30 اردیبهشت 1402

گوانژونگ وو نقاشی که مدرنیسم را با سنت نقاشی چینی آمیخت

برگردان به فارسی کاوه وحیدی آذر

«در جست‌وجوی تمام قله‌های شگفت‌انگیز برای ساختن طرح‌ها، سی سال در زمستان، تابستان، بهار و پاییز، وسایل سنگین نقاشی را بر پشتم حمل کردم و پا به شهرهای رودخانه‌ای، روستاهای کوهستانی، جنگل‌های انبوه و برفی گذاشتم. قله ها - از دورترین گوشه دریای شرقی تا شهرهای مرزی تبت، از خرابه های گائوچانگ یونان باستان (در سین کیانگ) تا جزایر مرغ دریایی، در ایستگاه های کامیون، حیاط خانه های ماهیگیران، ساختمان های کارخانه و شکسته ماندم. معابد .... در همه اینها من خودم را برای توسعه استقامت آموزش دادم.

تبریز امروز:

گوانژونگ  وو یک نقاش معاصر چینی بود که به طور گسترده ای به عنوان بنیانگذار نقاشی مدرن چینی شناخته می شود. او را یکی از بزرگترین نقاشان معاصر چین می دانند. آثار هنری وو تأثیرات غربی و شرقی مانند سبک غربی فوویسم و سبک شرقی خوشنویسی چینی را نشان می دهد. وو جنبه های مختلف چین از جمله معماری، گیاهان، حیوانات، مردم و همچنین بسیاری از مناظر و مناظر آبی آن را به سبکی که یادآور نقاشان امپرسیونیست اوایل دهه 1900 است، نقاشی کرد. او همچنین یک نویسنده در هنر معاصر چین بود.

گوانژونگ  وو در سال 1919 در روستایی در ییکسینگ، استان جیانگ سو به دنیا آمد. خانواده‌اش می‌خواستند او مانند پدرش معلم شود. در سال 1935، گوانژونگ  وو آزمون ورودی را گذراند و مهندسی برق را در دانشکده صنعتی ژجیانگ (浙江公立工业专门学校، مدرسه فنی دانشگاه ژجیانگ) در هانگژو خواند. زمانی که گوانژونگ  وو در دانشکده مهندسی بود، با دانشجوی هنر به نام ژو دکون آشنا شد که در آکادمی ملی هنر هانگژو تحصیل می کرد. در طی سفری به مدرسه ژو، گوانژونگ  وو اولین نگاه خود را به هنر کرد و "دیوانه وار" عاشق آن شد. برخلاف میل پدرش، در سال 1936 به آکادمی هنر منتقل شد و نقاشی چینی و غربی را زیر نظر پان تیانشو (1897-1971)، فانگ گانمین (1906-1984)، وو دایو (1903-1988)، و لین فنگمیان (1900) آموخت. 

گوانژونگ  وو در طول سال‌های تحصیل در کالج، قبل از اینکه بتواند بر هنر خود مسلط شود، آزمایش‌ها و چالش‌های زیادی را پشت سر گذاشت. در سال 1937 جنگ چین و ژاپن آغاز شد و محوطه دانشگاه مجبور به جمع آوری و تغییر مکان شد تا از سر راه ارتش متجاوز ژاپن خارج شود. در طول حرکت مداوم در طول جنگ، گوانژونگ  وو توانست مکان‌های مختلفی را ببیند. او ماجراها را سفری ضروری برای مرد شدن و ساختن شخصیت خود می دانست.گوانژونگ  وو از معلمان زیادی که به او نقاشی کشیدن و سفر سخت برای تبدیل شدن به یک مرد را یاد دادند، بسیار سود برد. در سال 1942 از آکادمی ملی هنر هانگژو فارغ التحصیل شد و سعی کرد شغلی پیدا کند. در طول جنگ مشاغل به سختی پیدا می شدند و گوانژونگ  وو به عنوان معلم جایگزین شغل پاره وقت گرفت. او بعداً به عنوان معلم آبرنگ و طراحی در بخش معماری دانشگاه چونگ کینگ شغل پیدا کرد.

پس از فارغ التحصیلی گوانژونگ وو، او به پیشرفت هنر خود ادامه داد و با برخی از همکاران قدیمی خود در مدرسه مانند ژو دکون، لی لینکان و ژنگ وی تحصیل کرد. هر یک از این دوستان به فعالیت هنری خود ادامه دادند و آثار خود را در عرصه هنر به جا گذاشتند در سال 1946گوانژونگ وو برای یکی از دو رشته تحصیلی هنر در خارج از کشور درخواست داد و بهترین متقاضی بود. این تا حدی به مطالعات زبان فرانسه او بود. 1947 برای تحصیل در Ecole Nationale Supérieure des Beaux Arts با بورسیه دولتی به پاریس سفر کرد. اگرچه فرانسه هنوز در حال بهبودی از جنگ جهانی دوم بود، وو کاملاً شیفته هنری بود که در آنجا دید. او در چند روز اول ورودش از تمام موزه های بزرگ شهر بازدید کرد.گوانژونگ وو همیشه از طرفداران فوق العاده هنر فرانسوی و اروپایی بود. زمانی که گوانژونگ  وو در اروپا بود، متوجه شد که تفاوت‌های فرهنگی و مذهبی بسیار بین اروپا و چین درک و درک بخشی از هنر را برای او دشوار کرده است. او علاقه زیادی به هنر مدرن فرانسه، به ویژه پست امپرسیونیست هایی مانند ون گوگ، گوگن و سزان داشت.گوانژونگ  وو بیشتر از همه ون گوگ را به خاطر اشتیاق ون گوگ به هنر و عذاب درونی که متحمل شده بود دوست داشت. او همچنین با سختی‌هایی که گوگن در هنگام ترک پاریس به جزیره‌ای در اقیانوس آرام جنوبی برای یافتن ایده‌آل شخصی خود احساس کرد، آشنا شد. سفر گوانژونگ  وو به فرانسه به او کمک کرد تا ایده فرم و معنای اساسی هنر را درک کند. سفر تحصیلی به خارج از کشور همچنین منجر به تبدیل شدن فرمالیسم به عنصر اساسی هنر او شد و تحصیل در فرانسه به او کمک کرد تا فرمالیسم را بهتر درک کند.

گوانژونگ  وو در تابستان 1950 با هیجانی که توسط دولت جدید جمهوری خلق چین ایجاد شده بود به چین بازگشت. دولت برای همه دانشجویان بازگشته ای که پس از کنترل دولت جدید بازگشته بودند، شغل تعیین کرد. همه احساس اضطراب و هیجان داشتند که در ساختن یک ملت جدید مشارکت کنند. گوانژونگ  وو جنبه‌هایی از هنر غربی را در آکادمی مرکزی هنرهای زیبا در پکن، جایی که از سال 1950 تا 1953 در آن تدریس می‌کرد، به شاگردانش معرفی کرد. او هیجان‌زده بود که اولین هنرمند چینی باشد که با دانش و چارچوب نظری برای مدرنیسم فرانسوی از فرانسه بازگشت. در حین تدریس، بسیاری از همسالان او را به دلیل حسادت نسبت به شغلش و اینکه او تنها نقاش فرمالیسم بود، انتقاد کردند. آکادمی تحت سلطه رئالیسم اجتماعی شناخته شده بود

آنها وو را "قلعه فرمالیسم بورژوایی" می نامیدند. مسائل آنقدر بد شد که دیگر نتوانست در آکادمی مرکزی بماند و نقل مکان کرد. بین سال‌های 1953 و 1964 در دانشگاه Tsinghua و سپس در کالج عادی هنرهای زیبای پکن تدریس کرد. وو به عنوان یک پروفسور توانست سفرهای زیادی در سراسر کشور داشته باشد و وسعتی را که چین جدید بود کشف کند. گوانژونگ  وو پر از جاه طلبی و انرژی بود و به مکان های زیادی سفر کرد که همسالانش نمی توانستند بروند. او از آزادی سفر لذت می برد، که به او اجازه می داد هر کجا و هر زمان که می خواهد نقاشی یا طرح کند. این زمانی بود که گوانژونگ  وو از آنجایی که به سراسر کشور سفر کرد، به منظره تغییر کرد. او بعداً در سال 1964 به عنوان استاد مؤسسه مرکزی هنر و صنایع دستی پکن منصوب شد.

در آگوست 1966، در آغاز انقلاب فرهنگی مائو تسه تونگ، گوانژونگ  وو از نقاشی و نوشتن در مورد هنر منع شد و بسیاری از کارهای اولیه او نابود شدند . در سال 1970، در سن 51 سالگی، او و همسرش از هم جدا شدند و به عنوان بخشی از برنامه گسترده آموزش مجدد حزب کمونیست، تقریباً 3 سال کار سخت در روستاها را انجام دادند.گوانژونگ   وو گفت: "زندگی فقط کاشتن برنج، حمل زغال سنگ، انتقاد از یکدیگر و جنگیدن با یکدیگر بود... تنها کاری که هیچ کس اجازه انجام آن را نداشت رنگ آمیزی بود."  پس از آن دوره، او فقط در روزهای یکشنبه (روز مرخصی از مزارع) یا روزهای تعطیل اجازه نقاشی داشت. او شنیده بود که هنرمندان مورد آزار و اذیت و حتی کشته شدن قرار می‌گرفتند، بنابراین نقاشی‌های برهنه‌اش را سوزاند زیرا به شدت مورد انتقاد قرار می‌گرفتند. گوانژونگ  وو آسیب جسمی زیادی ندید، زیرا بسیاری از نقاشی های خود را از بین برده بود، اما این باعث آسیب روحی زیادی به او شد. سرانجام در سال 1972 به او اجازه داده شد تا برای نقاشی دیواری و تزئینات هتل به پکن بازگردد.

در طول دهه 1970،گوانژونگ   وو سبک خود را بر اساس آنچه دیگران در آن زمان انجام می‌دادند تغییر داد. او شروع به نقاشی با رنگ روغن و آبرنگ به سبک غربی کرد تا اینکه به پکن بازگشت و دید که هنرمندان دیگر از آبرنگ به سبک سنتی چینی استفاده می کنند. در سال 1975 یک انجمن هنری چینی در ژاپن خواستار نمایش برخی از نقاشی‌های مرکب سنتی چینی شد. یک بار دیگر گوانژونگ  وو سبک خود را تغییر داد تا با مشخصات مطابقت داشته باشد و کار او به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد. از اینجا گوانژونگ  وو به مرحله دیگری رفت، جایی که با رنگ روغن نقاشی کرد و بر بدن انسان و زیبایی فرم تمرکز کرد. وو همچنین متوجه شد که می تواند به همان زیبایی و فرم از طریق منظره دست یابد در حالی که از جوهر و رنگ چینی روی کاغذ استفاده می کند]

پس از مرگ مائو در سال 1976 بود که وو، مانند بسیاری از همسالان خود، توانست به هنر خود بازگردد. این دری را برای هنرمندان باز کرد تا به عرصه بین المللی بپردازند. اما برای اکثر هنرمندان، شکاف بسیار زیادی در ایده های هنری بین چین و سایر نقاط جهان وجود داشت. تنها کسی که به نظر می رسید توانست این شکاف هنری را پر کند وو بود. با آزادی جدید، وو توانست از محدودیت های قدیمی فاصله بگیرد و به سبک فرمالیسمی که در ابتدا دوست داشت بازگردد. او در کنار توانایی دوباره نقاشی، توانست بدون ترس از تلافی، در صحنه هنر بیشتر یک چهره عمومی باشد. او مقاله ای برای شماره مه 1979 میشو با عنوان «زیبایی فرم در نقاشی» نوشت. او نظریه‌ی فرمالیسم خود را در این مقاله چنین بحث کرد: «تعداد زیادی از کارگران هنر اکنون امیدوارند که نقاشی مدرن اروپایی به روی آنها باز شود تا در مورد ماهیت علمی زیبایی فرم بحث کنند. این میکروسکوپ و چاقوی جراحی هنر رسمی به عنوان وسیله ای برای غنی سازی و توسعه میراث است. نقاشی رنگ روغن باید ملی شود نقاشی چینی باید مدرن شود. به نظر می‌رسد که تنها پس از دیدن کاوش‌های هیگاشیاما کای، نقاش ژاپنی، به درک روشنی از مشکلات اتحاد شرق و غرب رسیده‌ایم.» 

گوانژونگ وو مقالات بسیاری دیگر را بر اساس نسخه فرم و نحوه کاربرد آن در مدرنیسم نوشته است. او خود را در درجه اول یک نقاش می دانست و نه یک نظریه پرداز. او این رویکرد را داشت که بیرون برود و به طبیعت نگاه کند تا چیزی را پیدا کند که علاقه اش را برانگیزد. سپس با یک طرح اولیه از آنچه که می دید شروع می کرد. سپس او زمان زیادی را در استودیو صرف کرد تا بهترین راه را برای نشان دادن قدرت شکل جسم بیابد. سپس با هر قلم موی اروپایی چینی که احساس می کرد، به سرعت و تکانشی نقاشی می کرد. گوانژونگ وو ساعت‌ها به نقاشی ادامه می‌داد تا اینکه از نظر عاطفی بیش از حد خسته شد و نمی‌توانست ادامه دهد. او اولین نمایشگاه انفرادی حرفه ای خود را در سال 1979 برگزار کرد و فعالیت حرفه ای او در دهه 1980 آغاز شد. او در بیش از 10 نمایشگاه انفرادی حضور داشته و در بیش از 10 نمایشگاه دیگر نیز بخشی از یک نمایشگاه مشترک بوده است.

در سال 1991 گوانژونگ وو توسط وزارت فرهنگ فرانسه به عنوان Officier de l'Ordre des Arts et des Lettres شناخته شد.

گوانژونگ در اوایل کار خود نام قلمیTu را به کار گرفت که برای امضای آثارش از آن استفاده می کرد.

وو در 90 سالگی در شب 25 ژوئن 2010 در بیمارستان پکن درگذشت.

twin swallows wu guanzhong

پرستوهای دوقلو
در میان بسیاری از نقاشی‌های گوانژونگ وو ، پرستوهای دوقلو برجسته‌ترین و نماینده جستجوی او برای ترکیب عناصر غربی در نقاشی سنتی چین بود این نقاشی است که هم شکل ایستا معماری سنتی جیانگ نان و هم حرکت دو پرستو را هنگام پرواز به سمت درخت به تصویر می کشد. اشکال هندسی، به ویژه مستطیل، بر نیمی از نقاشی غالب است. به عنوان مثال، دیوارهای جلویی خانه ها به صورت افقی مستطیل های سفید با خطوط ساده سیاه و خاکستری قرار گرفته اند تا لبه ها و پشت بام هر ساختمان را به تصویر بکشند. درها به همان شیوه مینیمالیستی رنگ آمیزی شده اند، اما تضاد بین تاریکی داخل ساختمان با قاب سبک تر درب به اندازه کافی برجسته است که حس عمق را ایجاد کند. توجه وو به چشم انداز و عمق در پرستو دوقلو عاملی است که او را از بسیاری دیگر از نقاشان سنتی گوهوا متمایز می کند. اگرچه ممکن است دیوارهای سفید در پرستوهای دوقلو مانند عناصر غالب در این نقاشی به نظر برسند، اما در واقع این جفت پرستوها هستند که قصد وو را در پشت این نقاشی نشان می‌دهند. در دهه 1950، گوانژونگ وو از فرانسه به وطن خود بازگشت. همچنین زمانی بود که هنر چین وارد مرحله رئالیسم سوسیالیستی شد. این جنبش هنری بسیاری از هنرمندان را به خلق آثار هنری تشویق کرده بود تا به جامعه چین کمک کنند. به همین ترتیب، گوانژونگ وو خود را موظف می دانست که دانشی را که در فرانسه به دست آورده بود به نسل های جوان چین منتقل کند تا ایده ترکیبی در میان هنر غربی و سنتی چین را ترویج کند.

باغ شیرها

lion grove garden wu guanzhong
باغ شیرها در سال 1983 نقاشی شده است. موضوع این نقاشی، Lion Grove، بزرگترین صخره در سوژو است. گوانژونگ با موفقیت استفاده از خطوط، هواپیما و نقطه را در این نقاشی گنجانده بود. این خطوط برای بیان حس آزادی استفاده می‌شد، چیزی که هنرمندان چینی پس از انقلاب فرهنگی از آن لذت می‌بردند. بر خلاف هنرمندان سنتی گوهوا، طرح‌های جوهر وو دیگر شکل فیزیکی سنگ‌ها را نشان نمی‌دهد، بلکه به نظر می‌رسد نشان می‌دهد که گوانژونگ وو چگونه این منظره را درک می‌کند. اشکال سنگ ها به شکل های گوناگونی شکل می گیرند که برخی گرد، ناهموار و توخالی هستند. او به فراز و نشیب ها، مقعر و محدب، غارها و قله ها و اندازه سنگ ها توجه دقیق داشت. اگرچه ساختار صخره به سختی در این نقاشی قابل شناسایی است، اما این حس ابهام بیشتر بینندگان را تشویق می کند تا از تخیل خود استفاده کنند و فراتر از آنچه در مقابل چشمانشان ارائه می شود نگاه کنند. حدود دو سوم نقاشی ها شامل خطوط سینوسی و پاشیدن جوهر و نقاط رنگی، سبز، زرد، بنفش و قرمز است که خودانگیختگی و سیال بودن نقاشی را تقویت می کند زیرا هر نقطه در سراسر نقاشی می درخشد. عناصر هنری هواپیماها، مانند پشت بام آلاچیق به سبک سوژو، پل، و صومعه، اشاره‌ای به عنصر واقعی می‌افزایند. پیش‌زمینه این نقاشی آب خاکستری کم‌رنگی است که ماهی‌ها در آن ساکن هستند. اگرچه پیش‌زمینه به اندازه سنگ‌سنگ چشم‌نواز نیست، اما عناصر پیچیده را در ابعادی پایدار قرار می‌دهد.

نمایشگاه ها
بیشتر آثار اولیه گوانژونگ وو در جریان انقلاب فرهنگی نابود شدند. ردیابی آثار از روزهای ابتدایی او دشوار است. گوانژونگ وو در سال 1942 زمانی که در مدرسه بود نمایشگاهی داشت و میزبان آن کاخ جوانان شا پینگ بود.

گوانژونگ وو نمایشگاه های انفرادی در گالری ها و موزه های هنری بزرگ در سراسر جهان از جمله چین، هنگ کنگ، سنگاپور، توکیو، تایپه، کره، فرانسه، انگلستان و ایالات متحده آمریکا داشته است. 1992;گوانژونگ  وو اولین هنرمند زنده چینی بود که در آنجا نمایشگاهی داشت. یکی از نقاشی‌های او، منظره دریایی در بیدایهه (1977)، در موزه هنر متروپولیتن به عنوان بخشی از نمایشگاهی از نقاشی‌های مجموعه فروشنده هنری رابرت اچ. السورث به نمایش گذاشته شد.

در سال 2008، گوانژونگ  وو 113 اثر را به موزه هنر سنگاپور (SAM) اهدا کرد. این کمک مالی بزرگترین کمک مالی گوانژونگ به یک موزه عمومی است. در سال 2010، وو آثاری را به موزه هنر هنگ کنگ اهدا کرد.

نقل قول های گوانژونگ وو 
"از طریق نقاشی مناظر من بیشتر به سرزمین مادری خود عشق می ورزم و آرزو می کنم برای همیشه در آغوش او مست باشم."

این نقل قول خاص به ما بینش عمیق تری نسبت به قدردانی عمیق از چین و سرزمینی که گوانژونگ داشت می دهد.

«برای اینکه قلب مردم با هم ارتباط برقرار کند، باید احساسات واقعی وجود داشته باشد. اینکه آیا احساسات و ادراکات چینی‌های مدرن می‌تواند در غرب طنین‌اندازی پیدا کند، بستگی به احساسات دارد، خواه درست یا نادرست باشد. بینندگان باهوش می توانند تشخیص دهند که چه چیزی واقعی است و چه چیزی نادرست. 

در اینجا، گوانژونگ توضیح می دهد که برای برقراری ارتباط مردم (مانند مردم شرق و غرب) باید احساسات واقعی وجود داشته باشد که بتواند با دیگران برخورد کند.

«زیبایی انتزاعی قلب زیبایی هنر فیگوراتیو است. این یک امر طبیعی است که همه ما به آن پاسخ می دهیم. همانطور که یک کودک دوست دارد با یک کالیدوسکوپ بازی کند، بنابراین همه فرم و رنگ خالص را دوست دارند. 

گوانژونگ زیبایی انتزاعی را توضیح می دهد که نشان دهنده قدردانی او از هنر انتزاعی همراه با آموزش سنتی چینی او است.

"بنابراین اغلب بین آنها درگیری وجود دارد و این بزرگترین غم من است... هر آنچه من نوشتم تلاش برای کمک به مردم خود برای درک و رهایی از ترس و سوء ظن آنها از انتزاع در هنر غربی است. بنابراین من فقط می توانم از نقطه ای از هنر نیمه انتزاعی شروع به صحبت کنم که درک آن آسان تر است. اما حتی زمانی که من این موضوع را مطرح کردم، اخیراً بحث ها و مخالفت های زیادی وجود داشت.

این نقل قول خاص نشان می‌دهد که در چین چقدر دشوار بود که هنر انتزاعی غربی را به دلیل ترس‌هایشان ادغام کنند و چگونه این مانع توانایی گوانژونگ برای بحث آزادانه درباره آن می‌شود.

«تصویر» در جهان عینی وجود دارد. همه تصاویر زیبا نیستند. قدرت تشخیص چشم هنرمند در توانایی تشخیص زیبایی در تصاویر، درک عناصر تشکیل دهنده این زیبایی و به نمایش گذاشتن این زیبایی در بیان خود و در نتیجه ایجاد حس همدردی در مخاطب است.»

این نقل قول اعتقاد گوانژونگ را توضیح می دهد که مخاطب باید با نقاشی احساس همدردی کند.

«در جست‌وجوی تمام قله‌های شگفت‌انگیز برای ساختن طرح‌ها، سی سال در زمستان، تابستان، بهار و پاییز، وسایل سنگین نقاشی را بر پشتم حمل کردم و پا به شهرهای رودخانه‌ای، روستاهای کوهستانی، جنگل‌های انبوه و برفی گذاشتم. قله ها - از دورترین گوشه دریای شرقی تا شهرهای مرزی تبت، از خرابه های گائوچانگ یونان باستان (در سین کیانگ) تا جزایر مرغ دریایی، در ایستگاه های کامیون، حیاط خانه های ماهیگیران، ساختمان های کارخانه و شکسته ماندم. معابد .... در همه اینها من خودم را برای توسعه استقامت آموزش دادم. 

 

 برگردان به فارسی کاوه وحیدی آذر

 

ارتباط با تبریز امروز

اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.

info@tabriz-emrooz.ir

اشتراک در خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای تبریز امروز در کانال تلگرام ما عضو شوید.

کانل تلگرام تبریز امروز

فرم تماس با تبریز امروز

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تبریز امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وتولید توسططراح وب سایت