چه در اندوه، چه در شادی -
قول بده با من تا روزگار پیری بمانی.
تا روزهایی که دوستان با فنجانی چای به خانهمان سر بزنند،
تا لحظهای که صدای عصای نازکت روی زمین بپیچد.
تا پاییزی که برگها زیر پاهایت خشخش کنند،
تا زمانی که موهایت به نقرهای زیبا بدرخشند.
تا روزی که مسافران در چشمبرهمزدنی به ماه پرواز کنند،
تا دورانی که سایه جنگ از یادها پاک شود.
تا با رازهای نهان حکمت، که در شادی و رنج آمیختهاند،
قول بده با من باشی وقتی نوههامان پیمان عشق میبندند.
قول بده همه را با من، در بیداری و نه در رؤیا، ببینی،
آنگاه بدان، من هم کنار تو نفس خواهم کشید.