11 شهریور 1398

قصه های من و بابام - درگیری با زنبور!

اریش ازر هنرمند آلمانی

من و بابام می خواستیم باهم شیرینی بخوریم ، ناگهان یک زنبور روی شیرینی من نشست ، می خواستم محکم بر سر زنبور بکوبم که بابام به سرعت مانع از کار من شد، او به آرامی بشقاب شیرینی من را جلو پنجره برد و زنبور را به سمت حیاط رها کرد .......

تبریز امروز:

  

من و بابام می خواستیم باهم میوه بخوریم ، ناگهان یک زنبور روی میوه من نشست ، می خواستم محکم بر سر زنبور بکوبم که بابام به سرعت مانع از کار من شد، او به آرامی بشقاب میوه من را جلو پنجره برد و زنبور را به سمت حیاط رها کرد . هنوز چند لحظه نگذشته بود که زنبور به سرعت برگشت و روی سرم بابام نشست و سر او را نیش زد، اما بابام چیزی نگفت. با بابام سر میز  برگشتیم  و می خواستیم که باز  خوردن را شروع کنیم که دوباره زنبور وارد اتاق شد و ولی این بار روی بشقاب میوه بابام نشست .

درگیری با زنبور عسل  Umgang mit Wespen

این بار من می خواستم میوه بابام را جلو پنجره ببرم و زنبور را به سمت حیاط خانه رها کنم که بابام جلوی من را گرفت  و با دستمالی که آورده بود محکم بر سر زنبور کوبید. در این لحظه بود که من هم متوجه جای نیش زنبور بر سر بابام شدم.

 

 

اریش ازر هنرمند آلمانی 

متن : توفیق وحیدی آذر

ارتباط با تبریز امروز

اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.

info@tabriz-emrooz.ir

اشتراک در خبرنامه

برای اطلاع از آخرین خبرهای تبریز امروز در کانال تلگرام ما عضو شوید.

کانل تلگرام تبریز امروز

فرم تماس با تبریز امروز

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری تبریز امروز بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی وتولید توسططراح وب سایت