رایحه‌ها و صداهای نوستالژیک تبریز: چاشنی خاطره‌ها و تعلق خاطر

تاریخ انتشار : ۰۷:۵۱ ۲۶-۰۳-۱۴۰۴

امروزه با کاهش فضای سبز سنتی و افزایش آلودگی صوتی شهری، این صداهای طبیعی در حال محو شدن هستند. در کنار آن مدرنیته ی پیتزا و کافی شاپ ها بوی کباب و چلوکباب قدیمی را از بین می برند بخشی از این تغییرات نه‌تنها یک تحول اکولوژیک - سوسیالی است، بلکه فراموشی تدریجی بخشی از حافظۀ حسی شهر است.

تبریز امروز:

 

زمانی پیاده‌روی در خیابان دانشگاه ، سفری حسی از رایحه‌های به‌یادماندنی است: بوی دودۀ کباب‌های داغ از رستوران‌های قدیمی، عطر گل‌های یاس و محمدی در باغچه‌های خانه‌های قدیمی، رایحۀ ادویه‌جات و گیاهان دارویی از عطاری‌های پشت بازار امیر، و حتی بوی خاص بارساخ ! روده‌های گوسفندی در برخی محله‌ها که بخشی از زندگی روزمرۀ شهر است. این بوها نه تنها خاطرات گذشته را زنده می‌کنند، بلکه هویت اجتماعی گذشته و فرهنگی تبریز را نیز روایت می‌کنند.

نوستالژی بویایی: پنجرۀ رو به گذشته

مطالعات روان‌شناسی نشان می‌دهند که رایحه‌ها به‌ویژه در تحریک حافظۀ هیجانی قدرتمند عمل می‌کنند. برای بسیاری از تبریزی‌ها:

       .بوی چلوکباب ، بوی بازار تبریز را بیاد می آورد

  • بوی کباب تبریزی یادآور جمع‌های خانوادگی و مهمانی‌های پُرشور است.

  • عطر یاس ممکن است آنها را به صبح‌های تابستانی در حیاط خانه‌های قدیمی ببرد.

  • رایحۀ عطاری‌های بازار حس کنجکاوی کودکانه را هنگام خرید گیاهان دارویی با پدربزرگ‌ها زنده می‌کند.

  • حتی بوی خاص برخی محله‌ها (مانند مشاغل سنتی مرتبط با دامداری) با وجود تند بودن، بخشی از خاطرات جمعی شهر است.

فواید روان‌شناختی رایحه‌های محلی

این بوهای آشنا می‌توانند:

  • کاهش استرس و ایجاد آرامش (مثل تأثیر عطر گل‌ها).

  • تقویت حس تعلق به زادگاه و هویت فرهنگی.

  • ایجاد ارتباط بین‌نسلی از طریق به اشتراک گذاشتن خاطرات مرتبط با این رایحه‌ها.

حفظ رایحه‌های تاریخی: چالشی برای شهرهای امروز

با مدرن‌شدن شهرها، برخی از این بوهای نمادین در حال کمرنگ شدن هستند. شاید ارزش باشد که مانند دیگر عناصر میراث فرهنگی، به حفظ این نشانه‌های حسی نیز فکر کنیم؛ مثلاً:

  • ثبت رایحه‌های خاص محله‌ها در مطالعات مردم‌شناسی.

  • ایجاد فضاهایی که این تجربیات حسی را برای نسل‌های آینده زنده نگه دارند.

 

حتی صدای جیرجیرک یادآور باغات قدیمی شهر است که هر عصر صدای آنها شنیده می شد

 صدای جیرجیرک: نوستالژی شنیداری تبریز

در میان رایحه‌های خاطره‌انگیز تبریز، آواهای طبیعی نیز جایگاه ویژه‌ای دارند. صدای جیرجیرک‌ها در غروب‌های تابستانی، یکی از آن نشانه‌های آشناست که بسیاری از تبریزی‌های قدیم را به یاد باغات سرسبز محله‌هایی مانند باغمیشه، لیلاوا و مارالان می‌اندازد.

چرا این صداها در خاطره جمعی می‌مانند؟

  • نشانۀ فصل‌ها: جیرجیرک‌ها برای بسیاری نویدآور گرمای تابستان و شب‌های طولانی بودند.

  • زمینه‌ساز آرامش: در گذشته که زندگی شهری آرام‌تر بود، این صداها پس‌زمینۀ طبیعی زندگی روزمره محسوب می‌شدند.

  • پیوند با بازی‌های کودکانه: بسیاری از افراد این صدا را با خاطرات بازی در باغ‌ها و فضای سبز محله پیوند می‌زنند.

تغییرات و چالش‌ها

امروزه با کاهش فضای سبز سنتی و افزایش آلودگی صوتی شهری، این صداهای طبیعی در حال محو شدن هستند. در کنار آن مدرنیته ی پیتزا و کافی شاپ ها بوی کباب و چلوکباب قدیمی را از بین می برند بخشی از این تغییرات نه‌تنها یک تحول اکولوژیک - سوسیالی است، بلکه فراموشی تدریجی بخشی از حافظۀ حسی شهر است.

پیشنهاد برای حفظ میراث شنیداری 

  • ضبط و آرشیو این صداهای طبیعی به عنوان بخشی از تاریخ شفاهی شهر.

  • ایجاد فضاهای سبز طراحی‌شده برای جذب دوبارۀ این حشرات دوست‌داشتنی.

  • گنجاندن این موضوع در برنامه‌های آموزشی مدارس تا نسل جدید با این خاطرات آشنا شوند.

 


نظرات کاربران


@