مسیح مهاجری

طرحي نو دراندازيم

تاریخ انتشار : ۱۴:۵۹ ۱۲-۰۵-۱۴۰۴

انتشار خبر پديد آمدن قريب‌الوقوع تغييرات در ترکيب شاکله امنيتي و دفاعي کشور، انتظاراتي را در افکار عمومي مطرح کرد که به مهم‌ترين آنها در اين مقاله اشاره مي‌کنيم. 1- اصل اقدام براي تغيير، رويداد مثبتي است که مقتضاي شرايط کنوني کشور است. يکي از عوامل اصلي مزمن شدن بسياري از مشکلات، بي‌اعتنائي به نياز شاکله امنيتي، دفاعي و نظارتي کشور به تغيير و تحول است. يکساني سياست در اين عرصه‌ها و فقدان تحول در آنها باعث رکود در تمام زمينه‌ها شده و فعالان سياسي را دچار نااميدي کرده است. ديديم که مواضع حکمراني در تمام زمينه‌ها به دليل انعطاف‌ناپذيري و درجا زدن، موجب شد دولت‌ها با گرايش‌هاي متفاوت آمدند و رفتند ولي نتوانستند تحولي در جامعه به وجود بياورند. اين رکود، عوارض منفي زيادي به بار آورد که نااميدي، مهاجرت نخبگان، کاهش سرعت پيشرفت، بي‌اعتمادي و افزايش مشکلات اقتصادي ازجمله آنها هستند. درباره اين آفات، هشدارهاي زيادي در قالب‌هاي نوشتاري و گفتاري اعم از محرمانه و آشکار، داده شد ولي توجهي به اين تذکرات خيرخواهانه نشد و در مواردي نيز حمل بر بدخواهي گرديد. ايکاش قبل از حوادث تلخي که در يکسال اخير براي امنيت ملي کشور در منطقه رخ داد و قبل از جنگ تحميلي 12 روزه که درس‌ها و عبرت‌هاي زيادي به همراه داشت، گوش شنوائي براي شنيدن هشدارهاي خيرخواهانه پيدا مي‌شد و آنچه اين روزها به عنوان ايجاد تغيير و تحول در ترکيب شاکله امنيتي و دفاعي کشور وعده داده شده، بسيار زودتر صورت مي‌گرفت. 2- با قطع نظر از افرادي که جابجا و جايگزين مي‌شوند، آنچه مهم است و مي‌تواند تحول‌آفرين باشد تفکر و سياست است که بايد متحول شود و دستخوش تغيير گردد. انتظار اين نيست که اصول و معيارها تغيير کنند ولي شيوه‌ها قطعاً بايد دستخوش تغيير و تحول اساسي شوند. اگر تصور اين باشد که مطرح شدن چهره‌هاي متفاوت و بر سر زبان‌ها افتادن نام‌هاي خاص مي‌توانند مشکلي را حل کنند، اين خود آغاز اشتباه است. دستور کار بايد تغيير کند، افراط بايد جاي خود را به اعتدال بدهد، عمل بايد جاي شعار را بگيرد و واقع‌بيني بايد جانشين خيال‌پردازي شود. 3- نياز کشور به تغيير و تحول را نبايد به شاکله امنيتي، دفاعي و نظارتي محدود دانست. اين، فقط بخشي از کار بزرگي است که بايد انجام شود. در بخش‌هائي از قبيل سياست خارجي، امنيت داخلي، آزادي‌هاي مشروع، حقوق شهروندي، شيوه‌هاي تبليغاتي، سکان‌داران سياست داخلي و تصميم‌سازان و تصميم‌گيرندگان در زمينه‌هاي معيشت مردم نيز به ايجاد تغيير و تحول بنيادي نياز داريم. به شعار جوان‌گرائي به معناي واقعي آن نه جناحي و سليقه‌اي بايد عمل شود و تمام تعارف‌ها در زمينه ابقاء افرادي که امتحان خوبي پس نداده‌اند و پيرمردان محترم بالاي 90 سال خاتمه داده شود. تغيير و تحول را نمي‌توان موضوعي مجرد دانست، کاملاً مرکب است و بايد شامل تمام بخش‌ها بشود. 4- تغيير و تحول اگر قرار باشد به صورت واقعي رخ دهد، به نيروهاي اهل تحول نياز دارد. سال‌هاست که نيروهاي خواهان تغيير و تحول منزوي هستند و عناصر ضدتغيير و تحول، ميدان‌داري مي‌کنند. علاوه بر اينکه جهان طبعي متحول دارد، اکنون در عصري قرار داريم که تغيير حرف اول را مي‌زند. ما اگر در نظر و عمل به تغيير و تحول روي خوش نشان ندهيم و از نيروهاي تحول‌خواه استفاده نکنيم، عقب خواهيم ماند. بنابراين، تنها راه اينست که «فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم».

تبریز امروز:

بسم‌الله الرحمن الرحيم
⬅️ انتشار خبر پديد آمدن قريب‌الوقوع تغييرات در ترکيب شاکله امنيتي و دفاعي کشور، انتظاراتي را در افکار عمومي مطرح کرد که به مهم‌ترين آنها در اين مقاله اشاره مي‌کنيم.
1- اصل اقدام براي تغيير، رويداد مثبتي است که مقتضاي شرايط کنوني کشور است. يکي از عوامل اصلي مزمن شدن بسياري از مشکلات، بي‌اعتنائي به نياز شاکله امنيتي، دفاعي و نظارتي کشور به تغيير و تحول است. يکساني سياست در اين عرصه‌ها و فقدان تحول در آنها باعث رکود در تمام زمينه‌ها شده و فعالان سياسي را دچار نااميدي کرده است. ديديم که مواضع حکمراني در تمام زمينه‌ها به دليل انعطاف‌ناپذيري و درجا زدن، موجب شد دولت‌ها با گرايش‌هاي متفاوت آمدند و رفتند ولي نتوانستند تحولي در جامعه به وجود بياورند. اين رکود، عوارض منفي زيادي به بار آورد که نااميدي، مهاجرت نخبگان، کاهش سرعت پيشرفت، بي‌اعتمادي و افزايش مشکلات اقتصادي ازجمله آنها هستند. درباره اين آفات، هشدارهاي زيادي در قالب‌هاي نوشتاري و گفتاري اعم از محرمانه و آشکار، داده شد ولي توجهي به اين تذکرات خيرخواهانه نشد و در مواردي نيز حمل بر بدخواهي گرديد. ايکاش قبل از حوادث تلخي که در يکسال اخير براي امنيت ملي کشور در منطقه رخ داد و قبل از جنگ تحميلي 12 روزه که درس‌ها و عبرت‌هاي زيادي به همراه داشت، گوش شنوائي براي شنيدن هشدارهاي خيرخواهانه پيدا مي‌شد و آنچه اين روزها به عنوان ايجاد تغيير و تحول در ترکيب شاکله امنيتي و دفاعي کشور وعده داده شده، بسيار زودتر صورت مي‌گرفت.
2- با قطع نظر از افرادي که جابجا و جايگزين مي‌شوند، آنچه مهم است و مي‌تواند تحول‌آفرين باشد تفکر و سياست است که بايد متحول شود و دستخوش تغيير گردد. انتظار اين نيست که اصول و معيارها تغيير کنند ولي شيوه‌ها قطعاً بايد دستخوش تغيير و تحول اساسي شوند. اگر تصور اين باشد که مطرح شدن چهره‌هاي متفاوت و بر سر زبان‌ها افتادن نام‌هاي خاص مي‌توانند مشکلي را حل کنند، اين خود آغاز اشتباه است. دستور کار بايد تغيير کند، افراط بايد جاي خود را به اعتدال بدهد، عمل بايد جاي شعار را بگيرد و واقع‌بيني بايد جانشين خيال‌پردازي شود.
3- نياز کشور به تغيير و تحول را نبايد به شاکله امنيتي، دفاعي و نظارتي محدود دانست. اين، فقط بخشي از کار بزرگي است که بايد انجام شود. در بخش‌هائي از قبيل سياست خارجي، امنيت داخلي، آزادي‌هاي مشروع، حقوق شهروندي، شيوه‌هاي تبليغاتي، سکان‌داران سياست داخلي و تصميم‌سازان و تصميم‌گيرندگان در زمينه‌هاي معيشت مردم نيز به ايجاد تغيير و تحول بنيادي نياز داريم. به شعار جوان‌گرائي به معناي واقعي آن نه جناحي و سليقه‌اي بايد عمل شود و تمام تعارف‌ها در زمينه ابقاء افرادي که امتحان خوبي پس نداده‌اند و پيرمردان محترم بالاي 90 سال خاتمه داده شود. تغيير و تحول را نمي‌توان موضوعي مجرد دانست، کاملاً مرکب است و بايد شامل تمام بخش‌ها بشود.
4- تغيير و تحول اگر قرار باشد به صورت واقعي رخ دهد، به نيروهاي اهل تحول نياز دارد. سال‌هاست که نيروهاي خواهان تغيير و تحول منزوي هستند و عناصر ضدتغيير و تحول، ميدان‌داري مي‌کنند. علاوه بر اينکه جهان طبعي متحول دارد، اکنون در عصري قرار داريم که تغيير حرف اول را مي‌زند. ما اگر در نظر و عمل به تغيير و تحول روي خوش نشان ندهيم و از نيروهاي تحول‌خواه استفاده نکنيم، عقب خواهيم ماند. بنابراين، تنها راه اينست که «فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم».


نظرات کاربران


@