18 خرداد 1401
در اینجا یک واقعیت شگفتانگیز وجود دارد: در زمانی که آمریکاییها تقریباً نمیتوانند بر سر هیچ چیزی به توافق برسند، اکثریت ثابتی طرفدار کمکهای اقتصادی و نظامی سخاوتمندانه به اوکراین در مبارزه با تلاش ولادیمیر پوتین برای محو کردن این کشور از نقشه هستند. وقتی در نظر بگیرید که بیشتر آمریکاییها نمیتوانستند اوکراین را تنها چند ماه پیش روی نقشه بیابند، دو چندان شگفتانگیز است، زیرا این کشوری است که ما هرگز رابطه خاصی با آن نداشتهایم. با این حال، حفظ این حمایت تا تابستان امسال اهمیت دوچندان خواهد داشت، زیرا جنگ اوکراین به نوعی به یک کشتی "سومو" تبدیل می شود - دو کشتی گیر غول پیکر، که هر کدام سعی می کنند دیگری را با پیروزی از رینگ بیرون بزنند ، اما هیچ یک حاضر به کناره گیری و یا قادر به ترک آن نیستند. . در حالی که انتظار دارم مردم بفهمند که این جنگ چقدر قیمتهای جهانی انرژی و مواد غذایی را افزایش میدهد
تبریز امروز:
در اینجا یک واقعیت شگفتانگیز وجود دارد: در زمانی که آمریکاییها تقریباً نمیتوانند بر سر هیچ چیزی به توافق برسند، اکثریت ثابتی طرفدار کمکهای اقتصادی و نظامی سخاوتمندانه به اوکراین در مبارزه با تلاش ولادیمیر پوتین برای محو کردن این کشور از نقشه هستند. وقتی در نظر بگیرید که بیشتر آمریکاییها نمیتوانستند اوکراین را تنها چند ماه پیش روی نقشه بیابند، دو چندان شگفتانگیز است، زیرا این کشوری است که ما هرگز رابطه خاصی با آن نداشتهایم. با این حال، حفظ این حمایت تا تابستان امسال اهمیت دوچندان خواهد داشت، زیرا جنگ اوکراین به نوعی به یک کشتی "سومو" تبدیل می شود - دو کشتی گیر غول پیکر، که هر کدام سعی می کنند دیگری را با پیروزی از رینگ بیرون بزنند ، اما هیچ یک حاضر به کناره گیری و یا قادر به ترک آن نیستند. . در حالی که انتظار دارم مردم بفهمند که این جنگ چقدر قیمتهای جهانی انرژی و مواد غذایی را افزایش میدهد، اما همچنان امیدوار هستم که اکثریت آمریکاییها در آنجا بمانند تا زمانی که اوکراین بتواند حاکمیت خود را از نظر نظامی بازیابی کند یا به یک توافق صلح مناسب با پوتین دست یابد. . خوشبینی کوتاهمدت من از خواندن نظرسنجیها نشأت نمیگیرد، بلکه از خواندن تاریخ ناشی میشود – بهویژه کتاب جدید مایکل ماندلبام، «چهار عصر سیاست خارجی آمریکا: قدرت ضعیف، قدرت بزرگ، ابرقدرت، فوق ابرقدرت». ماندلبام، استاد بازنشسته سیاست خارجی ایالات متحده در دانشکده مطالعات بینالملل پیشرفته جانز هاپکینز (ما در سال 2011 کتابی را با هم نوشتیم)، استدلال میکند که اگرچه نگرش ایالات متحده نسبت به اوکراین ممکن است کاملاً غیرمنتظره و بدیع به نظر برسد، اما چنین نیست. با نگاهی به گستره سیاست خارجی ایالات متحده - که کتاب او به طور قانع کننده ای از دریچه چهار رابطه قدرت مختلف که آمریکا با جهان داشته است - در واقع کاملاً آشنا و قابل پیش بینی هست. در واقع، به حدی که هم پوتین و هم رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، هر دو از خواندن این کتاب سود می برند.
ماندلبام در مصاحبه ای توضیح داد که در طول تاریخ ایالات متحده، ملت ما بین دو رویکرد گسترده در سیاست خارجی در نوسان بوده است و یک موضوع کلیدی در کتابش تکرار می شود: «یکی بر قدرت، منافع ملی و امنیت تأکید دارد و با تئودور روزولت مرتبط است. دیگری بر ترویج ارزشهای آمریکایی تأکید میکند و با وودرو ویلسون شناخته میشود.» در حالی که این دو جهان بینی اغلب در رقابت بودند، همیشه اینطور نبوده است. و هنگامی که یک چالش سیاست خارجی پیش آمد که هم با منافع و هم با ارزشهای ما هماهنگ بود، به نقطهی اتفاق و شیرینی رسید؛ میتوانست حمایت عمومی گسترده، عمیق و پایدار را به دنبال داشته باشد.
ماندلبام خاطرنشان کرد: «این در جنگ جهانی دوم و جنگ سرد اتفاق افتاد، و به نظر میرسد که دوباره در مورد اوکراین اتفاق میافتد». اما سوال بزرگ و بزرگ این است: برای چه مدت؟ هیچ کس نمی داند، زیرا جنگ ها هم مسیرهای قابل پیش بینی و هم غیرقابل پیش بینی را دنبال می کنند. مورد قابل پیش بینی در مورد اوکراین این است که با افزایش هزینه ها، افزایش نارضایتی - چه در آمریکا و چه در میان متحدان اروپایی ما - وجود خواهد داشت که استدلال می کنند که منافع و ارزش های ما در اوکراین از تعادل خارج شده است. آنها استدلال خواهند کرد که ما نه از نظر اقتصادی می توانیم از اوکراین تا حد پیروزی کامل حمایت کنیم - یعنی ارتش پوتین را از هر وجب اوکراین بیرون برانیم - و نه از نظر استراتژیک استطاعت انجام پیروزی کامل را داریم، زیرا پوتین در مواجهه با شکست کامل می تواند یک سلاح هسته ای را رها کند. .
می توان نشانه هایی از این را در بیانیه روز شنبه امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه مشاهده کرد که ائتلاف غربی نباید "روسیه را تحقیر کند" - بیانیه ای که زوزه های اعتراض اوکراین را برانگیخت. ماندلبام توضیح داد: "هر جنگی در تاریخ آمریکا باعث ایجاد مخالفت شده است، از جمله جنگ انقلابی، زمانی که مخالفان به کانادا نقل مکان کردند." سه فرمانده کل ما - واشنگتن، لینکلن وفرانکلین روزولت - همه وجه مشترک رؤسای جمهور زمان جنگ توانایی آنها در متعهد نگه داشتن کشور به پیروزی در جنگ علیرغم مخالفت ها بود. این چالش پرزیدنت بایدن نیز خواهد بود، به ویژه زمانی که در میان متحدان یا با اوکراین اتفاق نظر وجود نداشته باشد که «پیروزی» چگونه به نظر می رسد: آیا این دستیابی به هدف اعلام شده کیف در حال حاضر برای بازپس گیری هر وجب از خاک تحت اشغال روسیه است؟ آیا این امکان را به اوکراین میدهد که با کمک ناتو چنان ضربهای به ارتش روسیه وارد کند که پوتین مجبور به توافقی مصالحهای شود که همچنان برخی از سرزمینها را در اختیار او بگذارد؟ و اگر پوتین تصمیم بگیرد که هرگز خواهان سازش نیست - و در عوض بخواهد اوکراین یک مرگ آهسته و دردناک را تحمل کند، چه خواهد شد؟
ماندلبام گفت: جنگهای مهم در تاریخ ما، جنگ داخلی و جنگ جهانی دوم، «هدف ما پیروزی کامل بر دشمن بود. مشکل بایدن و متحدان ما این است که ما نمیتوانیم به دنبال پیروزی کامل بر روسیه پوتین باشیم، زیرا این میتواند یک جنگ هستهای را آغاز کند – با این حال چیزی مانند پیروزی کامل ممکن است تنها راهی باشد که پوتین را از خونریزی برای همیشه از اوکراین باز دارد. که ما را به غیر قابل پیش بینی می رساند: پس از بیش از 100 روز جنگ، هیچ کس نمی تواند به شما بگوید که این جنگ چگونه به پایان می رسد. این در ذهن پوتین آغاز شد و احتمالا زمانی پایان خواهد یافت که پوتین بگوید میخواهد پایان یابد. پوتین احتمالاً احساس میکند که همه چیز را میخواند و زمان به نفع اوست، زیرا میتواند درد بیشتری نسبت به دموکراسیهای غربی تحمل کند. اما جنگ های بزرگ چیزهای عجیبی هستند. هر طور که شروع شوند، می توانند با روش های کاملاً پیش بینی نشده به پایان برسند. اجازه بدهید مثالی را از طریق یکی از نقل قول های مورد علاقه مندلبوم ارائه کنم. این از زندگینامه وینستون چرچیل از جد بزرگش دوک مارلبرو است که در دهه 1930 منتشر شد: «نبردهای بزرگ، برنده یا شکست خورده، کل مسیر رویدادها را تغییر می دهند، معیارهای جدید ارزش ها، خلق و خوی جدید، فضاهای جدید، در ارتش ها و در کشورهایی که همه باید با آنها مطابقت داشته باشند.» ماندلبام استدلال میکند که منظور چرچیل این بود که «جنگها میتوانند مسیر تاریخ را تغییر دهند و نبردهای بزرگ اغلب جنگها را تعیین میکنند. نبرد روسیه و اوکراین برای کنترل منطقه ای در شرق اوکراین موسوم به دونباس، پتانسیل چنین نبردی را دارد. 27 کشور اتحادیه اروپا، متحد اصلی ما، در واقع بزرگترین بلوک تجاری جهان هستند. آنها قبلاً قاطعانه برای کاهش تجارت و سرمایه گذاری در روسیه حرکت کرده اند. در 31 می، اتحادیه اروپا توافق کردند که تا پایان سال 2022 90 درصد واردات نفت روسیه را قطع کنند. مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، در حال حاضر قیمت های نجومی برای بنزین و گاز طبیعی پرداخت می کنند. با این حال، همه اینها در زمانی اتفاق میافتد که انرژیهای تجدیدپذیر، مانند خورشیدی و بادی، از نظر قیمت با سوختهای فسیلی رقابتی شدهاند، و زمانی که صنعت خودرو در سرتاسر جهان بهطور چشمگیری تولید خودروهای الکتریکی و باتریهای جدید را افزایش میدهد. در کوتاه مدت، هیچ یک از اینها نمی تواند کاهش عرضه روسیه را جبران کند. اما اگر یک یا دو سال قیمت های نجومی بنزین و نفت گرمایشی به دلیل جنگ اوکراین داشته باشیم، «شما شاهد یک تغییر عظیم در سرمایه گذاری صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صنعت به سمت وسایل نقلیه الکتریکی، بهبود شبکه، خطوط انتقال و طولانی مدت خواهید بود. تام برک، مدیر E3G، نسل سوم محیط زیست، گروه تحقیقاتی آب و هوا، گفت: ذخیرهسازی میتواند کل بازار را از اتکا به سوختهای فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر منحرف کند. جنگ اوکراین در حال حاضر همه کشورها و شرکتها را مجبور میکند تا برنامههای خود را برای کربنزدایی بهطور چشمگیری پیش ببرند. در واقع، گزارشی که هفته گذشته توسط مرکز تحقیقات انرژی و هوای پاک و Ember، یک اندیشکده انرژی جهانی مستقر در بریتانیا منتشر شد، نشان داد که دولتهای 19 عضو از 27 عضو اتحادیه اروپا. «از سال 2019 به طور قابل توجهی جاهطلبی خود را در زمینه استقرار انرژیهای تجدیدپذیر افزایش دادهاند، در حالی که تولید سوختهای فسیلی برنامهریزی شده در سال 2030 را کاهش دادهاند تا از خود در برابر تهدیدات ژئوپلیتیک محافظت کنند.» مقالهای که اخیراً در McKinsey Quarterly منتشر شد، خاطرنشان کرد: «جنگهای دریایی قرن نوزدهم، تغییر کشتیهای بادی به کشتیهای زغالسنگ را تسریع کرد. جنگ جهانی اول باعث تغییر از زغال سنگ به نفت شد. جنگ جهانی دوم انرژی هسته ای را به عنوان منبع اصلی انرژی معرفی کرد. در هر یک از این موارد، نوآوری های زمان جنگ مستقیماً به اقتصاد غیرنظامی سرازیر شد و عصر جدیدی را آغاز کرد. جنگ در اوکراین از این جهت متفاوت است که خود نوآوری انرژی را تحریک نمی کند، بلکه نیاز به آن را واضح تر می کند. با این حال، تأثیر بالقوه می تواند به همان اندازه دگرگون کننده باشد.» برو شکل می گوید : اگر این جنگ به طور ناخواسته سیاره زمین را منفجر نکند، ممکن است ناخواسته به حفظ آن کمک کند. و با گذشت زمان، منبع اصلی پول و قدرت پوتین را کاهش دهیم. حالا این چندان طعنه آمیز نیست.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.