27 شهریور 1398

قصه های من و بابام - هدیه !

اریش ازر هنرمند آلمانی

برای بابام یک هدیه خریده بودم ، این هدیه مجسمه مردی در حال پرتاب نیزه بود، از این خرید خیلی خوشحال بودم و عجله داشتم تا آن را به بابام بدم ! در حالیکه به سمت بابام می دویدم ناگهان به زمین خوردم و مجسمه افتاد، روی زمین و شکست !.......

 تبریز امروز:

 

  برای بابام یک  هدیه خریده بودم ، این هدیه مجسمه مردی در حال پرتاب نیزه بود، از این خرید خیلی خوشحال بودم و عجله داشتم تا آن را به بابام بدم ! در حالیکه به سمت بابام می دویدم ناگهان به زمین خوردم و مجسمه  افتاد، روی زمین و شکست !

از این ماجرا بسیار ناراحت شدم و داشتم گریه می کردم ! بابام با آرامش نیزه مجسمه را از زمین برداشت و با آن سوراخ پیپ حود را تمیز کرد ! و بعد به راحتی دود پیپ خود را بیرون داد.

بابام از این کارش و از نیزه بسیار راضی بود. او مرا بغل  کرد و بوسید ، من هم تمام ناراحتی ام را از شکستن مجسمه فراموش کردم .

 

 

اریش ازر 

متن از توفیق وحیدی آذر

ارتباط با تبریز امروز

اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.

info@tabriz-emrooz.ir

اشتراک در خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای تبریز امروز در کانال تلگرام ما عضو شوید.

کانل تلگرام تبریز امروز

فرم تماس با تبریز امروز

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تبریز امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وتولید توسططراح وب سایت