19 آذر 1401
از لحن واکنش بعضي مسئولين دولت جمهوري اسلامي ايران به بيانيه ضدايراني مشترک چين و عربستان پيداست که دولتمردان ايراني از رئيس جمهور چين انتظار نداشتند با آلسعود عليه ايران همصدا شود و دولت جمهوري اسلامي ايران را به مداخله در امور کشورهاي منطقه متهم کند و از ايران بخواهد در زمينه مسائل هستهاي به خواستههاي غرب پاسخ مثبت بدهد. در بيانيه مشترک چين و عربستان که به مناسبت سفر «شيجين پينگ» رئيس جمهور چين به عربستان منتشر شده، از ايران خواسته شده از دخالت در امور داخلي کشورهاي منطقه خودداري کند و با آژانس بينالمللي انرژي اتمي همکاري نمايد. متن عبارت بخش ضدايراني اين بيانيه چنين است: «در پايان نشست، سران عربستان و چين در رياض، دو طرف همچنين از ايران خواستند در امور داخلي ديگر کشورها دخالت نکند. چين و عربستان همچنين بر لزوم تقويت همکاريهاي مشترک پکن و رياض براي تضمين صلحآميز بودن برنامه هستهاي ايران هم تأکيد کرده و از ايران خواستند به معاهده منع سلاحهاي هستهاي پايبند باشد.» حمایت عجیب رئیس جمهور چین از ادعای واهی امارات درخصوص مالکیت بر جزایر سهگانه ایرانی هم برگ سیاه دیگری بر این پرونده افزوده است. واکنش دولت جمهوري اسلامي ايران به بيانيه ضدايراني چين و عربستان و ابراز گلايه يا انتقاد از رئيس جمهور چين بابت اين مواضع ضدايراني، امري طبيعي است ولي خوبست مسئولان ايراني از اين بيانيهها، درسي هم بياموزند. آنچه ميتوان از مواضع ضدايراني رئيس جمهور چين در سفرش به عربستان آموخت اينست که در عرف بينالملل تمام کشورها به منافع خود فکر ميکنند و هنگامي که پاي منافعشان در ميان باشد، اين حق را به خود ميدهند که منافع ديگر کشورها را قرباني کنند. اين درس، در زمينه چگونگي حضور در عرصه سياست بينالملل نيز آموختنيهائي دارد. دولت چين از اين قاعده مستثني نيست هرچند مسئولان آن در خلوت با مسئولين ايراني لاف دوستي زيادي ميزنند. همين روش را چينيها نسبت به روسيه در جريان جنگ اوکراين اعمال کردند. انتظار روسها اين بود که چين در اين جنگ به صورت همهجانبه در کنار آنها باشد و براي به پيروزي رسيدن ارتش روسيه در اوکراين که به نوعي پيروزي بر غرب و به ويژه رقيب سرسخت چين يعني آمريکا محسوب ميشود سنگ تمام بگذارند. ديديم که چنين نشد و چينيها نهتنها با روسها در اين زمينه همراهي نکردند بلکه با استفاده از فرصت به دست آمده، نفت روسيه را با قيمت نازلي خريدند و از رهگذر جنگ اوکراين جيبهاي خود را پر کردند. رفتار چينيها با آمريکا هم حتي در مقطع کنوني که آمريکا بر سر ماجراي تايوان براي چين شاخ و شانه ميکشد، بسيار پندآموز است.
تبریز امروز:
بسمالله الرحمن الرحيم
⬅️ از لحن واکنش بعضي مسئولين دولت جمهوري اسلامي ايران به بيانيه ضدايراني مشترک چين و عربستان پيداست که دولتمردان ايراني از رئيس جمهور چين انتظار نداشتند با آلسعود عليه ايران همصدا شود و دولت جمهوري اسلامي ايران را به مداخله در امور کشورهاي منطقه متهم کند و از ايران بخواهد در زمينه مسائل هستهاي به خواستههاي غرب پاسخ مثبت بدهد.
در بيانيه مشترک چين و عربستان که به مناسبت سفر «شيجين پينگ» رئيس جمهور چين به عربستان منتشر شده، از ايران خواسته شده از دخالت در امور داخلي کشورهاي منطقه خودداري کند و با آژانس بينالمللي انرژي اتمي همکاري نمايد. متن عبارت بخش ضدايراني اين بيانيه چنين است: «در پايان نشست، سران عربستان و چين در رياض، دو طرف همچنين از ايران خواستند در امور داخلي ديگر کشورها دخالت نکند. چين و عربستان همچنين بر لزوم تقويت همکاريهاي مشترک پکن و رياض براي تضمين صلحآميز بودن برنامه هستهاي ايران هم تأکيد کرده و از ايران خواستند به معاهده منع سلاحهاي هستهاي پايبند باشد.» حمایت عجیب رئیس جمهور چین از ادعای واهی امارات درخصوص مالکیت بر جزایر سهگانه ایرانی هم برگ سیاه دیگری بر این پرونده افزوده است.
واکنش دولت جمهوري اسلامي ايران به بيانيه ضدايراني چين و عربستان و ابراز گلايه يا انتقاد از رئيس جمهور چين بابت اين مواضع ضدايراني، امري طبيعي است ولي خوبست مسئولان ايراني از اين بيانيهها، درسي هم بياموزند. آنچه ميتوان از مواضع ضدايراني رئيس جمهور چين در سفرش به عربستان آموخت اينست که در عرف بينالملل تمام کشورها به منافع خود فکر ميکنند و هنگامي که پاي منافعشان در ميان باشد، اين حق را به خود ميدهند که منافع ديگر کشورها را قرباني کنند. اين درس، در زمينه چگونگي حضور در عرصه سياست بينالملل نيز آموختنيهائي دارد.
دولت چين از اين قاعده مستثني نيست هرچند مسئولان آن در خلوت با مسئولين ايراني لاف دوستي زيادي ميزنند. همين روش را چينيها نسبت به روسيه در جريان جنگ اوکراين اعمال کردند. انتظار روسها اين بود که چين در اين جنگ به صورت همهجانبه در کنار آنها باشد و براي به پيروزي رسيدن ارتش روسيه در اوکراين که به نوعي پيروزي بر غرب و به ويژه رقيب سرسخت چين يعني آمريکا محسوب ميشود سنگ تمام بگذارند. ديديم که چنين نشد و چينيها نهتنها با روسها در اين زمينه همراهي نکردند بلکه با استفاده از فرصت به دست آمده، نفت روسيه را با قيمت نازلي خريدند و از رهگذر جنگ اوکراين جيبهاي خود را پر کردند. رفتار چينيها با آمريکا هم حتي در مقطع کنوني که آمريکا بر سر ماجراي تايوان براي چين شاخ و شانه ميکشد، بسيار پندآموز است. رئيس جمهور چين با رئيس جمهور آمريکا ديدار ميکند، از مذاکره کردن با دشمن ديرينه خود ابا ندارد و در همان حال، به عربستان ميرود و قرارداد جامع همکاريهاي تجاري و فني با آلسعود امضا ميکند تا به آمريکائيها بگويد رقيب قدرتمندي براي آنهاست.
آل سعود هم در عين حال که چراغ سبزهاي متعددي از دولت آمريکا دريافت ميکنند و بنسلمان را از تحت تعقيب قرار گرفتن به خاطر دست داشتن در قتل جمال قاشقچي تبرئه مينمايند و از آمريکا براي او مصونيت ميگيرند، با رئيس جمهور چين دست دوستي ميدهند. هماکنون چين 300 ميليارد دلار تبادل تجاري با کشورهاي عربي منطقه دارد که 80 ميليارد دلار آن متعلق به عربستان است. با اين روش زيرکانه است که بنسلمان موفق ميشود در بيانيه مشترک عربستان و چين، محورهاي ضدايراني را بگنجاند تا علاوه بر روي ترش نشان دادن به ايران، به آمريکا هم بگويد رئيس جمهور بزرگترين رقيب واشنگتن را وادار به موضعگيري عليه جمهوري اسلامي ايران کرده است.
دولتمردان ما اگر از اين واقعه عصباني ميشوند، در کنار آن بايد به اين واقعيت نيز فکر کنند که مديريت کشور به فراگرفتن قواعد سياسي بينالمللي نياز دارد. آنها از يکطرف با ملاحظه وقايعي از قبيل رفتار چين با کشورهاي عربي منطقه بايد بياموزند که هرگز نبايد به دولتهائي همچون چين و روسيه اعتماد کنند همانگونه که به آمريکا و کشورهاي غربي نميتوان اعتماد کرد و از طرف ديگر بايد به اين نتيجه برسند که با دولتها ميتوانند رابطه برابر داشته باشند، با آنها مذاکره کنند و منافع کشور و ملت خود را در رابطه داشتن و مذاکره کردن تأمين نمايند. در اين چارچوب، ما ميتوانيم براساس يک سياست متوازن با کشورهاي شرقي و غربي رابطه داشته باشيم و کشور و ملتمان را از مزاياي فراوان چنين سياستي بهرهمند نمائيم.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.