2 خرداد 1402
آنچه ما را گرفتار ناهنجاريهاي کنوني کرده تهاجم از درون است. بعد از پايان جنگ تحميلي 8 ساله، ما وارد يک مسابقه بيپايان براي ثروت اندوزي، تصاحب پست و مقام، بالانشيني، افتخار کردن به عناوين و القاب، انواع بداخلاقيها براي کوبيدن رقبا، توسل به دروغ و افترا و تهمت براي صاف کردن جاده قدرت، مباح دانستن تئوريهاي ماديگرايانهاي از قبيل هدف وسيله را توجيه ميکند، حقوقهاي نجومي، نشاندن فاميل سالاري به جاي شايسته سالاري و ترويج فرهنگ منحط ريا به جاي تقوا و اخلاص و ايثار شديم. اينها بدترين نوع تهاجم فرهنگي هستند که همانند موريانه بنيانهاي انقلاب و نظام و فرهنگ و سنت و سيادت و اخلاق را ميبلعند و مردم را به همه چيز بياعتماد ميکنند. اين، همان تهاجم از درون است که بياعتنائي به قانون، بياعتقاد شدن به احکام دين و بياعتمادي به حکمراني و حکمرانان را با خود ميآورد. اگر امروز مسئولان نظام جمهوري اسلامي در بالاترين سطوح، خود را درگير اين سؤال ميبينند که با معضل کشف حجاب چه کنيم و لايحه براي آن تنظيم ميکنند، به اين دليل است که در طول سالهاي متمادي هرگز گوش شنوائي براي شنيدن هشدارهاي ناصحان دلسوزي که خطر تهاجم از درون را گوشزد ميکردند، نداشتند. امروز هم راه مبارزه با کشف حجاب اين نيست که پيموده ميشود. شما بايد قبل از هر چيز خود را اصلاح کنيد و بر آن مسابقه بيپايان نقطه پايان بگذاريد تا بتوانيد عدالت و رفاه و حقوق قانوني را براي آحاد مردم تأمين کنيد که اگر چنين کنيد قطعاً نه مشکل حجاب وجود خواهد داشت، نه نافرماني مدني و نه بياعتمادي به حکمراني و حکمرانان.
تبریز امروز:
بسمالله الرحمن الرحيم
⬅️ سوم خرداد، در تاريخ معاصر ايران به عنوان «روز آزادسازي خرمشهر» ثبت شده است. ميتوان اين عنوان را فقط با جنگ و دفاع مقدس گره زد ولي نبايد از اين واقعيت غافل شويم که هرچه به قله پيروزي در جنگ تحميلي نزديکتر شديم بيشتر گرفتار باتلاق تهاجم فرهنگي شديم. اين، درست بود که بلافاصله بعد از پايان جنگ تحميلي گفته شد هرچند جنگ نظامي تمام شده ولي جنگ فرهنگي تازه شروع شده است. کساني که اين سخن را ميگفتند، معمولاً منظورشان اين بود که تهاجم فرهنگي در حال شدت گرفتن است و بعد از جنگ نظامي، در معرض تهاجم دشمنان با ابزارهاي فرهنگي خواهيم بود.
نظريه «تهاجم فرهنگي» فينفسه نظريه درستي بود ولي اينکه مهاجم کيست و اين تهاجم از کجا سرچشمه ميگيرد، سؤال بسيار مهمي بود که پاسخ صحيحي به آن داده نشد.
گمراه کنندهترين پاسخ اين بود که دشمنان خارجي، همانها که جنگ نظامي را به ما تحميل کردند و موفق نشدند، حالا براي جبران شکست خود از مسير ديگري وارد شدهاند و با تهاجم فرهنگي ميخواهند ما را به شکست بکشانند. ترديدي وجود ندارد که دشمن با توسل به ابزارهاي مختلف براي درهم شکستن انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و بطور کلي سيادت مردم ايران تلاش ميکند که يکي از آن ابزارها تهاجم فرهنگي است ولي اينکه تحرک دشمن را اصل قرار بدهيم و عوامل ديگر را ناديده بگيريم، ما را از درک صحيح ماهيت تهاجم فرهنگي و آثار مخرب آن غافل ميکند. تهاجم فرهنگي از بيرون را هم بايد يکي از عوامل بدانيم ولي مهمتر از آن تهاجم از درون است که خودمان مسئول آن هستيم.
اشکال اصلي ما اينست که همواره خودمان را در نهايت جمال و کمال ميپنداريم و از هر عيب و نقصي مبرا ميدانيم و نتيجه ميگيريم که هر مشکلي وجود دارد، کار دشمن است و ما بايد با تمام توان با تهاجم بيروني مقابله کنيم. ضربه اصلي را از اينجا خورديم که ندانستيم مقابله کردن با تهاجم بيروني فقط وقتي جواب ميدهد که بنيانهاي داخلي را مستحکم کرده باشيم و گرفتار تهاجم از درون نباشيم. سنگري که آن را پايگاه دفاع از خود قرار ميدهيد اگر سُست باشد، قدرت محافظت از شما را نخواهد داشت و بدون آنکه دشمن به شما حمله کند شما بيحفاظ خواهيد بود و اگر خود سنگر دچار مشکل و اختلال باشد بدون اينکه نيازي به حمله دشمن باشد خودتان دچار زوال خواهيد شد.
وقت آنست که تعارف را کنار بگذاريم و با صراحت اعتراف کنيم که عامل اصلي تهاجم فرهنگي به اردوگاه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و سيادت ملت ايران، خودمان بوديم و آنچه ما را گرفتار ناهنجاريهاي کنوني کرده تهاجم از درون است. بعد از پايان جنگ تحميلي 8 ساله، ما وارد يک مسابقه بيپايان براي ثروت اندوزي، تصاحب پست و مقام، بالانشيني، افتخار کردن به عناوين و القاب، انواع بداخلاقيها براي کوبيدن رقبا، توسل به دروغ و افترا و تهمت براي صاف کردن جاده قدرت، مباح دانستن تئوريهاي ماديگرايانهاي از قبيل هدف وسيله را توجيه ميکند، حقوقهاي نجومي، نشاندن فاميل سالاري به جاي شايسته سالاري و ترويج فرهنگ منحط ريا به جاي تقوا و اخلاص و ايثار شديم. اينها بدترين نوع تهاجم فرهنگي هستند که همانند موريانه بنيانهاي انقلاب و نظام و فرهنگ و سنت و سيادت و اخلاق را ميبلعند و مردم را به همه چيز بياعتماد ميکنند. اين، همان تهاجم از درون است که بياعتنائي به قانون، بياعتقاد شدن به احکام دين و بياعتمادي به حکمراني و حکمرانان را با خود ميآورد. اگر امروز مسئولان نظام جمهوري اسلامي در بالاترين سطوح، خود را درگير اين سؤال ميبينند که با معضل کشف حجاب چه کنيم و لايحه براي آن تنظيم ميکنند، به اين دليل است که در طول سالهاي متمادي هرگز گوش شنوائي براي شنيدن هشدارهاي ناصحان دلسوزي که خطر تهاجم از درون را گوشزد ميکردند، نداشتند. امروز هم راه مبارزه با کشف حجاب اين نيست که پيموده ميشود. شما بايد قبل از هر چيز خود را اصلاح کنيد و بر آن مسابقه بيپايان نقطه پايان بگذاريد تا بتوانيد عدالت و رفاه و حقوق قانوني را براي آحاد مردم تأمين کنيد که اگر چنين کنيد قطعاً نه مشکل حجاب وجود خواهد داشت، نه نافرماني مدني و نه بياعتمادي به حکمراني و حکمرانان.
اينکه امام خميني بعد از آزادي خرمشهر گفت خرمشهر را خدا آزاد کرد و مسئولين را همواره به تزکيه نفس توصيه ميکرد براي اين بود که با نگاه نافذ خود، تهاجم از درون را ميديد. او ميدانست اگر آزادسازي خرمشهر را به خدا نسبت ندهيم، روزي خواهد رسيد که گرفتار عوارض منفي تهاجم از درون خواهيم شد.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.