11 اردیبهشت 1402
به گفته مقامات اطلاعاتی غربی، ایران در ژانویه یک مقام ارشد سابق را اعدام کرد که اطلاعات ارزشمندی در مورد برنامههای هستهای و نظامی ایران در طول یک دهه در اختیار بریتانیا قرار داده بود.......................یونی کورن، که در آن زمان رئیس ستاد وزیر دفاع اسرائیل بود، در مصاحبه ای در سال 2019 گفت: «اطلاعات فردو ما را شوکه کرد.» (آقای کورن در ژانویه درگذشت.) او گفت: «سهم بزرگ انگلیسی ها در تلاش های ترکیبی غرب برای جمع آوری داده ها از داخل پروژه هسته ای ایران همیشه در اطلاعات انسانی بوده است». آنها در جاهایی که نه ما و نه آمریکایی ها حضور نداشتیم، پا روی زمین گذاشتند.»
تبریز امروز:
نیویورک تایمز:اثر فرناز فصیحی و رونن برگمان
فرناز فصیحی و رونن برگمن برای این مقاله با مقامات اطلاعاتی و امنیت ملی کنونی و سابق و دیپلماتهای ارشد آمریکایی، بریتانیایی، اسرائیلی، آلمانی و ایرانی و سابق مصاحبه کردند.
در آوریل 2008، یک مقام ارشد اطلاعاتی بریتانیا به تلآویو رفت تا افشاگری انفجاری را به همتایان اسرائیلی خود ارائه کند: بریتانیا در ایران تک خالهایی داشت که در سطوح بالا به اسرار هستهای و دفاعی این کشور دسترسی داشت.
به گفته مقامات اطلاعاتی، این جاسوس اطلاعات ارزشمندی ارائه کرده بود - و سال ها به این کار ادامه خواهد داد - اطلاعاتی که برای از بین بردن هرگونه تردید در پایتخت های غربی مبنی بر اینکه ایران به دنبال تسلیحات هسته ای است و در متقاعد کردن جهان برای اعمال تحریم های گسترده علیه تهران حیاتی است. .
هویت آن جاسوس مدتها پنهان بوده است. اما در 11 ژانویه، اعدام یکی از معاونان سابق وزیر دفاع به نام علیرضا اکبری به اتهام جاسوسی در ایران، چیزی را آشکار کرد که 15 سال پنهان مانده بود: آقای اکبری تک خال انگلیسی بود.
آقای اکبری مدت ها زندگی دوگانه ای داشت. برای عموم، او یک متعصب مذهبی و شاهین سیاسی، یک فرمانده ارشد نظامی سپاه پاسداران و معاون وزیر دفاع بود که بعداً به لندن نقل مکان کرد و وارد بخش خصوصی شد اما هرگز اعتماد رهبران ایران را از دست نداد. اما در سال 2004، به گفته مقامات، او شروع به در میان گذاشتن اسرار هسته ای ایران با اطلاعات بریتانیا کرد.
به گفته دو منبع ایرانی با ارتباط با انقلابیون ایران، به نظر میرسید که او تا سال 2019 از این موضوع دوری میکرد، زمانی که ایران با کمک مقامات اطلاعاتی روسیه متوجه شد که او وجود برنامه مخفیانه تسلیحات هستهای ایران را در اعماق کوههای نزدیک تهران فاش کرده است.
ایران علاوه بر متهم کردن آقای اکبری به افشای اسرار هسته ای و نظامی خود، همچنین گفته است که او هویت و فعالیت بیش از 100 مقام از جمله محسن فخری زاده، دانشمند ارشد هسته ای را که اسرائیل در سال 2020 ترور کرد، فاش کرده بود.
بریتانیا هرگز علناً اعتراف نکرده است که آقای اکبری که در سال 2012 شهروند بریتانیا شد، جاسوس این کشور بوده است. ویلیام آرچر، سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا در امور ایران گفت: «سیاست دیرینه ما این است که در مورد مسائل مربوط به اطلاعات اظهار نظر نکنیم».
نیویورک تایمز در سپتامبر 2019 گزارش داد که منبع اطلاعات سایت هسته ای به نام فردو، یک جاسوس بریتانیایی بوده است. به گفته سه مقام اطلاعاتی و امنیت ملی غربی، اطلاعاتی درباره فردو که آقای اکبری ارائه کرد، یکی از افشاگریهایی بود که این مقام اطلاعاتی بریتانیا در سال 2008 در اختیار همتایان اسرائیلی و دیگر آژانسهای دوست قرار داد.
وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی گفتند که نمی توانند در مورد سؤالات درباره آقای اکبری اظهار نظر کنند.
گزارش زیر از فعالیتهای آقای اکبری بر اساس مصاحبه با مقامات اطلاعاتی و امنیت ملی فعلی و سابق آمریکایی، انگلیسی، اسرائیلی، آلمانی و ایرانی و دیپلماتهای ارشد است. برخی درخواست کردند نامشان فاش نشود زیرا مجاز به صحبت در پرونده نبودند.
رشد سریع در ایران
آقای اکبری که هنگام اعدام 62 ساله بود، جاسوس دور بود. بر اساس مصاحبههایی که با برادرش مهدی اکبری و افرادی که او را میشناختند، او وفاداری متعصبانه به آرمانهای جمهوری اسلامی و حمایت بیدریغ از رهبران آن داشت.
بارزترین ویژگی ظاهری او فرورفتگی روی پیشانی اش بود - نشانه ای از ارادت او به مذهب شیعه اسلام که ناشی از فشار دادن پیشانی او به مهر بود، سنگ سفالی که در نمازهای روزانه استفاده می شد. او دیدگاههای سیاسی افراطی داشت که در نوشتهها، سخنرانیها و مصاحبههای آتشین بیان میشد و به گفته یک دیپلمات ارشد ایرانی و یکی از مشاوران دولت، در جلسات رسمی، استدلال میکرد که ایران باید به سلاح هستهای دست یابد.
مهدی اکبری گفت: «برادرم بیش از هر کسی در خانواده ما عمیقاً مذهبی و بسیار انقلابی بود، .
برادرش گفت: آقای اکبری که در یک خانواده محافظهکار طبقه متوسط در شهر شیراز به دنیا آمد، زمانی که انقلاب ایران در سال 1979 سلطنت را سرنگون کرد و جنگ با عراق را به دنبال داشت، نوجوانی بود. با شور و شوق انقلابی، او و برادر بزرگترش به عنوان سرباز نام نویسی کردند و تقریباً شش سال بعد خط مقدم را ترک کرد، او یکی از فرماندهان ممتاز انقلاب بود.
آقای اکبری پس از بازگشت به زندگی غیرنظامی، درجات بالاتری را طی کرد و به معاونت وزیر دفاع رسید و سمت های مشورتی در شورای عالی امنیت ملی و سایر نهادهای دولتی داشت. او با دو مرد قدرتمند ارتباط نزدیک برقرار کرد: آقای فخری زاده، دانشمند هسته ای و علی شمخانی، رئیس شورا که به عنوان معاون و مشاور خدمت می کرد.
فواد ایزدی، تحلیلگر سیاست در ایران میگوید: «او بسیار جاهطلب بود، یک تحلیلگر عالی با مهارتهای نوشتاری و گفتاری برتر و مردم به او اعتماد داشتند. او به اطلاعات حساس و محرمانه زیادی در مورد برنامه های هسته ای و نظامی دسترسی داشت.
در سال 2004، در بحبوحه ظن فزاینده در اسرائیل و غرب مبنی بر اینکه ایران مخفیانه برنامه تسلیحات هسته ای را دنبال می کند، آقای اکبری مسئول متقاعد کردن سفارتخانه های کلیدی در تهران بود که به طور منظم با سفرای بریتانیا، چین، فرانسه و آلمان و روسیه ملاقات می کرد. .
داستانی از استخدام و جاسوسی
در هشت ویدئوی کوتاهی که پس از اعدام توسط تلویزیون دولتی پخش شد، آقای اکبری با کت و شلوار، تراشیده و در دفتری نشسته، جزئیات فعالیتهای جاسوسی خود و استخدام توسط بریتانیا را در مراسمی در سفارت بریتانیا در تهران شرح داد. اما بعداً در یک پیام صوتی که توسط بیبیسی فارسی پخش شد – به گفته برادر آقای اکبری از طریق خانواده ایشان دریافت شده بود – آقای اکبری گفت که این اعترافات اجباری بوده است.
انگیزه اقدامات آقای اکبری همچنان نامشخص است. او در این ویدئو گفت که "طمع و قدرت" او را هدایت می کند، اگرچه مشکلات مالی را نیز انکار می کند. ایران می گوید آقای اکبری به کشور خیانت کرد و اسرار دولتی را با پول معامله کرد. خانواده او جاسوس بودن او را رد می کنند و می گویند که بسیاری از ادعاهای موجود در این ویدئوها توسط دولت ایران ساخته شده است. اما، آنها می گویند، بسیاری از تاریخ ها و رویدادها در فیلم ها درست بود.
در این ویدئوها، آقای اکبری گفت که در سال 2004 استخدام شد و به او و خانواده اش ویزا برای بریتانیا داده شد. او گفت که سال بعد، او به بریتانیا سفر کرد و با یک مسئول ام آی سیکس ملاقات کرد. طی چند سال آینده، آقای اکبری گفت که او شرکتهایی را در اتریش، اسپانیا و بریتانیا ایجاد کرده است تا پوششی برای جلسات با مدیران خود داشته باشد. ایران گفته است که ام آی سیکس نزدیک به 2 میلیون پوند به آقای اکبری پرداخت کرده است که در حال حاضر حدود 2.4 میلیون دلار است.
دیوار سفارت بریتانیا
مهدی اکبری گفت: آقای اکبری در چارچوب کار رسمی خود با سفیر انگلیس در تهران دیدار کرد و اغلب برای تجارت به اروپا سفر کرد. او گفت که برادرش مانند بسیاری از مقامات ایرانی در زمانی که در دولت استخدام شده بود، شروع به فعالیت در مشاغل مختلف کرده است و از نظر مالی در امنیت کامل است.
مهدی اکبری صحنه ای را تعریف کرد که در آن برادران در یکی از بعدازظهرهای تابستانی سال ۱۳۸۵ در یکی از باغ های تهران نشسته بودند و درباره کارشان گپ می زدند. وقتی او به آنها پیشنهاد داد که یک تجارت مشاوره نفت و گاز راه اندازی کنند، برادرش نپذیرفت، کارت ویزیتی را به او نشان داد که در آن نوشته شده بود عضو هیئت مدیره یک شرکت انرژی در اتریش است و گفت که "به شدت با این سرمایه گذاری جدید وابسته است".
برادرش گفت که آقای اکبری در سال 2008 از سمت های رسمی خود بازنشسته شد، اما به عنوان مشاور آقای شمخانی و سایر مقامات ارشد به خدمت ادامه داد.
در اواخر همان سال، آقای اکبری به گفته برادر و دو دوست خانوادگیاش، به اتهام جاسوسی برای بریتانیا، دستگیر و به مدت چهار ماه در بازداشت بود. آنها گفتند که او در بازجویی ها اعتراف نکرد و بسیاری از دوستان قدرتمند آقای اکبری برای او ضمانت کردند. برادرش گفت که او با قرار وثیقه آزاد شد. پرونده بسته شد و اجازه رفت وآمد آزادانه تردد یافت.
سایت فردو
در آوریل 2008، بریتانیا اطلاعات مربوط به فردو، یک تأسیسات غنیسازی اورانیوم در عمق یک مجتمع نظامی زیرزمینی را که بخشی از تلاشهای ایران برای ساخت بمب هستهای بود، دریافت کرد و با آژانسهای غربی و اسرائیل به اشتراک گذاشت. کشف فردو درک جهان از برنامه هستهای ایران را تغییر داد و طرحهای نظامی و سایبری غرب برای مقابله با آن را تغییر داد.
یونی کورن، که در آن زمان رئیس ستاد وزیر دفاع اسرائیل بود، در مصاحبه ای در سال 2019 گفت: «اطلاعات فردو ما را شوکه کرد.» (آقای کورن در ژانویه درگذشت.)
او گفت: «سهم بزرگ انگلیسی ها در تلاش های ترکیبی غرب برای جمع آوری داده ها از داخل پروژه هسته ای ایران همیشه در اطلاعات انسانی بوده است». آنها در جاهایی که نه ما و نه آمریکایی ها حضور نداشتیم، پا روی زمین گذاشتند.»
به گفته شخصی که اطلاعاتی که بریتانیا در سال 2008 با اسرائیل به اشتراک گذاشته بود به زودی در اختیار سازمان های اطلاعاتی غربی قرار گرفت.
در آن زمان مقام ارشدی در اطلاعات آلمان داشت. در سپتامبر 2009، در نشست گروه 7 در پیتسبورگ، رئیس جمهور باراک اوباما به همراه رهبران بریتانیا و فرانسه فاش کردند که فردو یک نیروگاه غنی سازی هسته ای است.
سازمانهای اطلاعاتی غربی از مدتها پیش از طریق تصاویر ماهوارهای متوجه شده بودند که ایران در اعماق کوههای فردو تأسیساتی میسازد. اما آنها فکر می کردند این سایت یک انبار نظامی است و از تبدیل آن به یک سایت مخفی غنی سازی هسته ای بی اطلاع بودند.
نورمن رول، مدیر سابق اطلاعات ملی ایران در C.I.A میگوید: «کشف فردو بهشدت نگرش جامعه بینالمللی را نسبت به ایران تغییر داد. وی افزود که این امر به متقاعد کردن چین و روسیه کمک کرد که ایران در مورد برنامه هستهای خود شفاف نبوده و باعث فشار برای تحریمهای بیشتر شد.
به گفته یک دیپلمات ارشد ایرانی، حتی پس از دستگیری کوتاه و بازنشستگی وی از مشاغل رسمی، مقامات وزارت امور خارجه همچنان از آقای اکبری مشاوره می گرفتند و او را از جلسات غیرعلنی درباره سیاست ها و مذاکرات هسته ای مطلع می کردند.
آقای اکبری هم مرتب به لندن سفر می کرد. برادرش گفت در سال 2010 در آنجا سکته قلبی کرد و ماند. به زودی همسر و دو دخترش به او ملحق شدند و در نهایت تابعیت بریتانیا را به دست آوردند و از سبد سرمایه گذاری زندگی می کردند و برای حفظ ارتباط با مقامات ارشد به ایران سفر کردند. آقای اکبری در این ویدئوها گفته بود که برای ماندن در بریتانیا سکته قلبی را جعل کرده است.
برادرش گفت، با این حال، او حداقل سه بار از سال 2010 تا 2019 از لندن به تهران رفت و آمد کرد و در خانه ای که در تهران داشت ، اقامت داشت.
بازگشت نهایی به ایران
برادرش گفت که آقای اکبری در سال 2019 پس از اینکه آقای شمخانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی به او گفت که کشور در یک موضوع فوری هسته ای و دفاعی به او نیاز دارد، برای آخرین بار به ایران پرواز کرد.
چند روز بعد از بازگشت به تهران به وزارت اطلاعات احضار شد. برادرش گفت که نگران با آقای شمخانی تماس گرفت و او به او گفت که مقامات شنیده اند که او با ام آی سیکس در تماس است و از او خواستند تا برای اثبات بی گناهی خود همکاری کند. وی پس از چند بار بازجویی دستگیر شد.
به گفته این دو ایرانی ، ایران در مقطعی متوجه شد که آقای اکبری منبع افشای فردو بوده است، اطلاعاتی که توسط اطلاعات روسیه تایید شده است. مشخص نیست روسیه، متحد نزدیک ایران، چگونه این اطلاعات را کشف کرده است.
محل تروز دانشمند اتمی فخری زاده
در سال 2020، یک سال پس از دستگیری آقای اکبری، اسرائیل آقای فخری زاده، دانشمند هسته ای را با یک ربات کنترل از راه دور در حالی که در حال رانندگی به سمت خانه آخر هفته خود در روستایی کوهستانی در نزدیکی تهران بود، ترور کرد.
برادرش گفت که آقای اکبری توسط وزارت اطلاعات بازداشت و ماهها در سلول انفرادی در یک بازداشت زیرزمینی و سپس در زندان اوین تهران نگهداری شد. به خانواده گفته شد که دستگیری را مخفی نگه دارند. مقامات ایرانی پس از اعدام وی در رسانه های دولتی گفتند که از او خواسته اند که مرتباً به رایانه ای که انگلیسی ها ارائه کرده بود وارد شود و با گردانندگانش ارتباط برقرار کند تا آنها را گمراه کند.
در ژانویه، کمی بیش از سه سال پس از دستگیری آقای اکبری، در حالی که ایران از ماهها اعتراضات ضد دولتی، سرکوب مقامات و دور جدید تحریمهای بینالمللی تحت فشار بود ، مقامات ایرانی اعلام کردند که او یک جاسوس است.
اعدام مقامات ارشد در ایران بسیار نادر است. آخرین باری که یک تکنوکرات ارشد اعدام شد در سال 1982 بود. اما به گفته منابع و دیپلماتهای ایرانی، تنها چند روز پس از علنی شدن دستگیری آقای اکبری، نگهبانان زندان او را در طلوع خورشید تا یک فضای بیرونی محصور شده همراهی کردند. طنابی دور گردنش انداختند و در عرض چند دقیقه بدن بی جانش از چوبه دار آویزان شد.
آقای اکبری بدون اطلاع و حضور نزدیکانش در قبرستانی وسیع در حومه تهران به خاک سپرده شد. خانواده او گفتند که مقامات تنها فیلمی از شستن جسد او و آماده شدن طبق آداب اسلامی به آنها نشان دادند.
مریم صمدی، همسر آقای اکبری میگوید: «ما هرگز نمیتوانستیم این را تصور کنیم و من سیاست پشت آن را درک نمیکنم.
انگلیس تهران را به دلیل اعدام آقای اکبری محکوم کرد، سفیر خود را برای مدت کوتاهی فراخواند و تحریم های جدیدی علیه ایران وضع کرد.
خانواده آقای اکبری ۴۰ روز پس از فوت ایشان اجازه برگزاری مراسم یادبود در تهران را پیدا کردند. سالنی در مسجد اجاره کردند، سبدهای گل سفید چیدند و سینی حلوا، شیرینی سنتی که در مراسم ختم سرو میشد، سرو کردند. آنها روی صندلیهایی نشستند که روی دیوارها قرار داشت و آماده استقبال از صفی از دوستان، همکاران و یارانش در نقشهای مختلف او بودند که به مدت ۴۰ سال به جمهوری اسلامی خدمت کردند.
گفتند اما کسی نیامد. فقط خانواده اش حضور داشتند.
فرناز فصیحی از نیویورک و رونن برگمن از تل آویو گزارش دادند. مارک لندلر در گزارشی از لندن مشارکت داشت.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.