از پيامبر گرامي اسلام حديثي نقل شده که آن حضرت فرمودهاند: خداي متعال، رزق و روزي فقرا و محرومين را در اموال اغنيا قرار داده و به همين جهت اگر آنها گرسنه و فاقد امکانات زندگي بمانند، مقصر چنين وضعيتي، ثروتمندان هستند
امیدیه ، آبادان ، فرودگاه بین المللی کویت ،صفی آباد دزفول و اهواز به ترتیب گرم ترین شهرها و مکان های دنیا بودند
اسلام در عين حال که در قرآن بارها با بکار بردن کلمات مشتق از «تبليغ» وظيفه تبليغات را مشخص کرده و بر آن تأکيد ميکند، چند برابر آن بر «عمل صالح» برخاسته از ايمان «الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحَات» تکيه دارد. پيشوايان معصوم سلامالله عليهم اجمعين نيز با بياني روشن، تقدم عمل بر سخن را گوشزد و آيات مربوط به تبليغ را تفسير فرمودهاند «کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ ألْسِنَتِکُمْ» مردم را نه با زبان بلکه با عمل خود به صراط مستقيم الهي دعوت کنيد. اشتباه بزرگي که متوليان امور ديني و حکومتي ما با همسان دانستن تبليغات مادي و معنوي مرتکب ميشوند، موجب بياثر شدن اصل تبليغ شده است. در مناسبتهاي مختلف، مهماني خياباني به راه مياندازيم، در کنار خيابانها و معابر مشغول پذيرائي از عابرين با شربت و چاي و ميوه ميشويم، پول زيادي براي توزيع و نصب اقلام تبليغاتي هزينه ميکنيم، بستههاي کمک معيشتي تهيه ميبينيم و به همراه فيلم و عکس آنها را توزيع ميکنيم و البته خودمان را هم در اين صدقه دادنها مطرح ميفرمائيم! مردم، اينها را ميبينند و ميبينند که چيزي عوض نميشود و تغيير نميکند. علت اينست که در هيچ زمينهاي عدالت در جامعه ما جاري نيست. اگر عدالت وجود داشته باشد، مردم بدون آنکه نيازي به سروصداهاي تبليغاتي و هزينه کردن پولهاي گزاف باشد، به احکام ديني پايبندي نشان خواهند داد و خودشان مبلغ دين خواهند بود. اينکه از بودجه ارگانها و نهادهاي دولتي و غيردولتي متعلق به بيتالمال اينهمه هزينه تبليغات مذهبي کنيم و چنين وانمود نمائيم که در فلان مناسبت، يک وعده غذا به عدهاي از مردم دادهايم و در همان حال خودمان در ناز و نعمت زندگي کنيم، نهتنها اعتقاد مردم به دين و مذهب را تقويت نميکنيم بلکه آنها را به اساس ديانت و معنويت بدبين خواهيم کرد. اگر با مردم صادقانه رفتار کنيم، علاوه بر تقويت دينداري در جامعه، مردم خودشان براي تبليغ دين هر کاري که لازم باشد انجام ميدهند و علاوه بر آن، به دولت و حکمرانان نيز براي مديريت بهتر کشور نيز کمک خواهند کرد. ايجاد عدالت و رفتار صادقانه با مردم، عمل صالح و کاربرديترين تبليغ است.
دولت ايران براي اجرائي کردن اخطار رئيس جمهور، حتي به اقدامات سياسي معمولي هم متوسل نشده است. کوتاهي در اين زمينه به جائي رسيده که دو روز پيش دو تن از نمايندگان استان سيستان و بلوچستان ضمن استمداد براي حل مشکل بيآبي و احقاق حق مردم اين استان از رود هيرمند، از دولت خواستند سفارت طالبان در تهران را تعطيل کند. سفارت افغانستان در تهران تا بهار امسال در اختيار نيروهاي دولت جمهوري افغانستان بود ولي متأسفانه وزارت امور خارجه کشورمان در يک اقدام کاملاً اشتباه آن را به نمايندگان اعزامي طالبان تحويل داد! اين اقدام در زماني که دولت جمهوري اسلامي ايران حاکميت طالبان بر افغانستان را به رسميت نميشناسد، بسيار عجيب و برخلاف موازين بود. با اينحال، گروه طالبان حاضر نشد در برابر اين اقدام دولت ايران ذرهاي انعطاف نشان بدهد و از دادن بديهيترين حق مردم ايران که حقابه هيرمند است کوتاهي نکند.
در اولین حضور مطبوعاتی ایرنا آذربایجان، خبرنگار بزرگ ترین خبرگزاری دولتی کشور از طرح سوال به زبان انگلیسی عاجز ماند ، با توجه به اینکه خبرنگار ایرنا در باکو ساکن می شود و می بایست همراه با زبان انگلیسی به زبان ترکی نیز مسلط باشد و حتی در گزینش و اعزام خبرنگار به جمهوری آذربایجان ، اولویت انتخاب از میان خبرنگاران ترک زبان منطقی تر جلوه می کرد ، انتخاب خبرنگار کاربلد که نمادی از توانایی مدیران پشت صحنه را نشان می دهد ، خوب جلوه گر نشد ، او به عنوان نماینده ایران اعتبار لازم برای نمایش حرفه ای گری و توانمندی را کسب نکرد! ..........در اولین حضور مطبوعاتی ایرنا آذربایجان، خبرنگار بزرگ ترین خبرگزاری دولتی کشور از طرح سوال به زبان انگلیسی عاجز ماند ، با توجه به اینکه خبرنگار ایرنا در باکو ساکن می شود و می بایست همراه با زبان انگلیسی به زبان ترکی نیز مسلط باشد و حتی در گزینش و اعزام خبرنگار به جمهوری آذربایجان ، اولویت انتخاب از میان خبرنگاران ترک زبان منطقی تر جلوه می کرد ، انتخاب خبرنگار کاربلد که نمادی از توانایی مدیران پشت صحنه را نشان می دهد ، خوب جلوه گر نشد . او به عنوان نماینده ایران اعتبار لازم برای نمایش حرفه ای گری و توانمندی را کسب نکرد! *** هواپیمایی امارات نمادی از مدیریت توانمند در یک پرواز با انتخاب ملیت های مختلف در میان مهماندارانش است ! در یک پرواز به سمت ایران مهماندار فارس زبان حتما جزو کادر پرواز است ! و در یک پرواز طولانی می توان مهمانداران چینی ، ژاپنی و تایلندی و روس و سیاهپوست های افریقایی را دید که در عین تسلط به زبان محلی و منطقه ای خود به زبان انگلیسی نیز صحبت می کنند! مدیریت داخلی یک هواپیما با چندین زبان مختلف زنده انجام می شود و در حالی که هزینه ی اضافی برای این امر صرف نمی شود ، چون فقط در بکارگیری و انتخاب آنان دقت به عمل آمده است !
مطالب مندرج در بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه در خصوص جزایر سه گانه ایرانی مردود است. جزایر سه گانه تعلق ابدی به ایران داشته و صدور اینگونه بیانیهها با روابط دوستانه ایران و همسایگان مغایرت دارد.
در لرستان مادري به دليل فقر، اقدام به مسموم ساختن خود و سه فرزندش کرد. فرزندان اين مادر، در اثر مسموميت جان دادند و خود او به کما رفت. اصل اين خبر که به دليل فقر در کشور پهناور و ثروتمندي مثل ايران، مادري اقدام به کشتن فرزندان خود کند، تکان دهنده است ولي تکان دهندهتر اينست که اين واقعه نتوانست مسئولين کشور را به جنب و جوش درآورد تا مرگ سه فرزند به دست مادرشان در اثر فقر را يک فاجعه تلقي کنند. اينکه چرا همه از کنار اين واقعه تکان دهنده با بياعتنائي عبور کردهاند، يک مبحث جامعه شناختي بسيار مهم است آنهم در دوران حاکميتي که به نام اسلام و عدالت علوي مديريت کشور را برعهده دارد و فقرزدائي را از شعارهاي اصلي خود ميداند............................................... اعتراف کنيم ما با اينکه ادعا ميکنيم حکومت عدل علي را برپا کردهايم، به اين بخش بسيار مهم از منشور حکومتي آن حضرت عمل نميکنيم. عجيب است که به ريخت و پاشهاي سرتاسر اسراف در برپائي تجمعات نمايشي به بهانه تعظيم شعائر مذهبي دل خوش ميکنيم ولي با اينکه ميدانيم هر شب عده زيادي از مردم، گرسنه سر بر بالين ميگذارند براي حل مشکلات آنها کاري انجام نميدهيم. هزينههاي گزافي که در چنين تجمعاتي ميکنيم را اگر صرف خانهدار شدن خانوادههاي بيسرپناه، رفع محروميت افراد فقير و کمک به هزينه تحصيلي کودکان و جوانان بازمانده از درس و مدرسه و دانشگاه کنيم، بعد از مدت کوتاهي فقر شديد از جامعه رخت برخواهد بست و فقر مطلق نيز در سير نزولي قرار خواهد گرفت. اين واقعيت را مسئولان ميدانند و در عين حال حاضر نيستند دست از حرکتهاي نمايشي بردارند و به جاي صرف کردن امکانات، وقت و نيرو براي کارهاي تبليغاتي، از آنها براي مبارزه ريشهاي با فقر و محروميت استفاده کنند. جشن واقعي در مناسبتهاي مذهبي اينست که در هر يک از اين مناسبتها حداقل يک گام به سوي رفع محروميتها برداشته شود تا جامعه در جهت عدالت حرکت کند. سيره علوي اينست و کساني که مدعي پيروي از اميرالمؤمنين هستند بايد در اين مسير حرکت کنند. همه ميدانند که با حرکتهاي نمايشي هرگز هيچ مشکلي از مردم حل نخواهد شد. حتي کساني که اين حرکتها را براي بهره برداريهاي تبليغاتي ترتيب ميدهند نيز در جمعبندي نهائي حکمراني دچار خسران ميشوند، زيرا فقط کار بنياني است که جامعه را متحول و نگاهها را به حکمرانان مثبت ميکند نه حرکات نمايشي
اسلام که «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُون» دارد و «الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ عَلَّمَهُ الْبَيَان» را با رساترين فرياد به گوش انسانها ميرساند، حکمراني همراه با آزادي قلم و بيان را براي انسانها خواسته است. جامعهاي که مدعي دارا بودن حکمراني از نوع اسلامي است، بايد بيشترين مجال را به آزادي قلم و بيان بدهد. تکريم روز قلم به اينست که براي رسيدن به چنين جامعهاي تلاش کنيم.
در بند «خ» ماده 29 لایحه برنامه هفتم توسعه، سن بازنشستگی برای زنان 53 و برای مردان 56 تعیین شده بود که کمیسیون این اعداد را حذف کرد.
به صلاح قوه قضائيه نبود که در ايام سالگرد شهادت اولين رئيس اين قوه، شهيد مظلوم آيتالله بهشتي و هفته قوه قضائيه، ماجراي آزادي اکبر طبري که يکي از دانه درشتترينهاي محکومين فساد در همين قوه است خاطر مردم را آزرده کند. دستگاه قضائي کشورمان هنوز با آنچه اقتضاي يک دستگاه قضائي تراز نظام جمهوري اسلامي است فاصله دارد. نميتوان تلاشهائي که براي اصلاح اين دستگاه صورت ميگيرد را ناديده گرفت و جنبههاي مثبت آن را انکار کرد، ولي انتظار مردم از اين دستگاه بسيار بيش از آن چيزي است که اکنون وجود دارد چه در بخش واقعيتهاي موجود و چه در زمينه تلاشهائي که براي بهبود بخشيدن به آن صورت ميگيرد. دادگستري اسلامي که شهيد مظلوم آيتالله بهشتي درصدد به وجود آوردن آن بود، حداقل سه ويژگي داشت؛ عدالت گستر بودن، استقلال داشتن و برخوردار بودن از قدرت پيشگيري از جرم. او معتقد بود تمام اين ويژگيها را ميتوان با التزام به قانون محقق ساخت و از طريق قانونمندي و بدون آنکه به اهرم ديگري نياز باشد، به قوه قضائيه تراز نظام جمهوري اسلامي رسيد. اين واقعيت را کسي نميتواند انکار کند که مردم از قوه قضائيه راضي نيستند و آن را «دادگستري» به معناي واقعي نميدانند. قطعاً نميتوان اين قضاوت مردم را بطور مطلق پذيرفت کما اينکه نميتوان از کنار آن بيتفاوت گذشت. قابل انکار نيست که رئيس کنوني قوه قضائيه، تلاشهاي خوبي براي ايجاد تحول در دستگاه قضا به عمل آورده و ميآورد ولي اين را هم نميتوان انکار کرد که خروجي اين دستگاه هنوز نتوانسته رضايت عمومي را جلب کند و مردم را به اين نتيجه برساند که کشور از يک «دادگستري اسلامي» برخوردار است؛ عدالت گستر، مستقل و جلوگيري کننده از جرم. قوه قضائيه اگر واقعاً اسلامي باشد با همان ويژگيها که شهيد بهشتي در نظر داشت، از اين قدرت و توان برخوردار خواهد بود که ارکان حکمراني را به صلاح و سداد برساند و فساد را از تمام اندامهاي مديريتي کشور ريشهکن نمايد. گزارشهاي متعدد رئيس دستگاه قضا در هفته گذشته که به مناسبت هفته قوه قضائيه در مصاحبهها و سخنرانيها ارائه کردنشان ميدهد صدها گلوگاه فساد در دستگاههاي دولتي به معناي عام وجود دارند که بايد با آنها برخورد شود. اينها مواردي هستند که سازمان بازرسي کل کشور توانسته کشف کند. قطعاً بيش از اين مقدار نيز مواردي وجود دارند که کشف شدهاند و به افساد ادامه ميدهند. علاوه بر اينها، بسيارند صاحبان حقي که به دلايل مختلف حقشان پايمال شده و نتوانستهاند آن را احقاق کنند کما اينکه افراد شايسته آزاد شدن از بند نيز فراوانند. در چنين شرايطي، آزاد کردن دانه درشتهائي که با سوءاستفاده از موقعيت خود در دستگاه قضائي مرتکب فساد شدهاند، براي افکار عمومي غيرقابل قبول است. کسي که با آنهمه مفاسد و محکوميتهاي مالي هنوز هم ميتواند از عهده 300 ميليارد تومان وثيقه برآيد، قطعاً حامياني هم وجود دارد که براي خارج ساختن او از زندان تلاشهاي موفقي! ميکنند. مردم با مشاهده چنين اقداماتي، ميپرسند چه کسي بايد به کساني کمک کند که به اتهام اعتراض به انواع مفاسد اکنون در زندانها هستند و دستشان از همه جا و همه چيز کوتاه است؟ توضيحات مربوط به چرائي آزادي دانه درشت مورد نظر و مطرح اين روزها را که در همين روزنامه هم به چاپ رسيده است، مردم خوانده و شنيدهاند ولي چنين توضيحاتي
«آفت اين انقلاب اسلامي اينست که دچار بازيگراني باشد که اسلام و انقلاب و هر چيزي را دکان کنند. دکان قدرت، دکان ثروت، دکان شهرت، دکان رياست. بايد سخت مراقب باشيم که اين خطري که در طول تاريخ هميشه انقلابهاي الهي را تهديد کرد و به آنها ضربه زد، بلکه اينبار جلويش را بگيريم. کساني داعيان انقلاب و داعيان اسلام باشند که هرچه به آنها نزديکتر ميشوي، اعتقادت به اسلام بيشتر شود».
مهمترين عامل موفقيت حکمراني، نگاه واقعي حکمرانان به شخصيت انسان است. عدهاي از حکمرانان، به انسان به مثابه ابزار نگاه ميکنند و از آنها به نفع خود و براي تحقق اهداف و اميال خود استفاده ميکنند. اينها کساني هستند که خود را محور حکمراني قرار ميدهند و به همين دليل، سر از ديکتاتوري درميآورند. عدهاي ديگر، انسان را موجودي آزاد ميدانند که ذاتاً سزاوار تکريم است. صاحبان اين نگاه، حکمراني را در خدمت انسان قرار ميدهند و با پرهيز از خودمحوري و خشونت و به رسميت شناختن آزادي مردم، هر لحظه از ديکتاتوري فاصله ميگيرند و پيوند مردم و حکمراني را مستحکمتر ميکنند. آيتالله بهشتي همواره نگاه دوم را به کساني که مسئوليتي برعهده داشتند توصيه ميکردند. زماني که گزارشهاي مردمي درباره برخوردهاي خشن در بعضي ادارات و مؤسسات به بهشتي رسيد، يکي از سخنرانيهاي خود را به ضرورت پرهيز از اين روش اختصاص داد و با صراحت و شفافيت تمام که از ويژگيهاي اين عالم عامل بود گفت: «اي معلم، اي مربي، اي عالم ديني، اي روحاني، اي مدير مدرسه، اي مدير مؤسسه، اي مدير جامعه، مبادا براي پوشاندن نقائص خويشتن به اعمال خشونت و ديکتاتوري متوسل شوي و از آزادي طبيعي ديگران جلوگيري نمائي».
وجود فاصله ميان شعار و عمل، از مختصات حتمي و قطعي دولتها در ايران است. اصلاحطلب و اصولگرا ندارد، هر دو سروته يک کرباسند. زمان انتخابات که ميشود، وعدههاي اميدآفرين ميدهند ولي هنگامي که به قدرت ميرسند، از عمل به وعدهها خبري نيست. شايد اينطور نباشد که نخواهند به وعده عمل کنند ولي با قطع نظر از دلايل، که شايد يکي از آنها غيرعملي بودن شعارها و وعدهها باشد، آنچه ديده ميشود خلف وعده است و زمين ماندن شعارها و انتظارات مردم.
آمده است که خود آنها و زندگي آنها، باطن و ظاهر زندگي آنها، در مردم ايمانزا بوده است. من صريحاً ميگويم در هر جامعهاي که زمامدارانش تشنگان قدرت باشند در آن جامعه خود به خود طاغوت جاي خودش را به دست آورده است. اگر ميخواهيد جامعهتان طاغوتي نشود، بکوشيد زمامدارانتان تشنگان قدرت نباشند و عاشقان خدمت باشند».
با توجه به شرايط ويژه معيشتي مردم و کاهش ارزش پول ملي، انتظار اين بوده و هست که دولت با تمام توان خود مانع افزايش قيمتها شود و مشکلات معيشتي مردم را حل کند. اين انتظار به ويژه از اين نظر اهميت مضاعف پيدا ميکند که رهبري، سال 1402 را سال مهار تورم و رشد توليد ناميدهاند. برداشتها از اين عنوان اينست که امسال مردم شاهد گران شدن اقلام مورد نياز زندگي نباشند و اگر چيزي ارزان نميشود، بر گرانيها نيز افزوده نشود. اقتضاي حاکميت يکدست و عناويني از قبيل دولت مردمي و مجلس انقلابي که براي اجزاء حاکميت بکار ميرود نيز همين است. اين عناوين اگر واقعي و جدي هستند، بايد نتيجه خود را در زندگي مردم نشان بدهند و گشايشي در معيشت مردم به وجود بياورند. متأسفانه برخلاف اين انتظار، امسال گران شدن ضروريترين کالاهاي مورد نياز مردم از اولين روزهاي فروردين شروع شد بطوري که قبل از پايان تعطيلات نوروزي اخباري درباره گران شدن اقلام بهداشتي آنهم توسط شرکتهاي دولتي منتشر گرديد و به دنبال آن، موج گرانيها به صورت هفتگي و گاهي روزانه به راه افتاد. گزارشهاي رسمي درباره قيمتهاي اقلام خوراکي از گوشت قرمز گرفته تا مرغ، تخم مرغ، لبنيات و ميوه، از افزايش قيمتي بين 20 تا 50 درصد در سه ماهه اول سال 1402 يعني سالي که به سال مهار تورم و رشد توليد نامگذاري شده حکايت دارند. اين افزايش بيمهار قيمتها موجب شده مردم از خريد بخش قابل ملاحظهاي از اقلام ضروري مورد نياز زندگي عاجز باشند و امکان تغذيه صحيح را از دست بدهند. خريد گوشت، مرغ، لبنيات و ميوه به ميزان قابل توجهي که گاهي بيش از نصف است کاهش يافته و اقشار محروم جامعه بقدري دچار تنگنا هستند که تهيه کردن اين اقلام براي آنها به يک آرزو تبديل شده است. براي کشوري که از هر نظر صاحب امکانات بالا و ثروتهاي زيرزميني و روي زميني است، بههيچوجه شايسته نيست بخش قابل ملاحظهاي از مردمش گرفتار فقر باشند. ايران، صاحب يکي از بالاترين ذخاير نفتي و گازي جهان است. کشوري که داراي چنين ثروت عظيمي است نبايد حتي يک نفر از مردمش زير خط فقر باشد. نقد کردن ثروتهاي زيرزميني ايران، کار مشکلي نيست. اگر مديريت صحيحي وجود داشته باشد که بتواند از نيروهاي بااستعداد کشور به درستي استفاده کند قطعاً تمام مردم به رفاه نسبي دست خواهند يافت. بزرگترين ثروت ايران، نيروي انساني بااستعداد است که اگر زمينه شکوفائي آن فراهم باشد و مديران شايستهاي براي بهرهبرداري از اين ثروت بسيار مهم بر سر کار باشند، اين نيرو ميتواند بر بحران اقتصادي فائق آيد، فقر زدائي را که آرزوي ديرينه همگان است محقق نمايد و عموم مردم را به رفاه برساند. اصرار بر عدم ايجاد تغيير در مديريتهاي ارشد اقتصادي و عدم تجديد نظر در سياستهاي کلان، عامل اصلي درجا زدنها و بدتر شدن وضعيت معيشتي مردم است. حکمرانان اگر به توصيه خيرخواهان عمل کنند و به ايجاد تغييرات در مديريتها و سياستهاي کلان داخلي و خارجي تن بدهند، قطعاً تحول قابل ملاحظهاي در شرايط اقتصادي کشور پديد خواهد آمد. کوتاهي در اين زمينه چه بسا موجب پديد آمدن تحولاتي شود که به زيان کشور و خود حکمرانان باشد. حکمرانان بايد اهميت حفاظت از پشتوانه مردمي نظام را جدي بگيرند و از اين نکته غافل نشوند که تأمين معيشت مردم مهمترين عامل براي در صحنه نگهداشتن آنهاست.
با تحریک کنسولگری انگلیس در تبریز عوامل انگلیسی به کنسولگری آلمان حمله کردندو کنسول آلمان در این حمله جان خود را از دست داد!............با پایان جنگ جهانی اول ، رقابت و فشارها همچنان در عرصه ی جهانی ادامه داشت ، این رقابت ها صحنه جنگ پنهان را وارد کشورهای دیگر کرده بود انگلیس ها در غیاب روسیه انقلاب زده یکه تاز میدان بودند آنها برای کنار زدن تمام رقبای ممکن فعالیت می کردند
مبارزه با معلول به جاي برخورد با علت، يکي از ابتلائات حکمراني کنوني کشور ماست. براي حل مشکل خودرو، وزير عوض ميکنند، بورس را بکار ميگيرند، شوراي رقابت را فعال ميکنند، به قرعهکشي متوسل ميشوند، پول مردم را در بانکها بلوکه ميکنند و... با اينحال، مشکل همچنان پابرجاست و حتي شديدتر هم ميشود. اينها چون مبارزه با معلولند، جواب نميدهند. براي حفاظت از ارزش پول ملي و جلوگيري از تورم و گراني، وعده ميدهند، به تعزيرات متوسل ميشوند، عليه اين و آن شعار ميدهند، خبر بازداشت فلهاي دلالان ارز را منتشر ميکنند، به بورس دخيل ميبندند، رئيس کل بانک مرکزي عوض ميکنند، سراغ راهکارهاي روسي هم ميروند ولي نه دلار به فرمان آنها درميآيد و نه تورم مهار ميشود و پول ملي هم هر روز بيارزشتر ميشود. اين حضرات، به جاي اينکه برجام را احيا کنند و به افايتياف بپيوندند، ميگويند زندگي مردم را به فلان و بهمان گره نميزنيم در حالي که ميبينند زندگي مردم به اين چيزها گره خورده و هر روز هم اين گره محکمتر و کورتر ميشود. اينهم به خاطر چسبيدن به معلول بجاي مبارزه با علت است.
رهبر انقلاب «سادهزیستی و پرهیز از رفتار اشرافیمآبانه و نگاه بالا به مردم» را ویژگی بسیاری از نمایندگان مجلس دانستند و در عین حال افزودند: البته استثنائاتی در این زمینه هم وجود دارد. حضرت آیتالله خامنهای با توصیه مؤکد به نمایندگان مجلس برای از دست ندادن ویژگی «نشست و برخاست و تواضع در مقابل آن ها»، افزودند: البته این مسئله با دادن وعدههای غیرقابل تحقق کاملا متفاوت است. ایشان سال آخر مجلس را سال حساسی خواندند و گفتند: از جمله گرفتاریهای کشور، سال آخر مجالس است؛ چون نمایندگان در شرف انتخابات و نگاههای مردم قرار میگیرند، اما شما سعی کنید بدون توجه به انتخاب شدن یا نشدن در انتخابات اسفند امسال، کار کنید؛ چرا که آنچه میماند فقط کار برای رضایت پروردگار است.
آنچه ما را گرفتار ناهنجاريهاي کنوني کرده تهاجم از درون است. بعد از پايان جنگ تحميلي 8 ساله، ما وارد يک مسابقه بيپايان براي ثروت اندوزي، تصاحب پست و مقام، بالانشيني، افتخار کردن به عناوين و القاب، انواع بداخلاقيها براي کوبيدن رقبا، توسل به دروغ و افترا و تهمت براي صاف کردن جاده قدرت، مباح دانستن تئوريهاي ماديگرايانهاي از قبيل هدف وسيله را توجيه ميکند، حقوقهاي نجومي، نشاندن فاميل سالاري به جاي شايسته سالاري و ترويج فرهنگ منحط ريا به جاي تقوا و اخلاص و ايثار شديم. اينها بدترين نوع تهاجم فرهنگي هستند که همانند موريانه بنيانهاي انقلاب و نظام و فرهنگ و سنت و سيادت و اخلاق را ميبلعند و مردم را به همه چيز بياعتماد ميکنند. اين، همان تهاجم از درون است که بياعتنائي به قانون، بياعتقاد شدن به احکام دين و بياعتمادي به حکمراني و حکمرانان را با خود ميآورد. اگر امروز مسئولان نظام جمهوري اسلامي در بالاترين سطوح، خود را درگير اين سؤال ميبينند که با معضل کشف حجاب چه کنيم و لايحه براي آن تنظيم ميکنند، به اين دليل است که در طول سالهاي متمادي هرگز گوش شنوائي براي شنيدن هشدارهاي ناصحان دلسوزي که خطر تهاجم از درون را گوشزد ميکردند، نداشتند. امروز هم راه مبارزه با کشف حجاب اين نيست که پيموده ميشود. شما بايد قبل از هر چيز خود را اصلاح کنيد و بر آن مسابقه بيپايان نقطه پايان بگذاريد تا بتوانيد عدالت و رفاه و حقوق قانوني را براي آحاد مردم تأمين کنيد که اگر چنين کنيد قطعاً نه مشکل حجاب وجود خواهد داشت، نه نافرماني مدني و نه بياعتمادي به حکمراني و حکمرانان.
علت اصلي مهاجرتها وضعيت ناپايدار اقتصادي است که اجازه نميدهد کسي براي آينده زندگي خود برنامهريزي کند. بلاتکليفي بسياري از موضوعات به ويژه در بخشهاي فرهنگي و آزاديهاي مشروع و همينطور فعاليتهاي سياسي نيز از جمله عوامل بيانگيزه کردن افراد براي ماندن در کشور است. نتيجه اين قبيل روشها به ويژه در بخش سياسي و محدود بودن حق انتخاب در زمان انتخابات، ورود افرادي به مجلس و ساير مسئوليتهاست که کشور را درگير اموري از قبيل دعوا بر سر تحويل يا عدم تحويل خودروهاي شاسيبلند به نمايندگان مجلس و تأثير آن بر استيضاح فلان وزير ميکند. در جهان پيشرفته امروز که حتي شيخنشينهاي خليج فارس عليرغم محدوديتهائي که در زمينه امکانات، ثروتها و جغرافيا دارند در حال مجهز شدن به پيشرفتهترين تجهيزات براي اداره کشورشان هستند، شرمآور است که مسئولان ما حتي براي تأمين مرغ و تخم مرغ مورد نياز مردم گرفتار اما و اگر هستند و به خاطر بيکفايتيها در اين زمينهها و اموري از قبيل خودروهاي بيکيفيت و گران قيمت، وزير عوض ميکنند و باز هم نميتوانند مشکلات مردم را حل کنند!
رهبر انقلاب زنده کردن احساس «هویت ایرانی-اسلامی و شخصیت ملی» در نوجوانان و جوانان باهوش کشور را وظیفهای اساسی دانستند و گفتند: در این روند، مسئله زبان فارسی، پرچم کشور و احساس عزت و افتخار به ایرانی بودن مهم است که البته این مسائل با توصیه و حرف حاصل نمیشود، بلکه باید مفاخر و سوابق فرهنگی، علمی و تاریخی را به دانشآموز تعلیم حقیقی داد.
خطر سگ جدی است ، آنها در اطراف شهرها و در طبیعت به شکل نیمه وحشی زندگی می کنند! اگر تعداد همراهان شما زیاد باشد کاری به کار شما ندارند و یا حتی در انتظاربسته ای غذا از سوی مردم هستند ! اما تنهایی کوهنوردان و طبیعت گردان یک ماجرا و یک بازی وحشتناک در کوهستان است !
طالبان، با پرونده مالامال از عملکردهاي تروريستي حتي عليه ديپلماتهاي ايراني در مزارشريف و به شهادت رساندن حجتالاسلام عبدالعلي مزاري رئيس حزب وحدت اسلامي متشکل از شيعيان افغانستان فاقد صلاحيت تعامل با ايران است. حکومت خودخوانده طالبان با اينکه پيوسته از ايران امتياز ميگيرد، گستاخي هم ميکند. سخنان سخيف و سرتاسر اهانت يکي از مجريان تلويزيون کابل در حاشيه سخنان وزير امور خارجه کشورمان که به سرپرست وزارت خارجه حکومت خودخوانده طالبان گفته است «جمهوري اسلامي ايران دولتي را در افغانستان به رسميت خواهد شناخت که همهشمول باشد» نمونهاي از گستاخي طالبان در تعامل با ايران را به رخ ميکشد. اين مجري تلويزيون با استفاده از الفاظ سخيف و رکيک ضمن اهانت به تمام مسئولين نظام جمهوري اسلامي از صدر تا ذيل، بر روي دو نکته تأکيد ميکند؛ يکي اينکه ايرانيها حق دخالت در امور افغانستان را ندارند زيرا حکومت طالبان خواست مردم افغانستان است و ديگر اينکه به تعبير او وقتي امارت اسلامي افغانستان – يعني حکومت خودخوانده طالبان – قوي شود ايران را هم در افغانستان ادغام ميکند!
ایشان وجود مصادیقی از مُترَفین و انسانهای غرق در ثروت و فساد و غرور در جامعه را ناشی از قطع شدن ارتباط درآمد با کار و تلاش دانستند و افزودند: فرهنگسازی در این زمینه، کار بسیار دشوار و بلندمدت اما کاملاً ضروری است و هر گام در مبارزه با فساد، گامی در ایجاد این فرهنگ است. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به فرمان بیست سال قبل خود درباره ضرورت مبارزه همهجانبه با اژدهای هفت سر فساد گفتند: اگر از آن زمان، دولتها و مسئولان اقدام میکردند، امروز وضع بهتری داشتیم که امیدواریم دولت و مجلس این مبارزه را جدی دنبال کنند. ایشان نداشتن جرأت مبارزه با مفسد داخلی را موجب سلب شجاعت مبارزه با زورگوییهای دشمن خارجی دانستند و افزودند: اگر مسئولی به عنوان مثال، جرأت مقابله با سوءاستفادهکنندگان از تجارت یا اعتبارات بانکی را نداشته باشد و با بدهکاران عمده بانکی مقابله نکند، در مقابل خواستههای دولت زورگویی مثل آمریکا هم جرأت مقابله نخواهد داشت.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.