6 تیر 1402
«آفت اين انقلاب اسلامي اينست که دچار بازيگراني باشد که اسلام و انقلاب و هر چيزي را دکان کنند. دکان قدرت، دکان ثروت، دکان شهرت، دکان رياست. بايد سخت مراقب باشيم که اين خطري که در طول تاريخ هميشه انقلابهاي الهي را تهديد کرد و به آنها ضربه زد، بلکه اينبار جلويش را بگيريم. کساني داعيان انقلاب و داعيان اسلام باشند که هرچه به آنها نزديکتر ميشوي، اعتقادت به اسلام بيشتر شود».
تبریز امروز:
بسمالله الرحمن الرحيم
⬅️ مديران در هر جامعهاي فقط هنگامي موفق به انجام صحيح وظايف خود خواهند شد که اصول حکمراني در آن جامعه رعايت شود. بهترين و قويترين مديران، اگر در يک حکمراني فاقد ضابطه که اصول و معيارهاي صحيح حکمراني در آن رعايت نميشود صاحب پستهاي بالاي مديريتي باشند، هرگز موفق نخواهند بود.
آيتالله بهشتي را در ماههاي پاياني سال 1359 و ماههاي آغازين سال 1360 از يک طرف بسيار شاداب و بانشاط ميديدم و از طرف ديگر نگران. ميدانستم نشاط و شادي او به اين خاطر است که در دستگاه قضائي که رياستش را برعهده داشت در حال ايجاد زيرساختهائي است که ميتواند دادگستري را واقعاً «دادگستر» کند و بساط ظلم و تبعيض و فساد را از مجموعه قضائي کشور جمع کند. بهشتي دنبال به دست گرفتن مسئوليت قوه قضائيه نبود. خودم از او شنيدم که گفت دوست دارم به قم بروم و به کار علمي و تحقيقاتي و تربيت نيرو براي انقلاب و نظام مشغول باشم ولي امام خميني به عنوان واجب عيني پذيرفتن مسئوليت رياست قوه قضائيه را برعهده او گذاشت و او براي اطاعت امر امام اين مسئوليت را پذيرفت و به صورت ريشهاي درصدد ايجاد تحول در دستگاه قضاء برآمد و صد حيف که مهلت به نتيجه رساندن آن را پيدا نکرد و بعد از او نيز اين دستگاه هرگز به هدفي که بهشتي برايش ترسيم کرده بود نرسيد و به دادگستري تراز اسلامي تبديل نشد.
اميدواري بهشتي به امکان ايجاد تحول در قوه قضائيه به او شادابي فوقالعادهاي بخشيده بود. در جواب سؤالي که در اين زمينه کردم، آيتالله بهشتي گفت: اين انقلاب براي اينکه به نتيجه برسد و از گزند انحراف مصون بماند، نيازمند رهبراني در بالاترين سطح سياسي و مديريتي است که مثل امام خميني خالص و فاني در خدا باشند و از بازيهاي سياسي پرهيز کنند. همه بايد نگران حضور بازيگراني در صحنه سياسي و مديريتي کشور باشيم که عملکرد آنها انقلاب و نظام اسلامي را تهديد ميکند. بهشتي، مهمترين اصل حکمراني را صداقت حکمرانان ميدانست و معتقد بود بازيگران سياسي عناصري فاقد صداقت هستند و به همين دليل نميتوان به آينده حکمراني در نظام جموري اسلامي با حضور افراد بيصداقت و بازيگر اميدوار بود. او با صراحت در اين باره هشدار ميداد و ميگفت:
«آفت اين انقلاب اسلامي اينست که دچار بازيگراني باشد که اسلام و انقلاب و هر چيزي را دکان کنند. دکان قدرت، دکان ثروت، دکان شهرت، دکان رياست. بايد سخت مراقب باشيم که اين خطري که در طول تاريخ هميشه انقلابهاي الهي را تهديد کرد و به آنها ضربه زد، بلکه اينبار جلويش را بگيريم. کساني داعيان انقلاب و داعيان اسلام باشند که هرچه به آنها نزديکتر ميشوي، اعتقادت به اسلام بيشتر شود».
با تکيه به اين سخن بسيار عميق بهشتي به عنوان يک معيار واقعي، اکنون ميتوانيم به ارزيابي حکمراني در کشورمان بپردازيم و بپرسيم آيا اين حکمراني دچار آفت هست يا نيست؟ براي اينکه از نسبت دادن بازيگري و اهل دکان قدرت و شهرت و رياست بودن به اين و آن پرهيز کنيم و در عين حال بتوانيم به پاسخ سؤالمان دست يابيم بايد به وضعيت عدالت در جامعه توجه نمائيم. در حکمراني اسلامي، عدالت حرف اول و آخر را ميزند. اگر در جامعهاي که داعيه اسلامي بودن دارد از عدالت خبري نباشد، نميتوان آن جامعه را اسلامي دانست. آيتالله بهشتي، براي جامعه اسلامي، وجود انواع عدالت را ضروري ميدانست و ميگفت اين عدالتها فقط در پرتو حکمراني ضابطهمند و با صداقت تحقق خواهند يافت.
«عدالت اجتماعي و اقتصادي و سياسي و عدالت معنوي در جامعه تنها و تنها براساس حاکميت ضابطهها و صداقتها به وجود ميآيد و نه براساس رفاقتها و رودربايستيها».
روشن است که اگر نگاه شهيد بهشتي به حکمراني را معيار ارزيابي قرار دهيم، امروز در جامعه ما عليرغم نام و عنواني که از حکمراني اسلامي مطرح است، حکمراني اسلامي وجود ندارد. درباره اينکه حکمراني اسلامي چه وقت در جامعه ما وجود خواهد داشت نيز خود شهيد بهشتي با صراحت سخن گفته است:
«ما تا به جائي نرسيم که در جامعه، ضعيفي زير فشار قويتر قرار نگيرد و اگر خداي نکرده قرار گرفت به سرعت رهانيده شود، جامعه ما جامعه اسلامي نشده است.»
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.