17 آبان 1404
گمشدگانِ سایهنشین در کوچههای خاکستریِ شهر، گمشدگانِ بینام میجویند سایهی خود را، صبحها، با دستبندی از امیدِ پاره، نفس می کشند در کارگاهِ زنگزده، شبها، چون پرندهای شکستهبال، بازمیگردند به امیدگاه خیس زنجیرِ روز، زنجیرِ شب، میانِ آهن و عرق، دردی میچکد از انگشتانِ ترکخوردهشان،................................................ دستی دراز کن به سوی این سایهها، شاید یک جرقهی کار، یک کلمهی گرم، آنها را از گمشدگی بیرون بکشد. زندگیشان، دردی است که ما نمیبینیم، اما آنها، در عمقِ شبهای بازپروری، شاید هنوز خوابِ بازگشت ببینند.
تبریز امروز:
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.