6 تیر 1403
خانههای ثروتمند یونان و روم باستان اغلب دارای موزاییکهای استادانه و زیبایی بودند که بسیاری از آنها خدایان، قهرمانان و صحنههای اسطورهای و تاریخی را با جزئیات بسیار عالی به تصویر میکشیدند. بسیاری از این موزاییکها تا به امروز باقی ماندهاند، در موزهها و مجموعههای هنری در سرتاسر جهان به نمایش گذاشته میشوند و به حق به عنوان آثار هنری بزرگ مورد تحسین قرار میگیرند.
تبریز امروز:
خانههای ثروتمند یونان و روم باستان اغلب دارای موزاییکهای استادانه و زیبایی بودند که بسیاری از آنها خدایان، قهرمانان و صحنههای اسطورهای و تاریخی را با جزئیات بسیار عالی به تصویر میکشیدند. بسیاری از این موزاییکها تا به امروز باقی ماندهاند، در موزهها و مجموعههای هنری در سرتاسر جهان به نمایش گذاشته میشوند و به حق به عنوان آثار هنری بزرگ مورد تحسین قرار میگیرند.
برخی از مردم اخیراً تعجب کردهاند که چرا موزاییکهای کف در دوران باستان بسیار محبوب بودند و چرا امروزه دیگر مانند آن زمان محبوب نیستند. در این پست سعی می کنم به این سوال پاسخ دهم. در طول راه، ما به اقتصاد قدیمی و مدرن هنر و کار هنری پردازش خواهیم کرد.
در 15 مارس 2024، یکی از کاربران در توییتر مجموعهای از عکسها از موزاییک کف با جزئیات را منتشر کرد که ماهیها را در حال شنا در یک حوض نشان میداد، همراه با این سوال که چرا هر خانه در ایالات متحده چنین کفهای موزاییکی ندارد. این توییت بیش از دو و نیم هزار لایک و 205 پاسخ دریافت کرد که اکثراً افرادی هستند که پاسخ های احتمالی به این سؤال را ارائه می دهند.
موزاییک نشان داده شده در عکس ها مدرن است. این اثر توسط هنرمند گری دراستل در سال 1996 و به سفارشی برای Borough Croyden لندن ساخته شد، همانطور که خود Drostle در این پست وبلاگی که در مورد موزاییک در سال 2016 نوشته است، توضیح می دهد.
پاسخ ساده به سوال پوستر اصلی این است که موزاییک های کف فیگوراتیو برای اکثر مردم بسیار گران هستند. هیچ دوره زمانی وجود نداشته است که در آن "هر" خانه شخصی دارای موزاییک کف باشد. حتی در اوج محبوبیت موزاییک های کف در دوره امپراتوری روم، آنها یک کالای لوکس بسیار گران قیمت بودند و اکثریت قریب به اتفاق مردم آنها را در محل سکونت خود نداشتند.
در واقع، اکثریت مردمی که در امپراتوری روم زندگی می کردند در خانه های بسیار کوچک و ساده زندگی می کردند. اکثر ساکنان آزاد غیر نخبگان شهرهای رومی در دوران پرنسیپیت در اینسولاها زندگی می کردند، مجتمع های چند طبقه بزرگ که شامل بسیاری از واحدهای آپارتمانی کوچک بود. این مجتمعهای آپارتمانی متعلق به صاحبخانههای ثروتمند، اغلب سناتورها، بود که در ازای اجاره، واحدها را به اجاره میدادند. این ساختمانها به دلیل شرایط تنگ و استانداردهای ساخت و ساز اغلب نامرغوب شناخته میشدند و در معرض آتش سوزی، فروریختن و گسترش بیماری بودند.
بالا: عکس از ویکیمدیا کامانز که نمای بیرونی ویرانشده Insula dell’Ara Coeli در شهر رم را نشان میدهد، یکی از معدود جزیرهها یا مجتمعهای آپارتمانی روم باستان بازمانده است.
در بالا: عکسی از ویکیمدیا کامانز که بخشی از فضای داخلی جزیره آرا کولی را در رم نشان میدهد. به کمبود موزاییک کف توجه کنید.
در همین حال، ساکنان آزاد غیر نخبگان نواحی روستایی امپراتوری روم عمدتاً کشاورزانی بودند که در خانههای کشاورزی کوچک با وسایل تجملاتی کمی زندگی میکردند. در بسیاری از موارد، این کشاورزان روستایی حتی صاحب خانههایی که در آن زندگی میکردند یا زمینهایی را که کشاورزی میکردند، نداشتند، بلکه از مالکان ثروتمند اجاره میکردند.
فقط افرادی که ثروتمند بودند (یعنی حداقل چیزی که ما به عنوان طبقه متوسط رو به بالا فکر می کنیم) می توانستند خانه ای با موزاییک کف داشته باشند. حتی در آن زمان، اکثر کسانی که توانایی پرداخت چنین دکوراسیونی را داشتند، فقط میتوانستند موزاییک یک طبقه را در یک اتاق یک نفره بخرند، که معمولاً اتاق ورودی خانه یا اتاقی بود که از مهمانان پذیرایی میکردند. فقط افراد بسیار ثروتمند میتوانستند اتاقهای متعددی با کفهای موزاییک پیچیده داشته باشند.
با وجود همه اینها، مطمئناً درست است که موزاییک های کف در دوره امپراتوری روم بسیار بیشتر از امروز رایج بود. بنابراین باید در نظر گرفت که چرا آنها دیگر چندان رایج نیستند. برای درک این موضوع، ابتدا باید چگونگی و چرایی رایج شدن آنها در دوران باستان را در نظر بگیریم.
تاریخچه چگونگی گسترش موزاییک های کف در دوران باستان
محبوبیت موزاییک های کف در خانه های ثروتمند در دنیای باستان یک پدیده فرهنگی خاص بود که در یک زمینه فرهنگی و اجتماعی خاص رخ می داد. برای شروع، تقریباً هیچ مدرکی برای موزاییک کف در خانه های شخصی در جهان یونان قبل از قرن چهارم قبل از میلاد وجود ندارد. به بهترین نحو که باستان شناسان می توانند بازسازی کنند، آنها برای اولین بار در قرن چهارم قبل از میلاد در خانواده های ثروتمند یونانی مد شدند.
برخی از قدیمیترین موزاییکهای یونانی باقیمانده از شهر Olynthos در شمال یونان آمدهاند. فیلیپوس دوم، پادشاه مقدونیه در سال 348 قبل از میلاد، شهر را ویران کرد و هرگز اسکان داده نشد، بنابراین تمام موزاییک های کف آن را می توان با اطمینان به نیمه اول قرن چهارم قبل از میلاد، قبل از ویرانی شهر، تاریخ گذاری کرد. این موزاییکها فقط دو یا سه رنگ دارند و بیشتر طرحهای انتزاعی را به تصویر میکشند، اما یکی از آنها قهرمان Bellerophontes را در حال کشتن Chimaira به تصویر میکشد.
بالا: عکسی که تابستان گذشته از موزاییکی در اولینتوس گرفتم که مربوط به قبل از 348 قبل از میلاد است و بلروفونتس را در حال کشتن Chimaira به تصویر می کشد.
بالا: عکس از Wikimedia Commons sh ا توجه به نمای واضح تری از همان موزاییک از Olynthos
بالا: موزاییک دیگری در اولینتوس که قدمت آن به قبل از 348 قبل از میلاد می رسد
یکی دیگر از موزاییکهای معروف کف یونانی اولیه در اتاق سوم مقبره کاستا در نزدیکی آمفیپولیس (همچنین در شمال یونان) یافت شد و مربوط به نیمه دوم قرن چهارم قبل از میلاد است. این موزاییک دارای پالت رنگی گستردهتر از آنهایی است که در Olynthos وجود دارد و صحنه تصویری دقیقی از خدای هادس را به تصویر میکشد که الهه پرسفونه را با حمل کردن او در ارابه خود در حالی که خدای هرمس راه را به دنیای زیرین هدایت میکند، ربوده است.
عکس بالا: عکس از ویکیمدیا کامانز از موزاییکی از اتاق سوم مقبره کاستا، متعلق به نیمه دوم قرن چهارم قبل از میلاد، که ربوده شدن پرسفون را به تصویر میکشد.
موزاییک های کف در دوران هلنیستی در جهان یونان محبوبیت بیشتری پیدا کردند، که معمولاً گفته می شود با مرگ اسکندر مقدونی در سال 323 قبل از میلاد آغاز می شود. باستان شناسان تعداد زیادی موزاییک کف خانه های شخصی ثروتمند در جزیره یونانی دلوس را کشف کردند که قدمت آن بین نیمه دوم قرن دوم قبل از میلاد تا قرن اول پس از میلاد است. معروفترین این موزاییکها از خانهای است که حفاریهای امروزی آن را «خانه دیونیزوس» نامیدهاند و خدای دیونیزوس را با بالهایی به تصویر میکشد که تیرسوس (عصا ساخته شده از ساقه رازیانه با مخروط کاج در بالای آن) و سوار روی یک ببر بر آن را نشان میدهد.
بالا: عکس از Wikimedia Commons که موزاییکی از خدای دیونیزوس سوار بر ببری از خانه دیونیزوس در جزیره یونانی دلوس را نشان میدهد که مربوط به نیمه دوم قرن دوم قبل از میلاد است.
روم یونان را در اواسط قرن دوم قبل از میلاد فتح کرد. سربازان رومی که در لشکرکشیها در یونان خدمت میکردند، غنایم شگفتانگیزی را که از شهرهای یونانی مانند کورنت در سال 146 ق.م غارت کرده بودند، به خانه آوردند. در نتیجه، اشکال هنری یونانی، از جمله موزاییک، در ایتالیا روم محبوبیت پیدا کرد.
بسیاری از رومیهای ثروتمند که آثار هنری یونانی اصیل برای تزئین خانههای خود نداشتند، صنعتگران ماهری را برای خلق آثار تقلیدی استخدام کردند. در این زمینه فرهنگی، موزاییکهایی با تقلید از سبک نمونههای یونانی هلنیستی پیشین به یک نماد اصلی در میان نخبگان ثروتمند در جهان تحت حاکمیت روم تبدیل شد. همانطور که دولت روم کنترل سیاسی خود را به سرزمین های جدید گسترش داد، موزاییک های کف در بین نخبگان در آن سرزمین ها محبوب شد.
موزاییک های کف در دوره امپراتوری روم که از اواخر قرن اول قبل از میلاد تا قرن پنجم پس از میلاد ادامه داشت به اوج محبوبیت خود رسید. در این دوران، موزاییکها یکی از وسایل رایج در خانوادههای ثروتمند از ایبریا در غرب تا سوریه در شرق بود.
در بالا: موزاییک الکساندر، موزاییک کف عظیم از خانه فاون در پمپئی که قدمت آن بین سالهای قبل از میلاد مسیح است. 120 و ج. 100 پیش از میلاد اسکندر مقدونی را در حال حمله به نبرد با داریوش سوم از امپراتوری هخامنشی در نبرد ایسوس، بر اساس نقاشی قبلی هلنیستی به تصویر می کشد.
در بالا: موزاییکی که قضاوت پاریس را به تصویر میکشد، مربوط به سالهای 115 تا 150 میلادی، از شهر انطاکیه در جنوب شرقی ترکیه کنونی، که اکنون در موزه لوور نگهداری میشود.
بالا: موزاییک قنطورس از ویلای هادریان در تیوولی، ایتالیا، متعلق به دوران سلطنت امپراتور هادریان (حکومت 117 - 138 پس از میلاد)، که اکنون در موزه آلتس در برلین نگهداری می شود.
بالا: موزاییک دختر زئوگما، از شهر زئوگما در جنوب شرقی ترکیه کنونی، که اکنون در موزه موزاییک زئوگما نگهداری می شود.
نگرش های مختلف باستانی و مدرن در مورد پول و اقتصاد
با مرور بر تاریخچه موزاییکهای کف باستانی دلایل احتمالی که چرا این نوع موزاییکها در خانههای شخصی امروزی مانند زمان امپراتوری روم رایج نبودند صحبت میکنیم. من فکر میکنم دلیل اول این است که مردم مدرن عموماً در مورد پول و اقتصاد کاملاً متفاوت از طرز فکر افراد باستانی معمولی در مورد آنها فکر میکنند و به طور کلی اولویتهای اقتصادی بسیار متفاوتی دارند.
اگر شخصی پول داشته باشد، گزینه های زیادی برای کارهایی که می تواند با آن انجام دهد، دارد. از یک طرف، آنها می توانند برای چیزهایی مانند موزاییک های کف پیچیده برای خانه های شخصی خود پول خرج کنند، که ممکن است زیبا به نظر برسند و وضعیت سیگنال را نشان دهند، اما ظرفیت زیادی برای ایجاد سود مالی ندارند. از سوی دیگر، آنها میتوانند پول خود را در سرمایه سرمایهگذاری کنند که به نوبه خود میتواند سود بیشتری برای آنها به همراه داشته باشد.
جوامع باستانی مدیترانه دارای اقتصادهای کشاورزی پیشاسرمایه داری بودند. افراد ثروتمند در عهد باستان معمولاً اشراف پول قدیمی بودند که بیشتر ثروت خود را از این واقعیت به دست میآوردند که مقادیر زیادی از زمینهای قابل دوام کشاورزی و منابع (از جمله بردگان) مورد نیاز برای کار در آن زمین را به ارث برده بودند.
نخبگان معمولی باستان به شدت نگران نشان دادن وضعیت نخبگان خود بودند، اما نگرانی بسیار کمی با مفاهیم سرمایه گذاری در سرمایه اقتصادی برای تولید سود داشتند. در واقع، نخبگان باستانی تمایل داشتند به افرادی که سعی در افزایش ثروت خود از طریق ورود به طبقه داشتند، تحقیر کنند
سرمایهگذاریهای اولیه انجام میداد و اغلب چنین افرادی را به عنوان مزاحمهای حریص میدیدند که وضعیت اجتماعی موجود را برهم میزدند. نخبگانی که در خارج از کشاورزی به فعالیتهای سودجویانه میپردازند، در معرض خطر طرد شدن از همراهی نخبگان دیگر قرار داشتند.
بنابراین، در دوران باستان، در واقع برای یک فرد ثروتمند، محترمانهتر تلقی میشد که ثروت خود را به جای سرمایهگذاری برای ثروتمندتر کردن خود، صرف آثار هنری تزئینی گرانقیمتی مانند موزاییکهای استادانه کف کند.
امروزه، برعکس کاملاً، ایالات متحده یک اقتصاد سرمایه داری دارد و هنجارهای اجتماعی از آنچه در دوران باستان بود، معکوس شده است. مردم تمایل دارند که هزینههای هنگفتی را برای موزاییکهای گرانقیمت کف بهعنوان هدر دادن پول در نظر بگیرند که میتوان از آن برای تولید سود استفاده معقولتری کرد.
این موضوع در مورد افراد فوق ثروتمند که به اندازه کافی پول دارند که هم می توانند در سرمایه سرمایه گذاری کنند و هم موزاییک های گران قیمت زمین بخرند، صدق نمی کند، اما در مورد افراد طبقه پایین ثروت - طبقه متوسط رو به بالا و پایین به بالا صدق می کند. - افراد طبقه ای که اگر می خواستند می توانستند موزاییک کف بخرند و ممکن بود در دوران باستان این کار را انجام می دادند، اما امروزه معمولاً این پول را به چیزهایی مانند بازار سهام یا مشاغلی که دارند می گذارند.
ارزش های زیبایی شناختی مختلف و روش های کلاس سیگنالینگ
اولین عاملی که در اینجا توضیح دادم به طور کامل توضیح نمی دهد که چرا موزاییک های کف امروزه به اندازه زمان رومیان محبوب نیستند. به هر حال، امروزه افراد ثروتمند در ایالات متحده هنوز برای انواع سیگنال های کلاسی بسیار گران قیمت خرج می کنند. اینجاست که عامل دوم مطرح میشود، و آن این است که مردم مدرن معمولاً ارزشهای زیباییشناختی و روشهای متفاوتی برای نشان دادن کلاس نسبت به مردم دوران باستان دارند.
برای رومهای باستان، داشتن موزاییکهای استادانه کف در خانه، در بیشتر زمینهها، ارتباط مثبت و مفاهیم فرهنگی قابل توجهی داشت. این نشانه این بود که یک نفر از نخبگان است. امروزه، در مقابل، موزاییک های کف یک تصور رایج یا نماد شناخته شده از وضعیت نخبگان معاصر نیستند.
تا جایی که آمریکاییهای امروزی موزاییکهای فیگولار کف را با هر چیزی مرتبط میدانند، عموماً آنها را با پادشاهان و اشراف موروثی دنیای قدیم و ارزشهایی که این شخصیتها داشتند، مرتبط میدانند، که برای بسیاری از مردم، ارتباط چندان مطلوبی نیست. از زمان تأسیس ایالات متحده، ایدئولوژی ملی جریان اصلی این کشور به طور کلی با مفهوم اشرافیت ارثی مخالفت کرده و در عوض معتقد است که ایالات متحده سرزمین فرصت های برابر است که در آن همه شانس دارند.
البته واقعیت این است که سیستم طبقاتی معاصر ایالات متحده بسیار بستهتر و موروثیتر است و فرصتها برای کسانی که فقیر یا حتی طبقه متوسط به دنیا میآیند بسیار محدودتر از آن چیزی است که ایدئولوژی میهنپرستانه به ما میگوید. با این وجود، ایده فرصت های برابر تأثیر قابل توجهی بر ارزش های زیبایی شناختی ایالات متحده داشته است. در نتیجه، بسیاری از مردم موزاییکهای پیچیده کف در خانههای شخصی را زشت و بیمزه، نوعی خودنمایی غیرآمریکایی دنیای قدیم میدانند.
اجماع زیباییشناختی نسبتاً پایدار در برابر سلیقههای متغیر و فردگرا
عامل سومی که به طور بالقوه بر تفاوت محبوبیت موزاییک های کف بین دوران باستان روم و ایالات متحده کنونی تأثیر گذاشته است، این واقعیت است که یک موزاییک فیگوراتیو از نظر زیبایی شناسی خنثی نیست و پس از نصب، به بخشی دائمی از خانه تبدیل می شود. تزئیناتی که برداشتن آنها نسبتاً دشوار و پرهزینه است و حتی جایگزین آن گران تر است.
در دوران باستان روم، این موضوع به ندرت مطرح بود، زیرا یک اجماع کلی در میان نخبگان در مورد اینکه چه چیزی تزئینات داخلی "خوب" را تشکیل می دهد وجود داشت و این اتفاق نظر در طول قرن ها کمابیش پایدار باقی ماند. از قرن چهارم قبل از میلاد تا قرن چهارم پس از میلاد، اگرچه روندهای جزئی آمد و شد، نخبگان همچنان به قدردانی از موزاییکها در همان سبکهای اساسی که همان گونههای کلی موضوعات را به تصویر میکشیدند، ادامه دادند. بنابراین، یک موزاییک میتواند همان خانه را برای نسلها یا حتی قرنها بدون اینکه از مد بیفتد تزئین کند.
امروزه، برعکس، سلیقه دکوراسیون داخلی بسیار سریعتر از زمان امپراتوری روم تغییر می کند. دکوراسیون داخلی خانه های شیک در دهه 2020 کاملاً متفاوت از آنچه در دهه 1990 بود به نظر می رسد، چه رسد به آنهایی که در دهه 1960 یا قبل از آن ساخته شده بودند. بهعلاوه، سلیقههای افراد امروزه بیشتر از زمان باستان متفاوت است و مردم بیشتر خانههای خود را میفروشند، در حالی که در دوران باستان، خانههای نخبگان معمولاً برای نسلها از خانوادهها منتقل میشدند، بدون اینکه هیچگونه بازاری برای املاک و مستغلات داشته باشند.
در نتیجه، افراد مدرن تمایل دارند در مورد وسایل داخلی خانه خود که انتظار دارند برای مدت طولانی دوام بیاورند، به دنبال بی طرفی زیبایی نسبی باشند. امروزه بسیاری از خانهها دارای کف کاشیهای طرحدار هستند، اما این خانهها معمولاً از الگوهای نسبتاً ابتدایی و بدون تصاویر فیگوراتیو پیروی میکنند. با این حال، حتی این طرحهای نسبتاً ساده نیز میتوانند در عرض ده یا بیست سال از محبوبیت خود خارج شوند.
نگرش های مختلف به هنرمندان و ارزش کار هنری
چهارمین عاملی که ممکن است به محبوبیت کمتر موزاییکهای کف امروزی نسبت به دوران باستان کمک کند، این واقعیت است که اکثر مردم امروز نظرات متفاوتی در مورد ارزش و هدف هنرمندان و کار هنری نسبت به دوران باستان دارند.
مفهوم «هنر به خاطر هنر» در دوران باستان وجود نداشت و هیچ کس هنر را اساساً شکلی از بیان خلاقانه فردی نمی دانست. مردم تنها زمانی هنر می ساختند که هدفی را دنبال می کرد و متداول ترین اهدافی که انجام می داد تزئین معابد، بناهای عمومی و بناهای تاریخی و خانه های شخصی و نشان دادن وضعیت بود.
در یونان و روم باستان، هنر یک تجارت بود و هنرمندان خود کارگران یدی با موقعیت پایینی بودند که معمولاً روی پروژههایی کار میکردند که مشتریان ثروتمند سفارش میدادند. برخی از هنرمندان مانند مایرون، پولیکلیتوس، فیدیاس، آپلس، پراکسیتلس، و لیسیپوس به دلیل کار خود مشهور و مورد احترام قرار گرفتند، اما عموم مردم همیشه آنها را صرفاً به عنوان صنعتگرانی میدیدند که اتفاقاً مهارتهای فوقالعادهای داشتند. آنها آنها را بهعنوان نابغههای خلاق نمیدانستند، به گونهای که امروز کسی ممکن است در مورد لئوناردو یا پیکاسو فکر کند.
نمونه روشنی از جایگاه پایین هنرمندان مادی در جهان روم در متن رویا رخ می دهد، که سخنور و طنزپرداز سوری لوکیانوس ساموساتا (زندگی در حدود 125 - پس از حدود 180 پس از میلاد) به زبان یونانی نوشته شده است. راوی متن، که ممکن است نسخهای تخیلی از خود لوکیانوس را نشان دهد، توضیح میدهد که چگونه وقتی پسر بود، نزد عمویش شاگرد شد تا مجسمهساز شود. او در تلاش خود برای مجسمه سازی شکست می خورد، بنابراین عمویش او را کتک می زند و او فرار می کند.
در آن شب، راوی خواب می بیند که دو زن بر او ظاهر می شوند. اولی زنی زیبا با آداب و رسوم است که لباسهای زیبا میپوشد، یونانی روان و فصیح صحبت میکند و نماینده παιδεία (یعنی آموزش در فرهنگ یونان، به ویژه ادبیات و فلسفه) است. دیگری زنی ساده و «مردانه» با لباس های کهنه پوشیده از غبار سنگ است که دست های خشن و پینه بسته دارد، یونانی ناقص صحبت می کند و نشان دهنده مجسمه سازی است.
دو زن سخنرانی می کنند و هر کدام سعی می کنند راوی را متقاعد کنند که به سمت او بیاید. در جریان بحث، آموزش و پرورش به راوی هشدار می دهد که مجسمه ساز نباشد، و می گوید (رویای 9، tr. Lionel Casson):
«حتی اگر فیدیاس یا پلیکلیتوس شوید و شاهکارهای شگفتانگیزی خلق کنید، جهان هنر شما را تحسین خواهد کرد - اما هیچ یک از تحسینکنندگان شما، اگر عقل داشته باشد، نمیخواهد جای شما باشد. هر جور آدمی که باشید، مردم همچنان شما را یک کارگر، یک کارگر یدی، مردی که با دستانش امرار معاش می کند، تصور می کنند.»
در پایان، راوی آموزش را به جای تندیستراشی انتخاب میکند و متن این را تصمیمی عاقلانه میبیند.
هنرمندان موفقیت یا شکست مالی را بر اساس تواناییشان در تولید آثاری که سلیقههای زیباییشناختی مشتریان ثروتمندشان را برآورده میکند، یافتند، که، همانطور که قبلاً بحث کردم، از نظر موضوعی و سبک نسبتاً محافظهکار بودند. عموماً انگیزه چندانی برای هنرمندان وجود نداشت که از مرزها تجاوز کنند یا هنجارها و انتظارات را زیر پا بگذارند و در واقع، هنرمندی که به انجام چنین کارهایی عادت کرده بود، از نظر تجاری موفق یا قابل احترام نخواهد بود.
در نتیجه، جنبه های اجتماعی-اقتصادی تولید هنری در دنیای باستان با آنچه امروز هستند بسیار متفاوت بود. کار هنری عموماً ارزش کمتری داشت و خود هنرمندان نیز کمتر مورد احترام بودند، اما در نتیجه تمایل گسترده نخبگان به نشان دادن وضعیت، تقاضا برای انواع خاصی از کار هنری در واقع بالاتر بود و هنرمندان عموماً در حوزههای تقاضا کار میکردند.
در نتیجه این عوامل، اگرچه هنوز برای یک روم باستان بسیار گران بود که یک موزاییکساز را برای ساختن موزاییک کف خانهاش بسازد، اما هزینه استخدام یک نفر صرفاً بهجای استخدام یک کارگر یدی ماهر، هزینهی استخدام یک کارگر یدی ماهر بود. هنرمند» به معنای امروزی فردی که شرح شغلش خلاقیت و نوآوری است.
در بالا: عکسی از وبسایت موزه هنر متروپولیتن که یک ستون-کراتر یونانی شکل قرمز را نشان میدهد که قدمت آن بین سال. 360 و ج. 350 قبل از میلاد، کارگاه مجسمه سازی با مجسمه ساز در حال اتمام مجسمه هراکلس
حلقه بازخورد بازار محدود که منجر به عرضه محدود و در نتیجه هزینه بالاتر می شود
در نهایت، از نظر اقتصادی، این واقعیت که در قرن بیست و یکم، موزاییکهای کفپوش پیچیده فقط برای یک بازار بسیار کوچک مورد تقاضا هستند، منجر به ایجاد مشاغل نسبتاً کمی برای موزاییکسازان ماهر میشود، که باعث میشود ساخت آن از نظر اقتصادی برای کسی مقرون به صرفه نباشد. زندگی از این طریق، که به نوبه خود منجر به تعداد کمتری از موزاییکسازان بسیار ماهر میشود.
این عرضه محدود باعث میشود که موزاییکسازان ماهری که وجود دارند، نرخهای بالاتری را برای هر سرویس دریافت کنند، که منجر به این میشود که موزاییکهای کف حتی گرانتر از دنیایی باشند که موزاییکهای کف در آن رایج هستند. هزینه بالاتر پرداخت به کسی برای ایجاد یک موزاییک کف استادانه، به نوبه خود، کار را برای افرادی که ممکن است بخواهند موزاییک کفپوش داشته باشند سخت تر می کند.
نویسنده: اسپنسر مک دانیل
من یک مورخ مشتاق هستم که عمدتاً به تاریخ فرهنگی و اجتماعی یونان باستان علاقه مند هستم. برخی از علایق اصلی تاریخی من عبارتند از: دین باستان، اساطیر، و فولکلور. جنسیت و تمایلات جنسی؛ قومیت؛ و تعاملات بین فرهنگهای یونانی و فرهنگهایی که آنها را خارجی میدانستند. من در ماه مه 2022 با مدرک لیسانس تاریخ و مطالعات کلاسیک (زبان یونانی باستان و لاتین) از دانشگاه ایندیانا بلومینگتون فارغ التحصیل شدم. من در حال حاضر دانشجوی برنامه کارشناسی ارشد در مطالعات یونان باستان و روم در دانشگاه براندیس هستم.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.