6 تیر 1399
محوریترین عامل در حکمرانی اسلامی، آزادی است. اینکه آزادی چه جایگاهی در حکمرانی دارد؟ آزادی اندیشه و ابعاد این آزادی، نوع نگاه به دگراندیشان و چگونگی تعامل با صاحبان اندیشههای مختلف، همگی مسائل مهمی هستند که مستقیماً با سرنوشت حکمرانی اسلامی سروکار دارند. مهمتر اینکه آنچه به آزادی مربوط میشود، زیربناست و سایر امور مربوط به حکمرانی زیرمجموعه آزادی هستند و نسبت میان آنها با آزادی، نسبت میان تابع و متغیر است. جالب است که آیتالله بهشتی در تعاملات اجتماعی خود، بیشترین تکیه را بر آزادی در اندیشهورزی متمرکز میکرد. او به هر موضوع و مسألهای که میپرداخت، ابتدا زیربنای فکری آن را مشخص میکرد و بعد از آنکه مبنای بحث را استوار میساخت به سراغ پیکرهسازی و نتیجهگیری میرفت. از این طریق بود که بهشتی انسان را موجودی صاحب فکر و حق میدانست و تلاش میکرد همگان را با این واقعیت آشنا کند که نباید از انسان یک موجود قالبی در ذهن داشته باشند تا نتوانند به همین بهانه به خود اجازه دهند هرطور که خواستند با او رفتار نمایند.
تبریز امروز:
بسمالله الرحمن الرحیم
محوریترین عامل در حکمرانی اسلامی، آزادی است. اینکه آزادی چه جایگاهی در حکمرانی دارد؟ آزادی اندیشه و ابعاد این آزادی، نوع نگاه به دگراندیشان و چگونگی تعامل با صاحبان اندیشههای مختلف، همگی مسائل مهمی هستند که مستقیماً با سرنوشت حکمرانی اسلامی سروکار دارند. مهمتر اینکه آنچه به آزادی مربوط میشود، زیربناست و سایر امور مربوط به حکمرانی زیرمجموعه آزادی هستند و نسبت میان آنها با آزادی، نسبت میان تابع و متغیر است.
جالب است که آیتالله بهشتی در تعاملات اجتماعی خود، بیشترین تکیه را بر آزادی در اندیشهورزی متمرکز میکرد. او به هر موضوع و مسألهای که میپرداخت، ابتدا زیربنای فکری آن را مشخص میکرد و بعد از آنکه مبنای بحث را استوار میساخت به سراغ پیکرهسازی و نتیجهگیری میرفت. از این طریق بود که بهشتی انسان را موجودی صاحب فکر و حق میدانست و تلاش میکرد همگان را با این واقعیت آشنا کند که نباید از انسان یک موجود قالبی در ذهن داشته باشند تا نتوانند به همین بهانه به خود اجازه دهند هرطور که خواستند با او رفتار نمایند.
این جمله طلائی از بهشتی است که میگوید:
«انسان را فقط از یک راه میتوان قالبی ساخت و آن از راه سلب آزادیهاست. باید همه آزادیها را از انسان گرفت تا انسان قالبی ساخت و انسان قالبی انسان نیست. و سلب آزادی از انسان یعنی سلب انسانیت از انسان، یعنی گرفتن اصالت از انسان. مسلمانِ تربیت شده اسلام در برابر همه صاحبان قدرت و ثروت و جاه و مقام، سر خود را راست میگیرد و هرگز در برابر این و آن تعظیم نمیکند.»
این، تفسیر همان جمله معروف امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام است که خطاب به هر انسانی میفرمود: «لا تَكُنْ عَبْدَ غَیْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَالله حُرّاً» بنده غیر خود مباش زیرا که خدا تو را آزاد آفریده است.
بهشتی در خانه، در اداره، در جامعه، در حزب و تشکیلات و از همه مهمتر در تعاملات سیاسی بهویژه زمانی که در قدرت بود، پایبندی عملی خود را به آنچه درباره انسان بودن انسانها و حقوق شهروندی آنها ازجمله آزادی نشان میداد. او هرگز با هیچکس به عنوان یک موجود قالبی برخورد نکرد. هرگز خود را در صندلی ریاست و کرسی قدرت و شهرت و دیگران را در جایگاهی پائین و ضعیف ندید حتی در دورانی که ریاست شورای انقلاب را برعهده داشت و زمانی که بر مسند ریاست قوه قضائیه تکیه زده بود.
هنگامی که نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده پیشنهاد مناظره با آقای بهشتی را داد، من و بعضی دوستان در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی به ایشان گفتیم کیانوری در اندازهای نیست که با شما طرف گفتگو شود نه فقط به دلیل جایگاه رسمیتان بلکه به خاطر مقام رفیع علمیتان که یک فقیه، فیلسوف، متکلم، اقتصاددان، جامعهشناس و متفکر بزرگ هستید. اجازه بدهید یکی از شاگردان شما در این مناظره شرکت کند. فکر میکنید آقای بهشتی با این پیشنهاد ما چه برخوردی کرد؟ بهشتی بدون ذرهای درنگ در جواب گفت: «نه، این درست نیست. زیرا او از من خواسته به مناظره بروم و من باید خودم شرکت کنم، مقتضای اخلاق اسلامی اینست.» این مناظره برگزار شد و همه از تلویزیون جمهوری اسلامی دیدند که یک عالم دینی با دگراندیشانی منکر خدا و ماتریالیست و مارکسیست در نهایت آرامش و متانت و اخلاق بحث میکند و چه درخششی داشت اندیشه بهشتی در آن مناظره که مباحثات امام صادق علیهالسلام با ابن ابی العوجا را به یاد آورد...
نظام جمهوری اسلامی از مناظره آیتالله بهشتی با سران حزب توده و سایر دگراندیشان، نهتنها ضرر نکرد بلکه بسیار بُرد کرد. این مناظره نشان داد بهشتی به انسانها، از هر نحله فکری که باشند، قالبی نگاه نمیکند و به آزادی اندیشه و بیان پایبند است و درست از همین رهگذر است که مردم به اسلام جذب میشوند. بهشتی جاذبه اسلام و نظام جمهوری اسلامی را در آزاداندیشی میدید نه دگماندیشی. افسوس که بسیاری از مردم زمان بهشتی او را نشناختند و به همین دلیل، امام خمینی مظلومیت بهشتی را بزرگتر از شهادت او دانستند و او به راستی شهید مظلوم این زمان است.
بهشتی زمانی از مظلومیت خارج خواهد شد که نگاه او به حکمرانی اسلامی در زمینههای عدالت، آزادی و مقابله با آفات، اجرائی شود. رسانه ملی نظام جمهوری اسلامی اگر در انحصار یک تفکر نباشد و این سخن بهشتی را قبول کند که انسان قالبی انسان نیست، میتواند به خارج شدن افکار بهشتی از مظلومیت کمک کند.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.