ما مظفرالدین شاه قاجار به موجب این فرمان مقرر میداریم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان، علما، قاجاریه، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به موجب نظامنامهای که موافق اصول مشروطیت مرتب میگردد، تشکیل شود و در امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازم را به عمل آورده، به تصویب برساند.
الدّار ناطقة و ليست تنطق بدثورها انّ الجديد سيخلق دمن تجمّعت النّوى فی ربعها و تفرّقت فيها السّحاب الفرّق فترقرقت عينی دما فیها الی ان خلت مهجتی الّتی تترقرق يا سهم كيف يفيق من سكر الهوى حرّان يصبح بالفراق و يغبق ما زال مشتمل الفؤاد على اسى و البين مشتمل على من يعشق
مربیان اغلب با مشکل کمبود وقت در برنامه روزانه مدرسه برای آموزش همه مهارتهای نوشتاری مورد انتظار مواجه هستند، چه برسد به چیزی که اجباری نیست، مانند خط تحریری. در چندین نظرسنجی ملی، معلمان گزارش دادهاند که زمان محدودی برای آموزش نوشتن دارند و آموزش مهارتهای پایهای نوشتن، مانند خط، و مهارتهای پیشرفتهتر، مانند نوشتن مقاله، برایشان دشوار بوده است.
پیش از سال ۲۰۱۹، دورههای مقدماتی خطاطی عربی در برخی مکانها ارائه میشد. با این حال، برای کسانی که بهدنبال مطالعهای عمیقتر در این هنر بودند - از تقویت پایهها تا گسترش مرزهای این هنر و کاوش در تاریخ آن - گزینهها اندک و پراکنده بود. بانو شیخه خواله بنت احمد خلیفه السویدی این شکاف را زمانی دید که خودش در حال توسعه مهارتهایش بود. او، همسر شیخ طحنون بن زاید، مشاور امنیت ملی و معاون حاکم ابوظبی، سالها صرف ارتقای هنر خطاطی خود کرده و از برجستهترین اساتید جهان آموخته است. شیخه خواله خود خطاطی برجسته است که بهخاطر تجربه با سبکهای مختلف و استفاده از خطوط متنوع شناخته شده است. او در سالهای اخیر بهعنوان هنرمندی معتبر به شهرت رسیده و بهخاطر آثار بزرگمقیاسش که شعرهایش را در سبکهای خطاطی گوناگون ارائه میدهد، مورد تحسین قرار گرفته است. با این حال، در حالی که شیخه خواله مهارت خود را ارتقا می بخشید، متوجه شد دانش و بینشهایی که از اساتید معتبر خطاطی بهدست آورده، بهطور گسترده برای عموم مردم قابل دسترسی نیست. در نتیجه، او تصمیم گرفت بنیادی را راهاندازی کند که وسیلهای برای ترویج و آموزش هنرهای کلاسیک عربی - بهصورت رایگان - باشد. بنیاد هنر و فرهنگ خواله در سال ۲۰۱۹ با این هدف تأسیس شد. این مرکز، واقع در خیابان دلما ابوظبی، شامل فضاهای نمایشگاهی و کارگاهی، کتابخانهای برای پژوهش در هنر کلاسیک عربی و موزهای است که به تاریخ خطاطی عربی اختصاص دارد. بخشی ویژه از نمایشگاه به آثار خود شیخه خواله اختصاص یافته که تسلط او بر خطوط و مضامین هنری مختلف را نشان میدهد.
مولوی غیاثی علاوه میکند برگزاری این نمایشگاه در موقعیت قلعه اختیارالدین که یکی از جاذبههای گردشگری در هرات بشمار میرود، میتواند هنر خوشنویسی این ولایت را در سطح جهان معرفی گرداند. در همین حال مسوولان انجمن خوشنویسان هرات میگویند در این نمایشگاه چهل قاب اثر خوشویسی به نمایش درآمده است. افتتاح این نمایشگاه با استقبال شهروندان هرات نیز روبرو شده است. آنان میگویند ایجاد یک نمایشگاه همیشهگی باعث رشد هنر و از سوی بازدید دوامدار مردم از آثار هنرمندان میگردد. گفتنی است که هنر خطاطی و خوشنویسی در عصر تیموریان هرات به عنوان سمبول مکتب هنری هرات به حساب میرود.
تصویر حضرت استاد درویش عبدالمجید که توسط محمدهادی، تذهیبکار و نگارگر زمان خود درویش کشیده شده است و درویش با خط زیبای خود زیبایی آن را دو چندان کرده است گر کسی عاشق رخسار تو باشد چکند طالب دولت دیدار تو باشد چکند شوخی و بی خبر از درد گرفتاری عشق دردمندی که گرفتار تو باشد چکند
روحی فداک هیچ می دانی چندان که حضور شما طرب آمیز است صد چندان دوری شما تعب انگیز از روزی که از خدمت سرکار مرخصی حاصل کرده الی کنون بهیچ وجه حالی که بتوان دو کلمه تحریر نماید در خود مشاهده ننموده روز را در کسالت شبها را به بطالت گذرانیده لیکن امیدوار چنان است بر خلاف ماضی چند روزی که ایام تعطیل است به طوری بگذراند بعد از آن شاید توفیق رفیق گشته تلافی مافات بشود محض اطلاع زحمت افزا گردید زیاده مطلبی ندارد
نقل است که سیدی بود که او را ناصری گفتندی. قصد حج کرد. چون به بغداد رسید به زیارت جنید رفت و سلام کرد. جنید پرسید که سید از کجاست؟ گفت: از گیلان/ گفت: از فرزندان کیستی؟ گفت: از فرزندان امیرالمؤمنین علی رضی الله عنه. گفت: پدر تو دو شمشیر میزد، یکی با کافران و یکی با نفس. ای سید که فرزند اوئی! از این دو کدام کار فرمائی؟
از عقوبت آن نیندیشد و حلال از حرام نشناسد سگی را گر کلوخی بر سر آید ز شادی بر جهد کین استخوانی است وگر نعشی دو کس بر دوش دارند لئیم الطبع پندارد که خوانی است اما صاحب دنیا بعین عنایت حق ملحوظ است و بحلال از حرام محفوظ همانا تقریر این سخن نکردم و برهان این مدعا نیاوردم انصاف ازو توقع کرده ام هرگز دیدی دغایی را دست بر کتف بسته یابینوایی در زندان نشسته یا پرده معصومی دریده یا کفی از معصم بریده الا بعلت درویشی