22 دی 1403
براي تقويت و بقاء حکمراني، چهار عامل اصلي وجود دارند که بخشهاي مختلف آن را سرپا نگه ميدارند. مردمداري در بخش سياست داخلي، گفتگو در بخش سياست خارجي، قدرت دفاعي براي بازدارندگي دشمن از طمعورزي و پشتوانه مردمي براي ايستادگي در برابر تهاجمات خارجي. رابطه روشني ميان مردمداري با پشتوانه مردمي وجود دارد بطوري که اگر حکمرانان با اتخاذ سياستهاي درست داخلي بتوانند حقوق مادي و معنوي مردم را تأمين کنند و آنها را راضي نگهدارند، از چنان پشتوانه مردمي مستحکمي برخوردار خواهند شد که اولاً دشمنان خارجي هرگز به سوي طمعورزي به خاک و ثروت کشور نخواهند رفت و ثانياً در صورت تهاجم به خاک کشور با چنان مقاومتي مواجه خواهند شد که براي هميشه طمعورزي را کنار خواهند گذاشت. گفتگو همواره بهترين راه براي گسترش نفوذ در جهان، جلوگيري از پيدايش خصومتها و از بين بردن موانع سياست خارجي است. براي گفتگو با کشورها و دولتها هيچوقت دير نيست و در اين زمينه تفاوتي ميان دوست و دشمن وجود ندارد. گفتگو با دولتها و ملتهاي دوست خوبست ولي حکمراناني را ميتوان تحسين کرد که از هنر گفتگو با دولتهاي دشمن برخوردار باشند. هرگز نبايد تصور کرد که تمام گفتگوها به نتيجه مطلوب ميرسند. اهل گفتگو بودن به خودي خود يک هنر است و تجربه تاريخي جهان نشان داده است دولتها و ملتهائي موفقتر هستند که قدرت چانهزني بيشتري دارند و از گفتگو گريزان نيستند و از آن خسته نميشوند. فلسفه اصلي اهميت گفتگو اينست که انسانها موجودات اجتماعي هستند، نيازهاي زندگي اجتماعي با برخورداري از روابط فيمابين انسانها تأمين ميشوند و جهان امروز بگونهاي پايهريزي شده که هيچ ملتي بدون ارتباط با جهان خارج از مرزهاي کشور خود نميتواند به زندگي اجتماعي ادامه دهد. علاوه بر اقتصاد، صنعت، بهداشت و سلامت، فرهنگ و هنر، اصولاً مقوله سياست چيزي نيست که هر کشوري بتواند به تنهائي هرطور که ميخواهد وارد عرصه آن شود و اهداف خود را به پيش ببرد. دنياي سياست، دنياي روابط متقابل است و هر کشوري که روابط بيشتري با جهان داشته باشد و بيش از ديگران اهل گفتگو باشد در روابط بينالملل موفقتر است و منافع ملي خود را نيز بهتر و بيشتر از ديگران ميتواند تأمين کند. براين اساس، عموميت گفتگو شامل تمام کشورها و دولتها در سطح جهان با هر مسلک و مرام و گرايش ميشود و تنها استثنا دولتهائي هستند که موجوديت آنها فاقد مشروعيت است. در بخش قدرت دفاعي، اين تفکر کاملاً درست است که هرچه قويتر بهتر. اين، فرمان خداست که در قرآن کريم با عبارت روشن و صريح «وَأعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ...» بدون محدوديت، امر به تأمين قدرت دفاعي فرموده است.
تبریز امروز:
⬅️ براي تقويت و بقاء حکمراني، چهار عامل اصلي وجود دارند که بخشهاي مختلف آن را سرپا نگه ميدارند. مردمداري در بخش سياست داخلي، گفتگو در بخش سياست خارجي، قدرت دفاعي براي بازدارندگي دشمن از طمعورزي و پشتوانه مردمي براي ايستادگي در برابر تهاجمات خارجي.
رابطه روشني ميان مردمداري با پشتوانه مردمي وجود دارد بطوري که اگر حکمرانان با اتخاذ سياستهاي درست داخلي بتوانند حقوق مادي و معنوي مردم را تأمين کنند و آنها را راضي نگهدارند، از چنان پشتوانه مردمي مستحکمي برخوردار خواهند شد که اولاً دشمنان خارجي هرگز به سوي طمعورزي به خاک و ثروت کشور نخواهند رفت و ثانياً در صورت تهاجم به خاک کشور با چنان مقاومتي مواجه خواهند شد که براي هميشه طمعورزي را کنار خواهند گذاشت.
گفتگو همواره بهترين راه براي گسترش نفوذ در جهان، جلوگيري از پيدايش خصومتها و از بين بردن موانع سياست خارجي است. براي گفتگو با کشورها و دولتها هيچوقت دير نيست و در اين زمينه تفاوتي ميان دوست و دشمن وجود ندارد. گفتگو با دولتها و ملتهاي دوست خوبست ولي حکمراناني را ميتوان تحسين کرد که از هنر گفتگو با دولتهاي دشمن برخوردار باشند. هرگز نبايد تصور کرد که تمام گفتگوها به نتيجه مطلوب ميرسند. اهل گفتگو بودن به خودي خود يک هنر است و تجربه تاريخي جهان نشان داده است دولتها و ملتهائي موفقتر هستند که قدرت چانهزني بيشتري دارند و از گفتگو گريزان نيستند و از آن خسته نميشوند.
فلسفه اصلي اهميت گفتگو اينست که انسانها موجودات اجتماعي هستند، نيازهاي زندگي اجتماعي با برخورداري از روابط فيمابين انسانها تأمين ميشوند و جهان امروز بگونهاي پايهريزي شده که هيچ ملتي بدون ارتباط با جهان خارج از مرزهاي کشور خود نميتواند به زندگي اجتماعي ادامه دهد. علاوه بر اقتصاد، صنعت، بهداشت و سلامت، فرهنگ و هنر، اصولاً مقوله سياست چيزي نيست که هر کشوري بتواند به تنهائي هرطور که ميخواهد وارد عرصه آن شود و اهداف خود را به پيش ببرد. دنياي سياست، دنياي روابط متقابل است و هر کشوري که روابط بيشتري با جهان داشته باشد و بيش از ديگران اهل گفتگو باشد در روابط بينالملل موفقتر است و منافع ملي خود را نيز بهتر و بيشتر از ديگران ميتواند تأمين کند. براين اساس، عموميت گفتگو شامل تمام کشورها و دولتها در سطح جهان با هر مسلک و مرام و گرايش ميشود و تنها استثنا دولتهائي هستند که موجوديت آنها فاقد مشروعيت است.
در بخش قدرت دفاعي، اين تفکر کاملاً درست است که هرچه قويتر بهتر. اين، فرمان خداست که در قرآن کريم با عبارت روشن و صريح «وَأعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ...» بدون محدوديت، امر به تأمين قدرت دفاعي فرموده است. با اينحال، اين فرمان در منابع ديني با يک پيوست مهم همراه است که عبارتست از اصل قرار دادن مردم. قرآن، حديث و سيره پيامبر و ائمه، مردم را محور ميدانند. پيامبران براي خدمت به مردم مبعوث شدهاند، کتب آسماني براي بهتر زندگي کردن مردم نازل شدهاند، تمام مخلوقات براي اينکه در خدمت انسان باشند آفريده شدهاند و حتي آيه «وَأعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ...» هم قدرتمند شدن را براي حفاظت از امنيت و تأمين حقوق مردم ميخواهد.
اين مجموعه به روشني نشان ميدهد در ميان چهار عامل اصلي تقويت و بقاء حکمراني، پشتوانه مردمي از بقيه مهمتر است. حکمراني فقط در صورتي موفق خواهد بود که به حمايت مردم متکي باشد. حمايت مردم هنگامي وجود خواهد داشت که حقوق مادي و معنوي مردم تأمين شود. حقوق مادي با اقتصاد سالم و موفق تأمين ميشود و حقوق معنوي با حاکم بودن اراده مردم بر اراده حکمرانان. تا زماني که حکمرانان دچار اين اشتباه باشند که حکمراني را غلبه اراده خود بر اراده مردم بدانند، هرگز حقوق مردم تأمين نخواهد شد. حکمراني يعني در خدمت مردم بودن نه احساس برتري کردن بر مردم. حکمرانان اگر خود را فرمانروا بدانند حتي اگر تمام ابزارهاي نظامي جهان را در اختيار داشته باشند در برابر دشمن شکست خواهند خورد همانطور که شاه ايران که ارتشي تا دندان مسلح داشت ولي پشتوانه مردمي نداشت شکست خورد و صدام هم بشرح ايضاً. موفقيت با برخورداري از پشتوانه مردمي حاصل خواهد شد.
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.