4 خرداد 1402
در کتاب کلاسیک یونانی «ایلیاد»، هومر حقوق وحدود جهان مادی را مشخص میکند، اما یکی از مواردی که به وضوح نمایان میشود، انتظار نوحهخوانی، تدفین و یادبود مناسب است....................... بسیاری از افرادی که مرگ عزیزان خود را می بینند، با فقدان حل نشده یا "غم پیچیده" روبرو می شوند - غم و اندوهی که ناشی از ندانستن آنچه برای عزیزانشان اتفاق افتاده یا بدون داشتن ساختارهای اجتماعی برای پردازش از دست دادن آنها است. این اندوه با انزوای کنونی تشدید شده است. این امر بسیاری را از انجام آن مناسکی که به ما کمک می کند یاد بگیریم با غم خود زندگی کنیم، باز داشته است.
تبریز امروز:
جوئل کریستنسن
دانشیار مطالعات کلاسیک، دانشگاه برندیس
قهرمان یونانی آشیل با بدن هکتور، حریف اصلی او در جنگ تروا. ژان جوزف تایلاسون/موزه هنر کرانرت
با شیوع ویروس کرونا در نیویورک در ماه مارس، تعداد قربانیان به سرعت افزایش یافت و خانواده ها و جوامع مختلف شانس کمی برای انجام مراسم سنتی برای عزیزان خود داشتند.
خبرنگاری برای مجله تایم توضیح داد که چگونه اجساد را روی یک سطح شیب دار می گذارند، سپس روی اسکله بارگیری و روی قفسه های چوبی چیده می شوند. سردخانه های اضطراری برای رسیدگی به تعداد زیادی از کشته شدگان ایجاد شد. طبق آمار رسمی، شهر نیویورک به تنهایی 20000 کشته در یک دوره دو ماهه داشته است.
ماهها بعد، توانایی ما برای سوگواری و پردازش مرگ عزیزان مان به دلیل ترس همیشگی از تهدید ویروس کرونا و نیاز به رعایت فاصله اجتماعی مختل میشود.
من به عنوان یک محقق مطالعات کلاسیک، برای کمک به درک حال، به گذشته نگاه می کنم. ادبیات باستان، به ویژه حماسه های یونان باستان، معنای انسان بودن و بخشی از یک جامعه را کشف می کند.
در کتاب کلاسیک یونانی «ایلیاد»، هومر حقوق وحدود جهان مادی را مشخص میکند، اما یکی از مواردی که به وضوح نمایان میشود، انتظار نوحهخوانی، تدفین و یادبود مناسب است.
ارزش دادن به زندگی در مرگ
«ایلیاد» هومر، مضامین 10 سال جنگ - جنگ تروا - را در روایتی که حدود 50 روز طول می کشد، بررسی می کند. درگیری داخلی و مبارزات یونانی ها را نشان می دهد که سعی می کنند از خود در برابر تروجان ها دفاع کنند.
این وقایع شهر تروا را با تأکید بر مقیاس از دست دادن شهروندان و اعضای خانواده و رنج و نه صرفاً ماهیت لاف زننده پادشاهان و جنگ سالاران آن، انسانی می کند.
حماسه تروا با درک این موضوع آغاز می شود که خشم آشیل ، شخصیت اصلی اش، به دلیل افتخارات اندک او، "غم و اندوه بی شمار" را برای یونانیان ایجاد کرد و "قهرمانان قدرتمند بسیاری را به دنیای زیرین فرستاد."
درگیری حماسه زمانی شروع می شود که پادشاه آگاممنون، رهبر ارتش یونان، قهرمان روئین تن آشیل را از دیدن بریسیس محروم می کند، زن برده شده ای که در اوایل جنگ به او هدیه داده شده بود.
گفته میشود که بریسیس «گراس» آشیل است، نشانهای فیزیکی که نشان میدهد هموطنان یونانیاش برای او احترام قائل هستند. معنای کلمه "گراس" با پیشرفت شعر توسعه می یابد. اما همانطور که خوانندگان در کنار آشیل می آموزند، اشیاء فیزیکی اساساً وقتی قرار است بمیرند بی معنی هستند.
در پایان حماسه، آداب تدفین جای خود را به نشانه های فیزیکی افتخار می دهد. زئوس می پذیرد که پسر فانی او سارپدون در بهترین حالت می تواند "گراس مردگان" را هنگام دفن و سوگواری دریافت کند. آشیل نیز اصرار میورزد که وقتی یونانیها را برای ادای احترام به رفیق کشتهشدهاش، پاترکلوس، جمع میکند، عزاداری «عزیز شمردن مردگان» است.
این حماسه با توجیه دفن حریف آشیل، هکتور، بزرگترین جنگجویان تروا و یکی دیگر از قربانیان خشم آشیل به پایان می رسد.
برای مراسم تشییع جنازه هکتور، یونانی ها و تروجان ها با آتش بس موافقت می کنند. تروجان ها جسد هکتور را جمع می کنند و تمیز می کنند، او را می سوزانند و بقایای او را زیر یک مقبره به یادگار دفن می کنند. زنان شهر در نوحه های خود داستان قهرمان دلاور را می گویند.
این روایت بنیادی آن است - که تشریفات تدفین برای کار جمعی جوامع ضروری است. عدم رعایت دفن باعث ایجاد بحران می شود. در ایلیاد، خدایان برای حل مشکل جسد دفن نشده هکتور ملاقات می کنند: آشیل باید خشم خود را کنار بگذارد و جسد هکتور را به خانواده اش بازگرداند.
یک حق الهی
این روایت در دیگر اساطیر یونان باستان نیز تکرار شده است. شاید شناخته شده ترین آن، «آنتیگون» اثر سوفوکل باشد، تراژدی یونانی که مربوط به دهه 440 قبل از میلاد است. در این نمایشنامه دو برادر به نامهای اتئوکلس و پولینیس در نبرد خود برای کنترل شهر کشته میشوند.
کرئون، عموی آنها که شهر را تصاحب می کند، دفن یکی را ممنوع می کند. درگیری نمایشنامه حول محور خواهرشان آنتیگونه است که برادرش را برخلاف میل پادشاه جدید دفن می کند و خود را به قتل می رساند.
در مخالفت با این حق اساسی، کرئون نیز به نوبه خود رنج می برد و همسر و پسرش را در این روند به دلیل خودکشی از دست می دهد. در پاسخ به مجازات اعدام آنتیگونه برای انجام مراسم خاکسپاری و به خاطر برادرش، جان پسرش هامون را می گیرد و مادرش اوریدیس نیز به سوی مرگ خودخواسته می رود .
تکریم صحیح اموات – به ویژه کسانی که در راه خدمت به مردم خود جان باخته اند – از این منظر یک حق مورد تایید الهی است. علاوه بر این، رفتار با مردگان باعث بدنامی شهر و آلودگی می شود. طاعون اغلب شهرها و مردمی را نفرین می کند که از احترام گذاشتن به کشته شدگان خود کوتاهی می کنند.
این موضوع محوری در طرح "دعا کننده ها" است، نمایشنامه یونانی دیگری که داستان درگیری بین پسران ادیپ، پادشاه شهر یونانی تبس را به ما می گوید. در این نمایشنامه اوریپید، تبانی ها از دفن هیچ یک از جنگجویان که علیه شهرشان می جنگیدند خودداری می کنند. بحران تنها زمانی حل می شود که قهرمان آتنی تزئوس ارتشی را رهبری می کند تا آنها را وادار به احترام به مردگان کند.
یکی از مشهورترین نمونه های بلاغت کلاسیک در سنت تکریم مردگان به عنوان یک وظیفه عمومی شریک است. توسیدید، مورخ یونانی، درباره مراسم تشییع جنازه پریکلس، که رهبر محبوب آتن در دهه 430 قبل از میلاد بود، می نویسد.
به مناسبت ارائه "epitafios"، سخنرانی در مورد کشته شدگان جنگ، پریکلس دیدگاه خود را از آتنی ها به عنوان ایستادگی در برابر تهدیدهای خارجی در گذشته بیان می کند.
خاطرات گذشته راهنمای مهمی برای آینده بود. تا حدی به همین دلیل است که مراسم تشییع جنازه در زندگی آتنی ها بسیار مهم شد: این فرصتی را فراهم کرد تا توضیح دهیم که چرا این جان ها در خدمت یک مأموریت مدنی و هویت مشترک قربانی شدند.
جوامع حافظه
حتی امروز هم خاطرات با داستان ها شکل می گیرند. از جوامع محلی گرفته تا ملت ها، داستان هایی که ما می گوییم آنچه را که در مورد گذشته به یاد خواهیم آورد شکل می دهد.
محققان موسسه سنجش و ارزیابی سلامت پیشبینی میکنند که تخمین زده میشود تا 26 سپتامبر 200000 نفر در ایالات متحده بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست دهند و حدود 400000 تا پایان سال.
بسیاری از افرادی که مرگ عزیزان خود را می بینند، با فقدان حل نشده یا "غم پیچیده" روبرو می شوند - غم و اندوهی که ناشی از ندانستن آنچه برای عزیزانشان اتفاق افتاده یا بدون داشتن ساختارهای اجتماعی برای پردازش از دست دادن آنها است. این اندوه با انزوای کنونی تشدید شده است. این امر بسیاری را از انجام آن مناسکی که به ما کمک می کند یاد بگیریم با غم خود زندگی کنیم، باز داشته است.
همین چند وقت پیش، مادربزرگ 91 سالهام، بورلی میلنسس، را به دلیل مرگ ناشی از ویروس کرونا از دست دادم. خانواده من تصمیم سختی گرفتند که برای دفن او به سراسر کشور سفر نکنند. در عوض، ما برای یک یادبود ویدیویی از جشن یک زندگی خوب دور هم جمع شدیم. همانطور که ما این کار را انجام دادیم، میتوانستم ببینم که خانوادهام در تلاش هستند تا بدانند چگونه بدون تشریفات و راحتی با هم بودن پیش بروند.
چنین اندوهی که اجازه یادبود جمعی را نمی دهد، می تواند به ترومای ناتوان کننده تبدیل شود. گفتمان عمومی ما اما وقتی تلاشی برای به حداقل رساندن تعداد کشتهشدگان یا ادامه تهدید نداشته است، در پی ارائه هیچ برنامهای برای یادبودها در حال حاضر و آینده نیست.
آنچه هومر و سوفوکل نشان میدهند این است که مناسکی که به مردگان میدهیم به ما کمک میکند بفهمیم برای ادامه زندگی چه چیزی لازم است. من معتقدم که باید شروع کنیم به احترام به کسانی که در این بیماری همه گیر از دست داده ایم. این نه تنها برای زندهها آسایش به ارمغان میآورد، بلکه به ما یادآوری میکند که در جامعهای مشترک هستیم که در آن زندگیها - و مرگهای ما - معنی دارند.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.