14 آذر 1401
در کنفرانس تنوع زیستی سازمان ملل متحد که در 7 دسامبر 2022 در مونترال افتتاح شد، کشورها قصد دارند چارچوب جهانی جدیدی برای تغییر رابطه بشریت با طبیعت ایجاد کنند. لوگوی کنفرانس نشان میدهد که انسان به سمت در آغوش گرفتن پاندا میرود – اما از منظر زیستمحیطی، راسو یا گورکن انتخاب مناسبتری خواهد بود. پستانداران بزرگ با جذابیت گسترده، همچنین به عنوان مگافون کاریزماتیک شناخته می شوند، اغلب بالاترین دستاورد را در حفاظت از تنوع زیستی نشان می دهند. همانطور که منطق پیش می رود، نجات ببر، خرس قطبی، گرگ یا شیر به معنای نجات کل اکوسیستم است، زیرا این گونه ها اغلب محدوده وسیعی دارند و ممکن است در بالای زنجیره های غذایی قرار بگیرند. اما تحقیقات نشان میدهد که، به طور نسبی، بسیاری از گونههای کاریزماتیک بزرگ در آمریکای شمالی بد عمل نمیکنند. گرگها در کالیفرنیا، جایی که آخرین جد وحشی آنها در سال 1924 کشته شد، دوباره جمعیت میکنند. گرگها میتوانند در چند دهه آینده در سراسر غرب میانه دوباره مستقر شوند. خرسهای سیاه بیشتر محدوده خود را در شرق ایالات متحده به دست آوردهاند، تا جایی که بسیاری از ایالتها فصل شکار خرس دارند. داستان های مشابهی در سراسر اروپا در حال پخش است، جایی که حتی گوشتخواران بزرگی مانند سیاه گوش و ولوورین در حال بهبودی هستند. برای گوشتخواران کوچک مانند راسو، اسکنک و روباه، داستان متفاوت است. این گونهها و خویشاوندان آنها در مقایسه با گونههای بزرگتر مانند گرگ، تأثیرات یکسان یا بیشتر بر اکوسیستمهایی که در آنها زندگی میکنند، دارند. آنها حتی با شکار جوندگانی که محصولات کشاورزی را میخورند و به خانههای ما هجوم میآورند، فوایدی برای انسانها فراهم میکنند. با این حال گوشتخواران کوچک نگران حفاظت فزاینده هستند زیرا جمعیت آنها در بسیاری از نقاط به شدت در حال کاهش است. در حالی که گوشتخواران کوچک معمولاً به اندازه گونههای بزرگتر توجه عمومی را به خود جلب نمیکنند، زیستشناسان حفاظتی برای دههها تلاش کردهاند تا از زوال آنها جلوگیری کنند.
تبریز امروز:
راسوها، نه پانداها، باید حیوان پوستری برای از دست دادن تنوع زیستی باشند
دیوید یاچوفسکی
دانشیار اکولوژی حیات وحش، دانشگاه کلمسون
در کنفرانس تنوع زیستی سازمان ملل متحد که در 7 دسامبر 2022 در مونترال افتتاح شد، کشورها قصد دارند چارچوب جهانی جدیدی برای تغییر رابطه بشریت با طبیعت ایجاد کنند. لوگوی کنفرانس نشان میدهد که انسان به سمت در آغوش گرفتن پاندا میرود – اما از منظر زیستمحیطی، راسو یا گورکن انتخاب مناسبتری خواهد بود.
پستانداران بزرگ با جذابیت گسترده، همچنین به عنوان مگافون کاریزماتیک شناخته می شوند، اغلب بالاترین دستاورد را در حفاظت از تنوع زیستی نشان می دهند. همانطور که منطق پیش می رود، نجات ببر، خرس قطبی، گرگ یا شیر به معنای نجات کل اکوسیستم است، زیرا این گونه ها اغلب محدوده وسیعی دارند و ممکن است در بالای زنجیره های غذایی قرار بگیرند.
اما تحقیقات نشان میدهد که، به طور نسبی، بسیاری از گونههای کاریزماتیک بزرگ در آمریکای شمالی بد عمل نمیکنند. گرگها در کالیفرنیا، جایی که آخرین جد وحشی آنها در سال 1924 کشته شد، دوباره جمعیت میکنند. گرگها میتوانند در چند دهه آینده در سراسر غرب میانه دوباره مستقر شوند. خرسهای سیاه بیشتر محدوده خود را در شرق ایالات متحده به دست آوردهاند، تا جایی که بسیاری از ایالتها فصل شکار خرس دارند. داستان های مشابهی در سراسر اروپا در حال پخش است، جایی که حتی گوشتخواران بزرگی مانند سیاه گوش و ولوورین در حال بهبودی هستند.
برای گوشتخواران کوچک مانند راسو، اسکنک و روباه، داستان متفاوت است. این گونهها و خویشاوندان آنها در مقایسه با گونههای بزرگتر مانند گرگ، تأثیرات یکسان یا بیشتر بر اکوسیستمهایی که در آنها زندگی میکنند، دارند. آنها حتی با شکار جوندگانی که محصولات کشاورزی را میخورند و به خانههای ما هجوم میآورند، فوایدی برای انسانها فراهم میکنند. با این حال گوشتخواران کوچک نگران حفاظت فزاینده هستند زیرا جمعیت آنها در بسیاری از نقاط به شدت در حال کاهش است.
در حالی که گوشتخواران کوچک معمولاً به اندازه گونههای بزرگتر توجه عمومی را به خود جلب نمیکنند، زیستشناسان حفاظتی برای دههها تلاش کردهاند تا از زوال آنها جلوگیری کنند.
به عنوان مثال، حیوان پا سیاه، عضوی از خانواده راسوها و گورکن ها، در فهرست گونه های در خطر انقراض ایالات متحده از زمان ایجاد این فهرست در سال 1973 قرار داشته است. در اوایل دهه 1900، راسوی حشره پا سیاه وجود داشت. در سراسر دشت های غربی امروزه دانشمندان تخمین می زنند که کمتر از 400 مورد در طبیعت باقی مانده است.
شواهد اخیر نشان می دهد که حتی رایج ترین و گسترده ترین گوشتخواران کوچک در حال کاهش هستند. یک مطالعه در سال 2005 تخمین زد که اسکان های خالدار شرقی، که امروزه به ندرت دیده می شوند، اما از نظر تاریخی در بسیاری از مناطق شرقی کوه های راکی در ایالات متحده رخ داده اند، در 50 سال گذشته 90 درصد از تعداد آنها کاسته شده است.
من در سال 2021 تلاشی را برای تعیین وضعیت گسترده ترین گوشتخواران کوچک در آمریکای شمالی - راسوها - هدایت کردم. ما کاهش های گسترده ای را پیدا کردیم که به دهه 1960 برمی گردد که به موازات کاهش اسکانک های خالدار بود.
دانشمندان درک بسیار ضعیفی از آنچه باعث از بین رفتن راسوها و بسیاری دیگر از گوشتخواران کوچک شده است، ندارند. ما گمان میکنیم که استرسهای زیادی ممکن است دخیل باشند، از جمله تغییر شیوههای کشاورزی، بیماریها و گوشتخواران جدید مانند گربههای خانگی، سگهای خانگی، راکونها و اسکانکهای راه راه که به دنبال رشد انسان هستند و با گوشتخواران کوچک بومی رقابت میکنند یا میخورند.
آنچه ما می دانیم این است که آمریکای شمالی منحصر به فرد نیست. گوشتخواران کوچک در سطح جهان با سرعت نگران کننده ای در حال کاهش هستند. یک بررسی در سال 2021 نشان می دهد که طی چند دهه گذشته بیش از نیمی از گوشتخواران کوچک از نظر تعداد کاهش یافته اند و یک چهارم در معرض خطر انقراض قرار دارند. به تناسب، اینها همان سطوح زوال و خطر هستند که تهدیدهای تبلیغاتی بهتری برای گوشتخواران بزرگ است.
ما همچنین می دانیم که در مقایسه با گونه های بزرگتر، گوشتخواران کوچک عمر کوتاه تری دارند و از مناطق کوچکتر استفاده می کنند . این به آنها اجازه می دهد تا حتی به نوسانات جزئی دما، تغییر زیستگاه و در دسترس بودن غذا به سرعت پاسخ دهند. در تحقیقی که در 23 سال گذشته انجام دادم، فهمیدم که این ویژگیها باعث میشود که گوشتخواران کوچک به شاخصهایی حساس از تغییرات جزئی در نحوه عملکرد اکوسیستمهایشان حساس باشند.
نمونه بارز آن مربوط به جزایر کانال در سواحل کالیفرنیا است، که محل زندگی روباه جزیرهای کوچک است، گونهای که در هیچ کجای زمین یافت نمیشود. در اواخر دهه 1990، مدیران زمین و حیات وحش متوجه کاهش روباه های جزیره شدند، که همزمان با کاهش عقاب های طاس و ورود عقاب های طلایی به جزایر بود. عقاب های طلایی روباه ها و همچنین خوک های وحشی غیر بومی را شکار کردند. در یک نقطه جمعیت روباه به کمتر از 100 نفر کاهش یافت.
ساختن اکوسیستمی که اعمال انسان به شدت آن را تغییر داده بود.
احیای روباههای جزیرهای یک ابتکار پیچیده بود که شامل معرفی مجدد عقابهای طاس - که ماهیها را شکار میکنند، نه پستانداران - را به جزیرهها برای تعقیب عقابهای طلایی داشت. ریشه کن کردن خوک های رها شده، که به عنوان غذا برای عقاب های طلایی خدمت می کردند و پوشش گیاهی را که روباه ها در آن پناه می گرفتند، تغییر می دادند. بازسازی بوته ها و چمن ها؛ و پرورش روباه در اسارت و سپس رهاسازی آنها. این تلاش یکی از برجسته ترین نمونه های مداخله زیست شناسان برای معکوس کردن لغزش گونه ها به سمت انقراض است.
به طور گسترده تر، داستان روباه جزیره نشان می دهد که گوشتخواران کوچک می توانند بینش منحصر به فردی از ساختار اکوسیستم ها ارائه دهند، زیرا آنها در مراکز شبکه های غذایی قرار دارند. به رژیم غذایی یک روباه یا راسو نگاه کنید و یک عکس فوری از تعداد گونه های موجود در آن اکوسیستم خواهید داشت.
از دست دادن گوشتخواران کوچک می تواند اکوسیستم را تغییر دهد. بسیاری از گوشتخواران کوچک معمولاً جوندگان دانه خوار کوچک مانند موش و گوفر را شکار می کنند. این امر اثرات جوندگان را بر گیاهان و محصولات کشاورزی کاهش می دهد. همچنین به کاهش شیوع بیماری های منتقله از کنه کمک می کند، زیرا جوندگان کوچک می توانند به عنوان میزبان کنه های آلوده عمل کنند.
به این دلایل، من و سایر اکولوژیستها استدلال میکنیم که استفاده از گوشتخواران کوچک به عنوان فشارسنج سلامت اکوسیستم منطقی است. این به معنای جایگزینی خرسهای قطبی با راسوها بهعنوان حیوانات پوستر گرمایش جهانی است و به جای جگوارها، روی اوسلوتها تاکید میشود تا بفهمیم تخریب جنگلهای بارانی چگونه بر حیات وحش تأثیر میگذارد.
در حالی که شیرها و خرسهای قطبی مهم هستند، من معتقدم که راسوها و روباهها نیز سزاوار محافظت مشابهی هستند و ابزار دقیقتری برای اندازهگیری واکنش اکوسیستمها به دنیایی هستند که به سرعت در حال تغییر هستند.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.