15 تیر 1404
ونس بولتر، که متهم به تیراندازی به ملیسا هورتمن، نماینده دموکرات ایالت مینهسوتا، و همسرش مارک هورتمن در تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۵ است، در مؤسسه مسیح برای ملل در دالاس تحصیل کرده بود. این گروه یک مدرسه کتاب مقدس است که با جنبش اصلاحات جدید رسولی (NAR) مرتبط است. اصلاحات جدید رسولی (NAR) یک جنبش مسیحی کاریزماتیک اما تأثیرگذار است که شباهتهایی با پنطیکاستالیسم دارد، بهویژه در باور به اینکه خدا از طریق روحالقدس بهطور فعال با مؤمنان ارتباط برقرار میکند. با این حال، برخلاف پنطیکاستالیسم سنتی، این سازمان بر رسولان و پیامبران امروزی بهعنوان رهبرانی مقتدر تأکید دارد که وظیفه دارند جامعه را متحول کرده و پادشاهی خدا را بر زمین برقرار کنند. دعا، پیشگویی و پرستش نهتنها بهعنوان اعمال عبادی، بلکه بهعنوان ابزارهای استراتژیک برای پیشبرد دیدگاه مؤمنان از دولت و جامعه تعریف میشوند. پس از تیراندازی، مؤسسه مسیح برای ملل بیانیهای صادر کرد که در آن «قاطعانه» «هرگونه خشونت و افراطگرایی» را محکوم کرد. در این بیانیه آمده است: «مأموریت سازمان ما آموزش و آمادهسازی دانشجویان برای گسترش انجیل عیسی مسیح از طریق شفقت، عشق، دعا، خدمت، پرستش و ارزش برای زندگی انسانهاست.» اما این تیراندازی توجهها را به این مدرسه و جنبش مسیحی بزرگتری که به آن تعلق دارد جلب کرده است. یکی از مهمترین جنبههای آموزههای NAR امروز، چیزی است که به نام «مندیت یا فرمان هفت کوه» شناخته میشود. مندیت هفت کوه از مسیحیان میخواهد که در هفت حوزه کلیدی فرهنگ - دین، خانواده، آموزش، دولت، رسانه، کسبوکار و هنر - نفوذ یا «تسلط» به دست آورند..................... مندیت هفت کوه توسط الهیدان فرانسیس شفر، که آن را به نقد گستردهتر سکولاریسم و فرهنگ لیبرال مرتبط کرد، محبوبیت یافت. با گذشت زمان، این مفهوم تکامل یافت. سی. پیتر واگنر، استاد سابق الهیات و کسی که به سازماندهی و نامگذاری اصلاحات جدید رسولی کمک کرد، اغلب بهعنوان معمار الهیاتی این گروه شناخته میشود. او این مفهوم را به یک فراخوان برای تسلط تبدیل کرد. در کتاب خود در سال ۲۰۰۸ با عنوان «تسلط! چگونه اقدام پادشاهی میتواند جهان را تغییر دهد»، او مسیحیان را ترغیب کرد که کنترل مقتدرانه نهادهای فرهنگی را به دست گیرند. برای واگنر، «تئولوژی تسلط» - ایدهای که مسیحیان باید بر همه جنبههای جامعه کنترل داشته باشند - فراخوانی برای جنگ معنوی بود تا پادشاهی خدا «بر زمین همانگونه که در آسمان است» تجلی یابد. از سال ۱۹۹۶، بیل جانسون، رهبر ارشد کلیسای بتل، و جانی انلو، که خود را پیامبر و مدافع مندیت هفت کوه معرفی میکند، همراه با دیگران، ایده اصلی مندیت هفت کوه را گرفتند و آن را به رویکردی تهاجمیتر، سیاسیتر و از نظر معنوی نظامیتر تبدیل کردند. نظامیگری معنوی منعکسکننده ذهنیت تهاجمی «ما در برابر آنها» است که خط میان ایمان و اقتدارگرایی را محو میکند و تسلط بر جامعه را به نام جنگ معنوی ترویج میدهد. نسخه آنها نهتنها به دنبال تأثیرگذاری بر فرهنگ است، بلکه این تلاش را بهعنوان نبردی معنوی برای بازپسگیری و بازسازی ملت بر اساس دیدگاه آنها از اراده خدا معرفی میکند. لنس والنو، یک واعظ انجیلی مسیحی، تلهوانجلیست، سخنران و نویسنده دیگر، از اوایل دهه ۲۰۰۰ تئولوژی تسلط را ترویج کرده است. در طول انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، والنو، همراه با چندین چهره برجسته NAR، دونالد ترامپ را بهعنوان فردی که از سوی خدا مسح شده معرفی کردند تا «کوه» دولت را از کنترل شیطانی بازپس گیرند. در کتاب خود با عنوان «تهاجم به بابل: مندیت هفت کوه»، والنو و جانسون صراحتاً خواستار باورهای رهبری مسیحی بهعنوان تنها پادزهر برای زوال اخلاقی و تاریکی معنوی درکشده شدهاند.
تبریز امروز:
ونس بولتر، که متهم به تیراندازی به ملیسا هورتمن، نماینده دموکرات ایالت مینهسوتا، و همسرش مارک هورتمن در تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۵ است، در مؤسسه مسیح برای ملل در دالاس تحصیل کرده بود. این گروه یک مدرسه کتاب مقدس است که با جنبش اصلاحات جدید رسولی (NAR) مرتبط است. اصلاحات جدید رسولی (NAR) یک جنبش مسیحی کاریزماتیک اما تأثیرگذار است که شباهتهایی با پنطیکاستالیسم دارد، بهویژه در باور به اینکه خدا از طریق روحالقدس بهطور فعال با مؤمنان ارتباط برقرار میکند. با این حال، برخلاف پنطیکاستالیسم سنتی، این سازمان بر رسولان و پیامبران امروزی بهعنوان رهبرانی مقتدر تأکید دارد که وظیفه دارند جامعه را متحول کرده و پادشاهی خدا را بر زمین برقرار کنند. دعا، پیشگویی و پرستش نهتنها بهعنوان اعمال عبادی، بلکه بهعنوان ابزارهای استراتژیک برای پیشبرد دیدگاه مؤمنان از دولت و جامعه تعریف میشوند. پس از تیراندازی، مؤسسه مسیح برای ملل بیانیهای صادر کرد که در آن «قاطعانه» «هرگونه خشونت و افراطگرایی» را محکوم کرد. در این بیانیه آمده است: «مأموریت سازمان ما آموزش و آمادهسازی دانشجویان برای گسترش انجیل عیسی مسیح از طریق شفقت، عشق، دعا، خدمت، پرستش و ارزش برای زندگی انسانهاست.» اما این تیراندازی توجهها را به این مدرسه و جنبش مسیحی بزرگتری که به آن تعلق دارد جلب کرده است. یکی از مهمترین جنبههای آموزههای NAR امروز، چیزی است که به نام «مندیت یا فرمان هفت کوه» شناخته میشود. مندیت هفت کوه از مسیحیان میخواهد که در هفت حوزه کلیدی فرهنگ - دین، خانواده، آموزش، دولت، رسانه، کسبوکار و هنر - نفوذ یا «تسلط» به دست آورند. با بیش از سه دهه تجربه در مطالعه افراطگرایی، من در اینجا مروری کوتاه بر تاریخچه و باورهای اصلی مندیت هفت کوه ارائه میدهم. تسلط مسیحیان در مفهوم هفت کوه ابتدا در سال ۱۹۷۵ توسط رهبر انجیلی بیل برایت، بنیانگذار سازمان Campus Crusade for Christ (که اکنون به نام «Cru» شناخته میشود) پیشنهاد شد. این سازمان در سال ۱۹۵۱ بهعنوان یک وزارت جهانی برای ترویج انجیلیگری مسیحی، بهویژه در دانشگاهها، تأسیس شد. برایتی که با چشمانداز مشترکی برای تأثیرگذاری بر جامعه از طریق ارزشهای مسیحی متحد شده بود، در دهه ۱۹۷۰ با لورن کانینگهام، بنیانگذار Youth With A Mission، یک سازمان بینالمللی آموزش و تبلیغ مسیحی، همکاری کرد. مندیت هفت کوه توسط الهیدان فرانسیس شفر، که آن را به نقد گستردهتر سکولاریسم و فرهنگ لیبرال مرتبط کرد، محبوبیت یافت. با گذشت زمان، این مفهوم تکامل یافت. سی. پیتر واگنر، استاد سابق الهیات و کسی که به سازماندهی و نامگذاری اصلاحات جدید رسولی کمک کرد، اغلب بهعنوان معمار الهیاتی این گروه شناخته میشود. او این مفهوم را به یک فراخوان برای تسلط تبدیل کرد. در کتاب خود در سال ۲۰۰۸ با عنوان «تسلط! چگونه اقدام پادشاهی میتواند جهان را تغییر دهد»، او مسیحیان را ترغیب کرد که کنترل مقتدرانه نهادهای فرهنگی را به دست گیرند. برای واگنر، «تئولوژی تسلط» - ایدهای که مسیحیان باید بر همه جنبههای جامعه کنترل داشته باشند - فراخوانی برای جنگ معنوی بود تا پادشاهی خدا «بر زمین همانگونه که در آسمان است» تجلی یابد.
بیل جانسون
از سال ۱۹۹۶، بیل جانسون، رهبر ارشد کلیسای بتل، و جانی انلو، که خود را پیامبر و مدافع مندیت هفت کوه معرفی میکند، همراه با دیگران، ایده اصلی مندیت هفت کوه را گرفتند و آن را به رویکردی تهاجمیتر، سیاسیتر و از نظر معنوی نظامیتر تبدیل کردند. نظامیگری معنوی منعکسکننده ذهنیت تهاجمی «ما در برابر آنها» است که خط میان ایمان و اقتدارگرایی را محو میکند و تسلط بر جامعه را به نام جنگ معنوی ترویج میدهد. نسخه آنها نهتنها به دنبال تأثیرگذاری بر فرهنگ است، بلکه این تلاش را بهعنوان نبردی معنوی برای بازپسگیری و بازسازی ملت بر اساس دیدگاه آنها از اراده خدا معرفی میکند. لنس والنو، یک واعظ انجیلی مسیحی، تلهوانجلیست، سخنران و نویسنده دیگر، از اوایل دهه ۲۰۰۰ تئولوژی تسلط را ترویج کرده است. در طول انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، والنو، همراه با چندین چهره برجسته NAR، دونالد ترامپ را بهعنوان فردی که از سوی خدا مسح شده معرفی کردند تا «کوه» دولت را از کنترل شیطانی بازپس گیرند. در کتاب خود با عنوان «تهاجم به بابل: مندیت هفت کوه»، والنو و جانسون صراحتاً خواستار باورهای رهبری مسیحی بهعنوان تنها پادزهر برای زوال اخلاقی و تاریکی معنوی درکشده شدهاند.
این هفت کوه، که گاهی بهعنوان هفت کوه نفوذ یا هفت کوه فرهنگ نامیده میشوند، حوزههایی خنثی تلقی نمیشوند، بلکه میدانهای نبرد میان حقیقت الهی و فریب شیطانی دیده میشوند. پیروان معتقدند که مسیحیان فراخوانده شدهاند تا این حوزهها را از طریق نفوذ، رهبری و حتی، در صورت لزوم، استفاده از زور بازپس گیرند و با نیروهای سیاسی شیطانی مقابله کنند، همانطور که متیو تیلور، محقق دینی، در کتاب خود «آن را با زور میگیرند» نشان میدهد. دیدگاهها و تفاسیر متنوعی در مورد سخنان و اقدامات مرتبط با اصلاحات جدید رسولی وجود دارد. برخی تحلیلگران اشاره کردهاند که NAR پیروان خود را برای رویارویی فعال آموزش میدهد. دیگر مفسران گفتهاند که سخنان فراخواننده به خشونت فیزیکی ضدکتاب مقدس است و باید محکوم شود. رهبران همراستا با NAR، رقابتهای انتخاباتی را بهعنوان مبارزهای بین نامزدهای «خدایی» و کسانی که تحت تأثیر «شیطانی» هستند، معرفی کردهاند. بهطور مشابه، سیندی جیکوبز، پیامبر NAR، بارها بر نیاز به «جنگ معنوی» در مدارس برای مقابله با آنچه او «ایدئولوژیهای شیطانی» مانند آموزش جنسی، گنجاندن LGBTQ+ یا بحثهای مربوط به نژادپرستی سیستمیک توصیف میکند، تأکید کرده است. در جهانبینی NAR، تغییر فرهنگی صرفاً سیاسی یا اجتماعی نیست، بلکه مأموریتی ماوراءطبیعی تلقی میشود؛ مخالفان نهتنها اشتباه نمیکنند، بلکه ممکن است تحت تأثیر شیطان باشند. انتخابات به نبردهای معنوی تبدیل میشوند. این نظام اعتقادی، کثرتگرایی را ضعف، مصالحه را خیانت و همزیستی را تسلیم میداند. فردریک کلارکسون، تحلیلگر ارشد تحقیقات سیاسی در Political Research Associates، یک اندیشکده مترقی در سامرویل، ماساچوست، مندیت هفت کوه را بهعنوان «ایده تئوکراتیک که مسیحیان از سوی خدا فراخوانده شدهاند تا با کنترل نهادهای سیاسی و فرهنگی بر هر جنبه از جامعه تسلط یابند» تعریف میکند. فراخوان برای «بازپسگیری» فرهنگ، استعاری نیست بلکه تحتالفظی است و مؤمنان تشویق میشوند که خود را سربازانی در جنگی مقدس برای تسلط بر جامعه ببینند. برخی منتقدان استدلال میکنند که فراخوان NAR برای «بازپسگیری» فرهنگ به معنای تسلط تحتالفظی است، اما این تفسیر مورد مناقشه است. بسیاری در این جنبش زبان جنگ را بهصورت معنوی و متمرکز بر دعا، انجیلیگری و تأثیرگذاری بر قلبها و ذهنها میبینند. با این حال، خط بین استعاره و مندیت ممکن است محو شود، بهویژه زمانی که سخنان درباره «تسلط» با اقدامات سیاسی و فرهنگی تلاقی میکند. این تنش بخشی از بحث جاری در داخل و خارج از این جنبش است. شبکههایی که این باورها را گسترش میدهند
این نظام اعتقادی دیگر به حاشیهها محدود نیست. این باورها از طریق کلیساهای انجیلی، پادکستها، ویدئوهای یوتیوب و شبکههای سیاسی بهطور گستردهای گسترش مییابد. تعیین دقیق تعداد کلیساهایی که بخشی از اصلاحات جدید رسولی هستند دشوار است، اما تخمینها نشان میدهد که حدود ۳ میلیون نفر در آمریکا به کلیساهایی میروند که آشکارا از رهبران NAR پیروی میکنند. در عین حال، مندیت هفت کوه به رهبری متمرکز یا نهادهای رسمی وابسته نیست. این باور بهصورت ارگانیک از طریق شبکههای اجتماعی، رسانههای اجتماعی - بهویژه پادکستها و پخشهای زنده - و جلسات احیایی و کارگاهها گسترش مییابد. آندره گانی، الهیدان و نویسنده کتاب «انجیلیهای آمریکایی برای ترامپ: تسلط، جنگ معنوی و آخرالزمان»، درباره روشهایی که مندیت از طریق توانمندسازی رهبران محلی و مؤمنان گسترش مییابد، مینویسد. افراد از طریق آموزشهایی در مورد جنگ معنوی، هدیههای پیشگویی و رهبری رسولی، بهعنوان عاملان تحول الهی در جامعه، که برای بازپسگیری «کوهها» مانند دولت، رسانه و آموزش برای پادشاهی خدا فراخوانده شدهاند، اختیار داده میشوند. این رویکرد، به گفته گانی، به جوامع مختلف اجازه میدهد تا مندیت اقدام را با زمینههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی منحصربهفرد خود تطبیق دهند. این امر افراد را تشویق میکند تا خود را بهعنوان جنگجویان معنوی و رهبران در حوزههای خود - چه در کسبوکار، آموزش، دولت، رسانه یا هنر - ببینند. گروههای کوچک یا حتی افراد میتوانند بدون انتظار برای دستورات از بالا، جنبشها یا ابتکاراتی را آغاز کنند. تنها مقامات شناختهشده، رسولان و پیامبرانی هستند که کلیسا یا شبکه کلیسایی که مؤمنان در آن شرکت میکنند را اداره میکنند. قاببندی مندیت هفت کوه بهعنوان مأموریتی الهامگرفته از خدا، همراه با تأکید جنبش بر تجربیات معنوی مستقیم و تفسیر خاصی از کتاب مقدس، میتواند محیطی ایجاد کند که در آن پرسش از مندیت بهعنوان چالش با اقتدار خدا تلقی شود. لغزنده
این باورها بهطور فزایندهای با سخنان ملیگرایانه و نظریههای توطئه آمیخته شدهاند. نمونهای قدرتمند از سخنان سیاسی NAR در عمل، ظهور و تأثیر پرچمهای «درخواست به آسمان» است. برای کسانی که در اصلاحات جدید رسولی هستند، این پرچمها نماد این باورند که وقتی همه اقتدارهای زمینی شکست میخورند، مردم حق دارند مستقیماً به اقتدار خدا درخواست کنند تا مقاومت را توجیه کنند. این موضوع در جریان شورش ۶ ژانویه ۲۰۲۱ در کاپیتول، زمانی که این پرچمها بهطور برجستهای به نمایش گذاشته شدند، آشکار بود. برای روشن شدن، رهبران NAR خواستار خشونت نیستند، بلکه خواستار مشارکت سیاسی مستقیم و اعتراض هستند. با این حال، برای برخی مؤمنان، فراخوانهای «جنگ معنوی» ممکن است به لغزندهای برای توجیه خشونت تبدیل شود، همانطور که در مورد متهم تیراندازی در مینهسوتا دیده شد. درک مندیت هفت کوه برای درک پویاییهای تلاشهای معاصر برای همراستا کردن دولت و فرهنگ با دیدگاه خاصی از اقتدار و نفوذ مسیحی ضروری است.
منبع: https://theconversation.com/what-is-the-seven-mountains-mandate-and-how-is-it-linked-to-political-extremism-in-the-us-260034
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.