تصویرگری مرغ و خروساین یک دنیای هنر نقاشی با جوهر است. برتکنیکهای مختلف نقاشی با جوهر و خلاقیتها از طریق آموزشهای دقیق و نمایش آثار هنری زیبا تمرکز می شود ومخاطب امکان می یابد جذابیت منحصربهفرد نقاشی با جوهر را تجربه کند.
پشت صحنه چه خبر است؟مرد مهم از گوشه صحنه شاهد ماجراست ، اما مرد فروشنده در حال اخطار دادن است، بیمار که گلویش زخمی است در رختخواب افتاده است ! عروسک و مرد اول ناظر ماجراهستند! راستی آن مرد پشت سری کیست که با رمز و راز ایستاده است ؟
اجازه نمیدهم! نقاشی "اجازه نمیدهم!" صحنه ای از ناامیدی و تلخی زندگی را به تصویر میکشد: یک زن جوان، راه شوهرش را برای میخارگی و مغازهٔ آبجو فروشی بسته است. پسر کوچکشان به مادرش چسبیده و با نگاهی وحشتزده به پدر نگاه میکند. اما مرد، مصمم است که وارد مغازه شود و دوباره به نوشیدن الکل ادامه دهد. همهٔ اعضای خانواده لباسهای مندرس و کهنه پوشیدهاند و وضعیتشان نشان میدهد که زندگی آنها به ته خط رسیده است. مرد تمام پولی را که به زحمت به دست آورده، خرج مشروب میکند و هیچ آیندهای برای این خانواده متصور نیست. این صحنهٔ دردناک، قلب ماکوفسکی را به درد آورد و او بلافاصله پس از دیدن این منظره، در کارگاهش شروع به کشیدن این اثر کرد. این نقاشی، تصویری تیره و بیپرده از واقعیتهای جامعهٔ روسیه در اواخر قرن نوزدهم بود و به همین دلیل، از نمایش آن ممانعت به عمل آمد. ماکوفسکی با این اثر، نه تنها یک تراژدی خانوادگی، بلکه فقر و اعتیاد را در جامعهٔ آن زمان روسیه به تصویر کشید.
کی گفت میو ؟کی گفت میو! من شنیدم٫ یک صدای میو! کی گفت میو ؟ داداش بزرگم گفت من نگفتم! از آبجی پرسیدم :تو گفتی میو؟ او هم گفت ٫من نبودم! من هم که فقط خودم سه بار میو کرده بودم! آسمان پر از ستاره بود اما کاملا تیره! کمی سرد بود شاید آن هم من بودم که فقط گفته بودم «میاو»
نقاشی های وینسنت ون گوگ وینسنت ون گوگ را می توان در یک اثر دیجیتال به سرعت دید ....
نقاشی نار ِک برنامه ترسیم نار به ما چگونگی نقاشی نار را آموزش می دهد
خانم های سفیدپوش متشکرمدرد بود و درد بی حالی بود و بی حالی سطرهای کتاب مانند مورچه بودند بر روی کاغذ سر زدیم به بیمارستان خانم دکتر خانم پرستار یک سوزن نشانم دادند و من ترسیدم ! یک کمی هم گریه ام آمد اما سوزن کار خودش را کرد و محل نگذاشت چند ساعت بعد در خانه مشغول خواندن کتاب بودم و بعدش هم بازی! متشکرم ، خانم های سفیدپوش!
نقاشی " نار" با آبرنگ نقاشی با دست ، توانایی های بسیار برای کودک و نوجوان فراهم می کند ، او با دقت به محیط خود نگاه می کنم ، تفاوت رنگ ها را می شناسد و در دنیای پرجاذبه دیجیتال مسیر کهنه دیروز را پر واضح تر به او یاد آوری می کند ..........
قطع کردن اینترنت در خانهقطع کردن اینترنت در دنیای مدرن برابر با آغاز آشوب است.
طرح های ساده با چوب بستنینقاشی با چوب بستنی کارهای دستی آقای طاهر اسماعیل زاده هنرمند بی ادعای شهر ما هستند که در گوشه ای برای خودش خلق می کند! او روی پارچه تیره ، چوب های بستنی را برش داده و سپس آنها را با چسب بر روی ورق تیره رنگ محکم می کند.............. کارهای دست ساز فوق العاده زیبایی دارد که فقط برای خودش به شکل مجسمه ساخته است .... او در نزدیکی باسمنج در یک کارگاه و فروشگاه مجسمه همکاری می کند مجسمه ی مار کبری وی یک اثر با ارزش وخلاقانه است....
دنیای خیالی و موفقیت های خیالی کودک دنیای مجازی ، دنیای توهمات کودک است که او را از هرگونه ارتباط اجتماعی محروم می کند . دنیای مجازی دنیای تیرگی زندگی برای کودک است ، او را به خیال پردازی موفقیت های مجازی عادت ندهیم
کوهستان سبز چوپان را دیدید؟ در حال استراحت است! پس شما هم او را دیدید ! او در خانه اش نشسته است! گوسفندها را هم دیدید؟ آن بزغاله شیطان را چطور ؟ آنها هم پشت گاو هستند ! در تیرگی زمین! و ماه کامل دشت و کوه را روشن کرده است! اما بعضی جاها سیاهی بسیار است ! اما در هر حال شب سکوتش را دارد تا ببینیم صبح چه غوغاها خواهد شد!
فرار گربه از گرما در میدان بهارستان تبریزگربه در هوای تابستان گرمش شده ! بهترین محل برای خنک شدن را در زیر آب پیدا کرده است ! نشستن روی چمن های میدان بهارستان و پاشیدن آب فضای سبز به سر و صورتش او را خنک می کند ! زندگی او را هم با سختی ها و مشکلات آشنا کرده است و حال می داند راه حل ها را چگونه برای زندگی بکار ببندد!
چه کسی قرار است بازی بکند؟کودک تحت تاثیر ابزار جذاب الکترونیک به نام تبلت و یا گوشی پدر و مادر است ، حال چه کسی باید در حیاط مدرسه یا پارک بازی کند
گلدوزی کهکشان خورشید پارچه ای بافت، ماه آن را گلدوزی کرد و ستارگان آن راه ابریشم هموار را از این سپیده دم تا آن سپیده دم برای من پهن کردند."
حلزون روی چمنحلزون روی چمن بود! وول می خورد و جلو می رفت ! چمن سبز بود و خیس! و من نگاهش می کردم ! اما قلب من توی قلب بابا و مامان بود! همه اش فکر آنها بودم وقتی به حلزون نگاه می کردم !
کپی برداری مانند میمون دقیقا داره مثل میمون رفتار می کنه!
کتابخواندر عصری که کسی کتاب نمی خواند !
آن ها قوی نبودند ، چون نماندند دایناسورها قوی نبودند ، چون نماندند ، انها با اقلیم وفق ندادند و به فسیل تبدیل شدند !
عدالت و تساوی آموزشیهمه بچه ها در یک کلاس هستند ! عدالت و تساوی آموزشی برقرار است ، هیچ زنی هم برتر از دیگران نیست
تخم مرغ پرانرژی تخم مرغ یک غذای پرانرژی است ..................
جشنی برای سال نوجشن بود همه آمده بودند از سیرک شگفت انگیز از سیرک دیجیتال تا با هم شاد باشیم
خطای نظارت و اجرا مهندسینسازنده ها، مرغداری را بد ساختند، روباه از پشت بام افتاد و پاهایش شکست.
شنا در میان شبکه های اجتماعی انقلاب الکترنیک معجزه ای است که انسان با هوش خود آفریده است اما اکنون پدیده ای است که بشر را در خود قرا گرفته است .................انسان امروز غذق در ماجرایی است که خالقش خود بوده است..