13 آذر 1400
بابام ماشین خودش را از پارکینگ بیرون آورد و بمن گفت ، بیا تا روز تعطیل را کمی با هم بگردیم و تفریح بکنیم ! من هم با خوشحالی سوار شدم و راه افتادیم، هنوز از خانه زیاد دور نشده بودیم ، که ناگهان صدایی به گوش رسید و ماشین خاموش شد. بابام کاپوت ماشین را بالا برد و سعی کرد تا خرابی را رفع کند. اما نتوانست اشکال را پیدا کند! بعد زیر ماشین رفت. از آنجا هم نتوانست مشکل را حل کند. من دیگر خسته شده بودم ، حوصله نشستن را نداشتم . از ماشین پیاده شدم از خانه ، اسکوترم را برداشتم و باسرعت پا زدم و با آن راه افتادم! بابام که تا قبل از آن نمی دانست ؛ می خواهم چکار بکنم. وقتی ناگهان من را دید که با پا زدن در حال رفتن هستم ، او هم یک پایش را از ماشین درآورد و با پا زدن آن را راه انداخت و افتاد دنبال من !
تبریز امروز:
بابام ماشین خودش را از پارکینگ بیرون آورد و بمن گفت ، بیا تا روز تعطیل را کمی با هم بگردیم و تفریح بکنیم ! من هم با خوشحالی سوار شدم و راه افتادیم، هنوز از خانه زیاد دور نشده بودیم ، که ناگهان صدایی به گوش رسید و ماشین خاموش شد. بابام کاپوت ماشین را بالا برد و سعی کرد تا خرابی را رفع کند. اما نتوانست اشکال را پیدا کند! بعد زیر ماشین رفت. از آنجا هم نتوانست مشکل را حل کند. من دیگر خسته شده بودم ، حوصله نشستن را نداشتم . از ماشین پیاده شدم از خانه ، اسکوترم را برداشتم و باسرعت پا زدم و با آن راه افتادم! بابام که تا قبل از آن نمی دانست ؛ می خواهم چکار بکنم. وقتی ناگهان من را دید که با پا زدن در حال رفتن هستم ، او هم یک پایش را از ماشین درآورد و با پا زدن آن را راه انداخت و افتاد دنبال من !
①汽車怎麼發動不了啦?
What's wrong with the car?
②檢查完畢,發動機沒問題。
Engine works well.
③再看看車底,也沒漏油啊。
No oil leak too.
④「鬱悶!」
「Come on!」
⑤「出發嘍!」兒子拿出滑板車,輕鬆上路了。
「Bye, Dad!」His son has just rolled off with skateboard.
⑥這主意不錯。「瞧,老爸也行!」
That's a good idea.「It's time for Rock and Roll.」
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.