خبر های ویژه

خردمندی از مارالان - اهدای نشان علمی دانشگاه تهران به پروفسور جبه دار مارالانی تبریزی

1 خرداد 1404

وقتی نیویورکر از مریم میرزاخانی و میراث پیشگامانه ریاضی اش نوشت!

24 اردیبهشت 1404

اسرار سطح

23 اردیبهشت 1404

۱۴۰سال پیش جبار باغچه بان موسس اولین کودکستان ناشنوایان و اوشاقلار باغچه سی ایران در تبریز بدنیا آمد

20 اردیبهشت 1404

وداع با منیر طه تبریزی چهره بین‌المللی ادبیات و موسیقی ملل

12 اردیبهشت 1404

ماریو بارگاس یوسا: غول ادبیات آمریکای لاتین در ۸۹ سالگی درگذشت

5 اردیبهشت 1404

سالگرد درگذشت هنرمند موسیقی شرق علی سلیمی

3 اردیبهشت 1404

غلامحسین بیگجه‌خانی ، در ۳۸ امین سالمرگ استاد برجسته مکتب موسیقی تبریز

26 فروردین 1404

نیکو داشت ثمینه باغچه بان زن شایسته ۱۰۰ ساله تبریزی

22 فروردین 1404

جامعه‌ی پیشرو در سوگ رابرت مک‌چسنی، پژوهشگر برجسته رسانه

10 فروردین 1404

دررثای کوچ ابدی زنده یاد دکتر سیروس برادران شکوهی

22 اسفند 1403

بمناسبت سالمرگ مهندس گلزار شبستری بانی اکباتان تهران ! فرزند آذربایجان چگونه مدرنترین شهر مسکونی غرب آسیا و خاورمیانه را در تهران ساخت.

5 بهمن 1403

صاحب قلم و قلم شناس و ناشر کتاب ها و منظومه های فولکلور به خاک سپرده می شود

28 دی 1403

سوفیا کووالسکایا ریاضی دان و مکانیک برجسته جهان شد

26 دی 1403

۲۲ دی ماه سالروز تولد پروفسور محسن هشترودی

23 دی 1403

در بزرگداشت بزرگمردی که ایده های بزرگ توسعه پایدار و خلاق را داشت

19 دی 1403

24 اردیبهشت 1404

وقتی نیویورکر از مریم میرزاخانی و میراث پیشگامانه ریاضی اش نوشت!

وقتی تصویر مریم میرزاخانی در کنار خوارزمی در فرودگاه استانبول قرار می گیرد

مریم میرزاخانی، ریاضیدان ایرانی که روز جمعه در سن چهل سالگی درگذشت، برای همکارانش به عنوان یک استاد در دینامیک و هندسه سطوح پیچیده - که یکی از تحسین‌کنندگان آن را "ریاضیات علمی تخیلی" می‌نامید - و برای دختر جوانش، آناهیتا، به عنوان یک هنرمند شناخته می‌شد. در خانه خانوادگی، نزدیک دانشگاه استنفورد، میرزاخانی ساعت‌ها با بوم‌های کاغذی بزرگ روی زمین می‌گذراند، ایده‌ها را طراحی می‌کرد، نمودارها و فرمول‌ها را رسم می‌کرد، که اغلب باعث می‌شد آناهیتا، فریاد بزند: "اوه، مامان دوباره نقاشی می‌کند!"

تبریز امروز:

 مریم میرزاخانی تنها زنی است که تاکنون موفق به کسب مدال فیلدز، بالاترین افتخار ریاضی، شده است. تصویر او در کنار تخته سیاه و همراه با خوارزمی بسیار معنی دار است!

 مریم میرزاخانی تنها زنی است که تاکنون موفق به کسب مدال فیلدز، بالاترین افتخار ریاضی، شده است. تصویر او در کنار تخته سیاه و همراه با خوارزمی بسیار معنی دار است!
مریم میرزاخانی، ریاضیدان ایرانی که روز جمعه در سن چهل سالگی درگذشت، برای همکارانش به عنوان یک استاد در دینامیک و هندسه سطوح پیچیده - که یکی از تحسین‌کنندگان آن را "ریاضیات علمی تخیلی" می‌نامید - و برای دختر جوانش، آناهیتا، به عنوان یک هنرمند شناخته می‌شد. در خانه خانوادگی، نزدیک دانشگاه استنفورد، میرزاخانی ساعت‌ها با بوم‌های کاغذی بزرگ روی زمین می‌گذراند، ایده‌ها را طراحی می‌کرد، نمودارها و فرمول‌ها را رسم می‌کرد، که اغلب باعث می‌شد آناهیتا، فریاد بزند: "اوه، مامان دوباره نقاشی می‌کند!"

میرزاخانی می‌توانست گوشه‌گیر و منزوی باشد، اما در عین حال سرکش و پرانرژی بود، به خصوص پشت تخته سیاه. به گفته رویا بهشتی، هندسه‌دان جبری در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس و دوست قدیمی‌اش - این دو سال‌ها در دوران کودکی در مورد ریاضی صحبت می‌کردند، ریاضی می‌خواندند و گاهی اوقات به صورت رقابتی ریاضی انجام می‌دادند - اشتیاق میرزاخانی از همان ابتدا آشکار بود. بهشتی به من گفت: «کار مریم از یک شادی خالص خاص ناشی می‌شد. بسیاری از مردم می‌گفتند که او چقدر فروتن است و این درست است. او بسیار فروتن بود. او همچنین واقعاً، واقعاً جاه‌طلب بود. از همان ابتدا، از سنین بسیار پایین، مشخص بود که اهداف بسیار بزرگی دارد.» وقتی میرزاخانی در کلاس ششم در تهران بود، معلمی علاقه او به ریاضیات را دلسرد کرد و خاطرنشان کرد که او استعداد خاصی ندارد و در صدر کلاس نیست. یک ربع قرن بعد، در سال ۲۰۱۴، او اولین زن و اولین ایرانی شد که مدال فیلدز، بالاترین افتخار ریاضی، را برنده شد.


میرزاخانی به این افتخارات افتخار می‌کرد، اما آنها دغدغه اصلی او نبودند. وقتی استاد راهنمای دکترای او، کورتیس مک‌مولن از دانشگاه هاروارد، در کنگره بین‌المللی ریاضیدانان ۲۰۱۴ در سئول، مدال فیلدز را به خاطر کار او اهدا کرد، میرزاخانی در ردیف جلو به همراه دختر و همسرش، یان وندراک، دانشمند کامپیوتر استنفورد، نشسته بود. مک‌مولن با نگاه به حضار متوجه شد که میرزاخانی تمام توجه خود را به لحظه افتخارش معطوف نکرده و در عوض به آناهیتای بسیار هیجان‌زده اجازه داده است که حواسش پرت شود. مک‌مولن به من گفت: «بعضی از دانشمندان و ریاضیدانان درگیر یک مسئله می‌شوند تا از آنچه دیگران انجام داده‌اند فراتر بروند؛ آنها خود را با دیگران می‌سنجند. مریم اینگونه نبود. او مستقیماً با چالش علمی، با ریاضیات، هر چقدر هم که سخت باشد، درگیر می‌شد و واقعاً به قلب موضوع می‌پرداخت.»

منجول بهارگاوا، ریاضیدان پرینستون، که در سال ۲۰۱۴ نیز برنده جایزه فیلدز شد، گفت که میرزاخانی «استاد فضاهای منحنی» بود. همانطور که در ایمیلی توضیح داد، «همه می‌دانند که کوتاه‌ترین فاصله بین دو نقطه روی یک سطح صاف، یک خط مستقیم است. اما اگر سطح منحنی باشد - به عنوان مثال، سطح یک توپ یا یک دونات - کوتاه‌ترین فاصله... نیز در امتداد یک مسیر منحنی خواهد بود و بنابراین می‌تواند پیچیده‌تر باشد. مریم قضایای شگفت‌انگیز بسیاری را در مورد چنین کوتاه‌ترین مسیرها - به نام «ژئودزیک» - روی سطوح منحنی، در میان بسیاری از نتایج قابل توجه دیگر در هندسه و فراتر از آن، اثبات کرد.»

بهارگاوا و میرزاخانی به عنوان دانشجوی دکترا در هاروارد با هم آشنا شدند، اما آنها فقط یک مسئله را با هم حل کردند. آن هم در جلسه I.C.M. در سئول بود، جایی که آنها مدال‌های فیلدز خود را به همراه آرتور آویلا و مارتین هایرر دریافت کردند. ظاهراً مجریان متوجه نشده بودند که نام دریافت‌کنندگان روی مدال‌ها حک شده است و آنها را به اشتباه تقسیم کردند. بارگاوا گفت: «من مدال مارتین را دریافت کردم، او هم مدال مریم را، او هم مدال آرتور را، و او هم مدال من را. حتی اگر مدال‌ها به صورت تصادفی توزیع می‌شدند، یک سناریوی بعید بود.» ریاضیدانان یک مسئله ترکیبی واقعی در دست داشتند. بارگاوا توضیح داد: «بعد از مراسم، مراسم خیلی شلوغ بود و شانس کمی برای هر چهار نفر ما، یا حتی مثلاً سه نفر از ما، وجود داشت که همزمان در یک مکان باشیم. همچنین، به دلیل عکاسی‌های مداوم، هر کدام از ما همیشه به یک مدال نیاز داشتیم تا بتوانیم وظایف خود را انجام دهیم و وقتی از ما خواسته می‌شد، با یکی از آنها عکس بگیریم.» وقتی میرزاخانی و بارگاوا به یکدیگر برخوردند، خندیدند و سعی کردند مسیر بهینه را برای رسیدن به یک راه حل پیدا کنند. چه باید کرد، بارگاوا با مدال هایرر و میرزاخانی با مدال آویلا آنجا ایستاده بود؟


آویلا، که همزمان در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه در پاریس و موسسه ریاضیات محض و کاربردی در ریودوژانیرو مشغول به کار است، اولین بار در سال ۱۹۹۵، زمانی که نوجوان بود، با میرزاخانی ملاقات کرد.

هر دو در سی و ششمین المپیاد بین‌المللی ریاضی در تورنتو مدال طلا گرفتند. در طول سال‌ها، علایق تحقیقاتی آنها به سمت دینامیک بیلیارد گرایش پیدا کرد. در سال ۲۰۱۰، آویلا متوجه شد که میرزاخانی به همراه الکس اسکین از دانشگاه شیکاگو، قضیه‌ای به نام عصای جادویی را اثبات کرده است. آویلا به من گفت: «با شنیدن این نتیجه و آشنایی با کارهای قبلی او، مطمئن بودم که او یکی از نامزدهای اصلی مدال فیلدز در سال ۲۰۱۴ خواهد بود، آنقدر که انتظار نداشتم شانس زیادی داشته باشم.» و سپس آنها در سئول بودند و مدال آویلا در اختیار میرزاخانی بود. در همین حال، هایرر، از دانشگاه وارویک، در حال انجام مراحل اهدای مدال میرزاخانی بود، هرچند قبل از آن روز آنها هرگز یکدیگر را ملاقات نکرده بودند. او به من گفت که اولین برداشت او «شخصی بسیار متواضع بود که مطمئناً به دنبال تبلیغات نبود و از کل جنجال رسانه‌ای که در معرض آن قرار گرفته بود، لذت نمی‌برد.»

میرزاخانی اولین بار خبر مدال فیلدز را از طریق ایمیلی از اینگرید دابیشس، ریاضیدان دانشگاه دوک و رئیس وقت اتحادیه بین‌المللی ریاضیات که این جایزه را داوری و اعطا می‌کند، دریافت کرد. در ابتدا، میرزاخانی تصور کرد که کسی در حال شوخی است؛ او یادداشت دابیشس را نادیده گرفت. وقتی این دو بالاخره با هم صحبت کردند، میرزاخانی البته خوشحال شد، اما نگران بود که با توجه به اینکه به تازگی تحت شیمی‌درمانی سرطان سینه قرار گرفته بود، به اندازه کافی خوب نباشد که بتواند در مراسم شرکت کند. به علاوه، به عنوان اولین زن برنده مدال فیلدز، او از تحت فشار قرار گرفتن توسط مطبوعات نگران بود. به محض اینکه مشخص شد که میرزاخانی خواهد آمد، دابیشس و تعدادی دیگر از ریاضیدانان زن برجسته، نقشه‌ای برای محافظت از او طراحی کردند. دابیشس به من گفت: «ما شش نفر بودیم. ما خودمان را سپر M.M. می‌نامیدیم.» هر زمان که میرزاخانی در ملاء عام بود، دو زن همیشه نزدیک بودند. یکی هر روزنامه‌نگاری را که در حال پرسه زدن بود، رهگیری می‌کرد و خود را به عنوان مخاطب معرفی می‌کرد و دیگری فرار میرزاخانی را تسهیل می‌کرد. دوبچیز گفت: «ما به عنوان یک جامعه احساس کردیم که واقعاً باید کمک کنیم. می‌خواستیم به او کمک کنیم تا جشن بگیرد. خیلی ناعادلانه بود - او اینجا بود و بیمار.»

بارگاوا گفت، با وجود بیماری‌اش، میرزاخانی «هنوز هم در چند سال گذشته برخی از شگفت‌انگیزترین ریاضیات خود را خلق می‌کرد.» او «شهود عجیبی» در مورد مسائل دشوار هندسی داشت، حتی اگر ممکن بود به دهه‌ها کار نیاز داشته باشند. با این حال، اگرچه او دیدگاه بلندمدتی نسبت به ریاضیات داشت، اما از نگرانی‌های روزمره و فوری‌تر فراتر نمی‌رفت. وقتی او و بارگاوا در مورد وضعیتشان در سئول طوفان فکری کردند، به این نتیجه رسیدند که ساده‌ترین راه برای حل کردن مدال‌ها این است که هر کدام دو معامله انجام دهند. بارگاوا گفت: «من و مریم مدال‌هایمان را عوض کردیم؛ سپس مریم منتظر ماند تا به مارتین برخورد کند تا مدال‌هایش را با او عوض کند، در حالی که من منتظر ماندم تا به آرتور برخورد کنم تا مدال‌هایم را با او عوض کنم.» سپس او توضیح ریاضی‌تری برای راه‌حل مشکل چهار مدال ارائه داد:

یک چرخه چهارگانه را نمی‌توان به صورت ترکیب کمتر از سه جابجایی یا «جابجایی» بیان کرد. بنابراین، از آنجایی که تبادل مدال‌های ما منجر به جایگزینی شد که ترکیب دو جابجایی بود، به وضوح پیشرفت حاصل می‌شد (دو جابجایی بهتر از سه جابجایی است)؛ علاوه بر این، آن دو جابجایی آخر اکنون می‌توانستند به صورت موازی انجام شوند، که آن را از هر راه‌حل ممکن دیگری بهتر می‌کرد. ما این مکالمه ریاضی سرگرم‌کننده را خیلی سریع داشتیم، مدال‌ها را رد و بدل کردیم و سپس به سمت تعهدات بعدی خود دویدیم.

میرزاخانی چند روزی در کنگره ماند، اما همانطور که او و دابیشز برنامه‌ریزی کرده بودند، قبل از ارائه سخنرانی خود که قرار بود در اواخر جلسات برگزار شود، آنجا را ترک کرد. دابیشز گفت که آن روز صبح «مردم به دنبال او گشتند، اما او رفته بود.»

 

نوشته سیوبان رابرتز

گزارش از نیویورکر

ارتباط با تبریز امروز

اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.

info@tabriz-emrooz.ir

اشتراک در خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای تبریز امروز در کانال تلگرام ما عضو شوید.

کانل تلگرام تبریز امروز

فرم تماس با تبریز امروز

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تبریز امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وتولید توسططراح وب سایت