5 مهر 1398

قصه های من و بابام - یک کم قایم شدن

اریش ازر هنرمند آلمانی

دلم گرفته بود؛ می خواستم کمی بازی بکنم ؛ توپ را برداشتم و توی اتاق شوت کردم، صدای شکستن شیشه ی پنجره آمد؛ تا خواستم بیرون بدوم ، بابام که از شکستن شیشه عصبانی شده بود و می خواست مرا گوشمالی یدهد ، مرا دنبال کرد ومن هم از اتاق فرار کردم! بابام بدجوری عصبانی بود، می دانستم منو دعوام خواهد کرد و من هم از ترسم رفتم و در گوشه ای از خانه قایم شدم !

تبریز امروز: 

 قصه های من و بابام - یک کم قایم شدن

دلم گرفته بود؛ می خواستم کمی بازی بکنم ؛ توپ را برداشتم و توی اتاق شوت کردم، صدای شکستن شیشه ی پنجره آمد؛ تا خواستم بیرون بدوم ، بابام که از شکستن شیشه عصبانی شده بود و می خواست مرا گوشمالی یدهد ، مرا دنبال کرد ومن هم از اتاق فرار کردم! بابام بدجوری عصبانی بود، می دانستم منو دعوام خواهد کرد و من هم از ترسم رفتم و در گوشه ای از خانه قایم شدم ! 

   

 چند ساعت گذشت بابام که دیگه سر و صدای منو نمی شنید، کم کم به یاد من افتاده بود، اما من در گوشه خانه خوابم برده بود، دیر وقت شد ، بابام دیگه نتوانست تحمل کند و برای پیدا کردن من از خانه خارج شد و من رو صدا می کرد.

من هم توی خانه ، باز مشغول بازی شده بودم ! و یک شوت محکم مساوی شکسته شده شیشه ی دیگر پنجره بود؛ اما این درست همان لحظه بود که بابام ناامید از پیدا کردن من به خانه برگشته بود! اما این بارکه من بدنبال توپ دویدم ، بابام به جای عصبانیت و تنبیه، مرا محکم در آغوش کشید و بغل کرد.

 

نقاشی از اریش ازر هنرمند فقید آلمانی 

متن از توفیق وحیدی آذر

 

ارتباط با تبریز امروز

اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.

info@tabriz-emrooz.ir

اشتراک در خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای تبریز امروز در کانال تلگرام ما عضو شوید.

کانل تلگرام تبریز امروز

فرم تماس با تبریز امروز

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تبریز امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وتولید توسططراح وب سایت