اریش ازر - قصه پردازی توفیق وحیدی آذر

آخر و عاقبت شکلک بازی در مغازه سلمانی - قصه های من و بابام

تاریخ انتشار : ۱۶:۱۱ ۲۷-۰۸-۱۴۰۲

چند روز بود که بابا م از من می خواست که با هم به مغازه سلمانی محله برویم ،تا موهایم را کوتاه کنم ! اما من اصلا علاقه ای به کوتاه کردن مو نداشتم و دوست داشتم موهایم را بلند نگه دارم ! اما بالاخره زور من نرسید و با هم به مغازه سلمانی رفتیم ! تا روی صندلی نشستم بی اختیار اشک هایم سرازیر شدند! آقای آرایشگر و بابام هر دو مات مانده بودند که با گریه ی من چکار بکنند! ناگهان صدای بابام را شنیدم که یواشکی مرا صدا می زد ! تا برگشتم او را دیدم که کلاه خودش را برعکس گذاشته و بدنش را خم کرده است ! در یک حرکت بعد او دستانش را روی زمین گذاشت و باز یک کار خنده دار دیگر انجام داد ! خیلی خنده دار شده بود و لبخند بر روی لب هایمان نشست! بابام ادامه می داد و شکلک در می آورد و کارهای خنده دار می کرد ! و من و آقای آرایشگر محو تماشای او شده بودیم ! تا اینکه کار آقای سلمانی موهایم را اصلاح کرد و کارش به پایان رسید ! اما آن چه که اتفاق افتاده بود باور نکردنی شده بود! او از بس حواسش به ادا بازی های بابام بودکه موهایم را به شکل عجیبی درآورده بود! این هم شد آخر و عاقبت شکلک بازی در آرایشگاه!

تبریز امروز:

 

 

چند روز بود که بابا م از من می خواست که با هم به مغازه سلمانی محله برویم ،تا موهایم را کوتاه کنم ! اما من اصلا علاقه ای به کوتاه کردن مو نداشتم و دوست داشتم موهایم را بلند نگه دارم !

اما بالاخره زور من نرسید و با هم به مغازه سلمانی رفتیم ! تا روی صندلی نشستم  بی اختیار اشک هایم سرازیر شدند! آقای آرایشگر و بابام هر دو مات مانده بودند که با گریه ی من چکار بکنند!

ناگهان صدای بابام را شنیدم که یواشکی مرا صدا می زد ! تا برگشتم  او را دیدم که کلاه خودش را برعکس گذاشته و بدنش را خم کرده است ! در یک حرکت بعد او دستانش را روی زمین گذاشت و

باز یک کار خنده دار دیگر انجام داد ! خیلی خنده دار شده بود  و لبخند بر روی لب هایمان نشست! بابام ادامه می داد و شکلک در می آورد و کارهای خنده دار می کرد ! و من و آقای آرایشگر محو تماشای  او شده بودیم !

تا اینکه کار آقای سلمانی  موهایم را اصلاح کرد و کارش به پایان رسید ! اما آن چه که اتفاق افتاده بود باور نکردنی شده بود!  او از بس حواسش به ادا بازی های  بابام بودکه  موهایم را به شکل عجیبی درآورده بود! این هم شد آخر و عاقبت شکلک بازی در آرایشگاه!

 

 

نقاشی های اریش ازر

متن از توفیق وحیدی آذر

 


نظرات کاربران


@