7 آذر 1404
مرد روستایی دوان دوان خود را به ژاندارمری رسانید، نفس نفس زنان گفت : دزد گرفته ام ، دزد!! مامورین ازش پرسیدند: پس کو دزد؟ او جواب داد در طویله است ! پاهایش را بسته ام ! رئیس پاسگاه پرسید: دستانش را نبسته ای ؟ مرد دهاتی گفت: نه؟ رئیس پاسگاه گفت خوب اون الان با دستانش پاهایش را باز می کند و فرار می کند! دهاتی ناگهان بهت زده به فکر فرو می رود اما به آرامی جواب می دهد نگران نباشید اون هم هم ولایتی ماست ! چطور به عقل من نرسید به فکر اون هم نمی رسه! مامورها وقتی به همراهی مرد دهاتی به طویله رسیدند با کمال تعجب دیدند ، مرد دزد با پاهای بسته و دستان باز نشسته و منتظر رسیدن مامورین است!..................................گران کردن بنزین مثل این است که برای درمان سردرد، سر بیمار را ببریم! راه درست، درمان ریشهای است: اجازه دهیم مردم به خودروهای کممصرف، ایمن و پاک دسترسی آسان و ارزان داشته باشند. این سیاست نه تنها مصرف بنزین و آلودگی را بهشکل پایدار کاهش میدهد، بلکه " فقر جدید" ایجاد نمیکند، عصیان بهبار نمیآورد و حتی رضایت عمومی را افزایش میدهد.آیا دولت حاضر است بهجای انتخاب راه پرهزینه و پرخطر افزایش شبانه و تیره ی قیمت، این مسیر هوشمندانه را امتحان کند؟ در حالت طبیعی مردم ایران شایسته خودروهای بهتر و هوای پاکتر هستند، بدون اینکه نان شبشان گرانتر شود. بنزین را گران نکنید؛ مدیران ناتوان را عوض کنید ! و عوارض گمرکی خودرو را حذف کنید. این کوتاهترین راه واقعی به سوی صرفهجویی پایدار و عدالت اجتماعی است. و درنهایت ثروت مردم و ثروت سرانه ی آنان و امنیت اقتصادی آنان و آرامش زندگی شان را تامین و تضمین کنید ، نگاه و طمع به جیب مردم نکوهیده و غیرقابل قبول است.
تبریز امروز:
مرد روستایی دوان دوان خود را به ژاندارمری رسانید، نفس نفس زنان گفت : دزد گرفته ام ، دزد!! مامورین ازش پرسیدند: پس کو دزد؟ او جواب داد در طویله است ! پاهایش را بسته ام !
رئیس پاسگاه پرسید: دستانش را نبسته ای ؟ مرد دهاتی گفت: نه؟ رئیس پاسگاه گفت خوب اون الان با دستانش پاهایش را باز می کند و فرار می کند!
دهاتی ناگهان بهت زده به فکر فرو می رود اما به آرامی جواب می دهد نگران نباشید اون هم هم ولایتی ماست ! چطور به عقل من نرسید به فکر اون هم نمی رسه!
مامورها وقتی به همراهی مرد دهاتی به طویله رسیدند با کمال تعجب دیدند ، مرد دزد با پاهای بسته و دستان باز نشسته و منتظر رسیدن مامورین است!
***
حکایت کارمندان و مامورین حکومتی که فصل به فصل از مدیریت و سمت خود جدا می شوند و فصل بعد به سرکار خود برمی گردند و هرگز قرار نیست عوض بشوند همان پدیده ای را به همراه خود دارد که منجر می شود تا هیچ راه حل جدید و تدبیری در سیاست ها بوجود نیاید آنها تغییر در نگاه و مسیر را هرگز جستجو نمی کنند ، همه شان از یک ولایت هستند و یکسان نگاه می کنند و هرگزی دنبال راه حل های نو و جسورانه نیستند!
برای آنان کوتاه ترین راه بهترین راه است و در هر بحران افزایش نرخ و توجه به جیب مردم را راه حل مشکل خود می دانند ، حال این بنزین باشد یا نان و تخم مرغ و لبنیات و گوشت ! گویا هرگز راه حلی دیگر وجود ندارد .ماجرای" اتصال دادن دو نقطه به یکدیگر " در ریاضیات ، همان وجود هزار پاسخ را نشان می دهد ! آن زمان که در کتاب های ریاضی معلم می گفت دو نقطه الف و ب را می توان با هزاران مسیر به یکدیگر وصل نمود پس برای بنزین و قلقلک مردم فقیر و خسته، پس برای مدیرانی که بدنبال راه حلی دیگر و مسیر متفاوت نیستند و تنها هزینه اضافه بودجه و مخارج را فقط در بنزین می بینند و ده ها هزینه کرد کاذب و بی فایده را دقت نمی کنند ، نیاز به استفاده از مردانی از دهات دیگر است تا جور دیگر ماجرا را ببینند!
***
در حالی که ناترازی بنزین دوباره به بحران تبدیل شده و گفته می شود مصرف روزانه به مرز ۱۳۰‑۱۴۰ میلیون لیتر رسیده است که شاید این ارقام برای تصمیم سازی اجباری و هدف گران کردن سوخت انتشار می یابند و چندان قابل اعتنا نباشد ، اما قابلیت مسیر دهی و جریان سازی را ایجاد می کنند!
اولین و تکراریترین پیشنهاد مسئولان همیشه یک چیز است: «بنزین را گران کنیم تا مصرف کم شود». این راه ظاهراً کوتاهترین مسیر است که البته در مجاورت آن خالی کردن جیب مردم هم نظر اصلی تصور می شود! اما تجربه عصیان مردم تحقیر شده آبان آن سال و نیشخند رئیس جمهور وقت وبیدارشدن صبحگاهی و متوجه شدن موضوع افزایش بنزین و اعتراضات گسترده نشان داد که کوتاهترین راه لزوماً بهترین و کمهزینهترین راه نیست. وقتی افزایش قیمت بنزین مستقیماً و حتی با واسطه به سبد هزینه خانوارهای پاییندست فشار میآورد، نتیجه نه فقط کاهش مصرف، بلکه تورم زنجیرهای، فقر بیشتر و حتی بحران اجتماعی است.آیا واقعاً هیچ راه دیگری جز گران کردن بنزین وجود ندارد؟ " خیر!" یک راهحل هوشمندانهتر، کمهزینهتر و بدون ایجاد فقر گسترده وجود دارد: آزادسازی کامل واردات خودروهای نو و کارکرده استاندارد همراه با کاهش چشمگیر یا حذف عوارض گمرکی ! چرا این راه بهتر است؟
۱. خودروهای داخلی بهطور متوسط ۸‑۱۰ لیتر بنزین در ۱۰۰ کیلومتر میسوزانند؛ خودروهای خارجی مدرن (حتی بنزینی معمولی) ۵‑۷ لیتر و مدلهای هیبریدی ۳‑۴ لیتر.
۲. فقط با جایگزینی ۳۰‑۴۰٪ ناوگان فعلی با خودروهای کممصرف، روزانه ۳۰‑۴۰ میلیون لیتر بنزین صرفهجویی میشود؛ یعنی تقریباً یکسوم مصرف کشور!
۳. یارانه پنهان بنزین در سال ۱۴۰۳ حدود ۱,۶۸۰ هزار میلیارد تومان (بیش از ۲۱ میلیارد دلار) اعلان شده بود. صرفهجویی ۱۰ میلیون لیتر در روز یعنی سالانه ۳‑۴ میلیارد دلار ذخیره ارزی برای دولت.
۴. آلودگی هوای کلانشهرها بهطور چشمگیری کاهش مییابد چون خودروهای وارداتی استاندارد یورو ۵ و ۶ دارند.
مقایسه دو سیاست در یک نگاه
|
سیاست |
اثر بر مصرف بنزین |
اثر بر فقر و تورم |
اثر بر آلودگی هوا |
پایداری اجتماعی |
|
|
گران کردن بنزین |
کاهش محدود (کشش قیمتی پایین |
تورم شدید حملونقل و کالا |
کاهش ناچیز |
خطر اعتراض و عصیان |
|
|
آزادسازی واردات + حذف عوارض |
کاهش ۲۰‑۴۰ میلیون لیتر/روز |
بدون فشار تورمی؛ خودرو ارزانتر و بهتر برای مردم |
کاهش چشمگیر |
رضایت عمومی و ثبات اجتماعی |
تجربه جهانی ترکیه، مالزی و ویتنام وقتی واردات خودروهای کارکرده و کممصرف را آزاد کردند، بدون افزایش قیمت سوخت، مصرف بنزین خود را ۲۵‑۳۵٪ کاهش دادند و ناوگانشان را نوسازی کردند. در این ماجرا گرجستان به منطقه بازسازی خودرو دست دوم و ارتقا آن تا حد خودروهای نو تبدیل گردید که حتی امکان تشخیص خودرو بازسازی شده از نو میسر نمی گردد و منجر به ثروت افرینی و حتی صادرات به کشورهای دیگر از جمله روسیه گردید.
ایران هم میتواند همین کار را بکند.تنها مانع واقعی لابی قدرتمند خودروسازان داخلی و نگرانی از کاهش درآمد گمرکی کوتاهمدت می تواند فرض گردد. اما این درآمد ناچیز در برابر صرفهجویی چند میلیارد دلاری یارانه بنزین و هزینههای درمانی آلودگی هوا هیچ است.
نتیجهگیری
گران کردن بنزین مثل این است که برای درمان سردرد، سر بیمار را ببریم! راه درست، درمان ریشهای است: اجازه دهیم مردم به خودروهای کممصرف، ایمن و پاک دسترسی آسان و ارزان داشته باشند. این سیاست نه تنها مصرف بنزین و آلودگی را بهشکل پایدار کاهش میدهد، بلکه " فقر جدید" ایجاد نمیکند، عصیان بهبار نمیآورد و حتی رضایت عمومی را افزایش میدهد.آیا دولت حاضر است بهجای انتخاب راه پرهزینه و پرخطر افزایش شبانه و تیره ی قیمت، این مسیر هوشمندانه را امتحان کند؟ در حالت طبیعی مردم ایران شایسته خودروهای بهتر و هوای پاکتر هستند، بدون اینکه نان شبشان گرانتر شود.
بنزین را گران نکنید؛ مدیران ناتوان را عوض کنید ! و عوارض گمرکی خودرو را حذف کنید. این کوتاهترین راه واقعی به سوی صرفهجویی پایدار و عدالت اجتماعی است.
و درنهایت ثروت مردم و ثروت سرانه ی آنان و امنیت اقتصادی آنان و آرامش زندگی شان را تامین و تضمین کنید ، نگاه و طمع به جیب مردم نکوهیده و غیرقابل قبول است.
توفیق وحیدی آذر
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.