اگرچه «بلا چاو» با پارتیزانهای مقاومت ایتالیا (که در جریان آزادسازی ایتالیا علیه نیروهای اشغالگر آلمانی و نیروهای فاشیست همکار مبارزه میکردند) مرتبط است و اغلب به آنها تقدیم میشود، شواهد کمی وجود دارد که این آهنگ در طول جنگ جهانی دوم استفاده شده باشد. نسخه «پارتیزانی» این آهنگ تنها پس از پایان جنگ رواج یافت. نسخههای مختلف «بلا چاو» همچنان در سراسر جهان خوانده میشود.
تاریخچه
منشأ این آهنگ نامشخص است، اما یک فرضیه این است که «بلا چاو» در اصل بهعنوان «صبح زود که بیدار شدم» (Alla mattina appena alzata) توسط کارگران فصلی شالیزارهای برنج، بهویژه در دره پو در ایتالیا از اواخر قرن نوزدهم تا نیمه اول قرن بیستم، با اشعاری متفاوت خوانده میشد. آنها در کار «مونداره» (وجین کردن) شالیزارهای برنج در شمال ایتالیا مشغول بودند تا به رشد سالم گیاهان جوان برنج کمک کنند. این کار در زمان غرقاب شدن مزارع، از اواخر آوریل تا اوایل ژوئن هر سال انجام میشد. در این دوره، که مراحل اولیه رشد گیاه برنج بود، شاخههای ظریف نیاز به محافظت در برابر تفاوت دمای روز و شب داشتند. این کار شامل دو مرحله بود: انتقال گیاهان و هرس علفهای هرز.

عکسی از یک زن موندینا که در مزرعه کار میکند
مونداره وظیفهای بسیار طاقتفرسا بود که عمدتاً توسط زنانی به نام موندینه (به صورت جمع؛ مفرد: موندینا) از طبقات فقیر جامعه انجام میشد. آنها روز کاری خود را با پاهای برهنه در آب تا زانو و کمر خمیده سپری میکردند. شرایط کاری وحشتناک، ساعات کار طولانی و دستمزد بسیار پایین منجر به نارضایتی مداوم و گاهی اوقات جنبشهای اعتراضی و شورش در اوایل قرن بیستم میشد. مبارزه علیه «پادرونی» (کارفرمایی که کارگرانش را کاملاً کنترل میکند و بهویژه مهاجران ایتالیایی را استثمار میکند) حتی سختتر بود، زیرا کارگران مخفی زیادی آماده بودند با دستمزدهای پایینتر کار کنند. علاوه بر «بلا چاو»، آهنگهای مشابه زنان موندینا شامل «Sciur padrun da li beli braghi bianchi» و «Se otto ore vi sembran poche» بود.
نسخههای دیگری از پیشزمینههای «بلا چاو» در طول سالها ظاهر شدهاند که نشان میدهد «صبح زود که بیدار شدم» باید در نیمه دوم قرن نوزدهم ساخته شده باشد. قدیمیترین نسخه مکتوب به سال ۱۹۰۶ بازمیگردد و از نزدیکی ورچلی در پیمونت آمده است.
بهعنوان یک آهنگ پارتیزانی
هیچ نشانهای از اهمیت «بلا چاو» در میان تیپهای پارتیزانی یا حتی وجود نسخه «پارتیزانی» پیش از انتشار متن آن در سال ۱۹۵۳ وجود ندارد. در اسناد دوره پس از جنگ یا در کتابهای مهم آهنگها اثری از آن نیست. برای مثال، این آهنگ در «Canzoniere Italiano» پاسولینی در سال ۱۹۵۵ یا در «Canti Politici» از Editori Riuniti در سال ۱۹۶۲ دیده نمیشود. نسخه ۱۹۶۳ ایو مونتان پس از آن که گروه Il Nuovo Canzoniere Italiano آن را در جشنواره دو موندی در اسپولتو در سال ۱۹۶۴ هم بهعنوان آهنگ موندینه و هم بهعنوان سرود پارتیزانی ارائه کرد، به شهرت رسید. این سرود به قدری «فراگیر» بود که توانست روحیات سیاسی مختلف مبارزه برای آزادی ملی (کاتولیکها، کمونیستها، سوسیالیستها، لیبرالها) را در کنار هم نگه دارد و حتی در پایان کنگره دموکراسی مسیحی در سال ۱۹۷۵ که زاکانیینی، پارتیزان سابق، بهعنوان دبیر ملی انتخاب شد، خوانده شد.
بر اساس متن روبرتو باتالیا در «تاریخ مقاومت ایتالیا»، آهنگهای محبوب آن دوره «Fischia il vento» و آریای فولکلور شوروی «کاتیوشا» بودند که به سرود رسمی تیپهای پارتیزانی گاریبالدی تبدیل شد.
بلا چاو در U Fleků، پراگ
حتی ژورنالیست معروف، پارتیزان سابق و مورخ مبارزه پارتیزانی، جورجو بوکا، علناً اظهار داشت:
«بلا چاو»... آهنگ مقاومت، و «جووینتزا»... آهنگ دوره فاشیستی... هیچکدام از اینها توسط پارتیزانها یا فاشیستها ساخته نشدهاند، یکی از یک آهنگ دالماسی و دیگری از روح دانشجویی توسکانی گرفته شده و در طول سالها به سرود رسمی یا غیررسمی ایتالیای ضدفاشیستی و رژیم موسولینی تبدیل شدهاند... در بیست ماه جنگ پارتیزانی هرگز نشنیدم کسی «بلا چاو» را بخواند، این اختراع جشنواره اسپولتو است.
— لوئیجی مورونه، «داستان واقعی بلا چاو، که هرگز در مقاومت خوانده نشد»، «داستان ما»، «کوریره دلا سرا»، ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۸.
این اظهارات بعداً توسط کارلو پستلی در کتابش «بلا چاو. آهنگ آزادی» تأیید شد که در آن منشأ و گسترش این آهنگ را بازسازی کرده است.
حتی مورخان آهنگ ایتالیایی، آنتونیو ویرجیلو ساوونا و میکله استرانیرو، تأیید کردهاند که «بلا چاو» در طول جنگ پارتیزانی خوانده نشده یا به ندرت خوانده شده بود، اما بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم رواج یافت.
تنها چند نفر، مانند مورخان چزاره برمانی و روجرو جاکومینی، ادعا میکنند که برخی نسخههای «بلا چاو» توسط برخی تیپها در طول مقاومت خوانده شده است، هرچند نه لزوماً در نسخه «پارتیزانی» امروزی که، همانطور که ذکر شد، تا دهه ۱۹۵۰ هیچ مدرک مستندی از وجود آن نیست.
متن این آهنگ که امروزه خوانده میشود، اولین بار در سال ۱۹۵۳ در مجله «لا لاپا» و سپس در سال ۱۹۵۷ در «L'Unità» منتشر شد.
ملودی
یک منشأ احتمالی برای ملودی توسط محقق فاوستو جوواناردی شناسایی شده است که پس از کشف یک ملودی ییدیش (آهنگ Koilen) که توسط نوازنده کلزمر روس، میشکا زیگانوف، در سال ۱۹۱۹ در نیویورک ضبط شده بود، به دست آمد. به گفته راد همیلتون، پژوهشگر کتابخانه بریتانیا در لندن، «Koilen» نسخهای از «Dus Zekele Koilen» (کیسه زغال) است که نسخههای مختلفی از آن به دهه ۱۹۲۰ بازمیگردد.
خواننده فولکلور ایتالیایی، جووانا دافینی، این آهنگ را در سال ۱۹۶۲ ضبط کرد. موسیقی آن در میزان چهارضربی است.