بیش از نیمی از جمعیت جهان یک حوضه رودخانه یا دریاچه را با حداقل یک کشور دیگر به اشتراک میگذارند. برای مدیریت پایدار این منابع آب به نفع سلامت مردم، اکوسیستمها و اقتصادها، کشورهای همسایه باید با هم همکاری کنند.
با این حال، در سالهای اخیر بسیاری از کشورها تمایل کمتری به همکاری نشان دادهاند، حتی برای حفاظت از منبعی به اهمیت آب شیرین.
این روند دور شدن از چندجانبهگرایی منحصر به آب نیست. جهان شاهد کاهش تمایل کلی کشورها به حل مشترک چالشهای بیندولتی، منطقهای و جهانی است. این موضوع زمانی آشکار میشود که کشورهایی مانند ایالات متحده از نهادهای جهانی مانند سازمان بهداشت جهانی خارج میشوند و حمایت خود را از اهداف جهانی آبوهوا کاهش میدهند.
شکست در همکاری میتواند پیامدهای شدیدی داشته باشد. اگر یک کشور بیش از مقدار توافقشده آب برداشت کند، سد بسازد یا آب را آلوده کند، همسایگانش و مردم، شهرها، کشاورزی، تولید انرژی و حیات وحش آنها میتوانند آسیب ببینند. این در نهایت میتواند جوامع محلی را بیثبات کند، روابط بین کشورها را بدتر کند و صلح و ثبات منطقهای را به خطر بیندازد.
هرمها در کنار نیل با شهری بین رودخانه و بیابان.

جریان آب به رودخانه نیل آفریقا چندین کشور را تحت تأثیر قرار میدهد. سد بزرگی که اتیوپی در حال ساخت آن است، نگرانیها و اختلافاتی را در منطقه ایجاد کرده است. عکس از AP/عمر نبیل
ما تحقیق میکنیم و با دولتها و سازمانهای بینالمللی در زمینه محیطزیست و حقوق آب، سیاست کار میکنیم. تغییری که میبینیم از همکاری چندجانبه و نظم مبتنی بر قوانین به سمت تمایلات ملیگرایانهتر، که در آن یک کشور به ضرر همه خود را در اولویت قرار میدهد، نگرانیهایی را درباره آینده ایجاد کرده است.
هزاران سال همکاری آبی نتیجه داد
بیش از ۴۰۰۰ سال پیش، دو شهر-دولت سومری – لاگاش و اوما – درگیر جنگی شدید بر سر نواری از زمین حاصلخیز و کانالی که از رودخانه دجله تغذیه میشد بودند، در منطقهای که امروزه جنوب عراق است.
این درگیری در سال ۲۵۵۰ پیش از میلاد با اولین پیشزمینه شناختهشده یک معاهده آبی بینالمللی پایان یافت. معاهده مسلیم شامل پرداختها و توافقهایی بر سر استفاده مشترک از آب بود. این صلح را برای همیشه حفظ نکرد، اما مدلی ایجاد کرد که پایدار ماند.
درگیری بر سر آبهای مشترک هنوز رخ میدهد؛ با این حال، از اواخر دهه ۱۸۰۰، و بهویژه پس از پایان جنگ جهانی دوم، همکاری تعامل غالب بین کشورها در ۳۱۳ حوضه آب سطحی جهان، ۴۶۸ آبخوان فرامرزی و بیش از ۳۰۰ تالاب فرامرزی بوده است.
در اروپا، بهعنوان مثال، کشورها از طریق معاهدات، اشتراک دادهها و پروژههای مشترک برای بهبود کیفیت آب، از جمله در رودخانههای راین و دانوب، با هم کار کردهاند.
یک بارج در بخشی از رودخانه که به دلیل خشکسالی باریک شده است.

نه کشور برای حفاظت از سلامت رودخانه راین، که هر یک به آن وابستهاند، نزدیک با هم کار میکنند. در سال ۲۰۱۸، این همکاری ضروری شد زیرا سطح آب به حدی کاهش یافت که سفر کشتیها را مختل کرد. عکس از AP/مارتین مایسنر
وجود فرآیندهای همکاری همچنین به حل اختلافات کمک میکند. در جنوب شرقی آسیا، مذاکرات و تبادلات فنی بین کشورهایی که رودخانه مکونگ را به اشتراک میگذارند، به کاهش تنشها بر سر ساخت سدها در لائوس کمک کرده است.
یکجانبهگرایی در حال افزایش است
با وجود فواید اثباتشده همکاری بر سر منابع آب، ما شاهد روند نگرانکنندهای هستیم: کشورها بهطور فزاینده اقداماتی انجام میدهند که همکاری آبی را تضعیف میکند.
حتی در حوضه رودخانه کلمبیا، که اغلب نمونهای از همکاری فرامرزی تلقی میشود، وضعیت معاهده بهروزشده بین ایالات متحده و کانادا پس از توقف مذاکرات توسط دولت ترامپ در مارس ۲۰۲۵ مورد تردید قرار گرفته است.
از سال ۱۹۶۴، ایالات متحده به کانادا پول پرداخت کرده تا جریان رودخانه را برای جلوگیری از سیل و خدمت به نیروگاههای برقآبی آمریکا کنترل کند. توافق بهروزشده در اصل پذیرفته شده، اما امضا نشده است. این سؤالاتی را درباره اینکه اگر توافقهای موقت در سال ۲۰۲۷ قبل از اجرایی شدن معاهده جدید منقضی شوند چه خواهد شد، ایجاد کرده است.
مثال دیگر در حوضه رودخانه زامبزی در جنوب آفریقا است، جایی که کشورها بهطور فزاینده توافقها برای اطلاعرسانی به یکدیگر پیش از ساخت پروژههایی که بر جریان آب تأثیر میگذارند را نادیده میگیرند. رفتار مشابهی در مناطق نیل و دریای آرال و جاهای دیگر رخ میدهد.
ساخت سد بزرگ برقآبی اتیوپی در نیل آبی همسایگان پاییندست را ناراحت کرده است.
با افزایش اقدامات یکجانبه بر سر منابع آب مشترک، تمایل دولتها به ورود به توافقها و ایجاد نهادهای مشترک برای هدایت این همکاری کاهش یافته است. نرخ ایجاد توافقهای چندجانبه از دهه ۲۰۱۰ بهطور قابلتوجهی کند شده است. از سال ۲۰۲۰ تنها حدود ۱۰ توافق امضا شده و تنها دو نهاد مشترک تأسیس شده است. بخش بزرگی از حوضهها هیچ توافق یا نهادی ندارند.
تلاشهای معدود اخیر برای ایجاد مکانیزمهای همکاری متوقف شده یا شکست خوردهاند. تأسیس رسمی سازمانی برای مدیریت دریاچه کیوو و حوضه رودخانه روزیزی، که توسط کنگو، رواندا و بروندی به اشتراک گذاشته شده، هرگز بهطور رسمی توسط کشورهای عضو تأیید نشد. این سازمان که زمانی نویدبخش بود را به یک زامبی تبدیل کرد.
حتی وقتی نهادها وجود دارند، برخی دولتها از آنها خارج میشوند. اما اقداماتی که برای سود کوتاهمدت انجام میشوند میتوانند پیامدهای بلندمدت داشته باشند.
یک مثال مربوط به دریای آرال است که از دهه ۱۹۶۰ به دلیل تقاضای آب برای محصولات پنبه و تغییرات اقلیمی که منطقه را خشک کرده، بهطور چشمگیری کوچک شده است.
صندوق بینالمللی نجات دریای آرال (IFAS) در سال ۱۹۹۳ توسط پنج کشور برای حمایت از پروژههایی طراحی شد تا استفاده از آب در امتداد رودخانههایش ممکن بماند. با این حال، در سال ۲۰۱۶، قرقیزستان عضویت خود را متوقف کرد و استدلال کرد که این سازمان منافع ملی قرقیزستان را در نظر نمیگیرد. قرقیزستان حدود ۲۵ درصد آب جاری به منطقه را تأمین میکند. مشارکت متوقفشدهاش اثربخشی IFAS را محدود میکند.
مجموعهای از تصاویر دریای آرال را هر چند سال از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ نشان میدهد.

دریای آرال در آسیای مرکزی از دهه ۱۹۶۰ در حال کوچک شدن بوده، اما در دو دهه گذشته بهطور چشمگیری آب از دست داده است. تصویر بالا سمت چپ از سال ۲۰۰۰ است. ناسا
به همین ترتیب، مصر و سودان در سال ۲۰۱۰ مشارکت خود در ابتکار حوضه نیل را به دلیل توافقی همکاریجویانه که به نظرشان حقوق تاریخی آبشان را نقض میکرد – که در توافقهای استعماری ۱۹۲۹ و ۱۹۵۹ تعیین شده بود – به نفع حکومتی متمرکز بر «تخصیص عادلانه آب» متوقف کردند. در حالی که سودان در سال ۲۰۱۲ مشارکت در ابتکار حوضه نیل را از سر گرفت، مشارکت مصر همچنان متوقف است.
فرسایش چندجانبهگرایی
تغییراتی که در توافقها و نهادهای آبی میبینیم نشاندهنده کاهش گستردهتر تمایل کشورها به حل مشکلات مشترک از طریق همکاری چندجانبه است – روندی که به نظر میرسد بهسرعت در حال افزایش است.
در ایالات متحده، دولت ترامپ سیاستهای خارجی توسعهطلبانه و سیاستهای تجاری حمایتگرایانه را دنبال میکند. این دولت همچنین علناً در تعهد ایالات متحده به ناتو تردید نشان داده و اعلام کرده که از سازمان بهداشت جهانی خارج میشود.
آرژانتین نیز اعلام کرد که از WHO خارج خواهد شد. مالی، بورکینافاسو و نیجر از جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا، که همکاری اقتصادی و سیاسی را در منطقه ترویج میدهد، خارج شدهاند.
محیطزیست بهویژه از این روند تأثیر پذیرفته است. خروج ایالات متحده از توافق آبوهوای پاریس و دشواری در رسیدن به یک معاهده جهانی پلاستیک نیز نشاندهنده مشکل فزاینده در دستیابی به راهحلهای همکاریجویانه به نفع نسلهای آینده است.
آسیب به اکوسیستمها، مردم و کشورها
با کوچک شدن منابع آب شیرین به دلیل تغییرات اقلیمی و بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب به دلیل رشد جمعیت، کشورها بهطور فزاینده به همکاری چندجانبه برای جلوگیری از درگیری نیاز خواهند داشت.
این توافقها و نهادها جلساتی برای ارتباطات و همکاری فراهم میکنند. از دست دادن آنها میتواند به مدیریت ضعیفتر منابع آب، کاهش فواید زیستمحیطی، اقتصادی و بهداشتی، و افزایش درگیری منجر شود.
دریاچه چاد مثالی هشداردهنده است. کمیسیون حوضه دریاچه چاد در سال ۱۹۶۴ توسط کامرون، چاد، نیجر و نیجریه برای نظارت بر آب و سایر منابع طبیعی آن و هماهنگی پروژههای مرتبط با دریاچه تأسیس شد. اما کشورها هرگز بهطور کامل به همکاری متعهد نشدند.
از آن زمان، دریاچه حدود ۹۰ درصد کوچک شده است، که با کاهش دسترسی مردم به منابع آب حیاتی برای حمایت از معیشتشان، فقر را افزایش داده است. و این شرایط بهینهای برای موفقیت گروه تروریستی بوکوحرام در جذب جوانانی که گزینههای معیشتی محدودی داشتند ایجاد کرده است.
مردی با شتر سواری میکند و افراد دیگر لباسها را در کنار دریاچه میشویند.

مردم از شاخهای از دریاچه چاد در نگوبوآ، چاد، که مورد حمله گروه تروریستی بوکوحرام قرار گرفته، آب جمع میکنند. مردم به دریاچه برای آب وابستهاند، اما در حال کوچک شدن است. فیلیپ دزماز/AFP از طریق گتی ایمیجز
ما معتقدیم این کاهش در تعهد کشورها به همکاری چندجانبه باید زنگ خطری برای همه باشد. اگر باارزشترین منبع جهان بهصورت مشترک و پایدار در مرزهای بینالمللی مدیریت نشود، بیش از فقط آب در خطر است.