نشستهای متوالی در آلاسکا و واشنگتن با رهبران روسیه و اوکراین، به ترتیب، کمک چندانی به روشن کردن این موضوع نکرده است که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، چگونه قصد دارد به جنگ اوکراین پایان دهد.
فراتر از درخواستهای مبهم «زمین در برابر صلح»، مشخص نبود که دقیقاً ترامپ و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در دیدار ۱۵ اوت ۲۰۲۵ در آنکوریج بر چه چیزی توافق کردند. هرچه که بود، نشست پیگیری ترامپ با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، و رهبران اروپایی چند روز بعد در کاخ سفید، دستور کار کاملاً متفاوتی داشت: صلح در برابر تضمینهای امنیتی از سوی قدرتهای غربی.
پوتین، با اعتمادبهنفس از اینکه روسیه در جنگ پیروز میشود، به نظر میرسد از ابتکار صلح ترامپ برای خرید زمان، تصرف زمینهای بیشتر اوکراین و تلاش برای گسترش شکاف بین ایالات متحده و اروپا استفاده میکند.
اروپاییها که نگران چنین نتیجهای هستند، امیدوارند با مطرح کردن ایده تضمینهای امنیتی در ازای پایان درگیری و به رسمیت شناختن اشغال عملی بخشی از سرزمین اوکراین توسط روسیه، ترامپ را متقاعد کنند با تلاشهای اروپا برای کمک به دفاع اوکراین همکاری کند.
هرچند این ممکن است مانند یک راهبرد منطقی برای صلح به نظر برسد، اما اختلاف عمیق بین دیدگاههای اوکراین و روسیه برای پایان جنگ را نادیده میگیرد. بهعنوان یک ناظر قدیمی سیاست روسیه، من تردید دارم که تضمینهای امنیتی کلید حل بحران باشد: اگر خیلی ضعیف باشند، بازدارندگی واقعی در برابر تهاجم آینده روسیه ایجاد نمیکنند؛ اگر خیلی سختگیرانه باشند، هرگز از سوی مسکو پذیرفته نخواهند شد.
نیروهای ارتش اوکراین در فوریه ۲۰۱۵، همانطور که در توافق مینسک تصریح شده بود و در نهایت نتوانست راه حل پایداری ارائه دهد، سلاحهای سنگین خود را از خط مقدم در شرق این کشور عقب کشیدند. (ویکتور کوشکین/خبرگزاری آناتولی/گتی ایمیجز)
شبح تضمینهای امنیتی
ترامپ در یک تماس با رهبران اروپایی در ۱۶ اوت گفت که آماده است در ارائه تضمینهای امنیتی همراه با اروپا مشارکت کند، به شرطی که شامل ناتو نباشد.
نماینده ویژه کاخ سفید، استیو ویتکاف، حتی روز بعد ادعا کرد که پوتین با تضمینهای امنیتی برای اوکراین و تعهد به عدم حمله به کشورهای دیگر موافقت کرده است.
در هر حال، در جلسه کاخ سفید، ترامپ، زلنسکی و رهبران اروپایی حاضر توافق کردند که باید برای کییف تضمینهایی فراهم شود تا در صورت توقف درگیری، از تهاجم بیشتر روسیه در امان باشد. ترامپ از مارکو روبیو، وزیر خارجه، خواست جزئیات این تضمینها را طراحی کند.
اروپاییها ظاهراً این ایده را جدی گرفتهاند. «کمیل گرند»، معاون سابق دبیرکل ناتو، پیشنهاد کرده است که پس از توافق صلح، یک نیروی ۱۵ تا ۲۰ هزار نفری اروپایی در اوکراین مستقر شود. در ۱۹ اوت، ژنرال «دن کین»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، با ژنرالهای اروپایی در واشنگتن دیدار کرد و روز بعد، وزرای دفاع ۳۲ کشور عضو ناتو جلسه مجازی برای بررسی این طرح برگزار کردند.
ترامپ خود نیز در ۲۰ اوت گفت که حاضر است پشتیبانی هوایی آمریکا برای چنین مأموریتی فراهم شود، هرچند اعزام نیروی زمینی آمریکا را رد کرد.
«نه» روسیه به نقش ناتو
با این همه، هنوز مشخص نیست ایده تضمینهای امنیتی چگونه میتواند برای روسیه قابلقبول باشد.
پوتین از ابتدا هدف اصلی خود را جلوگیری از حضور ناتو در اوکراین اعلام کرده بود. او حتی در دسامبر ۲۰۲۱ خواستار عقبنشینی نیروهای ناتو از کشورهای بالتیک (استونی، لتونی، لیتوانی) و لهستان شد. روسیه بارها تأکید کرده که هرگونه حضور نظامی اعضای ناتو در اوکراین – حتی نیروهای حافظ صلح – غیرقابلقبول است. هیچ نشانهای وجود ندارد که روسیه اکنون حاضر به تغییر این موضع باشد.
اما بدون حضور نیروهای نظامی، تضمینهای امنیتی غرب به اندازه تضمینهایی که در «مذکرات بوداپست» سال ۱۹۹۴ به اوکراین داده شد، بیاثر خواهند بود. اوکراین در آن زمان سلاحهای هستهای خود را کنار گذاشت، اما این تضمینها مانع الحاق کریمه توسط روسیه در ۲۰۱۴ نشدند. واکنش غرب هم فقط به یک بسته محدود تحریم اقتصادی ختم شد.
در تابستان ۲۰۱۴، نبرد میان جداییطلبان مورد حمایت روسیه و نیروهای اوکراینی در استانهای شرقی دونتسک و لوهانسک شدت گرفت. فرانسه و آلمان تلاش کردند از طریق توافق «مینسک» صلح برقرار کنند، اما این مذاکرات ناکام ماند و روسیه کنترل خود بر مناطق شورشی را تحکیم کرد.
ماده ۵ دستنیافتنی
اگر عضویت اوکراین در ناتو منتفی باشد – که ظاهراً چنین است – بهترین گزینه بعدی چه خواهد بود؟ ایجاد نوعی تضمین امنیتی مشابه ناتو از سوی «ائتلاف داوطلبان»؟
این طرح قرار است معادل ماده ۵ ناتو باشد؛ مادهای که میگوید: «حمله مسلحانه به یکی از اعضا در اروپا یا آمریکای شمالی، حمله به همه تلقی میشود.»
اما متن ادامه میدهد که هر عضو «اقدامی را که لازم بداند، از جمله استفاده از نیروی نظامی» انجام خواهد داد.
بهعبارتدیگر، هیچ تعهد الزامآوری برای ورود به جنگ وجود ندارد.
حتی در دوران جنگ سرد، تردیدهای زیادی درباره معنای واقعی ماده ۵ وجود داشت. اگر شوروی به برلین غربی حمله میکرد، آیا آمریکا واقعاً وارد جنگ میشد و خطر جنگ هستهای را میپذیرفت؟ آیا رئیسجمهور آمریکا حاضر بود «بوستون را با برمن» معاوضه کند؟
در جستجوی بازدارندگی معتبر
وعدههای اقدام جمعی بیارزشاند، مگر آنکه با نمایش اراده برای اجرا همراه باشند.
در دوران جنگ سرد، برای اعتبار بخشیدن به بازدارندگی ماده ۵، آمریکا بیش از ۳۰۰ هزار سرباز در اروپا، عمدتاً در آلمان غربی، مستقر کرد. این فقط یک «خط قرمز» نبود؛ بلکه برای مهار حمله شوروی دستکم به مدت ۲۴ ساعت طراحی شده بود تا رهبران سیاسی فرصت بازاندیشی و کاهش تنش داشته باشند.
با فروپاشی شوروی، نیاز به چنین بازدارندگیای کاهش یافت و آمریکا نیروهایش را تا سال ۲۰۱۰ به حدود ۶۵ هزار نفر در اروپا کاهش داد. در این مدت، ناتو تمرکز خود را بر مدیریت بحران و مداخلات خارج از حوزه اروپا – در بوسنی، لیبی و افغانستان – گذاشت.
چند کشور اروپای مرکزی در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۴ به ناتو پیوستند، اما هیچ برنامه جدی برای دفاع از آنها در برابر حمله احتمالی روسیه وجود نداشت، زیرا چنین احتمالی دور از ذهن به نظر میرسید. بر اساس توافق با روسیه در ۱۹۹۷، ناتو متعهد شد که سلاح هستهای در کشورهای عضو جدید مستقر نکند.
اما گسترش ناتو اعتبار تضمینهای ماده ۵ را زیر سؤال برده است. کشورهای بالتیک در ۲۰۰۴ به ناتو پیوستند، اما ارتشهای آنها بسیار کوچک است و یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ نشان داد که روسیه میتواند استونی، لتونی و لیتوانی را در ۷۲ ساعت تصرف کند. همان سال، ناتو تصمیم گرفت چهار گردان در کشورهای بالتیک و لهستان مستقر کند، اما این نیروها کمتر از ۵ هزار نفر بودند.
پس از حمله تمامعیار روسیه به اوکراین، تهدید علیه بالتیک جدیتر شده است. استونی و لتونی دارای اقلیتهای روسی قابلتوجهی هستند – همان بهانهای که پوتین برای الحاق کریمه و دونباس استفاده کرد. با این حال، پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو ظرفیت هوایی و دریایی این پیمان را در منطقه بهبود بخشیده است.
هدف فوری از همه این بحثهای «تضمین امنیت» ممکن است جلوگیری از رها کردن اوکراین توسط ترامپ و انتقال مسئولیت جنگ به پوتین باشد. اما در سطح وسیعتر، اروپاییها فقط نگران دفاع از اوکراین نیستند، بلکه میخواهند توان نظامی ناتو در اروپای مرکزی را تقویت کنند. در جهانی که آمریکا دیگر متحد قابلاعتمادی مانند گذشته نیست، فشار برای تضمین امنیت اوکراین شاید تلاشی برای افزایش امنیت اروپا پس از پایان جنگ باشد.
منبع : https://theconversation.com/the-security-guarantee-paradox-too-weak-and-it-wont-protect-ukraine-too-robust-and-russia-wont-