مسیح مهاجری

چين، تقويت بنيه داخلي

تاریخ انتشار : ۱۸:۳۶ ۱۶-۰۱-۱۴۰۴

جالب است که جهان‌بيني چيني در دوران «سوسياليسم باز» اولويت را به تقويت بنيه داخلي مي‌دهد و سياست خارجي رواداري به‌ويژه با اصلي‌ترين رقيب خود يعني آمريکا را در صدر فهرست مي‌بيند «از ميان هفت محور اصلي جهان‌بيني چيني، سه محور برجسته است. نخست اينکه چين بايد قبل از اينکه روي مسائل بين‌المللي کار کند به مسائل داخلي خود به درستي رسيدگي کند. دوم هنگام رسيدگي به امور خارجي، جلب احترام مهم‌ترين اصل است. سوم مهم است که تلاش کنيم با آمريکا همکاري کنيم اما در مورد موضوعات مورد علاقه چين، يعني موضوع تايوان و توانائي براي بهبود فناوري، محکم بايستيم». اين واقعيت را نمي‌توان ناديده گرفت که فرهنگ و آداب و سنن کشورها و ملت‌ها در تعيين سياست‌هاي آنها نقش دارند ولي در يک نگاه کلي‌تر بايد به اين نکته توجه کنيم که کشورها فقط در صورتي که از بنيه توانمند داخلي به ويژه در رضايتمندي مردم از نظر رفاه عمومي برخوردار باشند مي‌توانند در برابر فشارهاي داخلي مقاومت کنند. ايران با وسعت سرزميني، ثروت‌هاي طبيعي، تنوع آب و هوائي و استعداد فراوان نيروي انساني که دارد زمينه بسيار بالائي براي تبديل شدن به قدرت اول منطقه و يکي از قدرت‌هاي مطرح جهان را دارد. اين هدف والا هنگامي محقق خواهد شد که مديريت کشور براي توانمندي بنيه داخلي و رضايتمندي مردم اولويت قائل شود و در سياست خارجي، رواداري را پيشه کند. ما سالهاست که در جهت عکس اين مسير حرکت مي‌کنيم. اين روش بايد تغيير کند.

تبریز امروز:

بسم‌الله الرحمن الرحيم
⬅️ يکي از کتاب‌هائي که در تعطيلات نوروزي امسال خواندم، کتاب «روياي چيني»(1) بود. اين کتاب 638 صفحه‌اي که مجموعه‌اي از 85 سخنراني «شي ‌جين‌‌پينگ» رئيس‌ جمهور کنوني چين در نقاط مختلف جهان ازجمله در خود چين است، نگاه او و حزب کمونيست چين به اولويت‌هاي مديريتي اين کشور را به روشني تشريح مي‌کند و راز و رمز پيشرفت سريع آن در دهه‌هاي اخير را نشان مي‌دهد. چين اکنون بعد از آمريکا دومين قدرت اقتصادي جهان است و با تکيه بر سياستي که در پيش گرفته اين احتمال وجود دارد که به‌زودي به رتبه اول ارتقاء يابد.
مي‌دانيم که در ايران عده‌اي با سياست نگاه به شرق مخالفند و نگاه به غرب را مي‌پسندند و عده‌اي برعکس فکر مي‌کنند. برخلاف اين دو جماعت، گروه سومي هم هستند که به سياست متوازن معتقدند و مي‌گويند ايران بايد با هر دو بلوک شرق و غرب تعامل داشته باشد و در عين حال به هيچيک از آنها وابسته نباشد. من، با گروه سوم موافقم و همواره در مقالاتم بر همين تفکر که ترجمه عملي سياست «نه شرقي – نه غربي» مورد تأکيد امام خميني است پافشاري کرده‌ام. بنابراين، آنچه در اين مقاله درباره محاسن روش مديريتي چين مي‌آورم به معناي تمايل به شرق نيست. غرب نيز محاسني دارد که در کنار معايب اين هر دو بلوک بايد به آنها توجه کرد، همان روشي که قرآن کريم در آيات 17 و 18 سوره زمر «فَبَشِّرْ عِبَادِ الّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أحْسَنَهُ، أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْألْباب» توصيه فرموده است.
چين، بعد از پشت ‌سر گذاشتن دوره‌هاي سخت‌گيرانه کمونيستي مائو و سوسیالیستی نیمه بسته دنگ شيائوپينگ، حالا چند دهه است که به دوران سوسياليسم باز وارد شده و روش مديريتي اولويت دادن به تقويت بنيه داخلي و رواداري در سياست خارجي را در پيش گرفته است. سخنان شي‌جين‌پينگ که از سال 1391 تاکنون رئيس ‌جمهور چين است و رهبري حزب کمونيست اين کشور را برعهده دارد، چه در ترسيم دستورالعمل‌هاي حزبي و دولتي و سياست داخلي و چه در تبيين سياست خارجي هنگامي که در مجامع بين‌المللي و سفرهاي دولتي به تشريح سياست خارجي کشورش مي‌پردازد، آکنده از تعامل با جهان و اولويت دادن به تقويت بنيه داخلي با محور توسعه اقتصادي و فقرستيزي است. با اينکه چين 1000 سال با همسايگان خود مشغول جنگيدن بود، شي‌‌جين‌پينگ در يکي از سخنراني‌هايش در سال 1395 گفت: «مفاهيم هماهنگي و همزيستي در ژن‌هاي تاريخي ملت چين رمزگذاري شده است»(2). اين، يک تلاش براي القاء تفکر رواداري در سياست خارجي چين است.
براي مواجهه قدرتمندانه با فشارهاي خارجي، سياست حزب کمونيست چين اکنون اينست که تنها راه موفقيت، تقويت بنيه داخلي است. «در چين همه به اين نتيجه رسيده‌اند که تنها راه مطمئن براي حل اين نوع فشارها از خارج، ايجاد قدرت داخلي در نوآوري‌هاي تکنولوژي خواهد بود... بدون رشد و شکوفائي پايدار همه چيز نقش بر آب خواهد بود.... نارضايتي‌هاي اجتماعي گسترده بايد به صورت ريشه‌اي حل شوند»(3).
جالب است که جهان‌بيني چيني در دوران «سوسياليسم باز» اولويت را به تقويت بنيه داخلي مي‌دهد و سياست خارجي رواداري به‌ويژه با اصلي‌ترين رقيب خود يعني آمريکا را در صدر فهرست مي‌بيند «از ميان هفت محور اصلي جهان‌بيني چيني، سه محور برجسته است. نخست اينکه چين بايد قبل از اينکه روي مسائل بين‌المللي کار کند به مسائل داخلي خود به درستي رسيدگي کند. دوم هنگام رسيدگي به امور خارجي، جلب احترام مهم‌ترين اصل است. سوم مهم است که تلاش کنيم با آمريکا همکاري کنيم اما در مورد موضوعات مورد علاقه چين، يعني موضوع تايوان و توانائي براي بهبود فناوري، محکم بايستيم»(4).
اين واقعيت را نمي‌توان ناديده گرفت که فرهنگ و آداب و سنن کشورها و ملت‌ها در تعيين سياست‌هاي آنها نقش دارند ولي در يک نگاه کلي‌تر بايد به اين نکته توجه کنيم که کشورها فقط در صورتي که از بنيه توانمند داخلي به ويژه در رضايتمندي مردم از نظر رفاه عمومي برخوردار باشند مي‌توانند در برابر فشارهاي داخلي مقاومت کنند. ايران با وسعت سرزميني، ثروت‌هاي طبيعي، تنوع آب و هوائي و استعداد فراوان نيروي انساني که دارد زمينه بسيار بالائي براي تبديل شدن به قدرت اول منطقه و يکي از قدرت‌هاي مطرح جهان را دارد. اين هدف والا هنگامي محقق خواهد شد که مديريت کشور براي توانمندي بنيه داخلي و رضايتمندي مردم اولويت قائل شود و در سياست خارجي، رواداري را پيشه کند. ما سالهاست که در جهت عکس اين مسير حرکت مي‌کنيم. اين روش بايد تغيير کند.
ــــــــــــــــــــ
1- ترجمه دکتر محمدرضا نوروزپور
2- روياي چيني صفحه 445
3- جهان‌بيني چيني، نوشته ديويد دائو‌کويي‌لي، ترجمه دکتر محمدرضا نوروزپور، صفحه 306
4- جهان‌بيني چيني صفحه 303


نظرات کاربران


@