26 اسفند 1401
شما به راحتی می توانید خود را در حال دوچرخه سواری در آسمان تصور کنید، اگرچه این چیزی نیست که واقعاً اتفاق بیفتد. شما می توانید خود را در حال انجام کاری تصور کنید که قبلا هرگز انجام نداده اید - مانند اسکی روی آب - و شاید حتی راه بهتری را نسبت به دیگران برای انجام آن تصور کنید. تخیل شامل ایجاد یک تصویر ذهنی از چیزی است که برای حواس شما وجود ندارد و یا حتی چیزی که در جایی در واقعیت وجود ندارد. تخیل یکی از توانایی های کلیدی است که از ما انسان می سازد. ولی تخیل از کجا آمد؟
تبریز امروز:
آندری ویشدسکی
استاد علوم اعصاب، دانشگاه بوستون
شما به راحتی می توانید خود را در حال دوچرخه سواری در آسمان تصور کنید، اگرچه این چیزی نیست که واقعاً اتفاق بیفتد. شما می توانید خود را در حال انجام کاری تصور کنید که قبلا هرگز انجام نداده اید - مانند اسکی روی آب - و شاید حتی راه بهتری را نسبت به دیگران برای انجام آن تصور کنید.
تخیل شامل ایجاد یک تصویر ذهنی از چیزی است که برای حواس شما وجود ندارد و یا حتی چیزی که در جایی در واقعیت وجود ندارد. تخیل یکی از توانایی های کلیدی است که از ما انسان می سازد. ولی تخیل از کجا آمد؟
من یک متخصص علوم اعصاب هستم که در مورد چگونگی دستیابی کودکان به تخیل مطالعه می کنم. من به ویژه به مکانیسم های عصبی تخیل علاقه مند هستم. هنگامی که تشخیص دادیم چه ساختارها و ارتباطات مغزی برای ساختن ذهنی اشیاء و صحنههای جدید ضروری است، دانشمندانی مانند من میتوانند در طول دوره تکامل به گذشته نگاه کنند تا ببینند چه زمانی این نواحی مغز پدیدار شدهاند - و به طور بالقوه اولین نوع تخیل را به وجود آوردهاند.
از باکتری گرفته تا پستانداران
پس از ظهور حیات بر روی زمین در حدود 3.4 میلیارد سال پیش، موجودات به تدریج پیچیده تر شدند. حدود 700 میلیون سال پیش، نورونها در شبکههای عصبی ساده سازماندهی شدند که سپس در حدود 525 میلیون سال پیش به مغز و نخاع تکامل یافتند.
مخفی شدن در حالی که دایناسورهای خونسرد در طول روز شکار می کردند، به نفع پستانداران بود.
در نهایت دایناسورها حدود 240 میلیون سال پیش تکامل یافتند و پستانداران چند میلیون سال بعد ظهور کردند. در حالی که دایناسورها در ظاهر همسان بودند، در گرفتن و خوردن پستانداران کوچک و پشمالو بسیار خوب عمل می کردند. با این حال دایناسورها خونسرد بودند و مانند خزندگان خونسرد امروزی، فقط در طول روز که هوا گرم بود می توانستند به طور موثر حرکت کنند و شکار کنند. برای جلوگیری از شکار شدن توسط دایناسورها، پستانداران به یک راه حل رجوع کردند: در طول روز در زیر زمین پنهان شوند.
با این حال، غذای زیادی در زیر زمین رشد نمی کند. برای غذا خوردن، پستانداران باید بالای سطح زمین حرکت میکردند – اما ایمنترین زمان برای جستجوی علوفه شب بود، زمانی که دایناسورها کمتر تهدید بودند. تبدیل شدن به خون گرم بودن به این معنی است که پستانداران می توانند در شب حرکت کنند. با این حال، این راه حل با یک معاوضه همراه بود: پستانداران مجبور بودند به ازای هر واحد وزن، غذای بسیار بیشتری نسبت به دایناسورها بخورند تا متابولیسم بالای خود را حفظ کنند و دمای ثابت درونی بدن خود را در حدود 99 درجه فارنهایت (37 درجه سانتیگراد) حفظ کنند.
اجداد پستانداران ما در طول مدت کوتاه بیداری خود باید 10 برابر بیشتر غذا پیدا می کردند و باید آن را در تاریکی شب پیدا می کردند. چگونه این وظیفه را انجام دادند؟
پستانداران برای بهینهسازی غذای خود، سیستم جدیدی را برای به خاطر سپردن کارآمد مکانهایی که غذا پیدا کردهاند توسعه دادند: پیوند بخشی از مغز که جنبههای حسی منظره را ثبت میکند – اینکه یک مکان چگونه به نظر میرسد یا بوی آن –جهت یابی به بخشی از مغز که کنترل میکند. . آنها ویژگی های چشم انداز را در نئوکورتکس، خارجی ترین لایه مغز رمزگذاری کردند. آنها ناوبری را در قشر آنتورینال رمزگذاری می کنند. و کل سیستم توسط ساختار مغزی به نام هیپوکامپ به هم مرتبط بود. انسان ها هنوز از این سیستم حافظه برای به خاطر سپردن اشیا و وقایع گذشته مانند ماشین شما و جایی که آن را پارک کرده اید استفاده می کنند.
ساختار داخلی مغز به نام هیپوکامپ به سنتز انواع مختلف اطلاعات برای ایجاد خاطرات کمک می کند. سباستین کاولیتزکی/کتابخانه عکس علمی از طریق گتی ایماژ
گروه هایی از نورون ها در نئوکورتکس این خاطرات اشیاء و رویدادهای گذشته را رمزگذاری می کنند. به خاطر سپردن یک چیز یا یک قسمت، همان نورون هایی را که در ابتدا آن را رمزگذاری کرده بودند، دوباره فعال می کند. همه پستانداران احتمالاً می توانند اشیاء و رویدادهای رمزگذاری شده قبلی را با فعال کردن مجدد این گروه از نورون ها به یاد بیاورند و دوباره تجربه کنند. این سیستم حافظه مبتنی بر نئوکورتکس-هیپوکامپ که 200 میلیون سال پیش تکامل یافت، اولین قدم کلیدی به سوی تخیل شد.
بلوک ساختمان بعدی، توانایی ساختن یک «حافظه» است که واقعاً اتفاق نیفتاده است.
"خاطرات" غیر ارادی ساخته شده
ساده ترین شکل تصور اشیاء و صحنه های جدید در رویا اتفاق می افتد. این واضح، عجیب و غریب
فانتزی های غیرارادی در افرادی که در مرحله خواب با حرکات سریع چشم (REM) هستند مرتبط است.
دانشمندان فرض می کنند که گونه هایی که استراحت آنها شامل دوره هایی از خواب REM است نیز رویاها را تجربه می کنند. پستانداران کیسه دار و جفتی خواب REM دارند، اما پستاندار تخمگذار اکیدنا خواب ندارند، که نشان می دهد این مرحله از چرخه خواب پس از جدا شدن این خطوط تکاملی 140 میلیون سال پیش تکامل یافته است. در واقع، ضبط از نورونهای تخصصی در مغز به نام سلولهای مکان نشان داد که حیوانات میتوانند «رویای رفتن» به مکانهایی را ببینند که قبلاً هرگز از آنها بازدید نکردهاند.
در انسان، راهحلهایی که در خواب دیدن پیدا میشوند میتوانند به حل مشکلات کمک کنند. نمونه های متعددی از راه حل های علمی و مهندسی وجود دارد که به طور خود به خود در هنگام خواب تجسم می شوند.
Otto Loewi، عصب شناس، آزمایشی را دید که ثابت کرد تکانه های عصبی از طریق شیمیایی منتقل می شوند. او بلافاصله برای انجام آزمایش به آزمایشگاه خود رفت و بعداً جایزه نوبل را برای این کشف دریافت کرد.
الیاس هاو، مخترع اولین چرخ خیاطی، ادعا کرد که ابداع اصلی، قرار دادن سوراخ نخ در نزدیکی نوک سوزن، در خواب به سراغ او آمده است.
دیمیتری مندلیف توصیف کرد که در خواب دیدم «جدولی که در آن همه عناصر در جای خود قرار میگیرند. وقتی بیدار شدم، بلافاصله آن را روی یک تکه کاغذ یادداشت کردم." و این جدول تناوبی بود.
این اکتشافات با همان مکانیسم تخیل غیر ارادی که برای اولین بار توسط پستانداران 140 میلیون سال پیش به دست آمد، امکان پذیر شد.
طوفان فکری عمدی به این بستگی دارد که بتوانید تخیل خود را کنترل کنید.
تخیل عمدی
تفاوت بین تخیل ارادی و تخیل غیر ارادی مشابه تفاوت بین کنترل ارادی عضلات و اسپاسم عضلانی است. کنترل داوطلبانه عضلات به افراد اجازه می دهد تا عمدا حرکات عضلانی را ترکیب کنند. اسپاسم خود به خود رخ می دهد و قابل کنترل نیست.
به طور مشابه، تخیل اختیاری به افراد اجازه می دهد تا افکار را عمدی ترکیب کنند. هنگامی که از شما خواسته می شود دو مثلث قائم الزاویه یکسان را در امتداد لبه های بلند یا هیپوتنوس به صورت ذهنی ترکیب کنید، یک مربع را تصور می کنید. وقتی از شما خواسته می شود که یک پیتزا گرد را به صورت ذهنی با دو خط عمود برش دهید، چهار برش یکسان را تجسم می کنید.
این ظرفیت عمدی، پاسخگو و قابل اعتماد برای ترکیب و ترکیب مجدد اشیاء ذهنی، سنتز پیش پیشانی نامیده می شود. این بر توانایی قشر جلوی مغز واقع در قسمت جلویی مغز برای کنترل بقیه نئوکورتکس تکیه دارد.
چه زمانی گونه ما توانایی سنتز پیش پیشانی را به دست آورد؟ هر مصنوع مربوط به 70000 سال پیش میتوانست توسط خالقی ساخته شود که فاقد این توانایی باشد. از سوی دیگر، از همان زمان، آثار باستان شناسی مختلفی وجود دارد که به طور واضح حضور آن را نشان می دهد: اشیاء فیگوراتیو ترکیبی، مانند شیر-مرد. سوزن استخوان با چشم؛ تیر و کمان؛ آلات موسیقی؛ خانه های ساخته شده؛ تدفین های آراسته شده که نشان دهنده اعتقادات به زندگی پس از مرگ و بسیاری موارد دیگر است.
چندین نوع از مصنوعات باستان شناسی که به طور واضح با سنتز پیش پیشانی مرتبط هستند، به طور همزمان در حدود 65000 سال پیش در چندین مکان جغرافیایی ظاهر می شوند. این تغییر ناگهانی در تخیل توسط مورخ یووال هراری به عنوان "انقلاب شناختی" توصیف شده است. قابل توجه است که تقریباً همزمان با بزرگترین مهاجرت انسانهای خردمند به خارج از آفریقا است.
تحلیلهای ژنتیکی نشان میدهد که تعداد کمی از افراد این توانایی سنتز پیشپیشانی را به دست آوردهاند و سپس ژنهای خود را با حذف سایر مردان معاصر با استفاده از استراتژیهای تخیل و سلاحهای جدید توسعه دادهاند.
بنابراین این یک سفر میلیونها سال تکامل برای گونههای ما بوده است تا به تخیل مجهز شوند. اکثر پستانداران غیرانسانی این پتانسیل را دارند که تصور کنند چه چیزی وجود ندارد یا به طور غیرارادی در طول خواب REM اتفاق نیفتاده است. فقط انسان ها می توانند به طور داوطلبانه اشیاء و رویدادهای جدید را با استفاده از سنتز پیش پیشانی در ذهن ما تداعی کنند.
منبع:
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.