27 مهر 1400
امام خميني، نظام جمهوري اسلامي را تأسيس کردند تا همانطور که خود بارها تأکيد ميکردند «اسلام ناب محمدي» را در ايران پياده کنند و آن را به عنوان يک الگوي حکمراني عالي به ملتها عرضه نمايند. مفسران واقعي «اسلام ناب محمدي» در عصر ما بزرگاني همچون آيتالله بهشتي و آيتالله مطهري بودند که با شناخت عميق از اسلام و با تکيه بر آزادانديشي و زدودن پيرايهها و زنگارها از آن، نقشه راه حکمراني را ترسيم کردند و البته به همين جرم نيز توسط دُگمانديشان داخلي که همان طالبان وطني بودند به شهادت رسيدند. براساس «اسلام ناب محمدي» قرار بود نظام جمهوري اسلامي مظهر عدالت علوي باشد. قرار بود آزادي انديشه و بيان در تعاملات اجتماعي حرف اول را بزند. قرار بود شايستهسالاري راه را بر فاميلسالاري ببندد. قرار بود فقر از جامعه ايراني ريشهکن شود. قرار بود تبعيض از تمام عرصهها تبعيد شود. قرار بود رانتخواري ريشهکن شود. قرار بود مسئولان نظام جمهوري اسلامي خادمان مردم باشند و از بالانشيني پرهيز کنند. قرار بود قانون در تمام ساحتها از انتخابات گرفته تا انتصابات و قضاوت، محور باشد. آيا وجود اينهمه بيعدالتي و فقر و تبعيض و رانتخواري و فاميلسالاري و تضييع حقوق شهروندي را نميبينيد که مردم را مستأصل کرده و نظام مظلوم جمهوري اسلامي را به ناکارآمدي متهم ساخته است؟! اگر اينها «ناديده گرفتن حدود الهي و شکستن حرمتهاي الهي» نيستند، ديگر چه بلائي ميخواهيد بر سر مردم بياوريد تا راضي شويد که حدود الهي را رعايت کردهايد؟
تبریز امروز:
⬅️ در روزهاي اخير بعضي از مسئولين حاکميتي کشورمان با توسل به مقايسه ميان طالبان افغانستان و نظام جمهوري اسلامي ايران، تلاش کردند امتيازات نظام جمهوري اسلامي را برجسته کنند و به اين نتيجه برسند که رفتارهاي جاري توسط حکمرانان در ايران بدون اشکال است.
يک نمونه از اين اظهارنظر مقايسهاي اينست:
«وجود طالبان براي ما روحانيون که در نظام فعال هستيم و علاقه داريم که اين نظام مستقر بماند و قدرت پيدا کند، نوعي فرصت است و آن فرصت هم اينست که جامعه ببيند يک گروه بسيار عقبمانده از نظر فکري و کساني که بسيار مرتجعانه عمل ميکنند در صحنه افغانستان حضور پيدا کردهاند و آنهائي که از روحانيت ايران انتظار دارند که بعضي از حدود الهي را ناديده بگيرد و خطهاي حرمت الهي بشکند و جلو برود، ببينند که نه آن رفتار طالباني درست است نه اين خواستهها صحيح است».
اين اظهارنظر، عجيبترين سخني است که تاکنون براي توجيه عملکرد مسئولين نظام جمهوري اسلامي صورت گرفته است. مقايسه نظام جمهوري اسلامي با امارت باصطلاح اسلامي طالبان که به گفته همين مقايسهکننده «يک گروه بسيار عقبمانده از نظر فکري» است، ازجمله اموري است که حتي مادران فرزندمُرده را هم به خنده وا ميدارد! هرچند در پشت اين خنده، اندوه بزرگي تمام وجود علاقمندان به نظام جمهوري اسلامي را فرا ميگيرد و هر ايراني علاقمند به تعالي اين کشور را به شگفتي دچار ميکند. در روايات منقول از پيشوايان معصوم داريم که خود را در معرض افراد شايستهتر از خود قرار دهيد تا بتوانيد به قلههاي شايستگيهاي مادي معنوي برسيد. مقايسه نظام جمهوري اسلامي ايران و روحانيت مسئول در اين نظام با «گروه بسيار عقبمانده از نظر فکري» طالبان، درست برخلاف اين توصيه ارزشمند و عرشي امامان معصوم عليهمالسلام است.
امام خميني، نظام جمهوري اسلامي را تأسيس کردند تا همانطور که خود بارها تأکيد ميکردند «اسلام ناب محمدي» را در ايران پياده کنند و آن را به عنوان يک الگوي حکمراني عالي به ملتها عرضه نمايند. مفسران واقعي «اسلام ناب محمدي» در عصر ما بزرگاني همچون آيتالله بهشتي و آيتالله مطهري بودند که با شناخت عميق از اسلام و با تکيه بر آزادانديشي و زدودن پيرايهها و زنگارها از آن، نقشه راه حکمراني را ترسيم کردند و البته به همين جرم نيز توسط دُگمانديشان داخلي که همان طالبان وطني بودند به شهادت رسيدند.
براساس «اسلام ناب محمدي» قرار بود نظام جمهوري اسلامي مظهر عدالت علوي باشد. قرار بود آزادي انديشه و بيان در تعاملات اجتماعي حرف اول را بزند. قرار بود شايستهسالاري راه را بر فاميلسالاري ببندد. قرار بود فقر از جامعه ايراني ريشهکن شود. قرار بود تبعيض از تمام عرصهها تبعيد شود. قرار بود رانتخواري ريشهکن شود. قرار بود مسئولان نظام جمهوري اسلامي خادمان مردم باشند و از بالانشيني پرهيز کنند. قرار بود قانون در تمام ساحتها از انتخابات گرفته تا انتصابات و قضاوت، محور باشد. آيا وجود اينهمه بيعدالتي و فقر و تبعيض و رانتخواري و فاميلسالاري و تضييع حقوق شهروندي را نميبينيد که مردم را مستأصل کرده و نظام مظلوم جمهوري اسلامي را به ناکارآمدي متهم ساخته است؟! اگر اينها «ناديده گرفتن حدود الهي و شکستن حرمتهاي الهي» نيستند، ديگر چه بلائي ميخواهيد بر سر مردم بياوريد تا راضي شويد که حدود الهي را رعايت کردهايد؟
مشکل اصلي اينست که نگاه حضرات به اسلام و حدود و حرمتهاي الهي با تفسيري که امام خميني از اسلام ناب محمدي داشت، متفاوت است. اگر به نظريه امام از اسلام عمل ميکرديم ميتوانستيم بهترين حکمراني را داشته باشيم و کار به جائي نرسد که براي نجات دادن خود از فشار افکار عمومي، به مقايسه نظام جمهوري اسلامي با گروه تکفيري تروريستي و متحجر طالبان پناه ببريم! اگر میخواهید نظام جمهوری اسلامی مستقر بماند، به بیعدالتیها، تبعیضها، رانتخواریها، بالانشینیها و نادیده گرفتن حقوق مردم پایان دهید.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.