4 آذر 1403
پول ملي، ناموس ملت است. سالهاست که اين ناموس ملت به حراج گذاشته شده و هيچ اقدامي براي جلوگيري از ادامه اين حراج نميشود. درصدد نيستيم اين يا آن دولت را مقصر جلوه دهيم، زيرا روشن است که در چارچوب روند موجود، از دولتها کاري برنميآيد. اگر قرار است جلوي نابود شدن اعتبار پول ملي گرفته شود بايد اين چارچوب تغيير کند. تا زمانی که اقتصاد کشور در اين چارچوب قرار دارد، هر روز بحران اقتصادي شديدتر ميشود، فقرا فقيرتر ميشوند، پولدارها پولدارتر ميشوند و لجن اشرافيت کمنظيري که جامعه ما را در خود غرق کرده فراگيرتر ميشود. به فاصله طبقاتي موجود ميان ثروتمندان و طبقات متوسط به پائين نگاه کنيد. عدهاي در بالاي شهر تهران و بعضي شهرهاي دیگر در کاخهائي زندگي ميکنند که از کاخهاي شاه معدوم و خاندان سلطنت مجللترند. قطعاً تعبير مجللتر درباره کاخهائي که ثروتمندان امروز ميسازند براي نشان دادن برتري آنها از کاخهاي پهلويها تعبير نارسائي است. بدون ترديد ميتوان گفت کاخهاي اعضاي خاندان سلطنت با کاخهاي اشرافي که اين روزها ساخته ميشوند بهيچوجه قابل مقايسه نيستند. همين طبقه اشراف، در چند نقطه خوش آب و هواي کشور هم کاخهاي مجللي دارند که حتي فرصت سرکشي به آنها را هم ندارند و فقط هزينه نگهداري آنها چندين برابر هزينه زندگي شهروندان فقير است. از توصيف خودروها، امکانات تفريحي، لباس، خوراک و برجهاي اين قشر اشرافي ميگذريم که فهرست کردن آنها هفتاد من کاغذ ميشود. آنچه آزاردهنده و البته داراي عوارض است اينست که اين زندگيهاي پرتجمل در برابر چشمان فقرائي قرار دارند که براي تأمين معيشت روزانه خود درماندهاند و حتي مجبور ميشوند به اقدامات خلاف شأن و خلاف شرع رو بياورند و اگر ايمانشان قوي باشد صورت خود را با سيلي سرخ نگهدارند. ولي مگر ميشود فرموده رسول خدا را ناديده گرفت که «كَادَ اَلْفَقْرُ أنْ يَكُونَ كُفْراً - فقر اگر به سراغ مردم بيايد آنها را به وادي کفر ميکشاند»؟! اين وضعيت غيراسلامي و غيرانساني در جامعهاي به وجود آمده و در حال گسترش است که قرار بود مظهر عدالت علوي باشد. در پاسخ به سؤال اميرالمؤمنين اگر از ما بپرسند چرا به جاي کم کردن فاصله طبقاتي در جامعهاي که با نام نظام اسلامي حکومت ميکنيد هر روز فاصله بيشتر ميشود چه جوابي داريم؟ آيا از چنين شجاعتي برخوردار هستيم که بگوئيم از ثروتمندان ماليات نميگيريم ولي کارگران و کارمندان را قبل از آنکه حقوق ماهانهشان را بگيرند نقرهداغ ميکنيم؟ آيا اين شجاعت را داريم که بگوئيم حقوق مسئولين نظام اسلامي برخلاف نظام حکمراني علوي نجومي است و حقوق و درآمد مردم عادي حتي کفاف مخارج 10 روز اول ماه زندگيشان را نميدهد؟ آيا اين جسارت را در خودمان سراغ داريم که بگوئيم در جامعه اسلامي ما اختلاس، فساد اقتصادي، رانتخواري، ويژهخواري و پارتيبازي به يک رويّه تبديل شده است؟ کوچکترين عارضه چنين جامعه مالامال از تبعيض و فاصله طبقاتي، نارضايتي عامه است. نتيجه اين نارضايتيها جمع شدن بغضهاي فروخورده در سينههاي قشر فقير خواهد بود. اين بغضهاي فروخورده روزي به آتشفشان تبديل خواهند شد و لشکر محرومان و گرسنگان را عليه مسببان اين بيعدالتي به راه خواهند انداخت که نامي غير از انقلاب لشکر گرسنگان نخواهد داشت. از چنين انقلابي نميترسيد؟
تبریز امروز:
بسمالله الرحمن الرحيم
⬅️ پول ملي، ناموس ملت است. سالهاست که اين ناموس ملت به حراج گذاشته شده و هيچ اقدامي براي جلوگيري از ادامه اين حراج نميشود.
درصدد نيستيم اين يا آن دولت را مقصر جلوه دهيم، زيرا روشن است که در چارچوب روند موجود، از دولتها کاري برنميآيد. اگر قرار است جلوي نابود شدن اعتبار پول ملي گرفته شود بايد اين چارچوب تغيير کند. تا زمانی که اقتصاد کشور در اين چارچوب قرار دارد، هر روز بحران اقتصادي شديدتر ميشود، فقرا فقيرتر ميشوند، پولدارها پولدارتر ميشوند و لجن اشرافيت کمنظيري که جامعه ما را در خود غرق کرده فراگيرتر ميشود.
به فاصله طبقاتي موجود ميان ثروتمندان و طبقات متوسط به پائين نگاه کنيد. عدهاي در بالاي شهر تهران و بعضي شهرهاي دیگر در کاخهائي زندگي ميکنند که از کاخهاي شاه معدوم و خاندان سلطنت مجللترند. قطعاً تعبير مجللتر درباره کاخهائي که ثروتمندان امروز ميسازند براي نشان دادن برتري آنها از کاخهاي پهلويها تعبير نارسائي است. بدون ترديد ميتوان گفت کاخهاي اعضاي خاندان سلطنت با کاخهاي اشرافي که اين روزها ساخته ميشوند بهيچوجه قابل مقايسه نيستند.
همين طبقه اشراف، در چند نقطه خوش آب و هواي کشور هم کاخهاي مجللي دارند که حتي فرصت سرکشي به آنها را هم ندارند و فقط هزينه نگهداري آنها چندين برابر هزينه زندگي شهروندان فقير است. از توصيف خودروها، امکانات تفريحي، لباس، خوراک و برجهاي اين قشر اشرافي ميگذريم که فهرست کردن آنها هفتاد من کاغذ ميشود.
آنچه آزاردهنده و البته داراي عوارض است اينست که اين زندگيهاي پرتجمل در برابر چشمان فقرائي قرار دارند که براي تأمين معيشت روزانه خود درماندهاند و حتي مجبور ميشوند به اقدامات خلاف شأن و خلاف شرع رو بياورند و اگر ايمانشان قوي باشد صورت خود را با سيلي سرخ نگهدارند. ولي مگر ميشود فرموده رسول خدا را ناديده گرفت که «كَادَ اَلْفَقْرُ أنْ يَكُونَ كُفْراً - فقر اگر به سراغ مردم بيايد آنها را به وادي کفر ميکشاند»؟!
اين وضعيت غيراسلامي و غيرانساني در جامعهاي به وجود آمده و در حال گسترش است که قرار بود مظهر عدالت علوي باشد. در پاسخ به سؤال اميرالمؤمنين اگر از ما بپرسند چرا به جاي کم کردن فاصله طبقاتي در جامعهاي که با نام نظام اسلامي حکومت ميکنيد هر روز فاصله بيشتر ميشود چه جوابي داريم؟ آيا از چنين شجاعتي برخوردار هستيم که بگوئيم از ثروتمندان ماليات نميگيريم ولي کارگران و کارمندان را قبل از آنکه حقوق ماهانهشان را بگيرند نقرهداغ ميکنيم؟ آيا اين شجاعت را داريم که بگوئيم حقوق مسئولين نظام اسلامي برخلاف نظام حکمراني علوي نجومي است و حقوق و درآمد مردم عادي حتي کفاف مخارج 10 روز اول ماه زندگيشان را نميدهد؟ آيا اين جسارت را در خودمان سراغ داريم که بگوئيم در جامعه اسلامي ما اختلاس، فساد اقتصادي، رانتخواري، ويژهخواري و پارتيبازي به يک رويّه تبديل شده است؟
کوچکترين عارضه چنين جامعه مالامال از تبعيض و فاصله طبقاتي، نارضايتي عامه است. نتيجه اين نارضايتيها جمع شدن بغضهاي فروخورده در سينههاي قشر فقير خواهد بود. اين بغضهاي فروخورده روزي به آتشفشان تبديل خواهند شد و لشکر محرومان و گرسنگان را عليه مسببان اين بيعدالتي به راه خواهند انداخت که نامي غير از انقلاب لشکر گرسنگان نخواهد داشت. از چنين انقلابي نميترسيد؟
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.