متن آشکارا پدرسالارانهی مانیفست، جنگ را به عنوان «بهداشت» ستایش میکند و «تحقیر برای زن» را تبلیغ میکند. این بیانیه همچنین خواستار نابودی موزهها، کتابخانهها و دانشگاهها میشود و از قدرت جمعیت شورشی حمایت میکند.
چشمانداز مارینتی بعدها او را به حمایت و حتی تأثیرگذاری بر فاشیسم اولیهی دیکتاتور ایتالیایی، بنیته موسولینی سوق داد. با این حال، رابطهی جنبش فوتوریسم و رژیم روزافزون ضدمدرن موسولینی رابطهای ناآرام بود؛ همانطور که پژوهشگر ایتالیایی کاتیا پیتسی در کتاب فوتوریسم ایتالیایی و ماشین نوشت.
در شرق، انقلابیون روسیِ سال ۱۹۱۷، ایمانی اتوپیایی به پیشرفت مادی و علم پذیرفتند. آنها «باور به سهولت ویران شدن فرهنگ» را با مزایای «گسترش ایدههای علمی به تودههای روسیه» ترکیب کردند؛ موضوعی که تاریخدان ریچارد استایتس در کتاب رویاهای انقلابی مطرح کرده است.
تابلوی نقاشی افرادی با دستهای برافراشته در چشماندازی با سیارات غولپیکر متعدد در آسمان و پرتوهایی از افق
نقاشی ۱۹۲۱ کنستانتین یوون با عنوان «سیاره نو» شور و شوق انقلابی اتحاد شوروی اولیه و حس دگرگونی کیهانی جامعه را به تصویر میکشد.
برای چپ روسی، یک «بازسازی فوری و کامل» روح در حال وقوع بود. این فرهنگ نوین پرولتری در آرمان انسان نوین شوروی تجسم یافت. این «استاد طبیعت به وسیلهی ماشینها و ابزارها» به جای پیگیری سنتیِ بورژواییِ هنرها و علوم انسانی، آموزش پلیتکنیک میدید؛ همانطور که پژوهشگر علوم انسانی جورج یانگ در کتاب کاسمویستهای روسی نوشت. نخستین کمیسر خلقی آموزش در شوروی، آناتولی لونچارْسکی، از این جنبشها حمایت میکرد.
گرچه ایدئولوژیهای سیاسیشان اشکال متفاوتی داشت، این فوتوریستهای قرن بیستم همگی تلاش خود را بر پیشرفت فناورانه بهعنوان هدف نهایی متمرکز کردند. تکنو-اتوپیانها قانع شده بودند که چرک و آلودگی کارخانههای دنیای واقعی به طور خودکار به آیندهای از «پاکیزگی، کارآمدی، آرامش و هماهنگی کامل» منجر خواهد شد؛ همانطور که تاریخدان هاوارد سیگال در کتاب فناوری و اتوپیا نوشت.
اسطورههای کارآمدی و فناوری روزمره
با وجود پیشرفتهای شگفتانگیز فناورانهی آن زمان، و از آن زمان تا امروز، چشمانداز آن تکنو-اتوپیانها تا حد زیادی محقق نشده است. در قرن بیستویکم، ممکن است چنین به نظر برسد که ما در جهانی از کارآمدی تقریباً کامل و وفور زندگی میکنیم، به لطف توسعهی سریع فناوری و گسترش زنجیرههای تأمین جهانی. اما بهایی که این سیستمها بر محیط زیست طبیعی – و بر افرادی که کارشان موفقیت آنها را تضمین میکند – تحمیل میکنند، تصویری بهکلی متفاوت ارائه میدهد.
امروز، برخی از افرادی که دیدگاههای تکنو-اتوپیایی و آخرالزمانی را تبلیغ میکنند، قدرتی به دست آوردهاند که میتوانند آینده را تحت تأثیر قرار دهند – اگر نه تعیین کنند. در آغاز سال ۲۰۲۵، از طریق وزارت کارآمدی دولت (DOGE)، ماسک رویکردی سریع و فناورانه به حکمرانی معرفی کرد که به کاهشهای عمده در سازمانهای فدرال منجر شده است. او همچنین بر سرمایهگذاریهای عظیم دولت در هوش مصنوعی تأثیر گذاشته است؛ دستهای از ابزارهای فناورانه که مقامات عمومی تنها تازه شروع به فهم آن کردهاند.
نمایشگاه موزه گوگنهایم نشان میدهد که فوتوریسم قرن بیستم سیاست زمانه را تحت تأثیر قرار داد، اما در نهایت یک جنبش هنری و ادبی بود.
فوتوریستهای قرن بیستم بر عرصهی سیاسی اثر گذاشتند، اما جنبشهایشان نهایتاً هنری و ادبی بودند. در مقابل، فوتوریستهای تکنولوژیک معاصر مانند ماسک، در رأس شرکتهای چندملیتی قدرتمندی قرار دارند که اقتصادها و فرهنگها را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهند.
این پرسش مطرح است: آیا این امر رؤیاهای ماسک دربارهی دگرگونی انسانی و آخرالزمان اجتماعی را بیشتر در معرض تحقق قرار میدهد؟ اگر نه، این عناصر از پروژهی ماسک احتمالاً همچنان بیشتر جنبهی نظری خواهند داشت، درست همانگونه که رؤیاهای تکنو-اتوپیانهای قرن گذشته باقی ماندند.