15 شهریور 1402
خلاقیت اغلب به عنوان توانایی ارائه ایده های جدید و مفید تعریف می شود. مانند هوش، میتوان آن را خصیصهای در نظر گرفت که همه - نه فقط «نابغههای خلاق» مانند پیکاسو و استیو جابز - تا حدی از آن برخوردارند. این فقط توانایی شما در کشیدن یک تصویر یا طراحی یک محصول نیست. همه ما باید در زندگی روزمره خود خلاقانه فکر کنیم، چه این که بفهمیم چگونه با غذاهای باقیمانده شام درست کنیم یا یک لباس مجلسی و مراسم خاص را از لباس های کمد خود بسازیم. کارهای خلاقانه از چیزی که محققان آن را خلاقیت «کوچک» می نامند - ساختن یک وب سایت، ساختن یک هدیه تولد یا ارائه یک جوک خنده دار - تا خلاقیت «بزرگ» : نوشتن یک سخنرانی، سرودن یک شعر یا طراحی یک آزمایش علمی متغیر است. . محققان روانشناسی و علوم اعصاب شروع به شناسایی فرآیندهای تفکر و مناطق مغزی درگیر با خلاقیت کرده اند. شواهد اخیر نشان میدهد که خلاقیت شامل یک تعامل پیچیده بین تفکر خودانگیخته و کنترلشده است – توانایی هماندیشی خود به خود ایدهها و هم ارزیابی عمدی آنها برای تعیین اینکه آیا واقعاً کار میکنند یا خیر. علیرغم این پیشرفت، پاسخ به یک سوال به ویژه مبهم باقی مانده است: چه چیزی برخی از افراد را خلاق تر از دیگران می کند؟
تبریز امروز:
راجر بیتی
دانشجوی فوق دکترا در علوم اعصاب شناختی، دانشگاه هاروارد
بیانیه افشاگری
راجر بیتی از بنیاد جان تمپلتون کمک مالی دریافت کرد.
خلاقیت اغلب به عنوان توانایی ارائه ایده های جدید و مفید تعریف می شود. مانند هوش، میتوان آن را خصیصهای در نظر گرفت که همه - نه فقط «نابغههای خلاق» مانند پیکاسو و استیو جابز - تا حدی از آن برخوردارند.
این فقط توانایی شما در کشیدن یک تصویر یا طراحی یک محصول نیست. همه ما باید در زندگی روزمره خود خلاقانه فکر کنیم، چه این که بفهمیم چگونه با غذاهای باقیمانده شام درست کنیم یا یک لباس مجلسی و مراسم خاص را از لباس های کمد خود بسازیم. کارهای خلاقانه از چیزی که محققان آن را خلاقیت «کوچک» می نامند - ساختن یک وب سایت، ساختن یک هدیه تولد یا ارائه یک جوک خنده دار - تا خلاقیت «بزرگ» : نوشتن یک سخنرانی، سرودن یک شعر یا طراحی یک آزمایش علمی متغیر است. .
محققان روانشناسی و علوم اعصاب شروع به شناسایی فرآیندهای تفکر و مناطق مغزی درگیر با خلاقیت کرده اند. شواهد اخیر نشان میدهد که خلاقیت شامل یک تعامل پیچیده بین تفکر خودانگیخته و کنترلشده است – توانایی هماندیشی خود به خود ایدهها و هم ارزیابی عمدی آنها برای تعیین اینکه آیا واقعاً کار میکنند یا خیر.
علیرغم این پیشرفت، پاسخ به یک سوال به ویژه مبهم باقی مانده است: چه چیزی برخی از افراد را خلاق تر از دیگران می کند؟
نقشه برداری از مغز در طول تفکر خلاق
در این مطالعه، ما از 163 شرکتکننده آزمون کلاسیک «تفکر واگرا» به نام تکلیف استفادههای جایگزین را تکمیل کردیم، که از مردم میخواهد به کاربردهای جدید و غیرعادی برای اشیا فکر کنند. هنگامی که آنها آزمایش را تکمیل کردند، تحت اسکن fMRI قرار گرفتند که جریان خون را در بخش هایی از مغز اندازه گیری می کند.
این کار توانایی افراد را برای انحراف از کاربردهای رایج یک شی ارزیابی می کند. به عنوان مثال، در این مطالعه، ما به شرکت کنندگان اشیاء مختلف را روی یک صفحه نمایش نشان دادیم، مانند لفاف آدامس یا جوراب، و از آنها خواستیم راه های خلاقانه ای برای استفاده از آنها بیابند. برخی از ایده ها خلاقانه تر از دیگران بودند. برای جوراب، یکی از شرکتکنندگان استفاده از آن را برای گرم کردن پاهای خود - استفاده رایج برای جوراب - پیشنهاد کرد، در حالی که شرکتکننده دیگر استفاده از آن را به عنوان یک سیستم تصفیه آب پیشنهاد کرد.
نکته مهم، ما متوجه شدیم که افرادی که در این کار بهتر عمل کردند، تمایل داشتند سرگرمیها و دستاوردهای خلاقانهتری را گزارش کنند، که با مطالعات قبلی که نشان میداد این کار توانایی تفکر خلاق عمومی را اندازهگیری میکند، مطابقت دارد.
پس از اینکه شرکتکنندگان این وظایف تفکر خلاق را در fMRI انجام دادند، ما اتصال عملکردی بین تمام مناطق مغز را اندازهگیری کردیم – اینکه چقدر فعالیت در یک منطقه با فعالیت در ناحیه دیگر مرتبط است.
همچنین ایدههای آنها را از نظر اصالت رتبهبندی کردیم: استفادههای معمولی نمرات کمتری دریافت کردند (استفاده از جوراب برای گرم کردن پاها)، در حالی که استفادههای غیرمعمول نمرات بالاتری دریافت کردند (استفاده از جوراب به عنوان سیستم تصفیه آب).
سپس امتیاز خلاقیت هر فرد را با تمام ارتباطات مغزی ممکن (تقریباً 35000) مرتبط کردیم و ارتباطاتی را که طبق تحلیل ما با امتیازات خلاقیت ارتباط نداشتند حذف کردیم. اتصالات باقیمانده یک شبکه "با خلاقیت بالا" را تشکیل می دهند، مجموعه ای از ارتباطات بسیار مرتبط با تولید ایده های اصلی.
دو رندر لوب های مغز را نشان می دهد که در شبکه خلاقانه بالا به هم متصل هستند. نویسنده ارائه شده است
پس از تعریف شبکه، میخواستیم ببینیم که آیا فردی با ارتباطات قویتر در این شبکه با خلاقیت بالا، در کارها امتیاز خوبی میگیرد یا خیر. بنابراین ما قدرت ارتباطات یک فرد را در این شبکه اندازهگیری کردیم و سپس از مدلسازی پیشبینی برای آزمایش اینکه آیا میتوانیم امتیاز خلاقیت یک فرد را تخمین بزنیم یا خیر، استفاده کردیم.
مدلها همبستگی معنیداری را بین نمرات خلاقیت پیشبینیشده و مشاهدهشده نشان دادند. به عبارت دیگر، میتوانیم تخمین بزنیم که ایدههای یک فرد بر اساس قدرت ارتباطات آنها در این شبکه چقدر خلاقانه است.
ما بیشتر آزمایش کردیم که آیا میتوانیم توانایی تفکر خلاق را در سه نمونه جدید از شرکتکنندگانی که دادههای مغزشان در ساخت مدل شبکه استفاده نشده بود، پیشبینی کنیم. در تمام نمونهها، متوجه شدیم که میتوانیم – هرچند کم – توانایی خلاقیت یک فرد را بر اساس قدرت ارتباطات آنها در همین شبکه پیشبینی کنیم.
به طور کلی، افرادی که ارتباطات قویتری داشتند، ایدههای بهتری ارائه کردند.
آنچه در یک شبکه «با خلاقیت بالا» اتفاق می افتد
ما دریافتیم که نواحی مغز در شبکه «خلاقیت بالا» به سه سیستم مغزی خاص تعلق دارند: پیشفرض، برجستگی و شبکه های اجرایی
شبکه پیشفرض مجموعهای از نواحی مغز است که زمانی فعال میشوند که افراد درگیر تفکر خود به خودی مانند سرگردانی ذهنی، خیالپردازی و تخیل هستند. این شبکه ممکن است نقشی کلیدی فکر کردن به چندین راه حل ممکن برای یک مشکل. در تولید ایده یا طوفان فکری داشته باشد
شبکه کنترل اجرایی مجموعه ای از مناطق است که زمانی فعال می شوند که افراد نیاز به تمرکز یا کنترل فرآیندهای فکری خود داشته باشند. این شبکه ممکن است نقش کلیدی در ارزیابی ایده یا تعیین اینکه آیا ایده های طوفان مغزی واقعاً کار می کنند یا خیر و آنها را برای تطابق با هدف خلاقانه اصلاح می کند.
شبکه برجسته مجموعه ای از مناطق است که به عنوان مکانیزم سوئیچینگ بین شبکه های پیش فرض و اجرایی عمل می کند. این شبکه ممکن است نقش کلیدی در تناوب بین تولید ایده و ارزیابی ایده ایفا کند.
یکی از ویژگی های جالب این سه شبکه این است که معمولاً همزمان فعال نمی شوند. به عنوان مثال، زمانی که شبکه اجرایی فعال می شود، معمولاً شبکه پیش فرض غیرفعال می شود. نتایج ما نشان میدهد که افراد خلاق بهتر میتوانند شبکههای مغزی را که معمولاً به طور جداگانه کار میکنند، به طور مشترک فعال کنند.
یافتههای ما نشان میدهد که مغز خلاق بهطور متفاوتی «سیمبندی» شده است و افراد خلاق بهتر میتوانند سیستمهای مغزی را که معمولاً با هم کار نمیکنند، درگیر کنند. جالب توجه است که نتایج با مطالعات اخیر fMRI روی هنرمندان حرفهای، از جمله نوازندگان جاز که ملودیهای بداهه مینویسند، شاعرانی که ردیفهای جدید شعر مینویسند و هنرمندان تجسمی که ایدههایی را برای جلد کتاب طراحی میکنند، همخوانی دارد.
تحقیقات آینده برای تعیین اینکه آیا این شبکه ها چکش خوار یا نسبتاً ثابت هستند مورد نیاز است. به عنوان مثال، آیا شرکت در کلاس های طراحی منجر به ارتباط بیشتر در این شبکه های مغزی می شود؟ آیا می توان با اصلاح اتصالات شبکه، توانایی تفکر خلاق عمومی را تقویت کرد؟
در حال حاضر، این سوالات بی پاسخ مانده است. به عنوان محقق، ما فقط باید شبکه های خلاق خود را درگیر کنیم تا بفهمیم چگونه به آنها پاسخ دهیم.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.