یک قصه روسی

جوراب داخل کفش !ماجرایی در مهدکودک

تاریخ انتشار : ۱۶:۴۳ ۰۹-۰۱-۱۴۰۴

معلم مهدکودک سعی می‌کرد به پسربچه‌ای کمک کند تا کفش‌هایش را بپوشد. کفش‌ها تنگ بودند. وقتی بالاخره توانست کفش دوم را هم به پایش کند، پاسخ بچه او را شوکه کرد: "ولی این کفش‌ها رو پاهای اشتباهی پوشیدم!" واقعاً هم کفش راست را روی پای چپ و کفش چپ را روی پای راست کشیده بود!

تبریز امروز:

جوراب ها در داخل کفش ها بودند

 معلم مهدکودک سعی می‌کرد به پسربچه‌ای کمک کند تا کفش‌هایش را بپوشد.

کفش‌ها تنگ بودند. وقتی بالاخره توانست کفش دوم را هم به پایش کند، پاسخ بچه او را شوکه کرد:

  • "ولی این کفش‌ها رو پاهای اشتباهی پوشیدم!"

واقعاً هم کفش راست را روی پای چپ و کفش چپ را روی پای راست کشیده بود!

درآوردن کفش‌ها به همان سختی پوشاندنشان بود. معلم با کلی زحمت کفش راست را این بار روی پای راست پوشاند. که ناگهان بچه گفت:

  • "این کفش‌ها مال من نیستن!"

معلم با کلی تلاش خودش را کنترل کرد تا سر بچه داد نزند. دوباره با زحمت زیاد کفش‌ها را درآورد.

وقتی بالاخره موفق شد، پسرک گفت:

  • "این کفش‌ها مال برادرمه... مامان مجبورم کرده اونها رو بپوشم!"

آلنا الکساندروونا (معلم) نمی‌دانست باید بخندد یا گریه کند! با کلی صبر و حوصله دوباره کفش‌ها را پوشاند و پرسید:

  • "دستکش‌هات کجان؟"

و جواب پسرک او را به کلی شوکه کرد:

  • "اونا رو تو کفش‌هام گذاشتم!"

 


نظرات کاربران


@