باز هم آن زمان از سال فرا رسیده است. زمانی برای این پرسش: چرا دوبار در سال ساعتها را به جلو و عقب میبریم؟ احتمالاً دانشگاهیان، دانشمندان، سیاستمداران، اقتصاددانان، کارفرمایان، والدین – و تقریباً همه کسانی که این هفته با آنها تعامل دارید – در حال بحث درباره طیف گستردهای از دلایل موافق و مخالف صرفهجویی در نور روز هستند. اما دلیل آن در خود نامش نهفته است: این یک تلاش برای «ذخیره کردن» ساعات روشنایی روز است، که برخی آن را فرصتی برای «استفاده بیشتر» از زمانی که در بیرون روشن است بیان میکنند.از نظر بیولوژیکی، طبیعی و حتی حیاتی است که طبیعت در ماههای روشنتر بیشتر فعالیت کند و در ماههای تاریکتر کمتر. حیوانات به خواب زمستانی میروند و گیاهان به حالت خفتگی. انسانها به طور عمیقی با موجودات، ریتمها و محیطهای غیرانسانی در هم تنیده، به هم وابسته و مرتبط هستند. دانشهای بومی، با وجود شکلهای پیچیده، متنوع و کثرتگرایشان، به طرز شگفتانگیزی هماهنگ هستند و به انسانها یادآوری میکنند که ما نیز بخشی برابر از طبیعت هستیم. ما نیز همانند درختان و گلها، موجوداتی هستیم که به زمستانی برای استراحت و تابستانی برای شکوفایی نیاز داریم. تا آنجا که ما انسانها میدانیم، ما تنها گونهای هستیم که انتخاب میکند با تنظیمات بیولوژیکی خود بجنگد، به طور منظم ساعتهایمان را تغییر میدهد و خود را به شکلی غیرطبیعی با بیحوصلگی به تختخواب میکشاند و از آن بیرون میکشد. به باور بسیاری از محققان، دلیل این امر این است که سرمایهداری به انسانها میآموزد که آنان جدا از طبیعت و برتر از آن هستند – مانند نقطه روی هرم. و من استدلال میکنم که سرمایهداری میخواهد مردم در تمام طول سال، بدون توجه به فصل، همان تعداد ساعت کار کنند. این طرز فکر در تضاد با شیوهای است که مردمان بومی هزاران سال زیستهاند. ذات زمان و کار
نتیجه پژوهش جدیدی که در نشریه (Geophysical Research Letters) منتشر شده است نشان میدهد که ناحیهای از زمین نزدیک به قله آتشفشان تفتان به اندازه ۹ سانتیمتر در طول ۱۰ ماه بین ژوئیه سال ۲۰۲۳ تا ماه مه ۲۰۲۴ (حدودا از تیر ۱۴۰۳ تا اردیبهشت ۱۴۰۴) بالا آمده است. این بالاآمدگی هنوز کاهش نیافته که به گفته محققان نشاندهنده افزایش فشار گاز در زیر سطح آتشفشان است. به گفته دانشمندان باید پایش دقیقتری بر روی این آتشفشان صورت بگیرد. این در حالی است که کوه تفتان یک آتشفشان «خاموش» تصور میشد.
در دامنههای سرخفام کوهستان عینالی تبریز، جایی که خاک سرخ سرخاب با گلهای وحشی کوهستان درهمآمیخته، زنبق بنفش عینالی چون نگینی میدرخشد. این گل نادر، با رنگ بنفش-ارغوانی چشمنواز و گلبرگهای نازک و لطیف، نهتنها جلوهای از زیبایی طبیعت است، بلکه نمادی از غرور، ایستادگی و هویت تبریزیهاست.
با ادامه روند خشکشدن رودخانهها و ذوب یخچالهای طبیعی کوهستانها به دلیل افزایش دما و خشکسالی، مردم بیش از گذشته به آبهای زیر پای خود وابسته میشوند. منابع آب زیرزمینی در حال حاضر آب آشامیدنی را برای تقریباً نیمی از جمعیت جهان و حدود ۴۰٪ از آب مورد استفاده برای آبیاری در سطح جهانی تأمین میکنند. اما چیزی که بسیاری از مردم نمیدانند این است که بخش عمدهای از این آب چقدر قدیمی - و چقدر آسیبپذیر - است. بیشتر آبی که در زیر زمین ذخیره شده، دهههاست که آنجا بوده و بخش زیادی از آن برای صدها، هزاران یا حتی میلیونها سال در اعماق زمین ساکن مانده است. آبهای زیرزمینی قدیمیتر معمولاً در اعماق بیشتر یافت میشوند، جایی که کمتر تحت تأثیر شرایط سطحی مانند خشکسالی و آلودگی قرار میگیرند. با خشکشدن چاههای کمعمقتر تحت فشار توسعه شهری، رشد جمعیت و تغییرات آبوهوایی، آبهای زیرزمینی قدیمی به طور فزایندهای اهمیت پیدا میکنند.
وقتی به امواج گرمایی فکر میکنید، ممکن است شهرهای گرم و شرجی، آسفالت ملتهب و بعدازظهرهای غیرقابل تحمل تابستان را تصور کنید. این امواج گرمایی بر سرخط خبرها مسلط هستند زیرا ما آنها را مستقیماً احساس میکنیم. از سوی دیگر، رودها اغلب به عنوان پناهگاههای خنک، مکانهایی برای فرار از گرمای تابستان دیده میشوند. با این حال، رودها نیز در حال گرم شدن هستند. در واقع، آنها سریعتر از هوا در حال گرم شدن هستند. تحقیق جدید نشان میدهد که امواج گرمایی رودخانهای – دورههایی با دمای غیرعادی بالای آب در رودها – در مقایسه با ۴۰ سال پیش، شایعتر، شدیدتر و طولانیتر شدهاند. فراوانی، شدت و مدت آنها نیز با نرخهایی بیش از دو برابر سریعتر از امواج گرمایی در اتمسفر در حال افزایش است. گرمای افزایشیافته، فشار بیشتری بر اکوسیستمهای آبزی، کیفیت آب، تولید انرژی و کشاورزی وارد میکند و میتواند گونههایی را که به جویبارهای خنک وابسته هستند، تهدید کند.
وقتی که من در دوران نوجوانی شروع به پرندهنگری کردم، چند سال پس از نخستین روز زمین در ۱۹۷۰، چندین گونه پرنده که زمانی در منطقهی من رونق داشتند، دیگر یافت نمیشدند. برخی، مانند کبوتر مهاجر ، منقرض شده بودند. دیگران به مناطق دورافتادهتر و وحشیتر آمریکای شمالی عقبنشینی کرده بودند. در بسیاری از موارد، انسانها زیستگاه آنها را با قطع درختان جنگل، خشکاندن تالابها و تبدیل مراتع به زمین کشاورزی نابود کرده بودند. سموم دفع آفات مانند DDT، آلودگی هوا و آب، و تیراندازی به پرندگان به کاهش بیشتر جمعیت آنها افزود. پرندگان در سراسر قاره امریکا هنوز هم در حال کاهش هستند. یک مطالعه اخیر بر روی ۵۲۹ گونه نشان داد که جمعیت آنها از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۷ تقریباً ۳۰٪ کاهش یافته است. در سال ۲۰۲۵، نزدیک به یکسوم تمام گونههای پرندگان آمریکای شمالی در حال کاهش هستند؛ ۱۱۲ گونه پرنده در پنجاه سال گذشته بیش از نیمی از جمعیت خود را از دست دادهاند.
باغات سبزی حکم آباد با خانه باغ های کله قندی خود فرصتی گرانبها برای تبریز هستند تا در همراهی با هویت دیرینه ی خود ؛ بتوانند لذت و زیبایی گردش و پیاده روی در معدود باغات سبز باقیمانده تبریز را برای ساکنین شهر فراهم کنند ! این باغات عجین با شهر هستند، بخشی از شهر، باغ سبزی حکم آباد است ! و آنها هوای پاک را هم به شهر می دهند ! نانوشته و بی هزینه پارک بزرگ طبیعی تبریز با مناظر بدیع هستند! با وزش اندک نسیم گل های نعناع بوجد می آیند ، گوی های تخم های پرورش یافته سبزی سر به سر هم می زنند ، عطر نعناع و پونه در آسمان می پیچید ، تیزی بوی تلخون را هم می توانی در فصل آن حس کنی ! خانه باغ های کله قندی حکم آباد ، یادگار کار و زحمت و اندک استراحت، نشان از جشنواره دائمی حکم آباد است. حکم آباد ثروت مردم زحمتکش آنان دیار است که احسانی برای تبریز محسوب می گردد. حکم آباد تنها یک مزرعه و یا باغ نیست ، ثمره سالیان طولانی تلاش انسان هایی است که با آب و خاک و گیاه بازی و کار کرده اند و زحمت کشیده اند تا یک سرزمین تبدیل به مظهر زیبایی و صنعت کشاورزی و در کنار آن زدودن آلاینده های محیطی گردد!
این گیاه یک گیاه یکساله یا چندساله است که در خاکهای قلیایی رشد میکند و اغلب در اروپا، آسیا و آمریکا یافت میشود. برگها و ساقههای جوان آن پوشیده از موهای کروی است که ظاهری آردی به آن میدهد . از نظر خوراکی، برگهای جوان آن مانند اسفناج قابل مصرف هستند و در برخی فرهنگها بهعنوان سبزی استفاده میشود. این گیاه میتواند میزبان برخی آفات و بیماریها باشد و در کشاورزی گاهی بهعنوان علف هرز تلقی میشود. خواص دارویی خاصی برای آن گزارش نشده، اما در طب سنتی برخی مناطق برای اهداف عمومی سلامتی استفاده شده است. در وبسایت ها هر 50 گرم آن به قیمت پانصدهزارتومان نوشته شده است. یک فروشنده در شبکه های اجتماعی اسم آن را سلمه توت گنجشکی عنوان داشته و برای هردردی مدعی درمان شده است این نوع گیاه پراکندگی کمی در روستا دارد و در برخی جاها به صورت منفک دیده می شود.
کامیونها در صف ایستادهاند تا خاک را در انتهای «پارک پیوند» ـ که در پای کوه عینالی ایجاد شده ـ تخلیه کنند. اما آیا این اقدام با قوانین و اصول مدیریت محیطزیست همخوانی دارد؟ طبق اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حفاظت محیطزیست وظیفه عمومی است و هرگونه فعالیتی که منجر به تخریب یا آلودگی آن شود ممنوع است. همچنین بر اساس آییننامه اجرایی قانون مدیریت پسماندها (۱۳۸۴)، تخلیه نخالههای ساختمانی در طبیعت جرم محسوب میشود. با این وجود، در کوهستان عینالی، شاهد احداث پارکینگ، راههای آسفالته، تخلیه نخالههای ساختمانی و خاکبرداریهای شهری هستیم. این اقدامات نهتنها با قانون حفظ و گسترش فضای سبز در تضاد است، بلکه با مصوبات شورای عالی شهرسازی برای حفظ حریم کوهستانی نیز مغایرت دارد. کوهستان عینالی یکی از مهمترین ثروتهای طبیعی تبریز است؛ اکوسیستمی که هزاران سال شکل گرفته و زیستگاه گونههای بومی و کمیاب است. اما این سرمایه طبیعی قربانی مدیریت نادرست شده است. بر اساس دستورالعملهای IUCN (اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت)، پارکهای کوهستانی باید بهعنوان مناطق حفاظتشده با کمترین دخالت انسانی مدیریت شوند. تبدیل عینالی به تفرجگاه مصنوعی، آسفالتریزی در دل کوه و حذف پوشش گیاهی به معنای نابودی تدریجی این زیستبوم است. در حالی که بر اساس مطالعات زیستمحیطی، تسطیح کوهها و قطع زنجیره طبیعی خاک موجب افزایش فرسایش، نابودی زیستگاهها و کاهش تنوع زیستی خواهد شد. کوهستان عینالی متعلق به همه شهروندان و نسلهای آینده است؛ مدیریت علمی، نه تخریب، راه حفظ این میراث طبیعی است. ریختن نخاله های ساختمانی در عینالی ، ایجاد زباله گاه و نخاله گاه و در ادامه آن ریختن خاکبرداری های حفاری ها در کوهستان عینالی نمی تواند قابل قبول باشد ، پارک کوهستانی فراز و نشیب های خود را دارد، تسطیح آن، آلودن آن هرگز قابل قبول نخواهد بود!
با گرم شدن سریعتر قطب شمال نسبت به هر جای دیگر روی زمین، حیواناتی که برای زنده ماندن در سرما تکامل یافتهاند، با چالشهای بیسابقهای روبرو هستند. در حالی که دانشمندان در حال یادگیری بیشتر در مورد چگونگی واکنش حیات وحش مدرن به تغییرات محیطی هستند، ما هنوز اطلاعات کمی در مورد چگونگی مقابله گونهها در گذشته داریم. مطالعه جدید ما قدیمیترین جامعه متنوع حیوانی شناخته شده از قطب شمال اروپا را که قدمت آن به ۷۵۰۰۰ سال پیش برمیگردد، بررسی میکند. این مطالعه که در اعماق غاری در شمال نروژ حفظ شده است، بینشی نادر در مورد نحوه عملکرد اکوسیستمهای قطب شمال در طول یک مرحله کمی گرمتر از آخرین عصر یخبندان ارائه میدهد. منطقه قطب شمال در طول آخرین عصر یخبندان (۱۱۸۰۰۰ تا ۱۱۰۰۰ سال پیش) شاهد پیشروی و عقبنشینی مکرر یخهای یخچالی بود - توالی شرایط کاملاً یخبندان سردتر (استادیالها) و فازهای گرمتر (میانفازها)، که طی آن یخچالها به ارتفاعات بالاتر عقبنشینی کردند. این شرایط نوسانی منجر به مهاجرتها و عقبنشینیهای متوالی حیوانات و گیاهان شد و در نهایت جوامع جانوری را که امروزه میبینیم شکل داد. یکی از پیامدهای قرار گرفتن در منطقهای با فعالیت یخچالی این است که رسوبات رسوبی به راحتی از بین میروند، زیرا یخچالها در سراسر چشمانداز ایجاد میشوند و آب ذوب شده غارها را خالی میکند. این امر باعث شده است که سوابق بسیار کمی از حیوانات و اکوسیستمها قبل از پایان آخرین عصر یخبندان، حدود ۱۱۰۰۰ سال پیش، باقی بماند. اما نکته قابل توجه این است که یک رسوب رسوبی بیش از ۷۵۰۰۰ سال در آرنه کوامگروتا، شاخهای از سیستم غار کارستی بزرگتر استورستینولا در نروژ، دست نخورده باقی مانده است. این غار درست در دایره قطب شمال در سایه کوه ملی نروژ، استتیند، در حومه شهر ساحلی کوچک کجوپسویک، نوردلند قرار دارد. این منطقه میزبان هزاران غار کارستی است که از طریق حل شدن سنگ بستر توسط آب تشکیل شدهاند و در نتیجه مناظر چشمگیر و نفسگیری را هم در بالا و هم در زیر زمین ایجاد میکنند.
جایی که درختان این خیابان بنبست را چند درجه خنکتر نگه میدارند. حتی در یک محله، برخی مکانها به دلیل طراحی و زیرساختهایشان بسیار گرمتر از دیگران هستند. میتوان اینها را بهعنوان جزایر گرمایی شهری در چشمانداز وسیعتر یک جامعه در نظر گرفت.شناسایی جزایر گرمایی شهری فناوریهای نوظهور، شناسایی جزایر گرمایی شهری را آسانتر کردهاند و راه را برای استراتژیهای جدید برای بهبود سلامت جوامع باز کردهاند.گرچه کاهش گرما در کل یک شهر یا محله کاری دشوار به نظر میرسد، هدفگذاری بلوکهای خاصی که بیشترین نیاز به کمک دارند، میتواند سریعتر و کارآمدتر از نظر منابع باشد.این کار با آشکار کردن جزایر گرمایی شهری آغاز میشود
امشب، چهارشنبه 21 خرداد ۱۴۰۴، ماه کامل که به نام «ماه توتفرنگی» شناخته میشود، در آسمان میدرخشد...ماه کامل همیشه در مقابل خورشید قرار دارد، بنابراین هنگام غروب خورشید از شرق طلوع میکند و هنگام طلوع خورشید در غرب غروب میکند. در این زمان، نور خورشید مستقیماً به سطح ماه میتابد و سایهای ایجاد نمیشود. تفاوتهای رنگی که در سطح ماه دیده میشود، ناشی از تفاوت در بازتاب نور (آلبدو) سنگهای سطح ماه است. این ماه در نزدیکی صورت فلکی قوس (کماندار) دیده میشود.