مایکل بلیک، استاد فلسفه، سیاست عمومی و حکمرانی، دانشگاه واشنگتن

آیا رئیس‌جمهور باید یک رهبر اخلاقی باشد؟

تاریخ انتشار : ۱۶:۱۹ ۲۹-۱۱-۱۴۰۳

ماکیاولی و پیروانش ممکن است بتوانند رذایلی را توجیه کنند که در نهایت باعث بهبود جهان می‌شوند. اما نه هر نوع رذیلتی قابل‌دفاع است، و نه هر نوع نادرستی به نتیجه‌ای خوب منجر می‌شود. برخی از ویژگی‌های منفی، مانند اعتماد‌به‌نفس بیش‌ازحد یا استفاده از خشونت در نام عدالت، ممکن است در برخی موارد دفاع‌پذیر باشند. اما ویژگی‌هایی مانند تمایل به انتقام‌جویی و تحقیر مخالفان، کمتر قابل‌دفاع به نظر می‌رسند. در نهایت، اگرچه ممکن است گاهی نیاز به رئیس‌جمهوری با ضعف‌های اخلاقی وجود داشته باشد، اما این بدان معنا نیست که همه ضعف‌های اخلاقی قابل‌پذیرش هستند.

تبریز امروز:

رئیس‌جمهور باید یک رهبر اخلاقی باشد؟

بهترین رؤسای جمهور ایالات متحده از جمله شخصیت‌هایی مانند آبراهام لینکلن و جرج واشنگتن—نه‌تنها به‌عنوان رهبران شایسته، بلکه به‌عنوان انسان‌های خوب مورد ستایش قرار می‌گیرند. آن‌ها تنها مهارت سیاسی نداشتند، بلکه فضایل شخصی را نیز تجسم می‌کردند.

اما چرا باید از یک رئیس‌جمهور انتظار داشت که این نوع فضیلت را نشان دهد؟ اگر کسی در انجام وظیفه دشوار رهبری سیاسی موفق باشد، آیا باید شخصیت اخلاقی برجسته‌ای هم داشته باشد؟

شخصیت و دموکراسی

رأی‌دهندگان درباره میزان لزوم اخلاقی بودن رئیس‌جمهور اختلاف‌نظر دارند. دانشمندان حوزه اخلاق سیاسی نیز همین‌طور.

کسانی که معتقدند رئیس‌جمهور باید فردی با فضیلت باشد، معمولاً این استدلال را مطرح می‌کنند که رئیس‌جمهور با چالش‌های غیرمنتظره‌ای در طول دوره خود مواجه می‌شود. رئیس‌جمهوری که تصمیم‌گیری‌هایش بر اساس یک شخصیت اخلاقی ثابت است، در مواجهه با مشکلات جدید به اصول اخلاقی که شخصیتش را شکل داده، تکیه خواهد کرد.

جیمز دیوید باربر، دانشمند علوم سیاسی، نوشته است که بهترین راه برای درک نحوه واکنش رئیس‌جمهور به بحران‌ها، این است که بدانیم او چه ارزش‌هایی را بیش از همه گرامی می‌دارد.

آبراهام لینکلن، برای مثال، همواره به یک مجموعه ارزش‌های اخلاقی خاص ارجاع می‌داد—ارزش‌هایی که بر باور به برابری اخلاقی انسان‌ها تأکید داشت، هرچند این باور او نیز بی‌نقص نبود. این اصول، در طول جنگ داخلی آمریکا، راهنمای او در تصمیم‌گیری‌ها بودند.

یک رئیس‌جمهور که تصمیماتش بر پایه ارزش‌های اخلاقی درست نباشد، ممکن است آمادگی کمتری برای مواجهه با چالش‌ها داشته باشد—و مهم‌تر از آن، ممکن است رفتاری غیرقابل‌پیش‌بینی و نگران‌کننده از خود نشان دهد.

برخی متفکران محافظه‌کار بر این باورند که دموکراسی‌ها بدون فضیلت شخصی رهبرانشان ممکن است فرو بپاشند. آن‌ها معتقدند که نهادهای سیاسی تنها زمانی کار می‌کنند که کسانی که درون این نهادها فعالیت می‌کنند، به قواعد آن پایبند باشند. اگر این موضوع در مورد شهروندان عادی صادق باشد، پس در مورد رئیس‌جمهور که قدرت تخریب نهادها را دارد، صدچندان اهمیت دارد.

رذیلت و کارایی در رهبری

اما این استدلال‌ها با انتقادات جدی روبه‌رو شده‌اند. فیلسوفان سیاسی—از جمله نیکولو ماکیاولی—معتقدند که ذات سیاست ایجاب می‌کند که یک رهبر، به اعمالی دست بزند که در حالت عادی غیراخلاقی به نظر می‌رسند.

ماکیاولی استدلال می‌کرد که رهبران خوب، از نظر اخلاقی محق هستند که کارهایی انجام دهند که معمولاً نادرست شمرده می‌شوند. او معتقد بود که یک رهبر باید بی‌رحم، فریب‌کار و گاهی خشن باشد.

آرتور اپلباوم این موضوع را «اخلاقِ نقش» می‌نامد. او می‌گوید که درستی یا نادرستی اعمال یک فرد، به نقشی که ایفا می‌کند بستگی دارد.

مایکل والزر، فیلسوف معاصر، نیز این دیدگاه را ادامه داده است. او استدلال می‌کند که اگر جهان ناقص باشد و برای دستیابی به اهداف خیر، لازم باشد که یک سیاستمدار دروغ بگوید یا تقلب کند، پس در این صورت، سیاستمدار از نظر اخلاقی مجاز است این کار را انجام دهد.

برای مثال، جرج واشنگتن مکرراً برای فریب دشمنانش از تاکتیک‌های فریبکارانه استفاده می‌کرد. او حتی زیر دستان خود را نیز فریب می‌داد تا اطلاعات غلط به بیرون درز کند و دشمنانش گمراه شوند.

والزر نتیجه می‌گیرد که یک سیاستمدار خوب، گاهی باید از یک انسان خوب بودن امتناع کند.

فضیلت، رذیلت و ریاست‌جمهوری

این بحث‌ها در طول تاریخ، بحث‌های اخلاقی درباره ریاست‌جمهوری را شکل داده‌اند.

هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی نیکسون، استدلال می‌کرد که فضیلت شخصی رهبران اهمیت چندانی ندارد، بلکه مهم این است که تصمیمات آن‌ها جامعه‌ای را ایجاد کند که در آن شهروندان بتوانند فضیلت را نشان دهند.

در دوره اخیر، برخی از حامیان انجیلی دونالد ترامپ از داستان کوروش بزرگ، پادشاه پارس، برای توجیه حمایت خود از ترامپ استفاده کرده‌اند. مایک ایوانز، رهبر مذهبی انجیلی، گفته است که کوروش، مانند ترامپ، فردی "ناقص" بود، اما تصمیمات او به دیگران اجازه داد تا زندگی را مطابق با اراده الهی پیش ببرند.

برخی معتقدند که ترامپ ممکن است فضایل شخصی نداشته باشد، اما تصمیماتش می‌تواند به دیگران کمک کند تا فضایل اخلاقی را در زندگی خود پیاده کنند.

رذیلت مؤثر؟

این بحث‌ها—بین کسانی که خواهان یک رئیس‌جمهور اخلاق‌مدار هستند و کسانی که چنین انتظاری را نادرست می‌دانند—احتمالاً ادامه خواهد داشت.

با این حال، حتی بهترین دفاعیات از رذیلت‌های رئیس‌جمهور نمی‌توانند همه انواع شکست‌های اخلاقی را توجیه کنند.

ماکیاولی و پیروانش ممکن است بتوانند رذایلی را توجیه کنند که در نهایت باعث بهبود جهان می‌شوند. اما نه هر نوع رذیلتی قابل‌دفاع است، و نه هر نوع نادرستی به نتیجه‌ای خوب منجر می‌شود.

برخی از ویژگی‌های منفی، مانند اعتماد‌به‌نفس بیش‌ازحد یا استفاده از خشونت در نام عدالت، ممکن است در برخی موارد دفاع‌پذیر باشند. اما ویژگی‌هایی مانند تمایل به انتقام‌جویی و تحقیر مخالفان، کمتر قابل‌دفاع به نظر می‌رسند.

در نهایت، اگرچه ممکن است گاهی نیاز به رئیس‌جمهوری با ضعف‌های اخلاقی وجود داشته باشد، اما این بدان معنا نیست که همه ضعف‌های اخلاقی قابل‌پذیرش هستند.

 
 

نظرات کاربران


@