خبر های ویژه

غلامعلی رعدی آذرخشی، از دبیرستان فردوسی تبریز تا۱۷ سال نماینده ایران در یونسکو

27 مرداد 1404

نقش پروفسور ابوالقاسم متین در ایجاد مرکز ۳ میلیون متری تحقیقاتی - کشاورزی خلعت پوشان و شمال جاده باسمنج

24 تیر 1404

خردمندی از مارالان - اهدای نشان علمی دانشگاه تهران به پروفسور جبه دار مارالانی تبریزی

1 خرداد 1404

وقتی نیویورکر از مریم میرزاخانی و میراث پیشگامانه ریاضی اش نوشت!

24 اردیبهشت 1404

اسرار سطح

23 اردیبهشت 1404

۱۴۰سال پیش جبار باغچه بان موسس اولین کودکستان ناشنوایان و اوشاقلار باغچه سی ایران در تبریز بدنیا آمد

20 اردیبهشت 1404

وداع با منیر طه تبریزی چهره بین‌المللی ادبیات و موسیقی ملل

12 اردیبهشت 1404

ماریو بارگاس یوسا: غول ادبیات آمریکای لاتین در ۸۹ سالگی درگذشت

5 اردیبهشت 1404

سالگرد درگذشت هنرمند موسیقی شرق علی سلیمی

3 اردیبهشت 1404

غلامحسین بیگجه‌خانی ، در ۳۸ امین سالمرگ استاد برجسته مکتب موسیقی تبریز

26 فروردین 1404

نیکو داشت ثمینه باغچه بان زن شایسته ۱۰۰ ساله تبریزی

22 فروردین 1404

جامعه‌ی پیشرو در سوگ رابرت مک‌چسنی، پژوهشگر برجسته رسانه

10 فروردین 1404

دررثای کوچ ابدی زنده یاد دکتر سیروس برادران شکوهی

22 اسفند 1403

بمناسبت سالمرگ مهندس گلزار شبستری بانی اکباتان تهران ! فرزند آذربایجان چگونه مدرنترین شهر مسکونی غرب آسیا و خاورمیانه را در تهران ساخت.

5 بهمن 1403

صاحب قلم و قلم شناس و ناشر کتاب ها و منظومه های فولکلور به خاک سپرده می شود

28 دی 1403

سوفیا کووالسکایا ریاضی دان و مکانیک برجسته جهان شد

26 دی 1403

25 مهر 1399

جواد قندگر دارفانی را وداع گفت

اتوبیوگرافی کوتاه مرحوم جواد قندگر

بعد از پایان دروسم در 15 تیرماه به دفتر رییس دانشکده باستانشناسی دانشگاه تهران رفتم و پروفسور عزت اله نگهبان با معرفی من به مهرداد پهلبد وزیر فرهنگ و هنر درخواست انتصاب مرا به سمت ریاست موزه پیشنهاد کرد . با تایید امر از مهرماه به سمت ریاست موزه هفت تپه در آمدم .....................استاد جواد قندگر از اعضای انجمن دوستداران میراث فرهنگی تبریز و عضو هیات مدیره دوره اول انجمن، دار فانی را وداع گفتند ایشان خدمات ارزنده ای در زمینه حفاظت از آثار تاریخی ایران و استان در طول عمر گرانقدر خود داشته اند و سال ها رئیس موزه آذربایجان بودند ..

تبریز امروز:

جواد قندگر - موزه آذربایجان

استاد جواد قندگر  از اعضای  انجمن دوستداران میراث فرهنگی تبریز و عضو محترم هیات مدیره دوره اول انجمن، دار فانی را وداع گفتند ایشان خدمات ارزنده ای در زمینه حفاظت از آثار تاریخی ایران و استان در طول عمر گرانقدر خود داشته اند و سال ها رئیس موزه آذربایجان بودند با اظهار تأثر و تألم شدید ضایعه درگذشت این بزرگوار را خدمت دوستداران میراث فرهنگی و خانواده محترمشان تسلیت  عرض می کنیم.

مرحوم قندگر اخیرا  مجموعه ای از نوشته های خود در موضوع موزه را در اختیار " تبریز امروز " قرار داده بودند که انتشار خواهند یافت .

***

در شهر تبریز در محله راسته کوچه  در کوچه مسجد جامع، پلاک 20  در 4 خرداد 1325 متولد شدم ، پدرم در بازار صفی سقط فروشی داشت که عبارت است از فروش قند و شکر  و چایی و نبات ! و تقریبا در شرایط متوسط زندگی می کردیم ! مانند بسیاری از خانواده ها ، خانواده ما نیز پر جمعیت بود ! من فرزند هفتم خانواده محسوب می شدم و پنج خواهر و سه برادر بودیم ! تنها یک برادرم از نظر سنی از من سه سال کوچکتر بود !

در سال 1330 نقاهتی در وجود پدرم ظاهر شد و ما بعلت صغر سن متوجه نوع بیماری پدر نشدیم  و حتی فکر می کنم پزشکان معالج نیز تا 14 خرداد 1335 روز فوت پدر متوجه آن نشدند . انواع دارو و آزمایش با امکانات کم آن زمان روی پدر انجام شد و من در نهایت در ده سالگی و در موقع تحصیل در کلاس چهارم ابتدایی  و موقع امتحانات ثلث سوم پدرم را از دست دادم . بعلت نزدیکی خانه و مدرسه به بازار و مغازه پدرم تا آن زمان بعد از مدرسه همواره به جای خانه  به مغازه می رفتم و ضمن پاسخگویی به مشتریان در تامین مواد اولیه نیز به  پدر کمک می کردم.

برادر بزرگترم فقط 2 سال از من بزرگ تر بود ، با کمک او که خبره تر از من در امور مغازه بود ، در فرصت تعطیلات تابستانی مانع از تعطیلی  مغازه شدیم  و اداره کار را بعهده گرفتیم !

اما پس از مدتی با محاسبات شوهر خواهرانمان مشخص شد که افزایش سرمایه ای در کار نبود و ما متحمل کاهش یرمایه شده ایم .

الته خود من نیز گاه متوجه ربوده شدن اجناس از مغازه  می شدم ! مادرم نیز علیرغم متوجه بودن به هزینه های دوران نقاهت پدر تاکید بر کار دولتی داشت ، او می گفت کار دولتی دائمی است حتی اگر درامدش کم باشد ، لذا تحصیل و ادامه آن را برای ما انتخاب کرد و با کمک بزرگان فامیل مغازه را به همراه اجناس آن فروختند و ما راهی مدرسه شدیم !

دوران ابتدایی و متوسطه را در مدرسه سعدی  که یکی از مدارس خوب تبریز بود که موسس و مدیر آن مرحوم رسول عطایی بود به پایان بردم ! بعلت عدم موفقیت در کنکور به خدمت سربازی رفتم و در سال 1345 با رسته سپاه دانش از طریق پادگان قوشچی اورمیه کار خود را آغاز کردم .

در بهمن ماه همان سال در روستای خیار قشلاق گوگان آموزگاری را آغاز کردم و در فروردین 1347سربازیم را به پایان رسانیدم . با تشویق مادرم و حمایت های برادر بزرگم که در دانشکده افسری مشغول تحصیل بود ، برای شرکت در کلاس های کنکور دکتر خزائلی به تهران عازم شدم .

در همان سال در رشته باستان شناسی دانشگاه تهران پذیرفته شدم . رییس گروه باستان شناسی پروفسور عزت اله نگهبان بود، تعداد پذیرش دانشجو  در آن زمان سالانه 20 نفر بود و اساید بطور تمام وقت در دانشگاه حضور داشتند  و این موجب ارتباط زیاد اساتید و دانشجویان شده بود که رفع مشکلات آموزشی بسادگی میسر می گردید.

دروس اصلی باستانشناسی را آقایان پروفسور عزت اله نگهبان ، دکتر فرخ ملک زاده ، دکتر سیمین دانشور ، دکتر عباس زمانی ، دکترشاهپور ملک شهمیرزادی ، دکتر یوسف مجید زاده

دکتر حسینعلی ستوده ، دکتر فره وشی بعهده داشتند . به غیر از  اساتید گروه باستانشناسی ، استادان گروه تاریخ دکتر عباس خویی ، دکتر ابراهیم باستانی پاریزی ، خانم دکتر شیرین بیانی ، خانم دکتر هما ناطق و دکتر رضوانی اساتیدی بودند که با آنها دروس بسیاری را مطالعه کردم .

 

در تیرماه 1351 تحصیلات خود را در رشته باستانشناسی به پایان بردم ..... اما در فرصت های بدست آمده با موافقت دکتر نگهبان  در کاوش های میدانی هفت تپه خوزستان شرکت کردم که در سال 1346 در اثر یک اتفاق ناشی از خاک برداری برای جاده کشی به نیشکر هفت تپه آثار بدست آمده و کاوش ها آغاز شده بود! این فرصت بسیار مناسبی برای من جهت کارآموزی عملی بود.

محل اسکان ما ساختمان موزه نیمه تمام هفت تپه بود و برای صرف ناهار و شام به باشگاه کارخانه نیشکر هفت تپه می رفتیم در یکی از شب های بهمن ماه  و در اواخر دوره کارآموزی دکتر نگهبان که برای بازدید از هفت تپه آمده بودند ، از من خواستند که بعد از شام قدم زنان به محل موزه برویم و در این مسیر وضعیت سایت و اوضاع را از من خبردار شدند و در نهایت پیشنهاد ایشان  همکاری با موزه هفت تپه بعد از اتمام تحصیلاتم بود .

 برادر بزرگ من بعد از اتمام دانشکده افسری در اهواز مشغول به کار بود و من با استقبال از این موضوع بعد از پایان دروسم در 15 تیرماه به دفتر رییس دانشکده باستانشناسی دانشگاه تهران رفتم و پروفسور عزت اله نگهبان با معرفی من به مهرداد پهلبد  وزیر فرهنگ و هنر درخواست انتصاب مرا به سمت ریاست موزه پیشنهاد کرد . با تایید امر از مهرماه به سمت ریاست موزه هفت تپه در آمدم .

موزه  در سال 1352 با پیگیری ها و نظارت من افتتاح گردید و من وارد بهشت باستانشناسی ایران شدم ! خوزستان سایت های عظیم شوش ؛ چغازنبیل ، مسجد سلیمان ، شوشتر و ذزفول را داشت و من ضمن حضور در این سایت ها فرصت بهره مندی از مصاحبت و همراهی اساتید باستانشناسی و همچنین دکتر نگهبان را داشتم. استان خوزستان محل تردد دانشمندان جهانی باستانشناسی شده بود و کنفرانس های بسیار در پاییز و زمستان در آنجا برگزار می شد .

 مسئولیت من بغیر از ریاست موزه انجام کلیه امور باستانشناسی منطقه بود و این فرصتی بی نظیر برای یادگیری و آموزش مستمر  و کسب تجربه و شناخت مناطق مختلف خوزستان شده بود .از سال 1355 مدیریت شوش و دزفول نیز از نظر باستانشناسی به من محول شد و باز نه تنها سرکشی به سایت ها بلکه ارتباط با هیئت های باستانشاسی زندگی متفاوتی برایم ایجاد کرده بود.

سال 1357 پایان کاوش های باستانشناسی در هفت تپه بود و من در این دوران با پروفسور ژان پرو در هفت تپه و دزفول ؛ در کاوش های تپه ی چغامیش در شهرستان دزفول با پروفسور دلوگار از دانشگاه شیکاگو  و دکتر سعید گنجوی همراه شدم و......................................................چراغ راه آینده من در طول سی سال کار در سیستم دولتی و بقیه زندگی ام گردید.................................... 

ارتباط با تبریز امروز

اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.

info@tabriz-emrooz.ir

اشتراک در خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای تبریز امروز در کانال تلگرام ما عضو شوید.

کانل تلگرام تبریز امروز

فرم تماس با تبریز امروز

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تبریز امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وتولید توسططراح وب سایت