10 مهر 1404
در جنگلهای بارانی سرسبز ذخیرهگاه گامبه در تانزانیا، گودال دریافت که موفقترین رهبران شامپانزهها، مهربان و مراقب دیگران و خانواده خود هستند؛ نرهایی که با خشونت و تهدید سعی در حکمرانی داشتند، دوام نمیآوردند. او نخستین کسی بود که مشاهده کرد شامپانزهها قطعات بلند علف را در لانههای موریانه فرو میکردند تا حشرات را صید کنند، و این، نخستین مشاهده استفاده از ابزار توسط حیوانات بود؛ کشفی که مرز بین انسان و دیگر حیوانات را بازتعریف کرد. لوئیس لیکی، انسانشناس مشهور، جین را برای این کار انتخاب کرد چون آموزش رسمی نداشت و ذهنی باز داشت. او ابتدا بهعنوان منشی استخدام شد، اما استعداد و شوق گودال را دید و او را تشویق به پژوهش شامپانزهها کرد. شش ماه پس از شروع، وقتی گودال مشاهدات خود درباره استفاده شامپانزهها از ابزار را نوشت، لیکی گفت: «اکنون باید ابزار را دوباره تعریف کنیم، انسان را دوباره تعریف کنیم، یا شامپانزهها را بهعنوان انسان بپذیریم.» گودال به شامپانزهها نام میداد و به آنها شخصیت و احساس میبخشید؛ روشی که در آن زمان بیسابقه بود و مورد تمسخر برخی دانشمندان قرار گرفت. یکی از شگفتانگیزترین مشاهدات او، جنگ شامپانزههای گامبه بود؛ درگیریای چهار ساله که طی آن هشت نر یک جامعه، شش نر جامعه دیگر را کشتند و قلمرو آنها را تصاحب کردند، اما در نهایت آن قلمرو توسط جامعهای بزرگتر بازپس گرفته شد.
تبریز امروز:
سفر زندگی جین گودال از حیاط خانهاش در انگلستان شروع شد؛ جایی که بهعنوان دختری کوچک در دهه ۱۹۳۰ با چشمانی پر از شگفتی به موجودات اطرافش نگاه میکرد، موجوداتی که هرگز آنها را «عادی» نمیخواند. آن شگفتی کودکانه، مسیر زندگی او را به سمت آفریقا و مطالعه شامپانزهها در تانزانیا هدایت کرد و سرانجام او را به نمادی جهانی و پیامآور صلح سازمان ملل تبدیل نمود.
تا زمان مرگش در ۱ اکتبر ۲۰۲۵، در سن ۹۱ سالگی، گودال همچنان شاداب، با ذهنی باز و نگاهی پر از کنجکاوی و شگفتی کودکانه بود. من این را میدانم چون افتخار داشتم با او وقت بگذرانم و از تجربیات علمی خود با او به اشتراک بگذارم. برای عموم، او دانشمندی برجسته بود؛ اما برای من، جین، مربی الهامبخش و دوستی صمیمی بود.
با وجود تغییرات عظیمی که او در دنیای علم ایجاد کرد، همیشه مهربان، دلگرمکننده و الهامبخش بود. او با آرامش و صبر، به همه، در هر سنی، حس قدرت برای تغییر جهان میداد.
در جنگلهای بارانی سرسبز ذخیرهگاه گامبه در تانزانیا، گودال دریافت که موفقترین رهبران شامپانزهها، مهربان و مراقب دیگران و خانواده خود هستند؛ نرهایی که با خشونت و تهدید سعی در حکمرانی داشتند، دوام نمیآوردند.
او نخستین کسی بود که مشاهده کرد شامپانزهها قطعات بلند علف را در لانههای موریانه فرو میکردند تا حشرات را صید کنند، و این، نخستین مشاهده استفاده از ابزار توسط حیوانات بود؛ کشفی که مرز بین انسان و دیگر حیوانات را بازتعریف کرد.
لوئیس لیکی، انسانشناس مشهور، جین را برای این کار انتخاب کرد چون آموزش رسمی نداشت و ذهنی باز داشت. او ابتدا بهعنوان منشی استخدام شد، اما استعداد و شوق گودال را دید و او را تشویق به پژوهش شامپانزهها کرد.
شش ماه پس از شروع، وقتی گودال مشاهدات خود درباره استفاده شامپانزهها از ابزار را نوشت، لیکی گفت:
«اکنون باید ابزار را دوباره تعریف کنیم، انسان را دوباره تعریف کنیم، یا شامپانزهها را بهعنوان انسان بپذیریم.»
گودال به شامپانزهها نام میداد و به آنها شخصیت و احساس میبخشید؛ روشی که در آن زمان بیسابقه بود و مورد تمسخر برخی دانشمندان قرار گرفت. یکی از شگفتانگیزترین مشاهدات او، جنگ شامپانزههای گامبه بود؛ درگیریای چهار ساله که طی آن هشت نر یک جامعه، شش نر جامعه دیگر را کشتند و قلمرو آنها را تصاحب کردند، اما در نهایت آن قلمرو توسط جامعهای بزرگتر بازپس گرفته شد.
گودال فردی مصمم و با اراده بود و اغلب به من توصیه میکرد که در برابر انتقادها عقبنشینی نکنم. مسیر او شامل پایمال کردن دیگران یا کنار زدن رقبا نبود. او با شگفتی، عشق به حیوانات و تخیل قدرتمند به آفریقا رفت.
بهعنوان دختری کوچک، مجذوب داستان «تارزان میمونها» بود و شوخی میکرد که تارزان با جین اشتباه ازدواج کرده است. مشاهده زندگی و کار او الهامبخش من شد تا مسیر خود را در مطالعه نخستیها دنبال کنم، گونهای جدید لمور در ماداگاسکار کشف کنم و زندگی و حرفهای شگفتانگیز در علم و تلویزیون داشته باشم.
وقتی از او خواستم مقدمه کتابم را بنویسد، نوشت:
«میریا مایور کمی یاد من میاندازد. او هم مثل من از کودکی عاشق بودن با حیوانات بود و مثل من تا رسیدن به رویاهایش، دنبالشان رفت.»
داستانگو و آموزگار
گودال داستانگویی شگفتانگیز بود و از آن بهعنوان مؤثرترین روش برای درک واقعی طبیعت حیوانات استفاده میکرد. او داستانهایی جذاب از هوش حیوانات – میمونها، دلفینها، موشها، پرندگان و حتی هشتپا – تعریف میکرد و الهامبخش بسیاری شد تا زندگی خود را وقف حفاظت از حیات وحش کنند.
او مشاور رهبران، دانشمندان، فعالان محیط زیست و مشاهیر بود و میلیونها کودک را تحت تأثیر قرار داد. از طریق مؤسسه جین گودال، برنامه جهانی ریشهها و شاخهها (Roots & Shoots) را راهاندازی کرد که در بیش از ۶۰ کشور فعال است و کودکان را با ارتباط میان انسان، حیوان و محیط زیست آشنا میسازد و روشهای مشارکت محلی را آموزش میدهد.
گودال همیشه میگفت:
«بزرگترین خطر برای آینده ما، بیتفاوتی ماست. هر یک از ما باید مسئول زندگی خود باشیم و بالاتر از همه، احترام و عشق به موجودات زنده اطرافمان، بهویژه یکدیگر، نشان دهیم.»
یک اندیشه رادیکال از یک دانشمند بینظیر.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.