13 آبان 1402
در 30 اکتبر 2023، گزارشهایی مبنی بر غیبت نام اسرائیل از خدمات نقشهبرداری ارائه شده توسط شرکتهای فناوری چینی بایدو و علیبابا آغاز شد، که در واقع نشان میدهد - یا برخی معتقد بودند - که پکن در جنگ جاری در کنار حماس بر سر اسرائیل قرار گرفته است. در عرض چند ساعت، مقامات چینی شروع به عقب نشینی از این روایت کردند و اشاره کردند که این نام ها در نقشه های رسمی این کشور وجود دارد و نقشه های ارائه شده توسط شرکت های فناوری چین از زمان حمله 7 اکتبر توسط حماس به هیچ وجه تغییر نکرده است. در واقع، وزارت امور خارجه چین از این فرصت استفاده کرد و از این هم فراتر رفت و تاکید کرد که چین در مناقشه طرفی نمی گیرد. در عوض، پکن گفت که هم به حق اسرائیل برای دفاع از خود و هم به حقوق مردم فلسطین بر اساس قوانین بین المللی بشردوستانه احترام می گذارد. این اظهار تعادل و یکنواختی نباید برای هیچ کس تعجب آور باشد. بیش از یک دهه است که زیربنای رویکرد استراتژیک چین در قبال خاورمیانه بوده است، در این مدت پکن سعی کرده خود را دوست همه در منطقه و دشمن هیچکدام نشان دهد. اما اپیزود نقشه بر مشکلی که پکن بر سر بحران کنونی با آن مواجه است، تاکید می کند. دوقطبی که بر سر این درگیری - هم در خود خاورمیانه و هم در سراسر جهان - ایجاد شده است، حفظ رویکرد استراتژیک پکن در خاورمیانه را به طور فزاینده ای دشوار می کند.
تبریز امروز:
اندرو لاتام
استاد علوم سیاسی، کالج مکالستر
در 30 اکتبر 2023، گزارشهایی مبنی بر غیبت نام اسرائیل از خدمات نقشهبرداری ارائه شده توسط شرکتهای فناوری چینی بایدو و علیبابا آغاز شد، که در واقع نشان میدهد - یا برخی معتقد بودند - که پکن در جنگ جاری در کنار حماس بر سر اسرائیل قرار گرفته است.
در عرض چند ساعت، مقامات چینی شروع به عقب نشینی از این روایت کردند و اشاره کردند که این نام ها در نقشه های رسمی این کشور وجود دارد و نقشه های ارائه شده توسط شرکت های فناوری چین از زمان حمله 7 اکتبر توسط حماس به هیچ وجه تغییر نکرده است. در واقع، وزارت امور خارجه چین از این فرصت استفاده کرد و از این هم فراتر رفت و تاکید کرد که چین در مناقشه طرفی نمی گیرد. در عوض، پکن گفت که هم به حق اسرائیل برای دفاع از خود و هم به حقوق مردم فلسطین بر اساس قوانین بین المللی بشردوستانه احترام می گذارد.
این اظهار تعادل و یکنواختی نباید برای هیچ کس تعجب آور باشد. بیش از یک دهه است که زیربنای رویکرد استراتژیک چین در قبال خاورمیانه بوده است، در این مدت پکن سعی کرده خود را دوست همه در منطقه و دشمن هیچکدام نشان دهد.
اما اپیزود نقشه بر مشکلی که پکن بر سر بحران کنونی با آن مواجه است، تاکید می کند. دوقطبی که بر سر این درگیری - هم در خود خاورمیانه و هم در سراسر جهان - ایجاد شده است، حفظ رویکرد استراتژیک پکن در خاورمیانه را به طور فزاینده ای دشوار می کند.
بهعنوان محققی که در کلاسهای سیاست خارجی چین تدریس میکند، معتقدم که جنگ اسرائیل و حماس سختترین آزمون را برای استراتژی خاورمیانهای رئیسجمهور شی جینپینگ مطرح میکند – که تا به امروز حول مفهوم «دیپلماسی متعادل» متمرکز شده است. افزایش احساسات طرفدار فلسطین در چین - و همدردی های تاریخی این کشور در منطقه - نشان می دهد که اگر شی جینپینگ از جاده بی طرفی خارج شود، در کنار فلسطینی ها قرار می گیرد تا اسرائیلی ها.
اما این انتخابی است که پکن ترجیح می دهد انجام ندهد - و به دلایل عاقلانه اقتصادی و سیاست خارجی. به عقیده من، انجام چنین انتخابی عملاً پایان تلاش یک دههای چین برای قرار گرفتن خود به عنوان یک «تثبیت کننده مفید» تأثیرگذار در منطقه خواهد بود – یک قدرت خارجی که به دنبال میانجیگری در معاملات صلح و ایجاد یک اقتصاد منطقهای واقعاً فراگیر است. دستور امنیتی
اهداف و استراتژی های پکن
در حالی که در دهههای گذشته، خرد متعارف در محافل دیپلماتیک این بود که چین آنقدرها در خاورمیانه سرمایهگذاری نمیکرد، از حدود سال 2012 چنین نبود. از آن زمان به بعد، چین انرژی دیپلماتیک قابل توجهی را برای ایجاد نفوذ خود در منطقه سرمایهگذاری کرد.
دیدگاه استراتژیک کلی پکن برای خاورمیانه، دیدگاهی است که در آن نفوذ ایالات متحده به طور قابل توجهی کاهش می یابد در حالی که چین به طور قابل توجهی افزایش می یابد.
از یک سو، این صرفاً تجلی منطقهای یک چشمانداز جهانی است - همانطور که در مجموعهای از ابتکارات سیاست خارجی چین مانند جامعه سرنوشت مشترک، ابتکار توسعه جهانی، ابتکار امنیت جهانی و ابتکار تمدن جهانی - که همه آنها بیان شدهاند. حداقل تا حدی برای جلب توجه کشورهایی در جنوب جهانی طراحی شده اند که به طور فزاینده ای از نظم بین المللی مبتنی بر قوانین تحت رهبری ایالات متحده احساس بیگانگی می کنند.
این دیدگاهی مبتنی بر ترس است که تداوم سلطه ایالات متحده در خاورمیانه دسترسی چین به صادرات نفت و گاز منطقه را تهدید می کند.
این بدان معنا نیست که پکن به دنبال جابجایی ایالات متحده به عنوان قدرت مسلط در منطقه است. با توجه به قدرت دلار و روابط دیرینه ایالات متحده با برخی از بزرگترین اقتصادهای منطقه، این امر غیرممکن است.
در عوض، برنامه اعلام شده چین ارتقای همسویی میان کشورهای منطقه است – یعنی تشویق تک تک کشورها به تعامل با چین در زمینه هایی مانند زیرساخت ها و تجارت. انجام این کار نه تنها باعث ایجاد رابطه می شود
این مسئله بین چین و بازیگران منطقه، هر گونه انگیزه برای پیوستن به بلوک های انحصاری تحت رهبری ایالات متحده را نیز ضعیف می کند.
پکن از طریق آنچه در اسناد دولت چین به عنوان «دیپلماسی متوازن» و «موازنه مثبت» توصیف شده است، به دنبال ارتقای همسویی چندگانه است.
دیپلماسی متوازن مستلزم عدم جانبداری در درگیری های مختلف - از جمله درگیری اسرائیل و فلسطین - و عدم ایجاد دشمنی است. موازنه مثبت بر پیگیری همکاری نزدیکتر با یک قدرت منطقه ای متمرکز است، ایران می گوید با این باور که این امر باعث می شود دیگران - به عنوان مثال، کشورهای عربی خلیج فارس - به دنبال همین روند باشند.
موفقیت چین در خاورمیانه
قبل از حمله حماس در 7 اکتبر به اسرائیل، استراتژی پکن شروع به پرداخت سود قابل توجهی کرده بود.
چین در سال 2016 وارد یک مشارکت استراتژیک جامع با عربستان سعودی شد و در سال 2020 یک قرارداد همکاری 25 ساله با ایران امضا کرد. در همین بازه زمانی، پکن روابط اقتصادی خود را با تعداد زیادی از کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله بحرین، قطر، امارات متحده عربی، کویت و عمان گسترش داده است.
فراتر از خلیج فارس، چین همچنین روابط اقتصادی خود را با مصر تعمیق بخشیده است، تا جایی که اکنون بزرگترین سرمایه گذار در پروژه توسعه منطقه کانال سوئز است. همچنین در پروژه های بازسازی در عراق و سوریه سرمایه گذاری کرده است.
در اوایل سال جاری، چین میانجیگری توافقی را برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران انجام داد - یک پیشرفت بزرگ و چینی که چین را به عنوان یک میانجی اصلی در منطقه معرفی کرد.
در واقع، به دنبال آن موفقیت، پکن شروع به جایگاه خود به عنوان یک واسطه بالقوه صلح بین اسرائیل و فلسطینی ها کرد.
تاثیر جنگ اسرائیل و حماس
با این حال، جنگ اسرائیل و حماس رویکرد چین به خاورمیانه را پیچیده کرده است.
پاسخ اولیه پکن به درگیری ادامه دیپلماسی متعادل خود بود. پس از حمله 7 اکتبر، رهبران چین حماس را محکوم نکردند، در عوض آنها از هر دو طرف خواستند تا "خودداری کنند" و "راه حل دو کشور" را بپذیرند.
این با سیاست دیرینه پکن مبنی بر «عدم مداخله» در امور داخلی سایر کشورها و رویکرد استراتژیک اساسی آن در منطقه سازگار است.
اما موضع خنثی با رویکرد اتخاذ شده توسط ایالات متحده و برخی از کشورهای اروپایی - که چین را برای یک خط محکم تر تحت فشار قرار داد، به هم خورد.
وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، تحت فشار آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، دیدگاه چین را تکرار کرد که هر کشوری حق دفاع از خود را دارد. اما او این را با بیان اینکه اسرائیل «باید به قوانین بشردوستانه بینالمللی پایبند باشد و از امنیت غیرنظامیان محافظت کند» توصیف کرد.
و این صلاحیت نشاندهنده تغییر لحن از سوی پکن است، که به تدریج به سمت بیان اظهاراتی در جهت همدردی با فلسطینیها و انتقادی از اسرائیل حرکت کرده است. در 25 اکتبر، چین از حق وتوی خود در سازمان ملل برای جلوگیری از قطعنامه ایالات متحده که خواستار توقف کمک های بشردوستانه بود، استفاده کرد، به این دلیل که از اسرائیل خواسته بود تا محاصره غزه را لغو کند.
ژانگ جون، سفیر چین در سازمان ملل، توضیح داد که این تصمیم بر اساس "تقاضای قوی کل جهان، به ویژه کشورهای عربی" است.
قهرمانی در جنوب جهانی
با توجه به نگرانیهای اقتصادی پکن و جاهطلبیهای ژئوپلیتیکی آن، چنین تغییری جای تعجب ندارد. چین به شدت به تجارت با کشورهای متعدد در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا وابسته است تا با اسرائیل.
اگر فشارهای ژئوپلیتیکی چین را به نقطهای سوق دهد که باید بین اسرائیل و جهان عرب تصمیم بگیرد، پکن انگیزههای اقتصادی قدرتمندی برای جانبداری از جهان عرب دارد.
اما چین انگیزه قدرتمند دیگری برای جانبداری از فلسطینی ها دارد. پکن تمایل دارد به عنوان قهرمان جنوب جهانی دیده شود. و جانبداری از اسرائیل خطر بیگانه شدن این حوزه مهم را به دنبال دارد.
در کشورهای سراسر آفریقا، آمریکای لاتین و فراتر از آن، مبارزه فلسطینیان علیه اسرائیل شبیه مبارزه با استعمار یا مقاومت در برابر «آپارتاید» تلقی میشود. جانبداری از اسرائیل، زیر این لنز، چین را در کنار ستمگر استعماری قرار می دهد. و این، به نوبه خود، خطرات تضعیف کار دیپلماتیک و اقتصادی چین را از طریق برنامه توسعه زیرساخت خود، ابتکار کمربند و جاده، و تلاش برای تشویق بیشتر کشورهای جهانی جنوب به پیوستن به آنچه اکنون بلوک اقتصادی بریکس انجام داده است، می کند.
و در حالی که چین ممکن است نقشههای خود از خاورمیانه را تغییر نداده باشد، دیپلماتهایش ممکن است به آنها نگاه کنند و از خود بپرسند که آیا هنوز جایی برای دیپلماسی متعادل وجود دارد یا خیر
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.