های بسیار دارد ، گوسفند،یز و بره های کوچک که گاه سنگ پای کوچک شان را زخم می زند و دو سگ همراه وفادار او هستند، هنوز تکنولوژی و هوش مصنوعی جایگزینی کار او نشده است ، پس او می تواند همچنان سر به کوه بزند و در تنهایی خود، گله را حمایت کند
در تنهایی روی دیواره ی شیب دار کوه جای گرفته است ، زرد است و زیبا! شاید سال ها هم همچنان به حیات فصلی خود ادامه دهد ........................ در سه ویدئو با سه نوا گل زرد کوه عینالی ، ساری گول در قیرمیزی توپراخ به نمایش در می آید
لی لی ، گل زرد بهاری کوهستان عینالی است ، ریز و زیبا است که با اندک نسیم به وجد می آید و می رقصد موسیقی درد عشق کرایسلر - راخمانیف در همراهی با عکس های توفیق وحیدی آذر ر نواخته می شود
اما این دیوار ، آن دیوار نخواهد بود و پول تبریزی ها در این میانه بی مسئولیتی ها پایمال ! سال های متمادی بر روی لوح خوشنویسی مان می نوشتیم ؛ اول اندیشه وانگهی گفتار! ....شاید می شد نوشت اولیه اندیشه وانگهی عمل ! و این درسی است که همه روز در تبریز از عینالی تا خلعت پوشان و پادگان نظامی تخلیه شده تکرار و تکرار می گردد! شاید چون هیچ مسئولی بواسطه بی مسئولیتی خود بازخواست نمی گردد و این شاید درسی باشد و اگر بخواهیم عبرتی برای مدیریت های نمایشی و بی تفکر!
آنها پایه های پنیر تبریز را حفظ می کنند ، مشقت ، زحمت و تلاش در دشت و کوهستان قرین زندگی آنان است . تصویر ذهنی ما از چوپان ، مردی با یک نی لبک کوچک و درخت و جویباری است که آب زلال از آن می گذرد ! اما زندگی واقعی آنان بسیار مشکل ولی شاید زیبا و پر از نوسان هایی بین آرامش و دشواری است! آنها پشتوانه یکی از مهم ترین نماد های تبریز هستند : پنیر لیقوان! من زندگی پرمشقت آنان در نگهداری از گله و حتی به آغوش کشیدن بره و گوسفند دارای مشکل و حمل آن را دیده ام ، چوپان ها نمادی از زحمت مقدس هستند که حاصل آن تولید و توسعه و رشد یک سرزمین مستقل است.
پایان یولی راه قدیم اهر از میان کوه های سرخاب عینالی و از منطقه و زمین های روستای ونیار می گذشت ، این راه سال های بسیار با قلم پا و قدم های مسافران صاف و هموار گردیده بود. محمدجواد مشکور در کتاب تبریز تا پایان قرن نهم هجری می نویسد؛ و نیز راهی وجود داشت که از شمال شرقی تبریز گذشته به اهر منتهی می شد و از آنجا از طریق معابر کوهستانی به شهر باجروان (نزدیک تازه کند) امروز در کنار ارس می رسد و از آنجا به قره باغ منتهی می شد . آثار این راه قدیمی، پل های سالم و گاه مدفون در مسیر خود و همچین سنگ چینی های راه هستند که سال ها باقی مانده اند . اما راه هم نیاز به مراقبت دارد مخصوصا وقتی که عمری از آن در فراموشی مانده باشد حال راه و پل هایش نیاز به ثبت ملی دارند ، راه و شهرسازی می بایست در حفظ و مرمت آن در راستای وظایف سازمانی خود عمل کند ، گاه مسیر راه آنچنان بر اساس فرسایش با آب باران آسیب دیده است که همواره با کمترین خطا امکان سقوط در مسیر آن است و ..................... در نهایت پایان یولی موزه ی زنده راه در تبریز است که اکنون در طبیعت زیبای کوهستان عینالی می تواند جاذب بسیاری از مردمان در یک پیاده روی شاد باشد.
آرام در دشت ابری و نمناک زندگی را می جوید ، مشقت و زحمت قرین زندگی اش هستند ، اما او یاد گرفته است که باید آرام و صبور باشد ........... چوپان لیقوان چاره ای بجز آمدن به عینالی ندارد ، در زمانی که مراتع ویلا شدند و خاص ترین تولیدکنندگان سرزمین در تنگنای زمین و علوفه قرار گرفتند
شمعدانی وحشی یا قلم قاش کوهستان سرخاب بومی ایران و ترکمنستان است و در بهار نقش خود را بر روی کوهستان سرخاب عینالی می افکند ........................
سکوت کوهستان را گرفته است ، پرنده خسته در حال پرکشیدن به آشیانه ی سبک خود است ؛ لحظه ای برای استراحت بر روی سنگ می نشید و اجازه می دهد تا تصویرش در تیرگی های غروب برای انسان ها بار دیگر جاودانه شود، و او پس از لحظه ای آسودگی پر می گیرد و در کوهستان سرخ ناپدید می شود !
چه کسی درختارو برید این بدجنس همه درختارو قطع کرد!
خانا باغ های مخروطی باغات سبزی تبریز ، نمادهایی از کار و زحمت و اندک استراحت بعد از ظهر و شبانه ی مردم زحمتکش هستند ! حکم آباد مفهومی گرانبها در سبزی و کاهوی تبریز دارد ! منطقه ای که با ناکارآمدی مدیران شهری در حال فروپاشی تدریجی است ! ثبت ملی باغات ، عدم صدور مجوز تفکیک ، ممانعت از خیال پردازی های زشت و کژ همچون ساخت پارک بزرگ با تخریب باغ بزرگ می تواند در رسیدن به مقصد مهم ثبت جهانی زمین احیا شده و موزه زنده باغ و بوستان سبزی شهر تبریز کمک کند!
باران تازه قطع شده بود و او هم در میان آب و خاک خیس قدم می زد ، ایزابلین پرنده ی مهاجر عینالی است که اکنون کمتر مهاجرت به دور دست ها می کند و در مناطق معتدل نیزگذران می کند و با تغییر فصل دوباره به سرخاب برمی گردد.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.