10 آذر 1395
هر شهروند ساکن در شهر باید «قاعده لاضرر» را مقدم بر «قاعدة تسلیط» قرار دهد تا شهر بتواند رشد منطقی و سالم خود را ادامه دهد
تبریز امروز: موضوع معماری اسلامی از تاریخ شروع اسلام در قرن هفتم و ساخت اولین مسجد در مدینه شروع و تاکنون انواع و اقسام فرهنگ ها ازاسپانیا تا چین و از شمال تا جنوب آفریقا را در تمام دوران چهارده سده خود تحت تأثیر قرار داد و اهمیت و صلابت و حقانیت الهی خود را به جوامع بشری از راه ابنیه شهری و آثار معماری و هنر اسلامی اثبات و در منظر عموم جهان بنمایش گذاشته است. اگر سیر تحول معماری اسلامی را در جهان از قرن هفتم میلادی از نظر اجتماعی نظری بیندازیم دو بخش عمده،کره خاکی قاره قدیم و جنوب اروپا و شمال و شرق آفریقا موسیقی چشم نوار نواخته شده از ریتم و تکرار و فاصله پر و خالی نت های ساکن و استقرار یافته معماری،کاملاً با موسیقی الهی و آواهای قرانی و قرائت اسلامی زندگی اجین بوده، تاثیر نوازشگر فضاها و مکانها نوازشگر روح و روان و جان و مال و راحتی و فراغ خاطر و امنیت جانی و جسمی انسانها از هر نژاد و ملیت و دین را، با موسیقی روح نوازش تامین کرده، نه تنها جنبه الهی انسانی و عرفانی دین خدا را برای انسان ها قابل لمس، نموده بلکه با تأمین آرامش و آسایش جان و جسم مسلمانان از طریق ارائه مکان ها و بناهای ایمن شهری، زیبایی خاصی با توصل به معبود و معمار هستی، به شهرها داده و راهگشای مردم و تمدنهای اسلامی و ملی در کل دنیا شده است.
اکنون در سازمان های نظام مهندسی و مراجع تصمیم گیرنده برای ساخت و سازهای مسکونی و شهری، شعار معماری اسلامی فقط بگوش میرسد و در و دیوار شهرها پر از شعار «معماری اسلامی» بر روی ساختمان و مکانهای طراحی شده و کنترل شده و ساخته شده، توسط همان مدیران و مسئولان شهرها، خودنمایی میکند.جمله معروف «یک بام و دو هوا» درست تمثیل وضع کنونی شهرهای ما و تصمیمها و رفتارهای مدیران سیاسی و اقتصادی و اجتماعی فنی و شهر و کشور را تداعی میکند. که در سخنرانیها و برنامههای رادیویی و تلویزیونی درباره مسایل شهری و اجتماعی معماری اسلامی بحث و بررسی و گوشزد میکنند. ولی در عمل هیچ نمونه قابل لمس از تاثیر این حرفها و فکرها در سطح شهرها و ساخت و سازها دیده نمیشود گوشهای از آسیبشناسی موضوع در بعد طراحی و فلسفه و معماری وظیفه ما معماران فعال شهر میباشد و درصد بالای آن مربوط به استادان و مشاوران جامع شناس و انسانشناس و کارشناسان اقتصادی و اجتماعی مدیران مسئول در شهرها و کشور میشود که در حد توان، شمهای را که نظر شخصی میباشد؛ توضیح میدهم.
توضیحات در مورد معماری اسلامی و اعمال آن در شهر و استان توسط سازمان، شاید خوش آیند و عامه پسند باشد ولی بدون برنامه و راه کار با حرف نمیشود معماری اسلامی را پیاده کرد و شهرهای مان را مزین با معماری اسلامی نمود. تبریز 2018 نیز بهانهای برای مدیران و شهروندان شده که تمام مسائل و مشکلات شهر را حداقل بمدت یک و نیم سال متوقف کنند و تا آن تاریخ از بسیاری موارد و نیازهای زیر بنایی شهر چشم بپوشند تا 2018 تمام بشود و سپس بینیم در کجای معماری و طرح و کنترل و شهرسازی هستیم. البته تمام برنامههای مشابه 2018 و المپیادها و ورزشهای بین المللی و فستیوال های هنری برنامهریزی شده در جهان امروز تاثیر بسزایی در آبادانی شهرهای مجری دارند. به همین دلیل است که شهرهای بزرگ با همکاری سیاستمداران کشورشان، سعی در برگزاری برنامههای ملی و جهانی میکنند. تبریز 2018 نیز تاثیرات زیربنایی و اجتماعی خود را در حال اعمال کردن است و در نهایت هم به نفع تبریز خواهد شد. و اینچنین برنامه هایی را بدون همکاری تمام ارگان ها و ساکنین شهر نمیتوان به خوبی و خوشی به اجرا درآورد و نباید طوری به مردم القاء شود که به بهترین وجه تمام برنامه های شهر همآهنگ و بدون وقفه تا 2018 تمام شود و به نحو احسن آماده پذیرایی از مهمانان میشویم. واقعیات همیشه خود را نشان میدهد و برنامه ریزیها و محاسبات در رابطه با انسان و جامعه ،معمولاً کاملا اجرا نمیشود و به نتیجه کامل نمیرسد. پایبندی عوامل اجتماعی انسانی شامل احساس مسئولیت فردی و اجتماعی و اراده جمعی به انجام کار و خواسته بسیج مردمی خودجوش میباشد. که خارج از حوزه نفوذ تصمیم گیرندگان شهر و استان و کشور میباشد.
حالا این مسائل چه ربطی به معماری اسلامی و شهرسازی اسلامی دارد؟ مشخص است در عرض حداقل 25 سال از 37 سال بعد از انقلاب همیشه از معماری اسلامی و وظایف معماران و سازندگان برای تحقق این موضوع تبلیغ و سخن گفته میشود. ولی به کجا رسیده؟ نامعلوم است.چون هیچ مسئله کوچک اجتماعی، از کل مشکلات و خواستهها و تعاملات اجتماعی جدا نبوده و تافته جدا بافته هم نمیتواند باشد. هر بخش کوچکی از جامعه شهری اگر به تمامیت یک موضوع بزرگ مشکوک و یا بیتفاوت باشد. کل برنامه بهم میخورد. مثلا همه شهرداران و دست اندرکاران بالای مدیریت شهری همیشه صحبت از معماری اسلامی میکنند. ولی چه کسی اجرای ساختمانهای مسکونی موجود و اداری شهر را بعهده میگیرد؛ سرمایهگذاران و مردم ساکن شهر که هیچ ارتباط و اطلاعی از افکار مدیریت شهری ندارند! نه تنها مردم بلکه کارکنان و مجریان پایین مدیریت شهری در شهرداریهای مناطق شناخت و تصوری از معماری بخصوص معماری اسلامی ندارند
با وجود ارگان های تصمیمگیرنده از قبیل کمیسیون های ماده 5 و شورای عالی معماری و شهرسازی و کارشناسان وزارت راه و شهرسازی و نظامات مهندسی هنوز برنامه مشخص و الگوهای اجرایی ملموس برای شهرها ارائه نمی گردد و قشر طراح و سازنده در شهرها مثل سابق کار خود را مستقل و خودجوش به جلو میبرند.
تصویب و صدور پروانه ساخت درساختمانها جدا و از مجرای خارج از ارگانهای طراحی و کنترل و تصویب نقشه تحقق مییابد. تا کنون نقشه کدام بنا روی میز شهردار و یا معاونین شان که همیشه دم از معماری اسلامی میزنند قرار گرفته است؟ از طرفی آیا مدیران صلاحیت بررسی و کنترل و اشرافیت به موضوع معماری و معماری اسلامی را دارند؟ و یا کدام محقق و معمار و مجموعه دانشگاهی چهارچوب و اصول معماری اسلامی را برای شهروندان و سازندگان و دستاندرکاران ساخت و ساز شهری و مسئولین و مدیران شهری تعریف کرده و آموزش داده است؟
معمولا مدیران شهرداری به بخش مالی و درآمد از ابنیه را مدنظر قرار میدهند و هرچه پول بیشتر؛ ارتفاع و سطح بیشتری اجازه ساخت میگیرد.
بدون توجه به عواقب و بازخوردهای آن در جامعه و نمود شهرها، از طرفی رعایت اصول فقهی و اسلامی در کشور اسلامی نیز باید مدنظر باشد از جمله با توجه به حدیث مشهور نبوی (ص) «لاضرر و لاضرار فیالاسلام». بسط موضوع لاضرار زمان دیگر و نوشته دیگری میطلبد ولی میتوان به این بسنده کرد که حدیث فوق در رابطه با اختلاف کوچکی بین انصار و مهاجری در مدینه میباشد. که بطور خاصی پیغمبر اکرم (ص) مسئله را حل کردند. و براساس نظریه امامخمینی (ره) حکم قاعده لاضرر صادره از طرف رسول اکرم (ص) در مدینه از جمله احکام حکومتی است یعنی در حکومت اسلامی این فرمان برای همه مسلمانان واجب است.
از طرفی قاعده مهم دیگری از حدیث نبوی «الناس مسلطون علی اموالهم» است. بنابراین قاعده مالک میتواند در مایملک خود همهگونه تصرف به عمل آورد بدون اینکه کسی حق مزاحمتی برای او داشته باشد.
تعارض «قاعده لاضرر» با «قاعده تسلیط» بخوبی مشخص است. ولی قاعده لاضرر برای محدودتر کردن اقتدار و اختیارهای «قاعده تسلیط» مقرر شده و قطعاً با آن تعارض دارد.[1]
توجه مقامات شهر و استان به اصول شرعی و فقهی لاضرر در رابطه با مصوبات کمسیون ها و طرحهای تفصیلی و جامع ضرورت دارد که برای تامین هزینههای جاری شهرداری (اقدام به افزایش طبقات در معابر تنگ و سایه اندازی و مزاحمت بصری و تجاوز به حریم ابنیه میراثی و تبدیل فضاهای سبز به اداری و تجاری و ...) باید قائده لاضرر، پیش قدم به «قاعده تسلیط» باشد که این مهم در حیطه وظایف مدیریت شهرها و شهرداران دیده میشود. و در این راستا هر شهروند ساکن در شهر باید «قاعده لاضرر» را مقدم بر «قاعدة تسلیط» قرار دهد تا شهر بتواند رشد منطقی و سالم خود را ادامه دهد
محمدرضا رسولزاده باغمیشه
[1]- (مقاله مهندس محمد کاظم سیفیان، مجلة شماره 3 هنرهای زیبا)
اخبار ، گزارشات ، عکسها و فیلم های خود را برای ما ارسال دارید . برای ارسال میتوانید از طریق آدرس تلگرامی یا ایمیل استفاده کنید.