خبر های ویژه

برخورد با بانيان ضعف ديپلماسي

25 مرداد 1404

به مناسب روز خبرنگار! اگر روزنامه نگاران نگویند و نپرسند وننویسندچه کسانی باید بگویند و بپرسند و بنویسند.

17 مرداد 1404

طرحي نو دراندازيم

12 مرداد 1404

کسادي بازار سوداگري با اتباع

28 تیر 1404

تضاد مطامع افراطي با منافع ملي

24 تیر 1404

مذاکره، مسير اعتدال

20 تیر 1404

از "قوناق اوی" باسمنج تا ۲۵سال وزیر خارجه دوره ناصری در دوره قاجار

18 تیر 1404

آیا اژدهای چینی به ایران خواهد آمد؟

12 تیر 1404

نفوذي‌ها و جنگ تحميلي 12 روزه

8 تیر 1404

پیروزی بر رژیم صهیونی، سیلی سخت به آمریکا و اتحاد و یکصدایی فوق‌العاده ملت

6 تیر 1404

ملت ایران در مقابل جنگ و صلح تحمیلی محکم می‌ایستد و تسلیم نخواهد شد

28 خرداد 1404

ایجاد حس آرامش برای مردمان در شرایط جنگی

27 خرداد 1404

نیروهای مسلح، رژیم رذل صهیونی را بیچاره خواهندکرد

23 خرداد 1404

شأن و جایگاه بی‌نظیر مجلس شورای اسلامی، نمایندگان این جایگاه وزین را حفظ کنند

22 خرداد 1404

براي تأمين صيانت قوه قضائيه

19 خرداد 1404

پیشرفت، امنیت و رفاه با ادامه مسیر عقلانیت امام(ره)

14 خرداد 1404

19 فروردین 1401

و حالا سياست تزوير!

طالبان نقش های مختلف بازی می کنند

معاويه، مخالفين خود را مي‌کشت و براي سرپوش گذاشتن بر جنايت خودش، براي آنها مجلس ختم برگزار مي‌کرد و گريبان چاک مي‌زد. سياست معاويه‌اي را که مغز سياست تزوير است، معمولاً ديکتاتورها اِعمال مي‌کنند. در کشور خودمان، رضاشاه از یکطرف بر پيشاني خودش گِل مي‌ماليد و در دسته‌هاي سينه‌زني و عزاداري امام حسين عليه‌السلام شرکت مي‌کرد و از طرف ديگر حسينيه‌ها و مساجد را مي‌بست و تمام مظاهر ديني را سرکوب مي‌کرد. پسرش محمدرضا هم به فرمان آمريکا و انگليس با اسلام در ايران مبارزه مي‌کرد و در همان زمان، سه روز از دهه عاشورا به مسجد سپهسالار تهران (شهيد مطهري کنوني) مي‌رفت و در مجلس عزاداري که دربار پهلوي برگزار مي‌کرد حاضر مي‌شد و به وعاظ‌السلاطين که مدح او را بالاي منبر مي‌گفتند صله مي‌داد. صدام، حسني‌مبارک و شاهان عربستان هم همين سياست را دنبال کرده و مي‌کنند. حالا حکايت گروه تروريستي طالبان است که افغانستان را از آمريکا تحويل گرفت تا آن را به کانون شرارت عليه کشورهاي منطقه تبديل کند و از مرزهايش تروريست‌هاي تکفيري صادر نمايد و هنگامي که تروريست‌ها در مقدس‌ترين مکان‌ها مرتکب جنايت مي‌شوند، بيانيه صادر مي‌کند و با محکوم کردن آن، خود را تبرئه مي‌کند و مي‌گويد هيچ ارتباطي ميان ما و اين تروريست‌ها وجود ندارد. در خود افغانستان هم هر روز افرادي از نظاميان و غيرنظاميان از زنان و مردان مخفيانه کشته و يا ناپديد مي‌شوند و طالبان در عين حال که خود را حکومت قدرتمند و مسلط بر کشور مي‌داند، از عوامل اين جنايات اظهار بي‌اطلاعي مي‌کند و وعده پيگيري مي‌دهد ولي هرگز نتيجه‌اي از اين باصطلاح پيگيري‌ها اعلام نمي‌شود. تنديس شهيد عبدالعلي مزاري را مي‌شکنند و به گردن افراد «خودسر» مي‌اندازند. املاک و خانه‌هاي مردم را در مناطق مختلف تصاحب مي‌کنند و هزاران خانواده را آواره کوه‌ها و بيابان‌ها مي‌نمايند و در مقابل اعتراض‌ها و دادخواهي‌ها فقط مي‌گويند دستور رسيدگي داده‌ايم. مدارس دختران را تعطيل و يک نسل را از تحصيل محروم مي‌کنند و در پاسخ به اعتراض‌ها مي‌گويند در حال ترتيب دادن برنامه‌هاي بهتر هستيم. قانون اساسي کشور را کنار مي‌گذارند و فرمان باصطلاح اميرالمؤمنين خود را قانون واجب‌الاطاعه براي همه جا مي‌زنند و آشکارا اعلام مي‌کنند هرکس با آن مخالفت کند گردن زده مي‌شود و در همان حال در کنفرانس‌هاي کشورهاي اروپائي و گردهمائي‌هاي وزراي خارجه کشورهاي همسايه افغانستان شرکت مي‌کنند و به دروغ مي‌گويند ما تغيير کرده‌ايم و به دموکراسي و حقوق بشر پاي‌بند هستيم. قوميت‌هاي مختلف را از حداقل حقوق شهروندي محروم مي‌کنند، شريعت مذاهب را حتي در احوال شخصيه اتباع آنها ممنوع مي‌کنند و غير از مذهب حنفي که متعلق به خودشان است را خلاف اسلام اعلام مي‌کنند و در عين حال از رعايت حقوق قوميت‌ها و مذاهب سخن مي‌گويند. شيعيان را، که فقه جعفري‌شان در قانون اساسي افغانستان به رسميت شناخته شده است، عملاً ناديده مي‌گيرند و در همان حال لاف حمايت از شيعيان و طرفداري از وحدت مي‌زنند. اين همان سياست تزوير است که براي تحکيم پايه‌هاي قدرت بکار مي‌آيد و به رسم تمام ديکتاتورها به مجرد اينکه قدرتشان تثبيت شد، حتي همين ظاهرسازي‌ها را هم کنار مي‌گذارند

تبریز امروز:

⬅️ معاويه، مخالفين خود را مي‌کشت و براي سرپوش گذاشتن بر جنايت خودش، براي آنها مجلس ختم برگزار مي‌کرد و گريبان چاک مي‌زد.
سياست معاويه‌اي را که مغز سياست تزوير است، معمولاً ديکتاتورها اِعمال مي‌کنند. در کشور خودمان، رضاشاه از یکطرف بر پيشاني خودش گِل مي‌ماليد و در دسته‌هاي سينه‌زني و عزاداري امام حسين عليه‌السلام شرکت مي‌کرد و از طرف ديگر حسينيه‌ها و مساجد را مي‌بست و تمام مظاهر ديني را سرکوب مي‌کرد. پسرش محمدرضا هم به فرمان آمريکا و انگليس با اسلام در ايران مبارزه مي‌کرد و در همان زمان، سه روز از دهه عاشورا به مسجد سپهسالار تهران (شهيد مطهري کنوني) مي‌رفت و در مجلس عزاداري که دربار پهلوي برگزار مي‌کرد حاضر مي‌شد و به وعاظ‌السلاطين که مدح او را بالاي منبر مي‌گفتند صله مي‌داد. صدام، حسني‌مبارک و شاهان عربستان هم همين سياست را دنبال کرده و مي‌کنند.
حالا حکايت گروه تروريستي طالبان است که افغانستان را از آمريکا تحويل گرفت تا آن را به کانون شرارت عليه کشورهاي منطقه تبديل کند و از مرزهايش تروريست‌هاي تکفيري صادر نمايد و هنگامي که تروريست‌ها در مقدس‌ترين مکان‌ها مرتکب جنايت مي‌شوند، بيانيه صادر مي‌کند و با محکوم کردن آن، خود را تبرئه مي‌کند و مي‌گويد هيچ ارتباطي ميان ما و اين تروريست‌ها وجود ندارد. در خود افغانستان هم هر روز افرادي از نظاميان و غيرنظاميان از زنان و مردان مخفيانه کشته و يا ناپديد مي‌شوند و طالبان در عين حال که خود را حکومت قدرتمند و مسلط بر کشور مي‌داند، از عوامل اين جنايات اظهار بي‌اطلاعي مي‌کند و وعده پيگيري مي‌دهد ولي هرگز نتيجه‌اي از اين باصطلاح پيگيري‌ها اعلام نمي‌شود. تنديس شهيد عبدالعلي مزاري را مي‌شکنند و به گردن افراد «خودسر» مي‌اندازند. املاک و خانه‌هاي مردم را در مناطق مختلف تصاحب مي‌کنند و هزاران خانواده را آواره کوه‌ها و بيابان‌ها مي‌نمايند و در مقابل اعتراض‌ها و دادخواهي‌ها فقط مي‌گويند دستور رسيدگي داده‌ايم. مدارس دختران را تعطيل و يک نسل را از تحصيل محروم مي‌کنند و در پاسخ به اعتراض‌ها مي‌گويند در حال ترتيب دادن برنامه‌هاي بهتر هستيم. قانون اساسي کشور را کنار مي‌گذارند و فرمان باصطلاح اميرالمؤمنين خود را قانون واجب‌الاطاعه براي همه جا مي‌زنند و آشکارا اعلام مي‌کنند هرکس با آن مخالفت کند گردن زده مي‌شود و در همان حال در کنفرانس‌هاي کشورهاي اروپائي و گردهمائي‌هاي وزراي خارجه کشورهاي همسايه افغانستان شرکت مي‌کنند و به دروغ مي‌گويند ما تغيير کرده‌ايم و به دموکراسي و حقوق بشر پاي‌بند هستيم. قوميت‌هاي مختلف را از حداقل حقوق شهروندي محروم مي‌کنند، شريعت مذاهب را حتي در احوال شخصيه اتباع آنها ممنوع مي‌کنند و غير از مذهب حنفي که متعلق به خودشان است را خلاف اسلام اعلام مي‌کنند و در عين حال از رعايت حقوق قوميت‌ها و مذاهب سخن مي‌گويند. شيعيان را، که فقه جعفري‌شان در قانون اساسي افغانستان به رسميت شناخته شده است، عملاً ناديده مي‌گيرند و در همان حال لاف حمايت از شيعيان و طرفداري از وحدت مي‌زنند. اين همان سياست تزوير است که براي تحکيم پايه‌هاي قدرت بکار مي‌آيد و به رسم تمام ديکتاتورها به مجرد اينکه قدرتشان تثبيت شد، حتي همين ظاهرسازي‌ها را هم کنار مي‌گذارند.
از طالبان شگفتي‌آفرين‌تر، تطهيرکنندگان آنها هستند که با مشاهده شکست کامل سياست تطهير، حالا به سياست تزوير متوسل شده‌اند. آنها به جاي آنکه جنايت مشهد را نتيجه مستقيم قدرت گرفتن طالبان در افغانستان بدانند، تلاش مي‌کنند کساني را که بر روي ريشه‌هاي واقعي اين جنايت انگشت مي‌گذارند به تفرقه‌افکني ميان شيعه و سني متهم کنند! اين روزها تقريبي‌ترين افراد کشورمان، جنايت صحن رضوي را که دو شهيد و يک مجروح برجاي گذاشته، نتيجه جان گرفتن گروه‌هاي تروريستي تکفيري در افغانستان و ورود بي‌حساب و کتاب اتباع آن کشور به ايران مي‌دانند. سرپوش گذاشتن بر اين واقعيت تلخ، چه مشکلي را حل خواهد کرد؟ آيا غير از اينست که تطهيرکنندگان طالبان درصدد هستند بر شکست مفتضحانه خود سرپوش بگذارند؟! تمام علماي مذاهب چهارگانه اهل سنت، گروه‌هاي تروريستي تکفیری که گروه طالبان هم بخشي از آنهاست را خارج از اسلام مي‌دانند. با اينحال، اين چه منطق رسوائي است که در ايران و در نظام جمهوري اسلامي که منادي وحدت شيعه و سني است، عده‌اي به حمايت از گروه تروريستي طالبان افتخار و هرکس را که با تطهير اين گروه مخالف باشد، به ضديت با وحدت مسلمانان متهم مي‌کنند؟ اين همان سياست تزوير است که مردم از آن متنفرند و فريب اصحاب اين سياست معاويه‌اي را نخواهند خورد.

ارتباط با تبریز امروز

اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.

info@tabriz-emrooz.ir

اشتراک در خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای تبریز امروز در کانال تلگرام ما عضو شوید.

کانل تلگرام تبریز امروز

فرم تماس با تبریز امروز

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تبریز امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وتولید توسططراح وب سایت