اهمیت نقاشی «فروشنده فرش» از دیدگاه نقشمایههای ترکی
فروشنده فرش – رنگ روغن روی بوم، عثمان حمدی بیگ، ۱۸۸۸، موزه دولتی برلین
پژوهشگران، فرشهای شرقی را نماد «شکوه و تجمل شرق» میدانند.
از این منظر، نقش فرش در هنر نقاشی ترکی جایگاه بسیار مهمی دارد.
نقاشان شرقگرای اروپایی نیز از دیرباز با علاقه فراوان، فرشها و نقشهای ترکی را بر بوم میکشیدند.
این نقاشیها نهتنها جلوهای از شکوه بصری خلق میکردند،
بلکه از دیدگاه تاریخ هنر نیز اهمیت ویژهای داشتند،
زیرا گاه تنها راه برای تاریخگذاری فرشهایی که نمونهٔ واقعیشان از میان رفته بود،
تصویرشان در آثار این نقاشان بود.
در همین راستا، نقاشی «فروشنده فرش» اثر عثمان حمدی بیگ نیز یکی از نمونههای برجسته در این حوزه است.
زیرا فرشِ نقششده در این اثر با نمونهای که در فهرست آثار وقفی اداره کل اوقاف ترکیه ثبت شده،همخوانی دارد.
به این ترتیب، میان هنر نقاشی و پژوهشهای تاریخی و موزهای
رابطهای دوسویه و علمی شکل گرفته است.
در آثار عثمان حمدی بیگ، استفاده از چندین فرش در یک صحنه بسیار جلبتوجه میکند.
او فضای داخلی یا بیرونی ساختمانها را با دقتی بینظیر ترسیم میکند
و فرشها را بهعنوان بخشی از تزئینات معماری به تصویر میکشد —
با رنگها و طرحهایی کاملاً وفادار به واقعیت.
در آثارش، فرشها همیشه تنها وسیلهٔ تزئینی نیستند؛
بلکه معنا و کاربرد خاص خود را دارند.
برای نمونه، اگر فرشی در مقام سجادهٔ نماز نقاشی شده،
در همان صحنه شخصی را در حال نماز میبینیم.
او در نقاشیهایش، هر جزئی از فضای مذهبی را با دقت علمی نشان میدهد:
رحل قرآن، شمعدان، چراغهای روغنی، فرشها، کتابها و لوحههای خطی —
همه با جزئیات کامل و هماهنگ،
چنانکه در مجموع فضایی روحانی و زنده پدید میآورند.
در میان آثارش، نقاشی «فروشنده فرش» (۱۸۸۸) از جایگاه ویژهای برخوردار است.
این اثر نهفقط نمونهای درخشان از سبک هنری و دقت جزئینگرانهٔ عثمان حمدی بیگ است،
بلکه بهسبب شناسایی نقشمایهٔ دقیق فرش آن
و ارتباطش با فهرست رسمی آثار تاریخی،
در ردهٔ آثار شاخص و مرجع او قرار میگیرد.
نقاشی «فروشنده فرش» چه چیزی را روایت میکند؟
در نگاه نخست، فضایی رمزآلود و عرفانی توجه بیننده را جلب میکند.
چند تکه فرش کوچک بر زمین گسترده شده،
اما در مرکز صحنه، فرش بزرگ و سرخی بر دیوار یا نردههای سنگی آویخته است —
و این فرش، کانون اصلی اثر است.
با نگاهی دقیق، درمییابیم که طرح آن از نوع فرشهای اصیل آناتولی است.
زمینهٔ قرمز رنگ دارد و در مرکز آن نقش حشرهای با بالهای گشوده دیده میشود
که بهصورت نمادین و انتزاعی کشیده شده است.
در دو سوی این نقش، جفتجفت اشکال مشابهی در حالت تقارن قرار گرفتهاند.
در انتهای بالها شاخههایی با گلهای سنبل و میخک نقش بسته است.
حاشیهٔ زرد رنگ فرش با نقشهای تکرارشوندهای از پرندههای کوچک درون قابهای مربعشکل تزئین شده،
و میان حاشیه و متن فرش، نوار باریکی از مثلثهای دندانهدار (زیگزاگ) قرار دارد
که مرز تزئینی میان دو بخش را تشکیل میدهد.
دو حاشیهٔ باریک آبیرنگ نیز در دو سوی قاب اصلی دیده میشود.
اما نکتهٔ مهم دیگر در این اثر، تضاد میان شرق و غرب است.
در سمت چپ صحنه، مردی اروپایی با کلاه استعماری (کلاه کلنیال)
بر روی سکویی بلند نشسته است،
در حالی که روبهروی او، فروشندهٔ فرشِ عثمانی روی زمین نشسته است.
در پسزمینه، زنی اروپایی (احتمالاً همسر خریدار) اندکی عقبتر ایستاده
و در کنارشان دختر خردسالشان با کنجکاوی به فروشنده نگاه میکند.
پشت این گروه، دیواری با تزئینات غنی و اسلامی قرار دارد:
طاقچههایی با گلدانهای چینی، قهوهدان، کلاهخود، تفنگهای منقوش،
و دیگر اشیای درخشان شرقی.
این مجموعه از اشیاء، نمادی از ثروت و فرهنگ شرق است.
در واقع، عثمان حمدی در این اثر همنشینی شرق و غرب را بهنمایش میگذارد،
اما نه در رقابت، بلکه در نوعی گفتوگوی فرهنگی.
در میانهٔ این دو جهان، فرش آناتولی با رنگها و بافتهای اسرارآمیزش،
نقطهٔ تلاقی معنوی شرق و غرب میشود.
از دید زیباییشناسی، نقاشی سرشار از جزئیات معماری است:
طاقها، قوسها، کاشیکاریها و نورپردازی دقیق،
که نشاندهندهٔ دانش عمیق نقاش در معماری اسلامی است.
برای بیننده، گویی در برابر عکسی زنده از قرن نوزدهم عثمانی ایستادهایم. و این حس تصادفی نیست:
زیرا عثمان حمدی بیگ گاه از عکاسی واقعی برای طراحی دقیق فضا و بافتها استفاده میکرد.
در تحلیل نمادشناسانه، میتوان گفت مرد اروپایی که بر جای بلند نشسته،
نمایانگر نگاه متکبرانهی غرب است،
در حالی که فروشندهی شرقی، با وقار و صبر،
نمایندهی فرهنگ و اصالت شرق است —
و در میانه، فرش، نماد پیوند و گفتوگو میان این دو دنیاست.
عثمان حمدی بیگ تا زمان درگذشتش در ۲۴ فوریه ۱۹۱۰ زندگی خود را وقف هنر، فرهنگ و تاریخ سرزمینش کرد. او با بنیانگذاری موزهها، آموزش هنر، و خلق آثار نقاشی بدیع،
در تاریخ هنر ترکیه جایگاه والایی دارد.
نقاشیهای او، که در آنها عناصر و نمادهای شرقی در قالبی غربی به تصویر کشیده شدهاند، آغازگر فصلی تازه در نقاشی ترکی بودند. نمادگرایی موجود در آثارش هنوز هم مورد بحث هنرمندان و پژوهشگران استو همچنان الهامبخش نسلهای آینده باقی مانده است.
منابع
-
Bayraktar, Suzan, Osman Hamdi Bey’in Tablolarındaki Bazı Halı Tasvirleri ve Bu Halılardaki Motifin İrdelenmesi (2011), Vakıflar Dergisi, 36, s.179–193.
-
Tüybek, A., Baysal, A. F., & Sayın, A. Z. (2021). Osman Hamdi Bey’in Resimlerinde Geleneksel İzler, Konya Sanat (4), 52–64.
-
Tataroğlu, E. (2019). Osman Hamdi Bey: 19. Yüzyılın Türk Müzecisi, Devlet Adamı, Ressamı, Sanat Eğiticisi, Arkeoloğu, Milli Eğitim Dergisi, 48(221), 175–185.

