30 فروردین 1401
در مصاف با فقر، دو گونه سخن گفته ميشود؛ يکي شعاري و ديگري واقعي. تفاوت اين دو اينست که اولي فقط در لفظ و سخن ميماند و به مرحله عمل نميرسد ولي دومي از جنس عمل است. تفاوت لفظي هم ميان اين دو وجود دارد. کساني که با مقوله فقر به صورت شعاري برخورد ميکنند، از عباراتي مانند «ريشهکن ساختن فقر» استفاده ميکنند و کساني که ميدانند با اين مقوله چگونه بايد برخورد کرد، عباراتي از قبيل «مبارزه با فقر» يا «کاهش فقر» را بکار ميبرند. علت اين تفاوت هم روشن است. دسته اول، چون شناخت درستي از مباحث اجتماعي فقر و ابعاد مختلف آن ندارند، تصور ميکنند با يک فرمان ميتوان آن را در زمان کوتاهي ريشهکن کرد. آنها نميدانند که ريشهکن کردن فقر حتي براي دولتهائي که اراده و امکانات لازم و کافي براي اين کار را هم داشته باشند، به سالهاي متمادي زمان نياز دارد و فقط از طريق برنامهريزي دقيق و پيگيري مستمر امکانپذير است. به همين دليل است که اهل فن همواره از بکار بردن تعبيراتي از قبيل «ريشهکن ساختن فقر» آنهم در زمان کوتاه اجتناب و به جاي چنين تعبيراتي از اصطلاح «مبارزه با فقر» يا «کاهش فقر» استفاده ميکنند که هم واقعي است و هم عملي. منظور اين افراد اينست که دولتها هر قدر هم که قدرت و اراده داشته باشند نميتوانند مشکلات بزرگي از قبيل فقر که در لايههاي مختلف جامعه ريشه دوانده و به توانمند نبودن اقشاري از مردم مربوط ميشود را به آساني و در زمان کوتاه ريشهکن کنند. اين کار، مقدماتي دارد که بايد به آنها پرداخته شود تا اقشار ضعيف به توانمندي برسند و از اين طريق به تدريج فقر کاهش يابد و در يک برنامه مدتدار به نتيجه مطلوب برسد.
تبریز امروز:
بسمالله الرحمن الرحيم
⬅️ در مصاف با فقر، دو گونه سخن گفته ميشود؛ يکي شعاري و ديگري واقعي. تفاوت اين دو اينست که اولي فقط در لفظ و سخن ميماند و به مرحله عمل نميرسد ولي دومي از جنس عمل است.
تفاوت لفظي هم ميان اين دو وجود دارد. کساني که با مقوله فقر به صورت شعاري برخورد ميکنند، از عباراتي مانند «ريشهکن ساختن فقر» استفاده ميکنند و کساني که ميدانند با اين مقوله چگونه بايد برخورد کرد، عباراتي از قبيل «مبارزه با فقر» يا «کاهش فقر» را بکار ميبرند.
علت اين تفاوت هم روشن است. دسته اول، چون شناخت درستي از مباحث اجتماعي فقر و ابعاد مختلف آن ندارند، تصور ميکنند با يک فرمان ميتوان آن را در زمان کوتاهي ريشهکن کرد. آنها نميدانند که ريشهکن کردن فقر حتي براي دولتهائي که اراده و امکانات لازم و کافي براي اين کار را هم داشته باشند، به سالهاي متمادي زمان نياز دارد و فقط از طريق برنامهريزي دقيق و پيگيري مستمر امکانپذير است. به همين دليل است که اهل فن همواره از بکار بردن تعبيراتي از قبيل «ريشهکن ساختن فقر» آنهم در زمان کوتاه اجتناب و به جاي چنين تعبيراتي از اصطلاح «مبارزه با فقر» يا «کاهش فقر» استفاده ميکنند که هم واقعي است و هم عملي. منظور اين افراد اينست که دولتها هر قدر هم که قدرت و اراده داشته باشند نميتوانند مشکلات بزرگي از قبيل فقر که در لايههاي مختلف جامعه ريشه دوانده و به توانمند نبودن اقشاري از مردم مربوط ميشود را به آساني و در زمان کوتاه ريشهکن کنند. اين کار، مقدماتي دارد که بايد به آنها پرداخته شود تا اقشار ضعيف به توانمندي برسند و از اين طريق به تدريج فقر کاهش يابد و در يک برنامه مدتدار به نتيجه مطلوب برسد.
افرادي که وارد عرصه مبارزه با فقر ميشوند بايد قبل از هر چيز انواع فقر را بشناسند و تعاريف آنها را محور و مبناي اقدامات خود قرار دهند. صاحبنظران اجتماعي و علماي اقتصاد، فقر را معمولاً به دو نوع «فقر مطلق» و «فقر شديد» تقسيم ميکنند. فقر مطلق، شامل کساني است که از تغذيه، مسکن و بهداشت مناسب محرومند. اين افراد طبق آمارهاي رسمي در جامعه امروز ايران حدود 35 درصد از جمعيت را تشکيل ميدهند. فقر شديد، شامل کساني است که فقط فاقد تغذيه مناسب هستند، يعني قدرت و امکان استفاده از 2000 کالري در شبانهروز براي هر نفر را ندارند. اگر کسي به 2000 کالري غذا در شبانهروز دسترسي نداشته باشد، دچار فقر شديد است. در جامعه امروز ايراني حدود 6 درصد مردم در چنين وضعيتي قرار دارند و دچار فقر شديد هستند.
هيچيک از اين دو نوع فقر را با توزيع بستههاي غذائي که در حکم صدقه دادن است نميتوان ريشهکن کرد و حتي نميتوان آنها را کاهش داد. اين صدقه دادنها، که شايد در مواردي لازم هم باشند، مثل قرص آسپيرين فقط ميتوانند مسکّن موقت باشند و طبعاً هرگز جاي معالجه را نخواهند گرفت. ما ابتدا بايد با فقر شديد مبارزه کنيم و سپس به سراغ مبارزه با فقر مطلق برويم. اين هر دو کار به برنامه نياز دارند و برنامه تأمين اجتماعي که کليات آن هفته گذشته توسط رهبري به سران سه قوه ابلاغ شد، در صورتي که به درستي عملي شود ميتواند نقشه راه مناسبي براي رسيدن به اين هدف باشد.
در کشور ما متأسفانه هم فقر مطلق وجود دارد و هم فقر شديد. مبارزه با فقر نيز تاکنون با جديت دنبال نشده و معمول اينست که وقتي طرح و برنامهاي ارائه ميشود، ابتدا سروصداي زيادي به راه ميافتد و بعد از مدتي آن را به فراموشي ميسپارند. با فقر نبايد اينگونه برخورد کرد.
براي کشور ما که از وسعت و ثروت و نيروهاي بااستعداد برخوردار است، بهيچوجه زيبنده نيست هيچ نوع فقري در آن وجود داشته باشد. هر دولتي در اين کشور زمام امور را به دست ميگيرد وعده فقرستيزي ميدهد ولي اين وعدهها معمولاً در مرحله شعار زمينگير ميشوند. اقداماتي از قبيل پرداخت يارانه و بستههاي غذائي نميتوانند مبازه با فقر محسوب شوند. فلسفه ايجاد کميته امداد و بنياد مستضعفان اين نبود که خود آنها به دستگاههاي عريض و طويل تبديل شوند و مددجويان و نيازمندان نيز هر ساله زاد و ولد کنند. با استفاده از ثروتهاي همين دستگاهها و ستاد فرمان امام و ساير بنگاههاي صاحب ثروت و مکنت ميتوان مبارزه واقعي با فقر را به پيش برد و آن را کاهش داد. اگر اين اقدام در چارچوب برنامه ابلاغي تأمين اجتماعي و با پشتکار دنبال شود، قطعاً به نتايج درخشاني خواهد رسيد. در آنصورت، نيازي به اين دستگاهها هم نخواهد بود و آنها ميتوانند دوران بازنشستگي خود را جشن بگيرند.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.