31 شهریور 1398
اکنون نوبت عدالت قضائي است که زمينهساز انواع عدالتهاست. کما اينکه فقدان آن نيز زمينهساز انواع بيعدالتيهاست. منظور اين نيست که دستگاه قضائي براي برقراري عدالت به داغ و درفش متوسل شود. عدالت را فقط ميتوان با اجراي بدون تبعيض قانون برقرار کرد. قانون، نه داغ است نه درفش کما اينکه ابزاری برای رواداري تبعيض و چشم پوشيدن بر خطاي اين و بزرگ شمردن خطاي آن ديگري هم نيست. اگر ما امروز در جامعهاي که از حاکميتي با عنوان نظام جمهوري اسلامي برخوردار است گمشدهاي به نام «عدالت» داريم، به اين دليل است که در قوه قضائيه اين نظام، قانون حاکميت مطلق ندارد. در مواردي قانون اجرا ميشود و در مواردي به دلايلي قانون دور زده ميشود و قضاوت گرفتار تبعيض و چشمپوشي بر خطاي اين و بزرگ دانستن خطاي آن ديگري ميشود. اگر قوه قضائيه بتواند از اين تبعيضها رها شود و فقط به قانون عمل کند، آن گم شده که «عدالت» نام دارد پيدا خواهد شد و انواع عدالتها نيز در جامعه به جريان خواهند افتاد..............در جمعبندي عملکردها نميتوان دستگاه قضائي موجود را تراز دستگاه قضائي اسلامي دانست. تبعيض، بدرفتاري با مراجعين، اطاله بيجهت دادرسي، صدور آراء غيرمنطبق با قانون و سوءاستفاده از موقعيت ازجمله آفاتي هستند که دستگاه قضائي ما به آنها دچار است. در مورد صدور آراء غيرمنطبق با قانون، نگاهي به آراء چندين سال زندان براي کارگري که در يک تجمع غيرقانوني شرکت کرده و شعارهائي براي تأمين خواستههاي خود داده کافي است. حتي اگر کار او خلاف بوده، مجازات او نبايد اين چنين سنگين باشد.
تبریز امروز:
⬅️عدالت قضائي، زمینهساز تأمین انواع عدالتهاست و روحانيت در طول تاريخ اسلام همواره پناهگاه مردم براي دستيابي به عدالت بود. همراهي مردم با نهضت روحانيت به رهبري امام خميني که به پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل نظام جمهوري اسلامي منجر شد نيز با اميد به تحقق عدالت بود. مردم ايران چون از بيعدالتي رژيم پهلوي و استبداد و استعمار به تنگ آمده بودند، وقتي يک روحاني شجاع و مردمي در قامت مرجع تقليد به صحنه مبارزه عليه رژيم فاسد و منحط پهلوي آمد، همه با شور و شوق به او پيوستند و انقلاب را به پيروزي رساندند. امام خميني به مردم وعده برقراري عدالت و ريشهکن ساختن استبداد و استعمار را داده بود. امام به اين وعدهها عمل کرد و استبداد و استعمار را ريشهکن نمود و براي استقرار عدالت تلاش زيادي کرد اما موانع موجود و موانعي که بعداً به وجود آمدند تحقق کامل عدالت را با مشکلات زيادي مواجه کردند.
درباره عدالت اجتماعي در قسمتهاي گذشته اين مقاله نوشتيم. اکنون نوبت عدالت قضائي است که زمينهساز انواع عدالتهاست. کما اينکه فقدان آن نيز زمينهساز انواع بيعدالتيهاست. منظور اين نيست که دستگاه قضائي براي برقراري عدالت به داغ و درفش متوسل شود. عدالت را فقط ميتوان با اجراي بدون تبعيض قانون برقرار کرد. قانون، نه داغ است نه درفش کما اينکه ابزاری برای رواداري تبعيض و چشم پوشيدن بر خطاي اين و بزرگ شمردن خطاي آن ديگري هم نيست. اگر ما امروز در جامعهاي که از حاکميتي با عنوان نظام جمهوري اسلامي برخوردار است گمشدهاي به نام «عدالت» داريم، به اين دليل است که در قوه قضائيه اين نظام، قانون حاکميت مطلق ندارد. در مواردي قانون اجرا ميشود و در مواردي به دلايلي قانون دور زده ميشود و قضاوت گرفتار تبعيض و چشمپوشي بر خطاي اين و بزرگ دانستن خطاي آن ديگري ميشود. اگر قوه قضائيه بتواند از اين تبعيضها رها شود و فقط به قانون عمل کند، آن گم شده که «عدالت» نام دارد پيدا خواهد شد و انواع عدالتها نيز در جامعه به جريان خواهند افتاد.
در ميان قواي سهگانه، قوه قضائيه بيشترين ارتباط را با روحانيت دارد. رئيس قوه قضائيه همواره از روحانيين بوده و به نسبت ديگر قوا افراد روحاني در این قوه بیشتر حضور دارند. خود قضاوت نیز به دلیل ماهیت معنوی و ديني که دارد، از نسبت نزديکي با روحانيت برخوردار است. از اينها که بگذريم، از قديم، مردم دادگاه را «عدالتخانه» ميدانستند و عنوان «عدليه» تا مدتها بر روي دادگاهها بود. عدالت، همانطور که قبلاً گفتيم، همان چيزي است که مردم آن را از روحانيت توقع دارند. نهتنها معتقدند افراد روحاني بايد عادل باشند، بلکه انتظار دارند روحانيون همواره مدافع آنان براي دستيابي به عدالت باشند. بنابراين، بسيار طبيعي است که در ذهن مردم و افکار عمومي ميان «عدالت» و «روحانيت» رابطهاي مستقيم وجود داشته باشد و از دستگاه قضائي در نظام جمهوري اسلامي که روحانيت در رأس آن قرار دارد چيزي غير از عدالت انتظار نداشته باشند. آيا واقعاً دستگاه قضائي نظام جمهوري اسلامي چنين است؟
جواب اين سؤال را بهتر است از رئيس فعلي قوه قضائيه بگيريم که خود عمري را در اين دستگاه سپري کرده و از زير و بم آن باخبر است. رئيس کنوني قوه قضائيه در بيش از شش ماهي که در اين مسئوليت قرار دارد مطالبي به زبان آورده که بهروشني نشان ميدهد جواب اين سؤال منفي است. منظور اين نيست که در قوه قضائيه افراد شريف و عامل به قانون وجود ندارند، بلکه منظور اينست که در جمعبندي عملکردها نميتوان دستگاه قضائي موجود را تراز دستگاه قضائي اسلامي دانست. تبعيض، بدرفتاري با مراجعين، اطاله بيجهت دادرسي، صدور آراء غيرمنطبق با قانون و سوءاستفاده از موقعيت ازجمله آفاتي هستند که دستگاه قضائي ما به آنها دچار است. در مورد صدور آراء غيرمنطبق با قانون، نگاهي به آراء چندين سال زندان براي کارگري که در يک تجمع غيرقانوني شرکت کرده و شعارهائي براي تأمين خواستههاي خود داده کافي است. حتي اگر کار او خلاف بوده، مجازات او نبايد اين چنين سنگين باشد. قوانين موجود، اين ظرفيت را دارند که به اين قبيل افراد بهگونهاي ديگر نگاه شود و اصولاً با رأفت اسلامي و حمايت از حقوق آنان ميتوان اين افراد را به مسير ديگري هدايت کرد که به دستگاه قضائي خوشبين و اميدوار شوند. دستگاه قضائي نظام جمهوري اسلامي اگر چنين کند، مشکلات ساير دستگاهها نيز حل خواهد شد و مردم با جان و دل در همه زمينهها از نظام حمايت خواهند کرد.
موضع روحانيت در برابر آنچه در دستگاه قضائي جريان دارد، براي مردم اهميت زيادي دارد. مردم توقع ندارند روحانيت در برابر دستگاه قضائي بايستد ولي اين توقع را دارند که تبعيضها را ببيند و تذکر بدهد و سکوت نکند. انتقاد و تذکر و حتي حمايت از افرادي که در پيچ و خمها و راهروهاي دادگاهها سرگردان ميشوند و حق آنها پايمال ميشود، وظيفه روحانيت است. سرگرم شدن به درس و بحث و غفلت از رنجي که مردم تحمل ميکنند، چيزي نيست که مردم از روحانيت انتظار دارند. اگر روحانيت در مقابل اين وضعيت سکوت کند و به وظيفه خود عمل ننمايد، مردم روحانيت را مقصر خواهند دانست.
درباره رئيس قوه قضائيه نيز تأکيد بر اين نکته را لازم ميدانیم که آنچه در اين چند ماه گفته و وعده دادهايد دقيقاً همانست که مردم انتظار دارند. اگر به اين وعدهها عمل شود، قوه قضائيه روزنه اميدي را در برابر مردم خواهد گشود که به تقويت کل نظام منجر خواهد شد ولي اگر به دليل فشارهاي بيروني و مقاومتهاي دروني نتوانيد به اين وعدهها عمل کنيد همين اميدي که ايجاد شده است نيز از دست خواهد رفت.
روحانيت و قوه قضائيه بايد با حرکت اصلاحي در درون خود، توانائي لازم را براي اصلاح امور در خود ايجاد کنند و عدالت را که گم شده امروز است به تمام عرصههاي زندگي مردم بازگردانند. اين واقعيت را همه بايد بدانيم که اگر به سراغ عدالت نرويم، عدالت به سراغ ما خواهد آمد البته روزي که براي جبران بسيار دير است.
پایان
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.