کارگری مشغول ذوب کردن قیر برای تهیه آسفالت است .بخار قیر را مستقیما تنفس می کند .بدون ماسک، بدون حفاظ .همان بخاری که شما به عنوان یک عابر پیاده، حتی یک لحظه نمی توانید تنفس اش کنید .اما او سال هاست ،هر روز آنرا به ریه هایش فرو می برد . بار ها و بارها این صحنه را دیده ام .کارگرانی که بدون ماسک یا حفاظ ایمنی ، مشغول عملیات آسفالت پزی و آسفالت ریزی ، سنگ تراشی و ...هستند و بخارات سمی یا ذرات معلق را مستقیما تنفس می کنند . از خودم می پرسم مشکل در کجاست ؟ به قوانین ایمنی و بهداشت کار مراجعه می کنم .قوانین مصوب وجود دارند .مسئله درخلا ء قانونی نیست. پس کجای کار می لنگد ؟
استانداردهای بهداشتی معمولاً توصیه میکنند آب بستهبندی در محیط سرد، خشک و به دور از نور مستقیم خورشید نگهداری شود تا کیفیت آن حفظ شود. در بسیاری از کشورها (از جمله ایران)، سازمان استاندارد و وزارت بهداشت صراحتاً اعلام کردهاند که انبار یا فروش آب معدنی در فضای باز و زیر آفتاب مغایر با اصول بهداشتی است و میتواند باعث ابطال مجوز یا جریمه شود.
معماران شهر هارمونی و زیبایی آن را طراحی می کنند ، آنان در نگاه خود زندگی آرام انسانی را ایده پردازی می کنند ، خانه محل آرامش است و همسایه ها دوستی ها را تجربه می کنند! زندگی ماشینی و خانه های مدرن نباید رنگ سبز درخت را فراموش کنند. ط
برای خرید نان به مغازه بربری پزی که قبلا به آن کوکه می گفتیم وارد شدم ، نان ها روی پیشخوان بودند و بیش از 5 نفر منتظر دریافت نان در صف ایستاده یودند ؛ هیچکس دست به نان ها نمی زد ، با خوشحالی از اینکه نوبت نمی ایستم یک عدد نان را برداشتم ، تازه متوجه شدم آنها نان خشخاشی هستند و گرانتر ! پس زنان و مردان داخل صف دلیل موجهی برای نخریدن نان داشتند ، ن
امروزه با کاهش فضای سبز سنتی و افزایش آلودگی صوتی شهری، این صداهای طبیعی در حال محو شدن هستند. در کنار آن مدرنیته ی پیتزا و کافی شاپ ها بوی کباب و چلوکباب قدیمی را از بین می برند بخشی از این تغییرات نهتنها یک تحول اکولوژیک - سوسیالی است، بلکه فراموشی تدریجی بخشی از حافظۀ حسی شهر است.
چوپان پشت کوه عینالی ، شیر گوسفندانش را به لیقوان می فرستد ، اگر فرصتی پیش بیاید می توان از آن خریداری کرد و طعم شیر تازه ی گله را دانست !
نشریه ینا زایتونگ در 11 ژوئن 1920 از درگیری های یک هفته قبل تبریز خبر می دهد : درگیریهای مسلحانه بین نیروهای انگلیسی و طرفداران دموکراسی ایران در 3 ژوئن اطراف کنسولگری آلمان گزارش شده است. کنسول آلمان به نام ووسترو از خود و پناهندگان تحت حمایتش با شجاعت دفاع کرد............ متأسفانه هیچ شکی وجود ندارد که درگیریها بین کنسولگری آلمان و طرفداران دموکراسی ایران با استفاده از سلاحهای گرم در جریان است. از بعدازظهر، در نزدیکی کنسولگری آلمان در تبریز ، صدای شلیک مسلسل و انفجار بمب گزارش شده است. کنسول آلمان، ووستر، با مقاومت قهرمانانهای از خود و پناهندگان تحت حمایتش دفاع میکند. به نظر میرسد که مهاجمان، همانطور که سال گذشته نیز تلاش کردند، این بار هم دست از تلاش برنخواهند داشت. گفته میشود که ووسترو در هنگام دفاع از کنسولگری مجروح شده است................کنسول در گورستان پروتستان های تبریز به خاک سپرده شد و اکنون بعد از گذشت 123 سال همچنان در تبریز بخواب ابدی فرو رفته است
هزینه کفایت نمی کند ، نگهداری و حفاظت مهم تر از آن است ! این طرف خیابان، ایستگاه مترو استاد شهریار تبریز است ! آن سو باغلار باغی قرار دارد ، و احتمالا کشتی شکسته نوح با همراهی یک پلکان آبی آب نما بعنوان نماد زیبا سازی شهری خودنمایی می کنند! پلکانی برای ایجاد امکان تردد امن از این سو به آن سو ی خیابانی که بارها عبور ناامن از آن قربانی گرفته است ، احداث گردیده است! پل فلزی با صرف هزینه های بسیار ساخته شده است ،اما برای استفاده از آن پلکانی طولانی همراه کرده اند که اجتناب ناپذیر بود، و طراح پل دو دستگاه بالابر را در کناره های آن طرح و نصب کرده است! اکنون شیشه های این آسانسورهای استیل شکسته اند و در نیمه راه متوقف هستند! چه باید کرد و چه کسی مسئول بازسازی این آسانسورهای متوقف هستند!
چیزی به پایان شب نمانده بود، کودک و مادرش را در حال جمع آوری و جستجوی زباله ها دیدم ! همچون سایه های متحرک که پوشش تاریکی، فقر و نداری آنان را در زیر سیاهی خود گرفته بود و پنهان شان می ساخت! به سرعت از خیابان عبور کردند و در نیمه های شب گریان - آن دو - مادر و کودک - در تقلای زنده ماندن به سرعت درون تیرگی ها محو شدند !
تخریب یک خانه تاریخی با استفاده از بیل مکانیکی در خیابان بهار تبریز در شبکه های اجتماعی و سایت های خبری بازتاب فراوانی داشته است.این خانه تاریخی متعلق به دوره قاجار بوده و در خیابان بهار تبریز قرار داشت.متاسفانه از چند سال پیش روند تخریب آن از حیاط اندرونی و بیرونی آغاز و کاشی های دست ساز دوره قاجار آن کنده و درختان موجود بریده شدند و در هفته جاری نیز تخریب آن با استفاده ازبیل مکانیکی انجام شد.گفته می شود سازمان نظام مهندسی تبریز وشهرداری منطقه مجوز ساخت بلند مرتبه سازی به مالک داده اند.وجود ۹۰۰ خانه تاریخی و قدیمی در شهر تبریز، که بیشتر آنها هنوز در اهمال کاری شهرداری و میراث فرهنگی به حال خود رها شده و شناسنامه دار نشده اند با این حال خانه های تاریخی بازسازی شده و تحت قوانین حفاظتی قرار گرفته باز هم به نوعی این شهر را به عنوان پایتخت و ویترین خانههای تاریخی در ایران تبدیل کرده است. اکثر خانه های تاریخی تبریز متعلق به دوره های صفوی، قاجار و پهلوی اول هستند.و در سال های اخیر جمعی از گردشگران ایرانی و خارجی در سفر به شهر کهن و تاریخی تبریز،به سراغ خانه های تاریخی رفته اند . متاسفانه بدلیل گزند روزگار و زلزله های سخت اکثر خانه ها و کاخ های زیبای ادوار گذشته تاریخی تبریز ویران و از بین رفته اند.
بر اساس اعلام استانداری آذربایجان شرقی و بنا بر مصوبه کارگروه اضطرار آلودگی هوا، امروز چهارشنبه، ۱۴۰۴/۲/۲۴؛ کلیه مدارس و مراکز آموزش عالی استان در همه مقاطع تحصیلی تعطیل است کلیه ادارات، سازمانها، بانکها، دانشگاههای سطح استان، به غیر از سازمان های امدادی و عملیاتی از ساعت ۹ صبح تعطیل است
احداث سد شهید مدنی در دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی آغاز و سپس تا دوره آقای محمود احمدی نژاد ادامه یافت و توسط آقای رحیمی معاون رییس جمهور افتتاح و لوح آن در محوطه سد نصب گردید ، اکنون باگذشت دو دوره بعد از ریاست جمهوری آقای روحانی و یک دوره مرکب آقایان رییسی و پزشکیان هیچ بازخورد و ثمره ای از سد دیده نشد ! عده ای به بهانه سد شهید مدنی، پل ثبت شده دوره صفوی ونیار را شکستند و هیچ عکس العملی از سوی اداره کل میراث فرهنگی دیده نشد و همراه با آن در دل طبیعت جاده ای احداث گردید که موجب دسترسی نخاله ساختمانی و زباله به درون کوهستان شده است اکنون ثروت ملی پایمال شده در پای سد که معلوم نیست عکس العمل طبیعت در صورت پرکردن پشت آن و آبگیری آن چگونه خواهد بود ، بی ثمر مانده و فقط جیب مردمان خالی شده است ! اگر سد آبگیری شود ثمرات آن نامشخص است ولی احتمال خطر حرکت دادن لایه های گسل و زمین لرزه های القایی تبریز را تهدید خواهد کرد! پرداخت خسارت به شهر و انجام کار بی مطالعه را چه کسی عهده دار خواهد بود!
گوشت های منجمد گوسفندی وارداتی که از طریق تامین ارز دولتی خریداری شده بودند، از غرفه های یک فروشگاه بزرگ و زنجیره ای قدیمی در تبریز که به شکال عجیب خصوصی سازی شده است؛ جمع آوری شده اند ، جمع آوری عجیب این گوشت ها در شرایطی است که بعلت افزایش قیمت ها و فشارهای اقتصادی بر مردم ، خرید گوشت در مغازه های قصابی با کاهش مواجه شده است و کمک های دولتی یاری و مددرسانی به مردم جهت تغذیه صحیح تر و در دسترس بودن گوشت برای طبقات متخلف مردم بوده است! خروج ناگهانی این همه گوشت دولتی بسیار سوال برانگیز و مقصد آنها نامشخص بوده است. تصور کارمندان فروشگاه به انتقال گوشت برای شعبه مرکزی بوده است که با پیگیری مشخص گردید این گوشت ها به فروشگاه مرکزی نیز نرسیده اند!
رئیس مجمع نمایندگان آذربایجانشرقی: بنابر گزارشات مسئولان قضایی، افرادی غیربومی از سایر استانها به جستجوی طلا در اندریان روی آوردهاند و علاوه بر آن برخی از کارکنان شرکت بهرهبردار نیز شغلشان را رها کرده و به شبکه قاچاق پیوستهاند.
با شروع فصل سرما بنرهای تبلیغاتی شهرداری مبتنی بر استفاده از محلول بجای نمک پاشی در تمام شهر نصب می شود ! آیا این محلول که گفته می شود متشکل از آب نمک و آهک است ، بر محیط زیست تاثیر منفی ندارد؟ تصاویر بازمانده ی محلول را که به پای درختان نفوذ کرده است در یکی از خیابان های شهر نشان می دهد ! حال بعد از عید و حتی در دراز مدت میزان تاثیر سو این محلول مشخص خواهد شد! احتمالا طراحی ماشین محلول پاش بنحوی که مانع از پاشیده شدن محلول به فضای سبز گردد، می تواند موجب کاهش نفوذ محلول در خاک و ریشه درختان گردد!
این یک خیابان معمولی است ، در یک محله معمولی به نام رشدیه! اما با خیابان و کوچه پس کوچه های کمتر، چون طراحی خیابان ها در آن بدون بن بست تعریف شده اند! همه می دانند در یک خیابان معمولی رانندگی چگونه انجام می گیرد ! جهت ها مشخص هستند و رانندگی کاملا تعریف شده است! راه میانبر در این محل تعریف نشده است ،چون هیچ کوچه بن بستی وجود ندارد و خیابان ها بطور موازی و متقاطع اند! تقریبا تمام مسیر ها دارای طول یکسان هستند ! حال فردی بر خلاف مسیر قانونی و عادی در آن رانندگی می کند ! این چیست ؟ بی احترامی به قانون و شهروند؟ هر چیزی می توان در باره ی آن گفت ! *** راننده ماشین سمت راست ، به خلاف وارد یک خیابان می شود! او حتی راه خود را کوتاه تر هم نکرده است ! ناگهان راننده ی خودرو میانی خود را با یک اتومبیلی مواجه می بیند که از روبرو در حال حمله ( آمدن) است ماشین سمت ، به راحتی در حال رانندگی است که در یک خیابان آرام ناگهان خودرو جلوتر از خود متوقف می شود و او از پشت سر ماشین جلویی خود را در هم می کوبد! *** حال مقصر کیست ! کدام عناصر باعث این مشکل شده اند! مهندسی شهر و خیابان در این محل کاملا صحیح است ! ناظری بنام پلیس در محل وجود ندارد و قرار هم نیست پلیس همواره در این محل باش و یا در محل سوانح باشد ! تنها به ظاهر فرهنگ است که پشت سر این تصادف قرار دارد! .......................... اما اهالی محل بارها درخواست نصب دوربین جهت کنترل تردد افراد بی مسئولیت در این مسیر کرده اند! گاه درخواست حضور پلیس را برای چند ساعت در هفته نموده اند ! اما ضرورت یا امکان حضور پلیس ممکن و حس نشده است ! *** با نصب یک دوربین ،درغیاب پلیس، امکان کنترل و پیشگیری این امر و تصادف تکراری در غیاب فرهنگ اجتماعی ممکن بود ! حال چه می توان کرد و چه می توان گفت !
برف و باران کناره های کوه را در جاده ونیار و پایان یولی با خود شسته است و در جاده ی بالایی هر آن احتمال گیر کردن چرخ و سقوط یک خودرو وجود دارد ، چه می توان کرد؟ به نظر می رسد ، شهرداری و راه و شهرسازی و در نهایت سازمان آب با توجه به داشتن تصفیه خانه در امتداد این جاده ی بالای کوه ، نسبت به ترمیم کوه یا راه اقدام کنند! قبل از آنکه سانحه ای بروز نماید!
طراحی شهرک مدرن کوی ولیعهد که بعد از انقلاب اسلامی به ولیعصر تغییر نام یافت ، یک نقطه ی عطف و آغازین برای مدرنیزاسیون طراحی شهری ، فضاهای شهری و عمومی ، خیابان ها ، اندازه ی خانه ها و همچنین هنرمندی در ساخت شهر در خارج از بافت فضاهای سبز شهری بود! در دوران تراکم فروشی و جوانمرگ کردن مصالح ساختمانی و تولید نخاله های ساختمانی! تجاوز به حریم و حقوق شهروند تبریزی ، کوی ولی عصر به یکباره شروع به تغییر جلد و تبدیل آن به ساختمان های بلندمرتبه شد و شهرک زیبا و آرام به منطقه ای شلوغ تبدیل شد ! اکنون کوچه های طراحی شده برای 30 خانواده میزبان بیش از 150 خانواده شده اند و تاسیسات آب و برق و تلفن همه تحت تاثیر این ماجرا شده اند! امکان توقف خودرو در کوچه و خیابان های محل ناممکن شده است و.... *** ساخت شهرک انسان محور و متفاوت رشدیه در پای کوی عینالی که دارای سوالات بسیار در مکان یابی و جانمایی آن است ، در کل نمادی از یک شهرک زیبا برای طبقه متوسط و حتی پایین تر بود که بتواند با حفظ سنت های دیرین،خانه های مسکونی دارای حیاط و باغچه را صاحب شود ، این نماد معماری بعد از انقلاب اسلامی و شهرکی برای تمام تاریخ در شهرسازی سرزمین بود !شهرک آرام برای زیستن ، با فضاهای عمومی مناسب و باغچه هایی کوچک برای شهروندان ! و بازارچه ای رویایی جهت تامین نیازهای شهروندان به همراه مکانی عمومی جهت آرامش و ارتباط شهری !اما دوران جوانمرگی این شهرک نیز کم کم به چشم می خورد و شورای شهر و ادارات مرتبط راه و شهرسازی سکوت خود را در قبال ساخت و سازهای نامتنجاس،عوض کردن طرح تفضیلی،تغییر کاربری های فاجعه بار توسط شهرداری ......ادامه می دهند! *** تغییر ساخت خانه های ویلایی در بلوار سبز منجر به فزونی تعداد خودرو و بار زیادتر خودرو نسبت به محل شده است ، طوری که توقف خودرو ها در سمت چپ و راست بطور غیرقانونی انجام می شود و هر آن احتمال بروز سانحه بوجود می آید ! جایی برای توقف خودرو نیست ، محلی که برای احداث خانه های ویلایی طراحی شده به طمع درآمد بیشتر تبدیل به خانه های بلند مرتبه شد و در نتیجه بحران از طریق ناکارآمدی در منطقه مشهود گردید *** نهضت جدید تغییر در بافت شهرک رشدیه با صدور مجوز تغییر ارتفاع و تغییر شکل بناهای آجری باریک ، ساخت قهوه خانه های مدرن ، افزایش تعداد بنگاه املاک و تبدیل خانه های کوچک به مدرسه و مهدکودک و گاهی قهوه خانه هایی بنام کافی شاپ و در جوار آن بساط سیگار کشی دخترکان جوان و کلا جوانان شده است! چادری برفراز ساختمان نصب می شود ، چند هفته عملیات ساختمانی آغاز می شود! ناگهان عملیات متوقف می گردد و کسب مجوز بدون لحاظ بافت شهری ،بدون رضایت همسایگان آغاز می شود! شکلی زشت از ناتوانی شهردار و فقدان ایده های شهر و زندگی در شهر به رخ شهروند می زند! شهر نیازمند آرامش است ، شهروند حقوق شهروندی دارد و قانون اگر محترم باشد طرح شهر را تعریف کرده است ! هرگونه خدشه به شهر خدشه به حقوق شهروند است ! که نیاز به نظارت نمایندگان شهروند در شوراها و نهادهای نظارتی ضرورت آن را اعلان داشته است. شهرک رشدیه بدون دستخوردگی نماد تفکر شهرسازی و نیاز شهری این مردم بعد از انقلاب و نشان توانمندی شهرسازان است، تخریب و تغییر در بافت رشدیه تغییر و دستکاری در تاریخ این سرزمین و هنر و قدرت تفکر مردان آن بعد از انقلاب اسلامی است!که نمی توان و نباید بسادگی از آن گذشت! رشدیه باید دست ناخورده برای حفظ در تاریخ باقی بماند!
تاریخ خیابان آبرسانی تبریز با خمی آغاز می شود که شهردار فراماسونر تبریز دکتر شاهید در آن ایجاد کرد ، او برای آنکه باغ شخصی اش در بر خیابان قرار بگیرد و سال های بعد تبدیل به کوی مسکونی پزشکان شود ! مسیر مستقیم را خم داد! انجمن شهر به ماجرا اعتراض کردند اما کار از کار گذشته بود و آقای دکتر بعد از تفکیک باغ عزم فرنگ کرد ! احداث این خیابان بانی تخریب زیباترین محوطه باغی تبریز در این منطقه شد ! هنوز تا سال های گذشته خنکای صبح و عصر باغات در میانه تابستان تن آدمی را با سردی آشنا می کردند! اما در دهه اخیر تهاجم شدید به باغات باقیمانده شدت گرفت ! کوچه حسن و اطراف آن با سوختن باغات مواجه شده اند و فردای آن روز تابلوی احداث برج و کانکس بدنام تخریب در مقابل آنها آشکار شد ! گویا کسی علاقه و اعتقادی بر حفظ آنها نداشت ! امام جمعه وقت تبریز بریدن درختان را قتل نفس نامید ، اما عده ای توانستند از کمیسیون های ماده چند مجوزهای خود را بگیرند و قتل درختان را مرتکب گردند! *** در روزهای گذشته دیوار کاه گلی باغی در مجاور برج های جایگزین باغات در خیابان آبرسانی برداشته شد و خاک و آوار آن جمع آوری شد و کانکس مستقر شد! حتما باغ قطع درخت نخواهد شد ، چون این باغ از معدود باغ های منطقه است که از تیغ اره های بی رحم فرار کرده است ! مردم محل همچنان محطاط در حال نگاه به ماجرا هستند! آیا کمیسیون ماده چند مجوزی برای قطع درختان باغ صادر خواهد کرد ؟ باورکردنی نیست چون هیچ توجیه برای نابودی باغ وجود ندارد! باغ باید سبز بماند، این از حقوق درخت و مردم است !
کار یک کارگر بر روی پل و انتظار عدم اصابت اتومبیل هایی که با سرعت از روی پل در حال حرکتند ،پلی که هیچکس انتظار ندارد کارگری در آن موقعیت، بر روی آن مشغول کار باشد و کافی پنداشتن رنگ لباس و چراغ شبرنگ ..چه انتظار محالی ؟ ! ما را چه می شود که عادت می کنیم پیش بینی نکنیم ،سهل انگاری کنیم ، تقصیر ها را به گردن حادثه بیندازیم ؟ آیا مجبوریم جان بهترین انسانهای زحمتکشمان را به خطر بیندازیم ؟ آیا چاره ی دیگری نیست ؟!! چرا در چنین موقعیت پرخطری از ماشین های رفت و روب مکانیزه استفاده نمی کنیم ؟!
بنزین سال آینده ارزان نخواهد شد، برق هم همراه با گاز کاهش قیمت نخواهند داشت ! چرا بگوییم گران نخواهد شد؟ آ«ها که رای ما را می خواستند هرگز از گرانی نگفتند و هرچه گفتند از ارزانی و بهتر شدن اوضاع بود !
هوای تبریز آلوده تر از دیروز به نظر می رسد، مدرسه ها بازهستند .....................
پیرو مصوبه کمیته اضطرار آلودگی هوای استان، با توجه به روند افزایشی غلظت آلاینده های جوی و تشدید آلودگی هوا، مدارس شهر تبریز ( مدارس شهری نواحی پنجگانه تبریز ) در روز شنبه مورخه ۱۷ آذر ماه ۱۴۰۳ در مقاطع تحصیلی پیش دبستانی، دبستان و متوسطه اول در هر دو شیفت صبح و بعد از ظهر غیر حضوری می باشد. به گزارش اداره اطلاعرسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی، مدارس آموزش و پرورش استثنایی مناطق مذکور نیز روز شنبه ۱۷ آذرماه در تمامی مقاطع تحصیلی غیر حضوری می باشد. لازم به ذکر است؛ در روزهایی که به دلیل آلودگی و برودت هوا آموزشها به صورت مجازی برگزار میشود، مدارس برقرار هستند و مدیر و عوامل اجرایی حسب ضرورت و تشخیص مدیر مدرسه موظفند با حضور در محل کار فرایند ارائه آموزش مجازی به دانش آموزان را ارزیابی و پایش نمایند؛ همچنین امکانات آموزش مجازی مدرسه را در اختیار آن دسته از همکارانی که در منزل به شاد یا اینترنت دسترسی ندارند، قرار دهند.
هوا سرد است ودور دست های تبریز در دو سمت آن آلودگی هوا را نشان می دهند
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.